قصه‌ها، روایت‌ها و بازی‌ها در فیلم‌های اکران تیر | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۲۱
راهنمای فیلم‌ صبا | شهرام خرازی‌ها

قصه‌ها، روایت‌ها و بازی‌ها در فیلم‌های اکران تیر

شهرام خرازی‌ها منتقد فیلم در بسته «راهنمای فیلم صبا» به تحلیل اجمالی فیلم‌های «مست عشق»، «تگزاس3»، «روایت ناتمام سیما»، «خجالت نکش2»، «عطر آلود»، «شور عاشقی» و فیلم «یادگار جنوب» که از فردا روی پرده سینماها می‌رود، پرداخته است.

به گزارش خبرنگار سینما صبا، شهرام خرازی ها منتقد قدیمی فیلم، کارشناس ارشد «مدیریت رسانه» و عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در بسته «راهنمای فیلم صبا» به تحلیل اجمالی فیلم‌های «مست عشق»، «تگزاس۳»، «روایت ناتمام سیما»، «خجالت نکش۲»، «عطر آلود»، «شور عاشقی» و فیلم «یادگار جنوب» که از فردا روی پرده سینماها می‌رود، پرداخته است.

[مست عشق]
سینمای ایران سالهاست که پاسخی شایسته به تاراج مفاخر فرهنگی ملی از دانشمندان و ادبا گرفته تا شعرا و هنرمندان ایران باستان نداده است. تصاویری که از مشاهیر سرزمین ما در فیلم ها و سریال‌های کشورهای دیگر به نمایش گذاشته شده، در موارد قابل توجهی انطباق چندانی با مستندات تاریخی ندارد. از آن بدتر عدم انتساب این شخصیت‌ها به زادگاه و خاستگاه‌شان ایران و تصاحب مفاخر فرهنگی ما توسط کشورهای دیگر و جعل هویت و ملیت است. حسن فتحی با «مست عشق» تلاش کرده تا با تمرکز بر دو شخصیت فرهنگی شمس و مولانا، جنبه‌هایی ناگفته یا کم گفته از این دو شخصیت را تصویر کند. خوشبختانه مردم پاسخ شایسته‌ای به تلاش او داده‌اند و استقبال از «مست عشق» نشان می‌دهد که چقدر جای پرداختن به این گونه شخصیت‌ها و زوایای پنهان زندگی‌شان در سینمای ما خالی است . فیلم در معرفی شخصیت ها موفق است اما در پردازش آن‌ها به دام «سانسور» و «خودسانسوری» افتاده است و نمی‌تواند به پرسش‌ها و ابهام‌های تماشاگران در مورد ارتباط دو کاراکتر اصلی پاسخ قانع کننده‌ای بدهد. رابطه دو مرد در هاله‌ای از ابهام باقی می‌ماند و انگیزه شکل‌گیری و تداوم ارتباط آن‌ها مشخص نمی‌شود. فیلم از امتیازات فراوانی از جمله لوکیشن های چشم‌نواز متنوع ، هنرپیشگان زیبا ، لباس‌های خوش‌دوخت، موسیقی گوشنواز و … بهره مند است اما در فیلمنامه مشکل دارد . درامِ فیلم شکل نمی گیرد و درست در نقطه اوج متوقف می‌شود که البته قابل انتظار است زیرا محدودیت‌های سینمای ایران و ممیزی اجازه رسیدن به نقطه اوج و گذر از آن را نمی‌دهد. من حدس می‌زنم در سال های پیش رو و با باز شدن بیشتر فضای فرهنگی، شاهد تولید نسخه‌های شفاف‌تر و جسورانه‌تری از «مست عشق» باشیم.

