نقد رهایی‌بخش است | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۵۰
اسفندیار رشیدی در گفت‌وگو با صبا:

نقد رهایی‌بخش است

اسفندیار رشیدی نویسنده، پژوهشگر و شاعر گفت: در بعضی از انجمن‌های ادبی هنوز نقد جدی نیست و به آن اهمیت نمی‌دهند. آنان هنوز به شکل سنتی اداره می‌شوند؛ به این صورت که عده‌ای دور هم می‌نشینند و فقط شعر می‌خوانند، اما در برخی انجمن‌ها علاوه‌بر خوانش شعر و گفت‌وگو، بحث «نقد» به صورت جدی مطرح می‌شود که از آن استقبال هم می‌کنند. این نقد است که برخی از شاعران را که بااستعدادند، رشد و تکامل می‌دهد. اساساً نقد رهایی‌بخش است.

به گزارش خبرنگار فرهنگ و شعر صبا، اسفندیار رشیدی، مؤلف، پژوهشگر، نویسنده، منتقد و شاعر متولد بهمن‌ماه ۱۳۳۷ در کرمانشاه است. او از نخستین دانشجویان رشتۀ هنر دانشگاه تهران بعد از انقلاب است که در سال ۱۳۵۸ همراه با هنرمندانی چون سید علی صالحی، آزیتا حاجیان، گوهر خیراندیش، محمد چرمشیر، عباس جهانگیریان و… پس از سه مرحله کنکور، قبول می‌شود. از این نویسنده و پژوهشگر کرمانشاهی تا کنون پنج کتاب چاپ شده‌است که همگی آنان (به‌جز مجموعه‌شعر) هم‌اکنون در کتابخانه‌های عمومی کشور به‌عنوان کتاب‌های مرجع در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته‌اند و نهادهای کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور نیز آن‌ها را به‌عنوان «کتاب‌های پژوهشی برجسته» برگزیده‌اند. گفتنی است که او در سال ۱۴۰۰ به‌عنوان نویسندۀ برجستۀ استان کرمانشاه انتخاب شد.

در ادامه، گفت‌وگو با این نویسنده، پژوهشگر و شاعر کرمانشاهی را می‌خوانیم:

اسفندیار رشیدی ابتدا دربارۀ توانمندی نسل جدید نویسندگان کرمانشاهی گفت: اساساً ما پشتوانۀ فرهنگی پُربار و خوبی در این استان داریم و حتی پیش از علی‌محمد افغانی و علی‌اشرف درویشیان یا شاعران و ادیبان دیگر، آقای «محمدباقر میرزا خسروی» را داشته‌ایم که بنیان‌گذار رمان تاریخی در ایران‌اند؛ بنابراین با اتکا به این پشتوانۀ فرهنگی، نسل جدید به افق‌های جدیدی دست می‌یابد و دست پیدا خواهد کرد. چرا؟ چون در هر محیطی که پشتوانۀ فرهنگی داشته باشد، انسا‌ن‌های خوبی متولد می‌شوند. من در درون این جوانان کاملاً این امید را دارم که نسل جدیدی در ادبیات ما ظاهر خواهد شد که بسیار پویا، غنی و به‌روز است.

او افزود: در دوران قدیم هم تعداد نویسنده‌ها و هم صنعت چاپ اندکی محدود بود؛ درنتیجه بعضی‌ها که به کار نویسندگی مشغول بودند، در زمان گفتمانی آن زمان برجسته می‌شدند و بزرگی پیدا می‌کردند، اما الان دورانی است که ما به‌جای یک نویسنده و شاعر صد نویسنده و شاعر داریم. به‌جای یک لیسانس صدها لیسانس داریم و به‌جای یک نفر که زبان انگلیسی بلد بود الان صدها نفر زبان بلدند و ترجمه می‌کنند.

این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: این تکثر و کثرت موضوع در هر حوزه‌ای، یک‌مقداری معنای جدیدی از «بزرگ‌بودن» را به ‌وجود می‌آورد. شاید چنین باید بگوییم که الان دیگر مثلاً دوران امثال ادیسون و نیوتون و… نیست و در هر سه ماه، شما می‌بینید که صدها دانشمند به علم بشر چیزی می‌افزایند و ورژن‌ها تغییر می‌کند. در جهانِ هنر نیز همین‌طور است. در جهان هنر دیگر تک‌چهره‌ها کمتر هستند. قبلاً می‌گفتند «نیما، فروغ، اخوان‌ثالث» و…، ولی الان چون گفتمان تغییر کرده و به‌نوعی دیجیتال شده، نویسنده و شاعران و هنرمندان بیشتر شده‌اند.

