به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، در نگاه ابتدایی، اثر از نمایشهای غالب این روزهای تئاتر تهران ، از شیوهی اجرایی متفاوتی برخوردار است؛ در این روزها که آثار عموماً دیالوگمحور است، اثر مذکور از این فرم به حذر بوده و آواز محور است.
نمایشنامه توسط نویسندهی نام آشنایی نگارش شده است: «محمد رحمانیان» نمایشنامهنویسی که برای اهالی تئاتر نامی آشناست. نمایشنامه، متنی شاعرانه است که زیبایی آن تماشاگر را مسخ میکند. شنیدن ابیاتی از مولانا نوید نمایشی شنیدنی و دیدنی را میدهد و تسلط نویسنده بر مولانا در سیر روایی اثر کاملا مشهود و قابل لمس است . همهی اینها، ماحصل نمایش خوش ریتم و دیدنی رستاخیز عشق است.
«حسین مسافر آستانه» در کارگردانی نیز موفق بوده است، شایان به ذکر است که کارگردانی و حفظ ریتم و ارائه میزانسن گیرا و در خدمت متن در این نوع از شیوه اجرایی دشوار و پیچیده است، اما کارگردان از پس این شیوهی اجرایی بر آمده؛میزانسن هایی که مستلزم ذهنی خلاق و علاوه بر آن آمادگی جسمانی گروه فرم نمایش است، گروه فرم نمایش به شدت در خدمت اثر است و در انتقال معنا موفق عمل کرده است ، اکسپوزیشن (افشا)، توسط آواز و فرم های بدنی درست و مشهود اتفاق افتاده است و جای تحسین دارد.
پس از کارگردانی ، زیبایی بصری نمایش وامدار طراح حرکت است و مشخص است که «نادر رجبپور» طراح حرکت نمایش به کلام مشترکی با کارگردان رسیده است و خروجی این همفکری ، اجرایی شدن میزانسنهایی است که بدون طراحیهای حرکت ممکن نبود.
پس از متن و کارگردانی و طراحی حرکت نوبت به خوانندهی این نمایش میرسد؛ «کوروش ایرانمهر» در قامت خواننده در این اثر بینهایت موثر ظاهر شده ، آوازهای گوش نوازی از ابیات مولانا که گوش هر مخاطبی را در سالن نمایش نوازش میکند ، آوازی که با هرآنچه در صحنه میبینیم همسو است و این امر سبب میشود که تماشاگر با اثری روبهرو شود که از حال بد تئاتر این روزهای تهران کمی فاصله بگیرد و تبسمی با مضمون امید بر لب مخاطب بنشیند.
طراحی نور چیزی است که میتوانست بهتر اجرایی شود و بیشتر به این عاشقانهی شمس و مولانا یاری رساند.
«رستاخیز عشق» حاصل از پختگی و همدلی یک تیم چندین و چند نفره است که با هدایت درست و اصولی کارگردان،به این کیفیت اجرایی رسیده است که فراق شمس را بر روی صحنه به نحو احسن اجرایی کرده است.
«رستاخیز عشق» را که تنها در روز های شنبهی هر هفته در پردیس تئاتر شهرزاد بر روی صحنهاست، باید دید تا بتوان بر آیندهی تئاتر این مرز و بوم بیشتر امیدوار بود.
علی حیدری
There are no comments yet