به گزارش خبرنگار سینما صبا ، «محمود نوری» کارگردان فیلم سینمایی «روزمات» در گروه سینمای هنر و تجربه در نخستین هفتههای اکران اولین فیلم بلند داستانیاش به سر میبرد. او فرزند جانباز هنرمند حسین نوری [از فعالان حوزه هنرهای تجسمی و نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما] است که پیش از این تجربه کارگردانی چندین فیلم کوتاه نظیر «بازیگر» ، «خشم زیبا»، «بی ارزش» و… را در کارنامه دارد.فیلم «روزمات» به کارگردانی و نویسندگی محمود نوری و تهیهکنندگی محسن علیاکبری و با بازی نیلوفر کارگر، حامد ابافت، نوشین لقمانی، مسعود خطیبی، عرفان خدادی و… درباره لیلا و احسان است که خود را برای مهاجرت به آمریکا آماده میکنند و تصمیم گرفتهاند بین یکدیگر، فقط به زبان انگلیسی حرف بزنند تا خود را با شرایط مقصد وفق دهند. در این حین متوجه شایعاتی درباره مشکل واردات شیرخشک و کمبود آن در داروخانه میشوند و چون کودکشان وابسته به شیر خشک است تصمیم میگیرند که تا قبل از مهاجرتشان هر میزان شیر خشک نیاز دارند تهیه کنند…
***مسئله مهاجرت در روایت فیلم شما بسیار ملموس و مشهود است. این موضوع آیا از دغدغه شخصی شما به فیلم تزریق شده است؟
– نمیتوانم بگویم مواردی که در روایت فیلم دیده میشود، لزوما خیلی شخصی و فردی است. من بیشتر سعی داشتم مواردی را در روایت فیلم قرار دهم که جنبه اجتماعی داشته باشد و نه خیلی شخصی؛ مهاجرت موضوعی بسیار مهم است و در جامعه امروزه کشورمان بسیار با آن برخورد داریم و باید به آن پرداخت. همه افرادی که قصد مهاجرت دارند تنها به رفتن از ایران فکر میکنند و لحظهای به آن طرف مرز نمیاندیشند که چه چیزی در انتظار آنها است و چه اتفاقی در آن طرف مرز خواهد افتاد و نگاه تک سویه تنها به رفتن، چیزی بود که سعی کردم در «روزمات» همه جانبه آن را بررسی کنم.
***چرا مسئله زبان انگلیسی بر فیلم آنقدر غالب است؟
– این موضوع از یک دغدغه شخصی بیرون آمده است و بر میگردد به دوره ای از زندگی شخصی خودم که درگیر موضوع زبان بودهام و پس از مدتی تلاش و تقلا برای یادگیری متوجه شدم که ما با واژهها رو به رو نیستیم و با یک ذهنیت طرف هستیم؛ این ذهنیت میتواند بسیار گویا باشد در خصوص تفاوت و گوناگونی ذهنیتهای مختلف در جامعه که این عدم تفاهم در ذهنیتهای افراد مختلف به جایی میرسد که دیگر فهمی از یک دیگر نمیتوانند پیدا کنند. زبان از نظر من نماد و سمبل خوبی برای بیان تفاوت دیدگاهها باشد.ایده اولیه این فیلم بیشتر از درگیری ذهنی خودم با مسئله زبان و اینکه ما صرفاً با کلمات سر و کار نداریم و در واقع با ذهنیت و تاثیر زبان بر آن نیز روبرو هستیم شکل گرفت. اینکه زبان میتواند سمبل خوبی باشد برای آنکه اختلافات فکری که در جامعه وجود دارد را به شکل نمادین در یک داستان خانوادگی نشان دهیم. در واقع در این فیلم، زبان تبدیل به المانی میشود برای اینکه سعی کنیم بخشی از ماجرایی که در جامعهمان میگذرد را درک کنیم.
***یک فیلمساز کار اولی در اتمسفر هنر و تجربه چه مشقاتی را برای ساخت اثر اول سینمایی متحمل میشود؟
– در کل همیشه برای تولید کار اول در قامت فیلم بلند سینمایی مشقات و مشکلات عدیدهای وجود دارد و این طبیعی است؛ ما در زمان پیش تولید به این فکر نمیکردیم که قرار است لزوما کار در گروه هنر و تجربه اکران کنیم؛ اما هنر و تجربه این مجال را میدهد آثاری که فرصت اکران عمومی را ندارند، در دید عامه مردم قرار گیرند. دیده شوند و به روی پرده سینما به اکران عمومی در بیایند تا مخاطب خاصپسندی که به سینما جدی و حرفهای نگاه میکند، بتواند آن را پیگیری کند.
*** به طور طبیعی، اکران هنروتجربه فرصتی برای دیده شدن است و نه رقابت با سایر فیلمهای اکران. تحلیل شما از قرار گرفتن در این وضعیت را با توجه به این که اکثر سانسها در اختیار مخاطبان فیلمهای کمدی سینمای بدنه قرار میگیرد، چیست؟
– واقعیت این است که من نکته خاصی علیه این موضوع ندارم و کاملا مشخص و شهود است که منطق اقتصادی بر همه چیز غالب است؛ و این منطق منطق بی راهی هم نیست. به هرحال آثار در سینما باید فروش داشته باشند، اما از وجود مجالی چون «هنر و تجربه» بسیار خشنود هستم و این فرصت واقعا یک لازمه و فرصتی حیاتی است. بر این گمانم که وجود سینمای هنر و تجربه جای سینمای بدنه را به هیچ وجه تنگ نکرده است؛زیرا فیلمهایی در حال اکران در سینمای بدنه هستند که همه ی سانس ها از فروش چشمگیری برخوردار نیستند؛ با اینکه میزان فروش در سینمای هنر و تجربه کمتر است اما این اکران محدود، لااقل فضا را برای مخاطبانی که جدیتر و خاصتر به سینما نگاه میکنند مهیا میکند.
٭٭٭ با وجود دشواریها، چقدر در مسیر تولید این فیلم تجربه مفید به دست آوردید؟
– اگر اعتماد دوستانی که در تولید این کار ایفای نقش کردند نبود، این تجربه رخ نمیداد. این تجربه حاصل یک اعتماد ویژه همینطور یک تعهد حرفهای بود و امیدوارم که اعتمادشان هدر نرفته باشد. آقای علیاکبری وقتی در جریان کار قرار گرفت و پذیرفت که با پروژه همراه شود، از هیچ کمکی فروگذار نکرد و حمایتش کامل بود. ایشان کوچکترین دخالتی در کار من انجام نداد و تمام آنچه که مدنظر داشتم اجرا شد و آنچه در حال حاضر روی پرده است، همانی است که میخواستم.
علی حیدری
There are no comments yet