به گزارش خبرنگار سینماصبا، چهارمین شب از سلسله نشستهای «سینما رو به آینده» به همت سازمان سینمایی سوره و میزبانی امیر قادری با حضور سیدضیاء هاشمی، سجاد نوروزی، بهروز افخمی و سعید رجبی فروتن در سالن شهر هنر سینما آزادی برگزار شد.
سعید رجبی فروتن در ابتدای این نشست گفت: این سلسله نشستها باید ما را از نقطهای به نقطه دیگر رهنمون سازد و ما را به یافتههای دیگری برساند. عمر خدمت من به صورت متمرکز در سازمان سینمایی بوده و در طی این مدت با تمام جریانهای سینمایی کار کردم و در سیزده ماه پایانی خدمت خود معاونت ارزیابی سازمان سینمایی بودم. نکاتی که به آنها اشاره میکنم برگرفته از تجربه زیستی من است.
وی افزود: یکی از جنبههای که باید تکلیف آن در دولت تازه روشن شود، رابطه میان سازمان سینمایی و صنوف است. این تعامل و رابطه باید صورتی نظام مند پیدا کند. این رابطه معمولا به صورت سینوسی طی شده است و رویکرد نظام مند باعث میشود دولت بداند که در خصوص صنوف چه وظایفی دارد و صنف هم متوجه حد کارکرد خود خواهد شد. اولین پست مدیریتی من در دوران سیف الله داد بود که از آرمانیترین دورههای سینمایی در ایران به شمار میرود.
رجبی فروتن تاکید کرد: من در عمق نگاه سیفالله داد میدیدم که او به دلیل بداخلاقیهایی که در جلسه شاهد بود عصبانی میشد. عموما در جلسات برخی منافع شخصی خود را ارجح دانسته و حرمتها را رعایت نمیکردند.
وی تصریح کرد: کشور ترکیه اقتصادی مبتنی بر صنعت توریسم دارد و در صدر وظایف هنری خود، اطمینان از گسترش و توزیع فیلم در سرای کشور را قرار داده و سیاستی خاص را دنبال میکند. طبق نگاه آنها نباید در این کشور کودکی باشد که به سینما نرفته است و برای فیلمهایی که در کشور ترکیه تولید میشوند، بسته حمایتی را در نظر گرفتهاند. در آنجا از جایگاه سینمای ترکیه در مقیاس جهانی حمایت صورت میگیرد. من هر چه به حافظه خود رجوع میکنم هیچ گاه در هیچ کجا اشاره نشده است که سینمای ایران بتواند ذرهای از اقتصاد جهانی سینما برخوردار شود و به نظر میرسد در یک شرایط بسته اسیر هستیم.
رجبی فروتن خاطرنشان کرد: جنس مسائل و مشکلات میان صنوف و … این است که اسیر یک دنیای بسته هستیم. یکی از اهداف سینمای ترکیه، ارتباط برقرار کردن و فروش بلیط در کشورهای دیگری مانند آلمان است که مهاجرین ترک زیادی دارد، در حالی که در ایران هیچ گاه به ارزآوری از طریق کشورهای فارسی زبان حتی فکر هم نشده است. تجربه صنفی در ایران پشتوانهای غنی دارد و در خانه سینما به رغم آنکه پارهای از رفتارها قابل نقد است، اما باید آن را درک کرد چراکه صنوف باید در سیاستگذاری ها نقش داشته باشد و اظهار نظر نابخردانه عدهای نباید باعث شأن نزول این نهاد شود.
این مدیر سینمایی با بیان اینکه نباید نهادهای صنفی همچون خانه سینما از مدار تصمیمگیری حذف شوند، افزود: در کنار خانه سینما نهادهای موازی دیگری ایجاد شده است که گامی در راستای تضعیف آن انجمن شده است. مدیریت خانه سینما در دوازده سال قبل سازمان نظام صنفی سینما را آماده میکند که به درستی ارائه نشد. برخی پروانه ساخت را اهرمی برای تنظیمگری در ژانرها و قصهها میدانند که مشابهتی در مضامین فیلمها وجود نداشته باشد. من آرزو دارم سکان دار سینمای کشور نگرش جامع نگر داشته و استراتژی را بفهمد و با سینمای سایر کشورها نیز آشنا باشد. اگر دولت در مقابل ساخت آثار اجتماعی سعه صدر بیشتری از خود نشان دهد، میتواند زمینه یک آشتی ملی را فراهم کند.
