به گزارش خبرنگار سینماصبا، بهروز افخمی درباره تجربه اجرای فصل تازه «هفت» در برنامه استودیو هشت گفت: به نظرم برنامه سینمایی «هفت» در سری تازه خود برنامه بهتری شده است، چراکه آقای تنکابنی تهیهکننده این برنامه مدام در تلاش است تا برنامه فضای بهتری پیدا کند. همچنین گروه پرتعدادی از عوامل برای این برنامه در تلاش هستند تا میان برنامهها و گزارشهای جذابی را تدارک ببیند که برای مردم هم جالب بوده و فکر میکنم امروز «هفت» تبدیل به یک برنامه پربیننده شده است.
افخمی درباره ترکیب منتقدان حاضر در این برنامه نیز گفت: در سری تازه «هفت»، منتقدان رضا صدیق، سید حمید قادری، امیر قادری و آرش خوشخو به صورت ثابت در این برنامه حضور دارند.
بهروز افخمی درباره غیبت مسعود فراستی در «هفت» نیز گفت: جای فراستی در این برنامه خالی است. او محتوای خود را در فضای مزاجی(مجازی!) آماده میکند و آمار بییندههای مختص به پنجره او نشان میدهد در هدف خود موفق بوده است.
کارگردان فیلم «صبح اعدام» درباره خبرهای مربوط به ساخته شدن قسمت دوم فیلم «سنپطرزبورگ» نیز گفت: من هیچگاه مخالف ساخت سری دوم این فیلم نبودم اما فیلمنامهای که بتواند موفقیت ساخت دنبالهای بر این فیلم را تضمین کند وجود نداشت. به نظر میآید که تیم نویسندگان این مجموعه دوباره مشغول کار هستند و پیمان قاسمخانی مشغول نگارش سری دوم این اثر است. در طول این سالها بارها با پیمان قاسمخانی روی ساخت دنبالهای بر این فیلم فکر کردیم و صحبتهایی را صورت دادیم تا به یک فیلمنامه جدید برسیم، اما طرحهایی که ارائه میشد چندان چنگی به دل نمیزد. البته پیمان خود طرحی را برای این فیلم ننوشت و طرحها از سوی حمید اعتباریان تهیهکننده این فیلم ارائه میشد.
افخمی افزود: اعتباریان علاقه زیادی به ساخت دنباله این فیلم داشت اما طرحهایی را که ارائه میکرد مورد پسند ما واقع نمیشد. امروز اگر خودم هم علاقهای به ساخت دنباله این فیلم داشتم، باز هم موفق به این کار نمیشدم، چراکه به شدت مشغول کار بر روی آثار دیگر هستم. مطمئن هستم اگر پیمان قاسم خانی فصل دوم این فیلم را بنویسد اثر موفقی خواهد شد.
او درباره فاصله گرفتن از سینمای کمدی گفت: اتفاقا من علاقه دارم تمام آثاری که میسازم کمدی باشد. سریال «رعد و برق» هم که سال گذشته از من پخش شد دارای جنبههای کمیک بود.
بهروز افخمی درباره اینکه او در سال۱۴۰۰ گفته بود تنها یک فیلم به نام «صبح اعدام» را خواهم ساخت و پس از آن تنها کار تهیه کنندگی انجام خواهم داد، نیز گفت: قصد دارم به صورت جدی تهیهکنندگی فیلم را ادامه دهم. فیلمنامه «کاغد شطرنجی» که پیش از «صبح اعدام» برای آن پروانه ساخت دریافت کرده بودم را به عماد حسینی پیشنهاد کردم که قبلا فیلم «استاد» را برای من ساخته بود که تجربه موفقی از آب درآمد و هم اکنون در یک جشنواره آمریکایی حضور دارد. فکر کردم او میتواند این فیلمنامه را به خوبی کارگردانی کند. حسینی پیشنهاد من را قبول کرد و ما این بار پروانه ساخت این فیلم را به کارگردانی عماد حسینی دریافت کردیم. کاغد شطرنجی دارای یک داستان پلیسی ترسناک است و دارای سویه های کمدی نیست. البته یک بار از هیچکاک پرسیدند چرا فیلم کمدی نمیسازی و او گفت تمام آثاری را که تا کنون کارگردانی کردهام، فیلمهایی کمدی هستند!