رشیدی تأکید کرد: حالا دیگر باید معیارهای «بزرگ‌بودن»ِ اشخاص را تغییر بدهیم، با معیارهای جدید به سراغ نویسندگان و هنرمندان برویم و آنان را ارزش‌یابی کنیم.

او که هم‌اکنون دبیر یکی از انجمن ادبی کرمانشاه است، دربارۀ اوضاع انجمن‌های ادبی این شهر گفت: آن‌ها پس از کرونا دوباره فعالیت‌ها را شروع کرده‌اند. در بعضی از انجمن‌ها هنوز نقد جدی نیست و به آن اهمیت نمی‌دهند. آنان هنوز به شکل سنتی اداره می‌شوند؛ به این صورت که عده‌ای دور هم می‌نشینند و فقط شعر می‌خوانند، اما در برخی انجمن‌ها علاوه‌بر خوانش شعر و گفت‌وگو، بحث «نقد» به صورت جدی مطرح می‌شود که از آن استقبال هم می‌کنند. این نقد است که برخی از شاعران را که بااستعدادند، رشد و تکامل می‌دهد. اساساً نقد رهایی‌بخش است.

این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: ولی به نظر من انجمن‌ها عامل اصلی پرورش استعدادها نیستند؛ یکی از عامل‌ها هستند، وگرنه عواملی مثل شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه و نیز برهۀ تاریخی‌ای که در آن هستیم، در شکوفایی و پرورش و استعدادها بسیار تأثیرگذارترند. انجمن‌های ادبی هم به‌عنوان یکی از عوامل در رشد و تعالی هنر و ادبیات یک شعر مؤثر است.

رشیدی افزود: ما سعی می‌کنیم که تا جایی که می‌توانیم فضای نقد و بررسی را در انجمن‌های ادبی باز کنیم و سپس از این رهگذر، مهارت گوش‌دادن و نقدکردن را بیاموزیم؛ چون خود نقد نوعی از تولید ادبی است. نقد نوعی مهارت است و دانش گسترده‌ای را می‌طلبد؛ شکیبایی و خلق‌وخوی خاصی می‌خواهد تا شما با نقدتان بتوانید طرف مقابل را از لحاظ احساسی و عاطفی و معرفتی ارتقا بدهید. می‌دانید چرا؟ چون علاوه‌بر این‌که ما باید آگاهی و معرفت و تکنیک و شگرد را از رهگذر نقد به انسان انتقال بدهیم، ضروری است این را هم بدانیم که انسان مضاف‌بر شناخت و دانش، احساس و عاطفه هم دارد؛ بنابراین هنگام نقد باید به احساس و عاطفۀ خالقِ اثر یا شاعر هم توجه کنیم. رعایت احترام در نقد نیز بسیار مهم است، چون به اعتقاد من بنیاد اخلاق، احترام است و احترام باید در نقد کاملاً آشکار و برجسته باشد تا طرف مقابل احساس کند که برای شعور و اثرش، ارزش و احترام قائل‌اند و اگر کسی نقد می‌کند، صاحب‌اثر بداند که فقط قصد پیشرفتِ او را دارند.

او در ادامه دربارۀ پنج کتابی که تا کنون چاپ کرده‌است، به خبرنگار صبا گفت: موضوع کتاب‌های من حول چند محور است؛ یکی پژوهش در حوزۀ ادبیات، یکی فلسفه و یکی مجموعه‌شعر. من در پژوهش‌های ادبی‌ام به مدت دو سال کلاسی در حوزۀ هنری داشتم و ادبیات معاصر را از «نیما یوشیج» به بعد درس می‌دادم. سعی می‌کردم شگردها، تکنیک‌ها، زبان و ساختارِ آثار شاعران پس از نیما را تجزیه‌وتحلیل کنم.

این مدرس حوزۀ ادبی ادامه داد: برخی از دانشجویان می‌گفتند: «صحبت‌های شما در سر کلاس بسیار جذاب است؛ کاش به‌صورت کتاب و جزوه دربیاید تا بتوانیم همیشه از آن بهره‌مند شویم.» من نیز با توجه به آن‌که ۱۰ سالی می‌شد روی ادبیات معاصر ایران کار می‌کردم و یادداشت برمی‌داشتم، یافته‌هایم را تدوین کردم و آنان را به صورت کار پژوهشی به نام «گام‌به‌گام با شعر نو، از نیما تا قیصر امین‌پور» ابتدا هر هفته در هفته‌نامۀ غرب کرمانشاه و سپس به صورت کلی در کتابی ششصدصفحه‌ای در نشر «سرانه» به چاپ رساندم.