در ادامه سیدضیاء هاشمی گفت: در دوران مرحوم داد یک مجلس و پارلمان از افراد مهم به وجود آمد و کمیسیونهای مختلفی درباره سینما وجود داشت که شخصیتهای بزرگی در آن حضور داشتند. آن زمان بر خلاف امروز شاهد اختلافات بسیار جزئی آن هم میان تهیه کنندگان بودیم. افرادی که در خواست رانت داشتند به داد فشار آوردند. پس از خارج شدن آقای داد از دولت، تشکلی به نام سینماگستر به وجود آمد که افراد مطرحی در آنجا حضور داشتند.
وی افزود: هنوز آقای پزشکیان مستقر نشده است اما عکسهایی از عدهای منتشر میشود که به دنبال سهم خواهی هستند و این موارد ما را به شدت نگران میکنند، چراکه تجربه نشان میدهد ممکن است تخلفاتی صورت بگیرد. اخیرا مصوبهای را آقای مخبر اعلام کردند که من در صبا آن را خواندم و طبق آن، سینما را که حوزهای مربوط به فرهنگ است، به وزارت کار سپرده بودند و این موضوع بیمعنا بوده و یک تخلف است. با مصوبه وزارت کار نمیتوان مجوز فیلمسازی را دریافت کرد و این وظیفه برعهده ارشاد است.
هاشمی بیان کرد: در ایران کمپانی معنایی ندارد و گرایشی هم به آن نداریم. در ایران فرد معنا دارد و فیلمسازی به صورت چریکی اتفاق میافتد و کارگردان برای مدتی دفتری را گرفته و فیلم خود را میسازد. برای مثال فرح بخش خود یک بخش خصوصی مستمر است که در حدود ۴۳ سال، سالی یک یا دو فیلم را با هزینه شخصی خود میسازد. زمان آقای حیدریان طرح جامعی برای تشکیل کمپانی ارائه کردیم اما واقعیت این است که چنین طرحهایی اجرا نخواهد شد. به علاوه نظام نیز علاقهای به شکل گیری کمپانی ندارد و به دنبال نقش خود است.
وی تصریح کرد: خانه سینما یک مجموعه حدودا شش هزار نفره است، اما تنها ۳۲ نفر در آن تصمیم گیرنده هستند و در میان آنها نیز همگرایی وجود ندارد. چرا باید تعداد محدودی از افراد برای تمام اهالی سینما تصمیم بگیرند آن هم در شرایطی که نیمی از آنها تطمیع میشوند. خانه سینما به عنوان جامعه اصناف سینمایی باید از این گروگانگیری نجات پیدا کند. امروزه تعدادی از افراد با تفکرات کهنه، خیز برداشتهاند تا دوباره وارد مدیریت سینمای ایران شوند و این یک خطر جدی برای سینما به شمار میرود. اینها به دنبال این هستند که سود را در تولید جستوجو کرده و انحصار را رواج دهند.
هاشمی با بیان اینکه به نظر من هوش مصنوعی به شدت برای ما فرصت به شمار رفته و باعث ارتقای نیروهای سینمایی میشود، ادامه داد: برای مثال ما در بحث فیلمنامه بسیار مشکل داریم و حتی برخی به قابلیت تصویرسازی یک متن احاطهای ندارند. اگر صنوف سینمایی احیا نشوند، اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد. امیدوارم دولت جدید با تصمیمهای خود باعث ایجاد تفرقه نشود.
در ادامه این نشست سجاد نوروزی نیز گفت: اگر توسعه و سینمای حرفهای را انتخاب کنیم، آنگاه پرسشهای دیگری مطرح خواهد شد اما در وضعیت توسعه نیافته فعلی، برخی سود میبرند و ذینفع هستند. در یک شرایط حرفهای آیین نامه اکران چه معنایی میتواند داشته باشد؟ اساسا تعبیه برخی نهادها که ممکن است لعاب صنفی داشته باشند، محل سوال است. ترکیه در حدود ۵۰۰۰ سالن دارد اما شورای صنفی ندارند و باید دلیل آن را جویا شد.