[تگزاس ۳]
«تگزاس ۳» اصل را بر سرگرم کردن تماشاگر گذاشته و در این مسیر بسیار موفق عمل می‌کند. فیلم بر مبنای کمدی موقعیت بنا شده و با داستانی مهیج و حضور انبوه چهره‌های محبوب، ویترین خوش رنگ و لعابی را تدارک دیده است . «تگزاس۳» درس اخلاق دادن به تماشاگر را رها و تمام انرژی خود را مصروف جذابیت آفرینی نموده است. علاوه بر سناریوی خوب ، بازی‌های کاملا حرفه‌ای هنرپیشه‌ها و استفاده درست از شوخی‌ها نیز در توفیق فیلم سهیم هستند. موفقیت «تگزاس ۳ » نوید تولید و اکران «تگزاس»های بعدی را می‌دهد. فراموش نکنیم که سینمای ایران بدون تولید این «تگزاس»های جذاب نمی‌تواند به حیات اقتصادی خود ادامه دهد.

[روایت ناتمام سیما]

«روایت ناتمام سیما» فیلم ناتمام و سردرگمی است و به سردرگمی تماشاگرش هم دامن می‌زند. فیلم از ناحیه فیلمنامه با ضعف‌های ساختاری مواجه است. پنهان کردن اطلاعات از تماشاگر به کلیت فیلم به شدت آسیب زده است. داستان‌های فرعی بیش از حد بر روی داستان اصلی تلنبار شده‌اند. موقعیت های ِ دراماتیک ِ فیلم در نیامده‌اند. شخصیت ها بیش از حد مواج و متغیرند و انگیزه‌های شان گم و ناپیداست. «روایت ناتمام سیما» از نظر ساختار داستانی  بیشتر به یک خلاصه سریال شبیه است  بازی حرفه ای غزل شاکری برجسته ترین امتیاز فیلم است . «روایت ناتمام سیما» از رپرتاژهای ِ صفحه حوادث روزنامه‌های ِ کثیرالانتشار فراتر نمی‌رود.

[یادگار جنوب]
از تماشای فیلم «یادگار جنوب» و بازی خوب بازیگران آن بسیار لذت بردم . فیلم در اقلیمی متفاوت، داستانی درست پرداخت شده با بزنگاه های دراماتیک متعدد را به خوبی تصویر می‌کند. انسجام و مشارکت جمعی یک تیم حرفه‌ای در سکانس به سکانس فیلم قابل ردیابی است. تک تک عناصر بصری و شنیداری از نور ، صدا ، آرایه‌های صوتی گرفته تا موسیقی، گریم ، لباس و… با درایت حرفه‌ای دو کارگردان فیلم به هم پیوند خورده و یکدیگر را تکمیل کرده‌اند. «یادگار جنوب» از معدود فیلم‌های این روزهای سینمای ایران است که تقریبا همه چیزش درست چیده شده است. حاصل ِ ترکیب ِ تدوین ، فیلمبرداری و موسیقی عالی است. داستان ِ فیلم کمی طولانی است و چند بار از ریل خارج می‌شود. به همین علت هم برخی از تماشاگران ممکن است خط اصلی ماجراها را گم کنند اما داستان اصلی در انتها خیلی خوب جمع و سرنوشت تمام کاراکترها مشخص می‌شود. حضور یک کاراکتر زن(با بازی خوب سحر دولتشاهی) در رأس گروه قاچاقچی‌ها کمی سؤال برانگیز است و معلوم نیست که در خطه مردسالار جنوب، او قدرتش را از کجا به دست آورده است؟  بزرگ ترین ایرادی که بر فیلم وارد می‌دانم ، اسمش است که تناسبی با داستان و فضای فیلم ندارد و کنجکاوی برانگیز نیست.

[خجالت نکش ۲]
«خجالت نکش۱» با آن که فیلم قابل دفاعی بود اما در آن حد و اندازه نبود که ورسیون دومش هم ساخته شود. «خجالت نکش۲» همچون «خجالت نکش۱» کپی به روز شده فیلم‌های کمدی «وحدت» و «ژاله کریمی» در دهه ۵۰ است و البته بسیار ضعیف‌تر از آن فیلم‌ها. بازی شبنم مقدمی و احمد مهرانفر بی برو و برگرد برگ برنده فیلم است. موقعیت‌های طنزآلود «خجالت نکش۲» عالی هستند و به خوبی تماشاگر را درگیر سوژه و کاراکترها می‌کنند. فضای ایرانی و بومی فیلم شایسته تحسین است.

