به گزارش خبرنگار سینما صبا، موضوع سینمای ارگانی در سالهای اخیر از جمله مباحث پر دامنه و مناقشهبرانگیز در سینمای ایران بوده و موارد مختلف مربوط به آن مورد انتقاد سینماگران، منتقدین و اهالی رسانه قرار گرفته است. این نوع از فیلمسازی که از حمایتهای کامل نهادها و مجموعههای بخش دولتی برخوردار است، عموما بودجه سنگینی را طلب میکند و در آن ساخت فیلمهایی با مضامین متنوع، از پرداختن به قهرمانان و حوادث تاریخی گرفته تا موضوعات ملی و مباحث استراتژیک در دستور کار است. عمده آثار ساخته شده در بخش سینمای ارگانی، عموما از نظر جذب مخاطب و بازگشت سرمایه توفیق چندانی نداشته و فاقد قدرت تأثیرگذاری دقیق برتماشاگران هستند. برخی کارشناسان نبود برنامه و اهداف دقیق و از پیش تعیین شده، ناآشنایی مدیران نهادها و سازمانهای متولی با ابزار سینما و فرآیند تولید فیلم در بخش دولتی و همچنین به کارگیری سینماگرانی که تخصص و پیشینهای در ساخت فیلمهای پرهزینه و اصطلا بیگ پروداکشن ندارند را از اصلیترین عوامل قوام نیافتگی سینمای ارگانی میدانند. مجموعه رسانهای صبا قصد دارد در پروندهای ویژه و دنباله دار، با هدف پیشرفت و ارتقاء فیلمهای تولید شده تحت عنوان «سینمای ارگانی» سلسله گفتوگوهایی را با کارشناسان، مدیران و فیلمسازان برجسته سینمای ایران ترتیب دهد.
سید محمد حسینی عضو شورای پروانه ساخت آثار سینمایی، مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و مدیرگروه فیلم و سریال بنیاد روایت فتح، در کارنامه خود تاکنون مدیریت بخش متن و فیلمنامه حوزه هنری و تدریس فیلمنامه و نقدهای سینمایی در تلویزیون و رادیو را به ثبت رسانده است. همچنین وی سردبیری برنامههای رادیویی و تلویزیونی سینمایی را برعهده داشته است.
محمدعرفان صدیقیان
سید محمدحسینی درباره سینمای ارگانی ایران گفت: عموما به سینمای ارگانی با لحنی تند و نقادانه نگاه میشود و این نوع سینما مورد تقبیح قرار میگیرد. این نوع رویکرد، در مقطعی تاثیری جدی بر روند تولید آثار برجای گذاشته بود. ضمن اینکه افرادی چنین نگاهی را اعمال میکردند که خود از بدنه سینما بوده و از فضای جاری در ساحت این آثار منتفع شده بودند. برای مثال در برنامهای شرکت میکردند که در حوزه هنری برگزار میشد و در آنجا به نقد سینمای هنری میپرداختند، در حالی که خود پشت تریبونی ارگانی قرار گرفته بودند.
حسینی ادامه داد: وجود سینمای ارگانی در میان تمام کشورهای صاحب سینما امری متداول است. اگر سینمای ارگانی را برابر با حمایتهای دولتی بدانیم، این اتفاق در تمام جهان مرسوم است و دولتها از سینمای کشور خود حمایت میکنند. این اتفاق در سینمای آمریکا بیش از هر کشور دیگری رایج است. افرادی که به نقد سینمای ارگانی میپرداختند بر این عقیده بودند که کشور آمریکا دارای سینمایی آزاد است، در حالی که موضوع وجود این نوع از سینما در آمریکا بسیار جدی است. من بارها بر این نکته تاکید داشتم که در آمریکا دولت، ارگانی بوده و سینما همان دولت است و فضای سینما در این کشور به نوعی مردم را هدایت میکند. آمریکا دارای ارگانی ترین سینمای در تمام جهان است.
مدیر عامل انجمن سینمای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس درباره کارکردهای سینمای ارگانی افزود: سینمای ارگانی بخشی از سینما است که از یک سو به موضوعات استراتژیک و از سوی دیگر به مسائل تاریخی میپردازد و به دنبال تمدن سازی و توصیف تمدن است. کشورهایی که واجد تمدن نبودند، نظیر کره جنوبی، آمریکا و… از طریق سینمای ارگانی در پی خلق داستانهایی هستند که برای آنها عقبهای را خلق کند. در ایران به دلیل اینکه گونه و ژانر در سینما مهجور است، سینمای ارگانی دچار نوعی فطرت در خواستههایی است که از بدنه هنری توقع میرود. برای مثال در سینمای کشور کمتر به سراغ توصیف حماسی از تاریخ رفتهایم و معمولا راوی حماسه نبودیم. این گزاره زمانی تراژیکتر میشود که متوجه شویم هرچه ما در دل رسانه پیگیر تاریخ میشویم، پی میبریم که عموما مقطع قاجار به بعد در سینما دستخوش روایت قرار گرفته است. نکته عجیب این است که از دل آن، مقاطعی که در آن شکست خوردیم را با نوعی اغراق به تصویر میکشیم.
