«شب بی‌پایان» را با متن حمیدرضا نعیمی روی صحنه می‌برم | پایگاه خبری صبا
امروز ۵ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۵۷
پیمان چراغی در گفت‌و‌گو با صبا:

«شب بی‌پایان» را با متن حمیدرضا نعیمی روی صحنه می‌برم

پیمان چراغی می‌گوید: به تازگی بر ترس خودم غلبه کردم و پذیرفتم بهای عشق به نوآوری در شغل مورد علاقه‌‌ام می‌تواند باعث ایجاد غم سنگین و سیاهی در وجودم شود. تصمیم گرفتم در راستای همین ناامیدی، یک متن با موضوع نسبتا مرتبط با اوضاع اجتماعی و تفکرات ناشی از شرایط معیشتی عامه مردم به اجرا برسانم که دغدغه‌های کوچک اما مهم و پرمعنای شخصی را نیز در دل خود داشته باشد؛ «شب بی‌پایان» که به قلم استاد حمیدرضا نعیمی به نگارش درآمد.

 

به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، پیمان چراغی نویسنده و کارگردان تئاتر در خصوص تجربه اجرای «هُوَیْ»، اثر پیشین خود گفت: نمایش «هُوَیْ» اولین تئاتر سیستماتیک ایران بوده و به عقیده من یکی از معدود تئاترهای منسجم و روشمند اجرا شده در ایران بود که در حدود یک سال پیش آن را طراحی و کارگردانی کردم. طرحی که در آن هر اجرا توسط یک بازیگر انجام می‌گرفت و دارای یک موضوع ثابت بود و داستان‌هایی را در برمی‌گرفت که کلیت تقریبا متشابه داشتند اما ماهیت آن، طی تصمیمات کاراکتر در مواجهه با مسائل تغییر می‌کرد و پایان متفاوتی را شکل می‌داد و البته آن تصمیم‌ها بنا به شرایط زندگی، منجر به زمان و مکان متفاوت در هر شب می‌شد.

چراغی ادامه داد: «هُوَیْ» اجرای برگزیده جشنواره نمایشنامه‌خوانی کارگان شمبه بود که طی قرارداد با تهیه کننده مقرر شده بود در ۱۵ اجرا در سالن شهرزاد به صحنه برود و از درآمد آن ۸۰ درصد سهم گروه فنی و ۲۰درصد آن به تیم تولید «کارگان شمبه» تعلق گیرد. بنده بنا به احساس مسئولیت در قبال تهیه کننده و همچنین تولید این اثر برای سلیقه‌های مختلف و پیشگیری از فرسایش بازیگر در اجراهای متوالی و نیز باتوجه به حضور یک بازیگر در صحنه پیشنهاد این طرح را به خانم چطرروز ارائه دادم و ایشان استقبال کردند.

وی افزود: طی جلسه هماهنگی، تاریخ اجرا تعیین شد و بنده متعهد به انتخاب و متقاعد نمودن بازیگران شدم و کارگان شمبه متعهد به فراهم نمودن لباس، صحنه و دیگر مباحث مرتبط به تهیه کننده به غیر از بازیگران و عوامل بودد و باوجود اینکه تعهد من دشوارتر بود و همزمان با هماهنگی، مذاکره و انتخاب گروه مطابق زمانبندی به حداقل ۱۲ساعت تمرین با ۶ بازیگر در روز  نیاز داشتیم. محمدجواد ملک زاده و عاطفه چطرروز دوستان عزیزم در «کارگان شمبه»، پس از گذشت چند روز اصرار به جلو آوردن تاریخ اجرا کردند که طی جلسه حضوری اعلام نمودم کمتر پروژه‌ای توان تولیدی، مالی و انسجام گروهی دارد که طی ۲۰ روز کار را به شیوه‌ای کم نقص به اجرا برساند و متذکر شدم که بنا به ملاحظات و شرایط موجود بجز طراح صحنه، مدیر روابط عمومی و مدیر تبلیغاتی که وظیفه طراحی اقلام تبلیغ را هم برعهده گرفته، در پشت صحنه فرد دیگری را ندارم و فشار کاری بسیار زیاد است و پس از قانع نشدن آنها،  بالاجبار تمرینات را تا ۱۶ساعت در روز افزایش دادیم.

