سرهم‌بندی شدن یا نشدن؛ مساله این است! | پایگاه خبری صبا
امروز ۵ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۲۲:۵۰
یادداشت «علیرضا اخلاقی»/

سرهم‌بندی شدن یا نشدن؛ مساله این است!

نشانه‌­های هوشمندی آرمان در «افعی تهران» می‌تواند نقطه عطفی را در پایان‌­بندی سریال‌­های ایرانی رقم بزند؛ مگر این که این اثر هم مانند سریال‌­هایی چون جیران، یاغی، رهایم کن، دفتر یادداشت و گناه فرشته پایانی سرهم‌­بندی شده و عذاب‌­آور داشته باشد و حاصل تلاش گروه سازنده را یک­‌جا بر باد بدهد. تنها در این صورت است که  این رفتار و نشانه‌­ها به­‌عنوان نقاط ضعف آشکار در پرونده سریال باقی خواهد ماند.

به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون صبا، «علیرضا اخلاقی» نویسنده، منتقد و فیلمنامه‌نویس در نگاهی به سریال «افعی تهران»، چنین نوشت:

«افعی تهران» به کارگردانی «سامان مقدم» و تهیه‌­کنندگی «جواد فرحانی»، سریالی است که پخش آن  از ۱۶ اسفند سال گذشته آغاز شده است و به اعتبار نامش، توقع تماشاگر را به سمت تماشای اثری جنایی و معمایی هدایت می‌­کند؛ اما در عمل که سازندگان آن برآورده­ ساختن این توقع را به قسمت‌های باقی مانده سریال موکول کرده‌­اند. موضوع اصلی نیمه نخست، روایتی روانکاوانه از زندگی هنرمندی است که دوران کودکی نابسامانی داشته و قصد دارد متناسب با دلمشغولی­‌هایش، داستان واقعی قاتلی سریالی به نام افعی تهران را دستاویز تولید اثری در زمینه کودک‌­آزاری و پیامدهای اجتماعی آن قرار دهد. همه قربانیان افعی تهران، افرادی کودک‌­آزارند که با سمی کشنده به قتل رسیده‌اند و پرداختن به این پدیده در واقع بهانه‌ای برای بیان معضلات اجتماعی، ارتباط بین نسلی و گسست­‌های اجتماعی در جامعه‌­ای است  که تأثیر محیط بر تربیت افراد را چندان جدی نمی‌­گیرد.

از این دیدگاه، سریال دارای موضوعی دوگانه است که با تمهیدی هوشمندانه به خوبی درهم تنیده شده‌اند. به همین جهت، با این که در الگوی فیلمنامه، «موضوع» و «ساختار» از یکدیگر جدا نیستند؛ شاید نگاه  اجمالی به ویژگی‌­های شخصیت اصلی از دید روانشناسانه، مقدمه خوبی برای به نتیجه رساندن نقد و بررسی اثر در مرحله بعدی باشد؛ مرحله‌­ای که در آن دو عنصر «ماجرا» و «شخصیت» به عنوان عناصر تشکیل دهنده اثر، مورد بحث و بررسی قرار می‌­گیرند و از رهگذر آن نقاط ضعف و قوت سریال به خوبی آشکار می‌­شود.