[عطرآلود]
به نظر من هادی مقدم‌ دوست فیلمساز و فیلمنامه نویس خوبی نیست و با وجود پر کار‌بودن یک اثر ماندگار هم تاکنون خلق نکرده است. او در «عطرآلود» در پی به تصویر کشیدن حس بویایی بوده است. در عالم سینما تعداد اندکی فیلم بوده‌اند که از پس چنین کاری بر آمده‌اند. معروف ترین فیلم در این حیطه، فیلم سینمایی «عطر : قصه یک آدمکش»(تام تیکور – ۱۹۸۵) است که بر مبنای رمان «پرفیوم» ساخته شده است. مقدم‌دوست در «عطر آلود» حتی در یک پلان هم نتوانسته حس بویایی را به تصویر بکشد بنابراین از فرط ناتوانی دست به دامان دیالوگ شده است. در واقع ما در «عطرآلود» بوی عطرها را حس نمی‌کنیم و نمی‌بینیم (در فیلم «عطر : قصه یک آدمکش» بو را می‌بینیم) بلکه به بوی عطرها فقط از طریق آن چه بازیگران در قالب دیالوگ می‌گویند ، پی می‌بریم. خب وقتی یک فیلمساز در فیلم‌های قبلی‌اش موفق نبوده، چگونه به خود اجازه می‌دهد که تن به چنین ریسک بزرگی بدهد و در پی ساخت فیلمی با محوریت برانگیختن حس بویایی بر آید؟ مقدم دوست در کار با سوژه تکراری سرطان نیز موفقیت حاصل نمی‌کند و نمی‌تواند از کلیشه بارها تصویر شده بیمار مبتلا به سرطان در فیلم‌های سینمایی فاصله بگیرد و در نهایت همان کلیشه‌های تکراری را تحویل تماشاگر می‌دهد. تنها خاطره مثبتی که از فیلم در یاد می‌ماند بازی بی‌نقص مصطفی زمانی است.

[شورعاشقی]
«شور عاشقی» همزمان با فرا رسیدن ایام محرم اکران شده است. این اقدام به موقعی است که نشان از درایت مسئولین سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد. «شور عاشقی» با داستان و کاراکترهای جذاب که از دل تاریخ عاشورا بر آمده‌اند، تماشاگر را تا پایان با خود همراه می‌کند. تسلط داریوش یاری بر تاریخ اسلام از جزئیات فیلم و فیلمنامه‌اش مشخص است. یاری به وضوح فاصله خود را از چند فیلمی که در سینمای ایران درباره حماسه کربلا ساخته شده، حفظ کرده است و سعی نموده تا فضای تازه‌ای منبعث از پیامدهای قیام امام حسین (ع) بیافریند. او در خلق کاراکترها و موقعیت‌های دراماتیک موفق است. گریم در این فیلم نقش کلیدی دارد و به پردازش شخصیت‌ها کمک کرده است. همچنین لباس‌ها بسیار با فضای کار همخوان و بازی‌های سیامک صفری و نادر فلاح در یاد ماندنی هستند. سینمای ایران اکنون به همت داریوش یاری صاحب یک فیلم خوب در حوزه تاریخ اسلام و حماسه عاشورا شده است.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    231/063/671/400
  • تمساح خونی
    168/255/197/250
  • مست عشق
    120/024/440/750
  • خجالت‌نکش۲
    83/565/115/200
  • پول و پارتی
    75/236/463/500
  • سال گربه
    64/591/860/000
  • قیف
    16/316/080/500
  • یادگار جنوب
    12/104/059/550
  • ملاقات با جادوگر
    10/154/125/000
  • مفت بر
    9/605/872/500
  • ساعت 6صبح
    6/682/846/250
  • قلب رقه
    6/682/092/000
  • شهرگربه‌ها۲
    5/039/137/000
  • در آغوش درخت
    4/758/831/500
  • شه‌سوار
    2/867/932/500
  • روزی روزگاری آبادان
    2/689/395/000
  • آغوش باز
    691/497/500
  • کارزار
    189/070/000
  • سودابه
    128/322/500
  • لختگی
    25/100/000