رشیدی افزود: این اثر نگاهی است به ادبیاتِ بعد از نیما یوشیج؛ با این رویکرد که اساساً نیما چه انقلاب فرهنگی‌ای در درون ادبیات ما پدید آورد، ویژگی‌ سبکش چیست و چه تفاوتی با ادبیات کلاسیک ما دارد؛ البته نه‌فقط از لحاظ تغییردادن اوزان عروضی و کوتاه و بلندکردن و اندازۀ ابیات؛ بلکه بیشتر تلاشم آن بود که بگویم نیما انقلابی در زیبایی‌شناسی هنری ایران به‌وجود آورد. نیما علاوه‌بر این‌که بر ادبیات ما سایه انداخت و جریان‌ساز شد، در سینما و نقاشی و داستان نیز تأثیر گذاشت؛ مثلاً «هوشنگ گلشیری» گفته‌است: «من بیشتر از این‌که تحت‌تأثیر هدایت باشم، تحت‌تأثیر نیما بوده‌ام.» و نیز برخی از نویسندگان دیگر.

این مؤلف و پژوهشگر گفت: می‌خواهم بگویم آن نوع نگاه و زیبایی‌شناسی نیما را توضیح داده‌ام و پس از او، آثار شاگردانش مثل شاملو، سپهری، فروغ، اخوان‌ثالث، نادر نادپور و… را تا قیصر امین‌پور در آن کتاب ششصدصفحه‌ای بررسی کرده‌ام.

او ادامه داد: پس از آن، کتاب دیگری که سال‌ها بر روی آن کار کردم پژوهش دربارۀ آثار شاعران جهان بود به نام «چهل پنجره به سمت آفتاب، گام‌به‌گام با شاعران جهان» که آن‌هم ابتدا مرحله‌به‌مرحله در هفته‌نامۀ غرب و سپس به صورت کلی نشر سرانه آن را در ۵۷۰ صفحه چاپ کرد. من با این نیت آن کار را انجام دادم که بر این باورم اگر می‌خواهیم در هر عرصه‌ای چه فرهنگی و اقتصادی، چه کشاورزی یا پزشکی رشد کنیم و بالنده باشیم، باید با دانش و خرد و دستاورد جهانی ارتباط بگیریم و تعامل داشته باشیم. ضروری است که خرد و تجارب آنان را کاملاً هضم کنیم و ببینیم در این زمینه‌ها چکار کرده‌اند؛ همچنان که آن‌ها هم باید از دستاوردهای ما بهره ببرند و مطالعه‌‌اش کنند.

اسفندیار رشیدی افزود: از این دیدگاه ما باید ببینیم که شاعران جهان در قرن بیستم به چه افق‌های جدیدی رسیده‌اند. من در این زمینه چهل تن از شاعران نامدار جهان را شناسایی کرد‌ه‌ام و سپس به نقد، تجزیه‌وتحلیل و بررسی آثار و شخصیتشان پرداخته‌ام؛ مثلاً «ویتگنشتاین» می‌گوید: «اگر ما می‌گوییم هومر شاعر بزرگی است یا شکسپیر، این گزاره‌ای شعورمند نیست، بلکه باید به چرایی آن نیز بپردازیم.» وقتی که ما بگوییم «چرا بزرگ است؟» آن موقع گزاره‌های شعورمند آفریده می‌شود.

این شاعر و پژوهشگر کرمانشاهی در ادامه گفت: من با این نیت به سراغ چهل شاعر جریان‌ساز دنیا مثل «لورکا، نزار قبانی، شیرکو بیکس، ریتسوس، پابلو نرودا، بوکوفسکی» یا شاعران آمریکای لاتین همچون «دروموند دِآندراده، اکتاویو پاز» و… رفتم تا ببینم شگردها و تکنیک‌های ایشان چگونه است و چرا این‌ها بزرگ‌اند. این‌که «چرا بزرگ بوده‌اند؟» همیشه در ذهنم بوده و سعی می‌کرده‌ام مقاله‌ها و پژوهش‌هایم این چراها را پاسخ بدهد.

او ادامه داد: کتاب دیگرم به اسم «با نویسندگان جهان» (زندگی و تحلیل آثار چهل نویسندۀ جریان‌ساز) نیز با همان روش دو کتاب بالا تنظیم و تدوین شده‌است. من در این کتاب ۵۵۰صفحه‌ای که در انتشارات دیباچه کرمانشاه منتشر شد، به بررسی و تجزیه‌وتحلیل و شناسایی آثار و زندگی‌نامۀ چهل نویسندۀ بزرگ جهان همچون «داستایفسکی، کامو، چخوف، کازانتزاکیس، کافکا، تولستوی، موراکامی، بالزاک، هوگو» و… پرداخته‌ام که عمدتاً نوبل برده‌اند و جریان‌ساز بوده‌اند. سعی کرده‌ام فقط به یک سبک توجه نکنم و مثلاً تنها به رئالیسم یا ناتورالیسم نپردازم؛ من پست‌مدرن را نیز مدنظر قرار داداه‌ام، مثلاً اگر من ویرجینیا وولف را بررسی کرده‌ام، از آن‌طرف به ماکسیم گورکی نیز توجه داشته‌ام.