وی افزود: آزاد اندیشتر و حرفهایتر از آقای داد وجود نداشت اما او سختیهای زیادی را متحمل شد. صنفی به نام کارگردان- تهیه کننده داریم که نمونهای در هیچ کجای جهان ندارد. قواعد صنوف مربوط به هر شغلی شفافتر از حوزه سینما است. ما در حوزه اقتصاد و سیاستگذاری اجتماعی انشا مینویسیم و این مورد در مناظرات ریاست جمهوری هم مشخص بود. گویی بنیاد فارابی وظیفه دارد به عدهای تحت عناوین مشخص کمک کند و فروش برای آن مهم نباشد! حلقه مفقوده تمام صحبتهایی که من مطرح کردم، مخاطب است و گویی در سینمای ایران هر مسئلهای به جز مخاطب موضوعیت دارد. این بی احترامی سیستماتیک به مخاطب است که سبب افت آماری مخاطبان شده است.
در ادامه بهروز افخمی، فیلمساز و تهیهکننده سینمای ایران گفت: درباره بحثهای میان صنوف و ارتباط آن با دولت چندان وارد نیستم و آخرین بار که وارد این حیطه شدم، مربوط به مجلس ششم بود. آن زمان من در مقابل قانون سینما و کتاب مقاومت کردم و مهاجرانی با نیت خیر میخواست آن را تصویب کند و من ناشرین را برخلاف آن مصوبه تحریک کردم، چراکه در هیچ کجای جهان چنین قانونی وجود ندارد. زمانی که مهاجرانی خواست قانون کتاب را به صحن مجلس بیاورد، من گفتم ما در همان کمیسیون فرهنگی آن را متوقف خواهیم کرد و اجازه مطرح شدن آن ر سخن علنی را نخواهیم داد، تعدادی از ناشران به کمیسیون فرهنگی آمدند و گفتند ما خود قانونی را به عنوان کارشناسان این حرفه نوشتهایم. در همان جلسه من نصیحت کردم که قانون خود را برداشته و بروید! چراکه هر کسی در مجلس به خود اجازه میدهد چیزی را به آن اضافه یا کم کند.
افخمی ادامه داد: دستاندرکاران فرهنگ از دولت انتظار دریافت رانت دارند و برای همین با دولت وارد بحث میشوند در صورتی که باید آثاری را تولید کنند که مورد قبول و حمایت مردم قرار بگیرد.
افخمی در ادامه با ذکر یک خاطره گفت: هاشم سبکی برای فیلم «سرب» بیست و پنج میلیون تومان خرج کرد، در حالی که ساخت یک فیلم در آن زمان، پنج یا شش میلیون تومان هزینه داشت. انوار که آن مقطع مدیر شبکه یک بود، با پخش تیزرهای بازرگانی آن فیلم مخالفت کرد. سبوکی به دادگستری رفت و حکم جلب انوار را گرفت و برای بازداشت او به صدا و سیما رفت! همین موضوع باعث شد که تا مدتها جلوی پخش هیچ تیزری گرفته نشود.
این فیلمساز ابراز داشت: مشکل موجود در موضوع پروانه ساخت از طرف کسانی مطرح میشود که میخواهند از دولت رانت بگیرد. مسئولان دولتی موافق حذف پروانه ساخت هستند و قبول میکنند تهیهکننده مسئول فیلم خود باشد. امروز ناشران درآمد بسیار خوبی دارند و وضعیت مافیایی بر آن حاکم شده است و اگر گروههای جوان بخواهند وارد این حوزه شوند، با مقاومت ناشران رو به رو میشوند. گروههای قدرت نیز در داخل سینما به دولت فشار میآورند تا تنها گروه کوچکی بتوانند تهیهکننده فیلم باشند و حلقه قدرتی را تشکیل میدهند و همه چیز را برگردن دولت میاندازند.
افخمی در خصوص بزرگترین تهدید و امیدی که برای آینده سینمای ایران وجود دارد، نیز گفت: به نظر من هوش مصنوعی در جایگاه فرصت و تهدید است و از طریق این فناوری، فیلمها میتوانند روی میز مونتاژ شکل بگیرند. هوش مصنوعی دارای امکانات و تهدیدهای فراوانی برای سینمای جهان است و من فکر میکنم برای سینمای ایران بیشتر حاوی فرصتها است. به نظرم ایرانیها در زمینه کارهای هنری بسیار با استعداد تر از ملل دیگر هستند، چراکه روی کوهی از داستان نشستهاند و تنها باید جستوجو کنند که چه قصههایی در این کشور وجود دارد. هوش مصنوعی همه کارهای عملیاتی و الگوپذیر را که دارای الگوریتم هستند، برعهده میگیرد و فرصت بیشتری برای فیلمسازان خلاق به وجود میآورد.
There are no comments yet