وی خاطر نشان کرد: هرگز در تاریخ معاصر گفته نمیشود که هفت تکه از این سرزمین توسط حکومت پهلوی بدون آنکه حتی یک گلوله شلیک شود از دست رفته است و اکنون معضلات جدی مرزی در کشور به دلیل از دست رفتن همین هفت قسمت است. زمانی که به سراغ تاریخ میرویم، نه تنها برخوردی حماسی با آن صورت نمیگیرد، بلکه نوعی سرخوردگی را به مخاطبان سینما و تلویزیون القا میکنیم. زمانی که به سراغ خانواده به عنوان مهمترین رکن اجتماع میرویم، از آن مفاهیمی همچون با هم بودن و مودت را استخراج نمیکنیم.
حسینی با بیان اینکه سینمای ارگانی در حوزه خانواده دچار نقصان در سفارش داستان است و در این خصوص خواسته مشخصی وجود ندارد، افزود: این سینما وقتی پدر را مورد پرداخت قرار میدهد، توصیف و تصویر شکوه اراده را از سینما طلب نمیکند. در صورتی که این اتفاق در سینمای آمریکا صورت میگیرد و به سادگی مفاهمی از این دست القا میشود. چراکه در آن سرزمین عوامل سازنده فیلم حق ندارند به تصویر پدر آمریکایی خدشهای را وارد کنند. اما در ایران شخصیت پدر نابود شده و تصویری درمانده از او ارائه میشود که در آخر به جایگاهی میرسد که سیلی میخورد. همچنین زمانی که سینمای ارگانی به سراغ مادر میرود، نمیداند که باید مطالبه از سینما، عاطفه، مهر و محبت باشد. زمانی که به سراغ برادر میرود نمیداند که باید غیرت را از سینما طلب کند و در مواجهه با خواهر لطافت و امید به آینده را تصویر کند. این سینما نوجوان را تباه میکند و نمیداند زمانی که میخواهد سینمای نوجوان را ترسیم کند، باید از فیلمساز نمایش آینده و امیدواری را بخواهد و اجازه ندهد که در آخر فیلم تراژدی خلق شود.
این کارشناس اضافه کرد: در سرزمین ما و در بخش ارگانی، فیلمهایی درباره نوجوان ساخته میشود. در تمام دنیا و در غالب آثار مربوط به این گروه سنی قاعدهای ثابت وجود دارد که چنین فیلمهایی با تراژدی، درد، رنج و مشکلات به پایان نرسد، چراکه نوجوان یعنی آینده. در صورتی که در سینمای نوجوان کشور در بخش ارگانی، فیلمی ساخته میشود که به تراژدی ختم میشود. هنوز مشخص نیست جریانی که از سینما حمایت میکند، از آن چه میخواهد. البته باید بیان هنرمندانه به هنرمندان این عرصه سپرده شود.
سیدمحمدحسینی در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به اینکه در این شکی نیست که در سینمای ارگانی سفارش دهنده دچار لکنت است، گفت: برای برخی از مدیران، اینکه چه میخواهیم مهم نیست. بلکه امثال جشنواره فیلم فجر دارای اهمیت است که بعدها در اطلاعات آماری قید شود که در رقابت میان ارگانهای مختلف، هر دستگاه چه عملکردی داشته و چند سیمرغ را به خود اختصاص دادهاند. در حالی که یک ماه بعد، همان مدیر فراموش میکند که برای مثال چه کسی سیمرغ فیلمبرداری را دریافت کرده است. چنین رقابتی زمینه را برای افت کیفی آثار فراهم میکند.
این منتقد سینما با اشاره به این که رویکرد فیلمهایی که توسط ارگانها و تشکلها سرمایهگذاری میشود باید برای نسل تازه، برانگیزاننده باشد، افزود: باید از دل تاریخ حماسه خلق کرد. برای مثال نوجوانان باید بدانند که چندین سال پرتغالیها جنوب کشور را اشغال کردند و عاقبت، با تقدیم شهدای بسیاری خاک کشور پس گرفته شده است. باید تصویر این پیروزی برای نوجوانان ساخته شود. کشور ترکیه فاقد چنین مسائلی است اما به وسیله داستان و حماسه آن را خلق میکند. در تاریخ سینما نام فیلم «تولد یک ملت» (دیوید وارک گریفیث)، مهمتر از خود اثر است. به شهادت سینمای آمریکا، این کشور متشکل از افرادی بود که از اقصی نقاط جهان به دلیل برخورداری از سرمایه گرد هم آمده و به شدت بیرحم بودند که این مورد، در ژانر وسترن و فیلم «جویندگان طلا» به چشم میخورد. «تولد یک ملت» تصویر دقیقی از شرایط افراد در آن دوران را ترسیم میکند. افرادی که وجه مشترک آنها، به دست آوردن سرمایه است و در این راه به کسی رحم نمیکنند. در این شرایط، افرادی از ملتهای گوناگون به حسی مشترک دست پیدا کردند.