رشیدی افزود: «با نویسندگان جهان» با این رویکرد تهیه شد که تلاش کنم فشردۀ تکنیک، نوآوری‌ و دستاوردهای این نویسندگان جریان‌ساز را با مخاطبان در میان بگذارم تا آنان با افق و نگاه‌های گوناگون در عرصۀ خلاقیت و نوشتن داستان در سراسر دنیا آشنا شوند. من بر این باورم که انسان در زبان زندگی می‌کند. زبان سکونتگاه آدمی‌ست و نویسندگانِ درجه‌یک دنیا معماران این سکونتگاه هستند. آن‌ها هرکدام با سبک خودشان ما را به گوهر زبان نزدیک می‌کنند.

این نویسنده و شاعر گفت: یک مجموعه‌شعر هم در قالب سپید دارم به نام «شکوفۀ من، از بلوط بگو» که حاصل سی سال کار شاعری‌ست و به چاپ دوم هم رسید. این مجموعه‌شعر مفاهیمی جهانی دارد با رویکردی بومی.

او گفت: بخشی دیگر از کتاب‌هایم موضوعاتی فلسفی دارد. یکی از آثارم در میان این پنج کتاب «هشت فیلسوف» نام دارد. این کار تلاشی بود برای فهم مباحث فلسفی. چرا؟ چون من اساساً از نوجوانی هم به ادبیات علاقه‌مند بودم هم به فلسفه. من ادبیات و فلسفه را خویشاوند هم می‌دانم؛ این‌ها در کنار یکدیگرند، مثلاً شما اگر به ادبیات کلاسیک ما و اشعار بزرگانی چون مولانا، فردوسی، حافظ، خیام، سعدی و… بنگرید، می‌بینید که قطعاً با جریان‌های فلسفی دورۀ خودشان آشنا بوده‌اند و حتماً متوجه می‌شوید که بنیاد اندیشۀ این شاعران از یک فلسفۀ غنی انسانی برخوردار بوده‌است.

رشیدی افزود: من براساس این رویکرد بر این باورم که شاعر امروز باید با صداهای فلسفی جهان آشنا باشد و سعی کند صداهای مدرن فلسفی را بشناسد. من خودم سال‌هاست از این رهگذر، مطالعه را شروع کرده‌ام و یادداشت‌هایی برداشته‌ام که نشر دیباچه این یادداشت‌ها را دید و به نظرش جذاب آمد. او از من خواست آن‌ها را به صورت کتاب دربیاورم و چاپ کنم.

این محقق در پایان گفت: در کتاب «هشت فیلسوف» هشت تن از فیلسوفان معاصر مثل «پوپر، میشل فوکو، ویتگنشتاین» و… را معرفی کرده و سعی داشته‌ام با زبانی ساده، مفاهیم آنان را با مسائل بومی خودمان مثال بزنم تا به فهم مخاطب دربیاید. من معتقدم اگر ما بتوانیم مفاهیم جهانی را با مثال‌های بومی توضیح بدهیم، می‌توانیم آنان را به فهم مخاطب وارد کنیم. یک گرایش در ایران اساساً این است که ما هر دانش و خرد جهانی‌ای را اگر بومی نکنیم به فهم ما وارد نمی‌شود. من با چنین رویکردی به سراغ فلسفه رفتم و الان هم تلاشم این است که مفاهیم پیچیدۀ فلسفی را با زبان ساده به‌نوعی تسهیلگر باشم و بتوانیم آن را با مثال‌های بومی، به فهم مخاطب درآورم.

 

پریسا اسماعیلی‌نیا

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • زودپز
    ۱۰۶/۷۴۳/۵۸۳/۵۰۰
  • پول و پارتی
    ۸۸/۷۵۹/۷۷۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۳۱/۲۱۰/۳۴۳/۵۰۰
  • قیف
    ۲۶/۲۷۷/۸۱۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۲/۳۰۵/۷۸۱/۱۰۰
  • قلب رقه
    ۱۲/۳۰۰/۹۶۸/۵۰۰
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شه‌سوار
    ۱۰/۲۲۹/۰۲۳/۵۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۰/۱۹۷/۸۹۳/۵۰۰
  • صبحانه‌با‌زرافه‌ها
    ۴/۰۰۹/۴۶۰/۰۰۰
  • آغوش باز
    ۲/۵۲۲/۲۱۵/۰۰۰
  • استاد
    ۶۰۲/۸۶۰/۰۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۲۲۹/۳۶۷/۰۰۰
  • باغ کیانوش
    ۲۰۱/۰۰۷/۵۰۰
  • شبگرد
    ۴/۹۰۰/۰۰۰