چراغی با بیات اینکه دغدغه ما نوآوری در سبک اجرا بود، افزود: اساتید بازبین قانع نمی‌شدند که قرار است هرشب تغییراتی را در متن، ساختار، شیوه اجرایی و بازیگر داشته باشیم که در نهایت با گفتگو و بازبینی سه اجرا متقاعد شدند و مجوز را دریافت نمودیم. اکثر اجراها در مراحل آخر میزانسن بودند که در  نشست خبری با  «صبا» با حضور عاطفه چطرروز «تهیه کننده»، محمدجواد ملک‌زاده «مجری طرح»، استاد آرمان طیران «تحلیلگر و محقق تئاتر» و من به عنوان کارگردان منتخب و پرکارترین کارگردان کارگان شمبه حاضر شدیم و پس از آن، من به گروه تهیه کننده فشار بیشتری آوردم و اذعان داشتم که قرار است ۲۰ اجرا داشته باشیم که در صورت عدم معرفی به نحو شایسته، جز صندلی خالی و شکست به جایی نخواهیم رسید و زمان زیادی نیز تا اجرا نداشتیم.

 

او ادامه داد: طرح بی‌شک توان و بازدهی موفق از بعد رسانه و تبلیغات را دارا بود اما هزینه تولید آن بیشتر از یک پروژه معمولی بود و نزدیک اجرا گروه محترم تولید به فکر این موضوع افتادند. با وجود اینکه اکثر هزینه های ما مربوط به پلاتو تمرین بود که خود پرداخت می‌کردم و بازیگران و عوامل هم من را شرمنده خود کرده بودند و فقط همراهی کرده و با روی باز و همدلی باعث قوت قلب من برای ادامه بودند، اما بنا به پشت سر هم قرار گرفتن دو اجرا به تهیه کنندگی کارگان، حتی امکان ساپورت مالی این پروژه در راستای تبلیغات و تهیه اکسسوار هم نبود و بخاطر شرایط سخت و فشار ناشی از تمرینات در نهایت قطع همکاری کردیم.

چراغی خاطر نشان کرد: استاد قاسم جعفری با حمایت و همکاری و بدون توقع موجب به صحنه آمدن این پروژه شدند اما به دلیل تنش‌های صورت گرفته نزدیک اجرا که حاصلی به جز کج گذاشتن خشت اول نداشت. شاهد بودم که همگی گروه بیشتر از توان کار کرده و اگر جایی هم نقصی وجود داشت، با کمک یکدیگر جای خالی را پر می‌کردیم اما با این وجود موفق نشدیم از عهده اجرای پلن تبلیغاتی طراحی شده در جریان اجراها و معرفی پروژه مطابق پیش‌بینی‌ها برآمده و این اثر پر دردسر بیشتر از ۶ اجرا مهمان شهرزاد نشد. به دلیل به چشم آمدن صندلی های خالی بیشتر از صندلی هایی که تماشاگران مهمان داشتند، از اجرای سوم به بعد بازیگران نگران مواجهه شدند و با همفکری به این نتیجه رسیدیم که اگر در همان ابتدا کار را متوقف کنیم بهتر است.

چراغی بیان کرد: البته که ممیزی و تعهدات روزانه به مرکز هم در این امر بی‌تاثیر نبود اما طبیعی بود و انتظار این مورد را داشتم چراکه به هرحال این اثر داستان جنجالی و خاصی داشت و وقتی بازیگر خانم به تنهایی روی صحنه بوده سهوا ممکن است اتفاقاتی رخ دهد که مورد کم لطفی دیدگان بازبینان مخفی و گزارش های آنها قرار گیرد.

وی ابراز کرد: من دستاوردهای زیادی با «هُوَیْ» داشتم که زیباترین آنها، افتخار همکاری و شاگردی در درس معرفت از بزرگانی مانند محمد لهاک، واهب مصلحی فرد، ستاره حسینی، نیلوفر هوشمند، ندا فروغ، هدیه فروغ، وحید آقارضائی، مسعود انعامی، نوش‌آفرین کیهان، الناز شاهد و دیگر عوامل و بازیگران این پروژه بود اما فراموش نخواهم کرد که یکی از ارزشمندترین دارایی ‌های زندگیم را از من گرفت و زمان و انرژی غیرقابل وصف را همراه با استرس و تنش همراه خود داشت و نهایتا مایه‌ تباه زحماتی شد که وصفش هنوز از خستگی من را گیج می‌کند. همین موضوع باعث شد که به مدت هشت ماه نه ‌پروژه‌ای بسازم و نه حتی به تردد در مرکز شهر فکر کنم. نمی‌خواهم با دیدگاه تکراری و معین درباره مقصر فردی را سرزنش کنم اما حقیقت این است که اگر باور کنیم تئاتر در وهله اول یک صنف است و بعد از درآمدزایی و دیده شدن، ارزش هنری خود را به معرض عموم می‌گذارد و بر این اساس هر پروژه تئاتر یک واحد صنفی به حساب می‌آید و مثل تمام اصناف نیاز به مدیریت و حمایت‌های بخش دولتی و نیمه دولتی در شرایط حساس دارد و این بزرگترین دغدغه تئاتر از نگاه اقتصادی است.