زندگی «آرمان بیانی» و پیچیدگی‌­های شخصیت او، در واقع پایه اصلی روایت ماجراهایی است که پیامدهای اجتماعی و چگونگی تأثیرگذاری  «محیط» بر «رفتار شخصیت» (به معنای روانشناسانه آن که گفتار، کردار، پندار و نگاه شخص را در برمی‌­گیرد) با دیدی کارشناسانه به تماشا بگذارد. آرمان دوران کودکی نابسامانی را پشت سر گذاشته و در طول زندگی رنج بسیار برده است. به اعتبار آنچه به خانم روان درمانگرش می‌­گوید؛ کینه سختی از پدرش به دل دارد و از از این که در کودکی مادرش را بر اثر تصادف از دست داده؛ به شدت رنج می­‌برد. به یاد دارد که با دستمزد نوشتن مشق برای همکلاسی­‌های دبستانش امرار معاش می­‌کرده و به دلیل گردن گرفتن گناه هم­‌دوره­‌های دبیرستان بارها از ناظم بی‌­رحم مدرسه کتک خورده است. او در  موقعیت اجتماعی­ کنونی، نابسامانی رفتارش را  باور ندارد؛ با این همه اعتراف می‌­کند؛ شخص پرخاشگری است که به سبب آسیب­‌های دوران کودکی می­‌توانست عنصری ضد اجتماعی و حتی قاتل زنجیره­‌ای باشد؛ اما به هر تقدیر به هنرمند قدر نادیده‌­ای تبدیل شده که پس از سی سال تلاش به عنوان مدرس سینما و منتقد فیلم، قرار است اولین فیلم سینمایی خود را بر بستر زندگی قاتلی بسازد که هفت مجرم کودک‌­آزار را  با سمی کشنده به قتل رسانده و به همین سبب رسانه­‌ها به او افعی تهران لقب داده‌اند.

در این مسیر از یک‌­سو با مشکلات بی­‌شماری در زمینه تصویب فیلمنامه، دریافت پروانه ساخت و پیدا کردن سرمایه‌­گذار روبروست و از سوی دیگر از مشکلات زندگی شخصی و پیامدهای ناشی از ازدواج ناموفق‌­اش رنج می‌­برد. همسر سابقش پس از پنج سال جدایی، درست همزمان با شروع مراحل فیلمبرداری اولین فیلمش، پسر خردسالش را نزد او رها کرده و هیچ‌کس حاضر نیست در نگهداری بابک به او کمک کند. ساعت‌­هایی از روز را باید برای ادامه درمان به ملاقات با خانم روان‌­درمانگر اختصاص دهد و در ساعت­‌های دیگر ناچار است با بی­تابی‌­ها و پرخاش‌گری‌­های بابک به‌­گونه‌­ای کنار بیاید که او آزار نبیند و به سرنوشت کودکی­‌های خودش دچار نشود. همزمان خبر می­‌رسد که پدرش فوت کرده و او به عنوان تنها بازمانده پدری که سال‌ها  از او بی‌­خبر بوده؛ باید به گرفتاری‌­های ناشی از مرگ او و زندگی بیوه جوانش نیز پاسخ بدهد.

انبوه مشکلات، امان آرمان را می‌­بُرد و طاقتش را طاق می­‌کند؛ اما شرایط موجود او را به سمتی می‌­کشاند که مجبور می‌­شود؛ به تدریج از یک­دندگی و خودمحوری دست بردارد و علیرغم میل باطنی، به پذیرش بعضی از خواسته­‌های معقول و نامعقول دیگران تن بدهد. ارتباط درمانی و عاطفی با خانم تراپیست، نصیحت همکار بازیگر، توصیه‌­ها و اصرار تهیه‌­کننده فیلم و احساس مسئولیت نسبت به افراد گروه تولید فیلم، کمی او را نرم می‌­کند؛ با این امید که در مسیر شروع فیلمبرداری از زندگی زنی که خودش را افعی تهران معرفی می­‌کند؛  چیزی سد راهش نباشد.

آرمان بیانی کارگردان، پس از دل­سپردن به خانم روان‌­درمانگر، کنار آمدن با بابک و جلب رضایت نسبی تهیه­‌کننده و سرمایه‌­گذار، در ظاهر از رفتار خشک و بی­‌ملاحظه خود در زندگی و کار فاصله می‌­گیرد؛ اما در برخی لحظات (از جمله در مواجهه با ناظم دبیرستان و مدیر مهد کودک) حرکاتی از او سر می‌­زند که از منظر روانشناسی با درمان شدن او همخوان نیست. از این دیدگاه می‌­توان به این نتیجه رسید که او انسان چیزی در او تغییر نکرده و در واقع آرمان بیانی موجودی هوشمند است که توانایی غریبی در مدیریت رفتارش در برخی از لحطات مواجهه با دیگران دارد.