سیدمحمد حسینی با اشاره به اینکه کشور آمریکا در سینما متولد شد، نه اینکه سینما در کشور آمریکا، ادامه داد: همین مورد به کارکرد سینمای ارگانی اشاره دارد. سینمایی که میتواند زمینه همدلی آحاد ملت را فراهم کند و باشندگی موجود در مردم یک سرزمین، حس نگاه به آینده مطمئن و حس حرکت به سمت ساختن یک آینده زیبا را تقویت و ایجاد کند. اما زمانی که سینمای ارگانی وارد ورطه رقابت و مطرح شدن میشود، نتیجه این است که مضمونهایی که باید مطالبه شوند، مورد غفلت قرار میگیرند.
او ادامه داد: نحوه مدیریت سینمای ایران با جزایر مدیریتی متکثری که تنها در ظاهر از یکدیگر شناخت دارند و در واقع فرسنگها میان آنها فاصله است، زمینه را برای نوعی عدم انسجام فراهم کرده و در این شرایط، برای تصمیم گیری زمینه واحدی وجود نخواهد داشت. زمانی که درباره موضوع واحدی چند مدیر تصمیم گیر باشند، قطعا نتیجه مطلوبی حاصل نخواهد شد. متاسفانه در ارتباط با هنرمندان دچار لکنت هستیم و در تبیین موضوع و انتقال آن به هنرمند موفق عمل نمیکنیم. در چنین شرایطی، سفارشها مبتنی بر سلیقه خواهند بود و این مسئله ضرب بیان صریح و روان سینمایی را گرفته و فیلمنامهها تبدیل به آثاری میشوند که دارای شعار و بیان متظاهرانه هستند و مخاطب باهوش سینما به این مسئله پی میبرد.
این کارشناس سینما درباره راهکارهای بهبود وضعیت سینمای ارگانی نیز گفت: نظام مندرس شورایی در حال آسیب رساندن به سینما است. مهمترین عامل در بهبود شرایط سینمای ارگانی، وحدت رویه در نگاه مدیران سینمایی است و باید زمینه گفتوگو میان مدیران ایجاد شود. مورد دوم ساده سازی مطالبات سینمایی است. اینکه باید از دل تاریخ حماسه خلق شود، موضوع پیچیدهای نیست. زمانی که به سراغ حماسه میرویم، باید بتوانیم شهادت را به عنوان حماسه تصور کنیم و این جسارت را داشته باشیم که برای اولین بار بر پرده سینما، خرمشهر را فتح کنیم. در تصاویری که تاکنون خلق شده، تنها به سقوط خرمشهر اشاره شده است و این تم مدام درباره خرمشهر تکرار میشود. بنابراین اگر دست به دست یکدیگر دهیم، حتی در موضوعات رایج در سینما نیز نوعی تحول را تجربه خواهیم کرد. باید دارای مطالباتی شفاف و غیرپیچیده باشیم. در سینمای ایران گرایش شدیدی به خلق تصاویر شکست وجود دارد، در حالی که باید حماسه سرایی از لحظات پیروزی در دستور کار قرار بگیرد. حماسه میتواند باعث ایجاد غرور در نسل نوجوان کشور باشد.
حسینی در خصوص آسیب شناسی موضوع سینمای ارگانی ادامه داد: مورد دیگر این است که برای مثال، زمانی که فیلمی به دوران دفاع مقدس اشاره دارد، علاوه بر نهادهای سینمایی، بازیگران دیگری نیز وارد صحنه میشوند و موضوعهای امنیتی رخ میدهد. چنین مواردی در فضای سینمای سیاسی و اجتماعی نیز وجود دارد و نهادهای مختلفی به خود حق دخالت میدهند و فیلمساز مجبور میشود تا نوعی موازنه را در اثر خود به وجود بیاورد. اینها از مواردی هستند که بر فرجام شکلگیری یک اثر تاثیری منفی میگذارند. در هالیوود سالانه در حدود هشتصد فیلم تولید شده اما تنها چند فیلم مرغوب یافت میشود و مابقی، سرشار از پیامهای گلدرشت هستند. اما در آثار جهانی این کشور تلاش میشود که اصولی رعایت شود و در دل قصه، پیام فیلم به مخاطبان گسترده آن منتقل شود.
وی در پایان گفت: در سینمای ارگانی باید از مرحله سناریو تا تولید نظارتی دقیق صورت گیرد و برای پخش اثر نیز برنامهای جامع وجود داشته باشد و نوعی انضباط بر فرآیند تولید تا پخش اعمال شود.
There are no comments yet