چراغی در ادامه گفت: تعاریف علت و معلول در بازاریابی، معرفی، تبلیغات و اقتصاد به علت عدم آموزش مباحثی جز دروس فنی نادیده گرفته شده است و به دلیل عدم مدیریت کلان و مرکزی جهت مراجعه در شرایط خاص امکانی وجود ندارد و در مرکز هنرهای نمایشی جز مجوز متن، بازبینی و تعهدات ممیزی  هیچ بخش دیگری جهت مراجعه نبوده و در صورت حضور فرد نیز کاری را صورت نمی‌دهند. تئاتر در صورت نظارت بر اجرای درست قراردادها و تعهدات، سخت‌گیری در اخذ مجوز و گلچین نمودن کارگردانان و تهیه کنندگان پیش از تولید پروژه، حمایت و اتاق فکر جهت کمک به خروج از بحران پروژه‌هایی با ایده‌های نو امکان موفقیت خواهد داشت.

چراغی در خصوص فعالیت تازه خود نیز گفت: به تازگی بر ترس خودم غلبه کردم و پذیرفتم بهای عشق به نوآوری در شغل مورد علاقه‌‌ام می‌تواند باعث ایجاد غم سنگین و سیاهی در وجودم شود. تصمیم گرفتم در راستای همین ناامیدی یک متن با موضوع نسبتا مرتبط با اوضاع اجتماعی و تفکرات ناشی از شرایط معیشتی عامه مردم اجرا کنم که دغدغه‌های کوچک اما مهم و پرمعنای شخصی را نیز در دل خود داشت. نام آن «شب بی‌پایان» است و که به قلم استاد حمیدرضا نعیمی  به نگارش درآمده است. ابتدا نمایشنامه‌خوانی این اثر را به جهت رونمایی از لوگوتایپ و نقد و تحلیل مخاطبین خاص تیرماه برگزار می‌کنم و بعد از آن در صورت دریافت نظرات مثبت و حصول موفقیت، اجرای عموم این نمایشنامه را آغاز خواهیم کرد.

وی ادامه داد: پیش از این یک بار این متن را در سالن دانشگاه علم و صنعت نمایشنامه‌خوانی کردیم و یک مرتبه نیز در تالار مولوی دانشگاه شهید بهشتی تمرین شده و مراحل تولید و اماده سازی و اجرا را طی نموده است، اما تا جاییکه اطلاع دارم این متن دوست داشتنی استاد نعیمی در سال۷۸  اخرین اجرای خود در شهر تهران داشته و باتوجه به پتانسیل و اعتبار گروه، ساختار جذاب نمایشنامه ، دغدغه و در نظر گرفتن اهداف همسو با تفکرات مردم در شیوه کارگردانی و… پیش بینی شخصی بنده استقبال و اجرای موفق این پروژه است و انتظار درخشش از تیم درخشان بازیگران و عوامل را دارم.

چراغی در پایان گفت: با مسیری که طی می‌کنیم خیلی دیر نیست رکود اقتصادی و فروپاشی چرخه نیمه راکد به بدنه ضعیف اقتصاد تئاتر ضربه بزند. در صورتی که زودتر از سیلی این بی‌رونقی و مشکلات ناشی از آن من‌جمله ضعف در فراهم کردن نیازهای اولیه معیشتی همگی ما را یکدل کند و خود مجاب شویم سلیقه شخصی را در امور کاری دخالت ندهیم و مشابه دیگر تولیدی ها، تجارتخانه‌ها و اصناف‌ باید آموزش مشتری‌مداری و بازاریابی و… نبینیم طی ۱۰سال آینده با فراموشی شغلی یا حتی اسمی تئاتر از ذهن مردم [حداقل برای ۱۵سال] مواجه خواهیم شد. البته که بدون حمایت دولت سخت می‌توان این کشتی را از گل بیرون کشید ولی امیدوارانه می‌جنگیم.

4 دیدگاه


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • زودپز
    ۹۲/۶۲۸/۹۳۸/۰۰۰
  • پول و پارتی
    ۸۸/۷۵۹/۷۷۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۲۹/۱۰۴/۱۸۱/۵۰۰
  • قیف
    ۲۶/۲۷۷/۸۱۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۲/۳۰۵/۷۸۱/۱۰۰
  • قلب رقه
    ۱۲/۳۰۰/۹۶۸/۵۰۰
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شه‌سوار
    ۱۰/۲۲۹/۰۲۳/۵۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۰/۱۹۷/۸۹۳/۵۰۰
  • در آغوش درخت
    ۶/۶۷۶/۱۱۱/۵۰۰
  • آغوش باز
    ۲/۴۷۲/۷۲۵/۰۰۰
  • استاد
    ۵۰۴/۰۰۲/۵۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۱۷۷/۱۶۵/۰۰۰
  • لختگی
    ۹۷/۳۶۵/۰۰۰
  • نفرین آرتا
    ۳۴/۴۳۵/۰۰۰