این برداشت برآمده از تماشای قسمت­‌های اولیه سریال است که همه ویژگی‌­های شخصیتی آرمان بیانی و تعدادی از افراد مرتبط با زندگی او را به خوبی نشان می­‌دهد. این نقطه قوت در این مجموعه بیش از هر چیز مدیون فیلمنامه قابل قبولی است که توسط  پیمان معادی و پویا مهدوی‌­زاده نوشته شده و در مقایسه با آثاری که در سال‌­های اخیر در پلتفرم‌­ها به نمایش عمومی درآمده نقاط قوت بسیار و نقاط ضعف کمتری دارد. در یک نگاه کلی به نظر می‌­رسد؛ نقاط قوت فیلمنامه حاصل همکاری نزدیک‌­تر فیلمنامه‌­نویسان و بیش از آن مدیون تبحر و تجربه پیمان معادی در نگارش فیلمنامه، کارگردانی و بازیگری در آثار سینمایی باشد.

معرفی شخصیت پیچیده‌­ای از این دست در یک اثر تصویری به راستی  کار سختی است که فیلمنامه‌­نویس با انتخاب یک تمهید مؤثر به خوبی از پس آن برآمده‌ ­است. گفتگوی آرمان (پیمان معادی) و بیان جزء به جزء آنچه بر او گذشته، برای خانم  تراپیست (سحر دولتشاهی) روش هوشمندانه‌ای برای معرفی این شخصیت و روند تحول او در جریان روایت است؛ تمهیدی که زهر معرفی کلامی شخصیت را به‌­خوبی گرفته و فرصت مناسبی برای تکمیل روایت از طریق فلاش‌­بک­ را برای کارگردان فراهم کرده ­است.

سایر شخصیت­‌های فیلمنامه نیز کم و بیش به درستی تعریف شده­‌اند ؛ به‌جز تعداد اندکی که یا در حد تیپ باقی مانده­؛ یا به دلیل این که وجودشان هیچ تأثیری در درام اثر ندارد؛ زیادی و قابل حذف به نظر می‌­رسند. رفتار سرمایه­‌گذار فیلم و دوست دخترش به عنوان نماینده تیپیکال آدم‌­های بی‌­ظرفیت تازه به دوران ­رسیده، در بخش نخست، غلو شده و شعاری است و در بخش­‌های بعدی به دلیل ناکارآمدی در پیشبرد داستان، آشکارا روی دست کارگردان می‌­ماند. وجود دانشجوی فوق­‌لیسانس سینما که از دست­فروشی در محوطه پارک دانشجو، توسط کارگردان دعوت به کار می‌­شود؛ هم در آغاز تنها یک شعار اغراق‌­آمیز است و در ادامه به‌­عنوان راننده کارگردان، فرصت بهتری از ­فروش آثار تصویری مقابل تئاتر شهر  نصیبش نمی­‌شود. موضوع فوت پدر آرمان، چیزی به سریال اضافه نمی­‌کند؛ جز همسر جوان او که مانند یک شخص عادی در جایگاه هنرجو و بازیگر وارد گروه می‌­شود. در همان بخش، مراجعه­ پسر همسایه برای دریافت سهم تعمیرات آپارتمان وصله‌­ای است که به سریال نمی­‌چسبد و مهم­‌تر از آن، نقش صاحبخانه پدر آرمان است که نه تنها هیچ تأثیری در روند پیشبرد داستان ندارد؛ بلکه از اساس اشتباه به نظر می‌­رسد. شکایت او به دادگاه و مطالبه اجاره عقب‌افتاده از کسی که طرف قرارداد اجاره نیست و هیچ‌گاه ساکن خانه نبوده؛ هیچ محمل منطقی و قانونی ندارد.

با این همه، همانطور که اشاره شد، مجموع فیلمنامه را به اعتبار نقاط قوت بسیارش می­‌توان نمونه خوبی برای سریال‌­های تولیدشده در پلتفرم­‌ها دانست؛ فیلمنامه‌­ای که زمینه یک کارگردانی حساب­‌شده را برای سامان مقدم و امکان ارائه بازی­‌های درخشان برای بازیگران توانمندی چون پیمان معادی، مریلا زارعی، بهادر مالکی، تورج اصلانی و همه بازیگران خردسال سریال و در رأس آن­ها بازیگر نقش بابک بیانی فراهم کرده است.

در خبرها آمده بود که کارگردانی این سریال در آغاز به پیمان معادی پیشنهاد شده؛ سپس به دلیل به تأخیر افتادن پروسه تولید و درگیری کاری او، سامان مقدم کارگردانی آن را پذیرفته است. این تغییر به بیراهه نرفته و «افعی تهران» کارگردانی خوبی دارد؛ حتی مواردی که به عنوان نقاط ضعف به آن­ها اشاره شد؛ بیش از این که به کارگردانی سامان مقدم مربوط باشد؛ حاصل وفاداری او به فیلمنامه‌­ای است که با تمام نقاط ضعف و قوتش عینأ به تصویر درآمده و تدوین شده است.

می‌­ماند نکته ظریفی از فیلمنامه، کارگردانی و بازی پیمان معادی که به ویژه در دو سکانس از قسمت هشتم کنش آرمان بیانی به گونه‌­ای مغایر با روند تحول شخصیت او به تماشا گذاشته شده است. طی قسمت­‌های پیشین رفتار آرمان در مواجهه با شخصیت‌­های دیگر از جمله بابک، تراپیست، تهیه­‌کننده، سرمایه­‌گذار و حتی اسپانسر جدید فیلم سرشار از نشانه­‌هایی تحول اوست؛ روندی که در جریان آن پرخاشگری‌­هایش را کنار گذاشته و به عنوان انسانی اجتماعی، معقول و مداراگر به زندگی عادی بازگشته است؛ اما ناگهان در مواجهه با مدیر مهد کودک به یکباره برمی‌­آشوبد و در برابر ناظم دبیرستان با برخوردی تندتر از همیشه، وجه پنهان شخصیت خود را به بیرحمانه‌­ترین شیوه نشان می­‌دهد. این چرخش ناگهانی، همراه با نشانه‌­هایی که پیش­تر به صورت گذرا نمایش داده شده؛ به احتمال زیاد نشانه هوشمندی شخصیت آرمان بیانی است که هر گاه لازم بداند؛ رفتارش را به­‌خوبی مدیریت می­‌کند و در موارد دیگر بی­‌هیچ ملاحظه‌­ای خشم ناشی از کینه عمیقش را چون پتک بر سر دیگران فرود می‌­آورد.

آرمان بیانی در نخستین مصاحبه‌­اش با افعی تهران، دور از چشم دیگران او را زنی دروغگو خطاب می­‌کند که به دلیل دریافت حکم اعدام برای قتل شوهرش، خود را به دروغ افعی تهران معرفی کرده است. او این جمله را با قطعیت تمام می‌­گوید و نگاه زن حاکی از پذیرش این آگاهی است. این صحنه همراه با آنچه از آن­ها به عنوان نشانه‌­های هوشمندی آرمان یاد شد؛ می‌تواند زمینه‌­ساز یک غافلگیری بزرگ در پایان داستان باشد و نقطه عطفی را در پایان‌­بندی سریال‌­های ایرانی رقم بزند؛ مگر این که این اثر هم مانند سریال‌­هایی چون جیران، یاغی، رهایم کن، دفتر یادداشت و گناه فرشته پایانی سرهم‌­بندی شده و عذاب‌­آور داشته باشد و حاصل تلاش گروه سازنده را یک­‌جا بر باد بدهد. تنها در این صورت است که  این رفتار و نشانه‌­ها به­‌عنوان نقاط ضعف آشکار در پرونده سریال افعی تهران باقی خواهد ماند.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۵/۱۷۵/۹۵۵/۵۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۸/۸۷۸/۰۶۶/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۷۸۰/۵۰۳/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۶۰۴/۷۷۵/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۶۳۳/۸۸۲/۵۰۰
  • استاد
    ۱/۰۰۱/۲۱۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۴۰۳/۳۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۶۷/۸۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۹۵/۰۷۰/۰۰۰