افخمی با بیان اینکه «کاغد شطرنجی» طبق خاطرات واقعی یک بازپرس جنایی نوشته شده است، ادامه داد: به نظرم ترسناکترین فیلمهای تاریخ سینما مربوط به موضوعات واقعی هستند. برای مثال فیلمهای «فارگو» و «جایی برای پیرمردها نیست» اثر برادران کوئن دارای نوعی کمدی سیاه بوده و در عین حال، فیلمهایی ترسناک به شمار میروند.
او درباره ساخت مستند مرحوم داریوش مهرجویی نیز گفت: من در آن مقطع نمیخواستم به صورت سریع ساخت این فیلم را آغاز کنم. در نتیجه به مهرداد غفارزاده پیشنهاد کردم که مستندی درباره حواشی و جریانات دادگاه و مسائل پیرامونی قتل مرحوم داریوش مهرجویی بسازد. مهرداد گرفتار کارهای دیگری شد که زیر نظر من اتفاق میافتاد و هنوز هم مشغول همان کارها است. به دلیل تعدد کارهایی که در دست دارم، امکان ساخت فیلم درباره مهرجویی برایم فراهم نیست. البته اعتقاد دارم گذشت زمان و فاصله گرفتن از احساسات میتواند باعث کیفیت بیشتر آن فیلم شود و شاید بهتر باشد که کار خود را از یک رمان آغاز کنیم.
افخمی بیان کرد: مدتهاست به دنبال این هستم که ترس را کنار گذاشته و یک رمان بنویسم. رمان مربوط به قتل داریوش مهرجویی و حواشی پیرامون آن میتواند شباهتی به رمان «در کمال خونسردی» اثر ترومن کاپوتی داشته باشد که در دهه شصت آمریکا اتفاق افتاده بود و به حواشی درستگیری قاتلین یک خانواده بیگناه آمریکایی میپرداخت و تاریخ ادبیات آمریکا به قبل و بعد از انتشار این رمان تقسیم میشود.
افخمی درباره حواشی مربوط به فیلم تختی و پاسخی که بابک فرزند او داده بود نیز گفت: هر فیلمسازی حق دارد درباره اتفاقهای مختلف درباره اشخاص معمولی و یا مشهور فیلم بسازد و داستان بنویسد. درباره فیلم تختی، بابک تختی تحت تاثیر منتقدین یادداشتی در مجله فیلم نوشته و عنوان کرده بود که میتواند از سازندگان فیلم شکایت کند. او عقیده داشت که میخواهند از پدر من رمبو بسازند و درباره شکایت مستاصل بود. من در آن زمان عصبانی شدم و گفتم موقعی که پدر شما از دنیا رفت، من یازده سالم بود و به کشتی هم علاقه داشتم و تهران آن روز را هم بهتر از تو میشناسم. پس دلیلی ندارد که بخواهی در این موضوع دخالت کنی! البته بعدها شنیدم بابک از فیلمی که ما ساختیم بسیار خوشش آمده بود.
افخمی در پایان گفت: هنوز مطمئن نیستم که بتوانم درباره مهرجویی فیلمی بسازم چراکه تولید چند کار را به صورت هم زمان قبول کردهام که حتی فرصتی برای تهیهکندگی همه آنها ندارم! اما اگر قرار باشد مرحله تحقیق و پژوهش را آغاز کنم، حتما به سراغ خانواده او خواهم رفت. نوشتن چنین رمانی مانند نوشته کاپوتی میتواند تا هشت سال زمان ببرد و مطمئن نیستم تا آن زمان عمری باقی مانده باشد، در نتیجه به این زودیها منتظر آن اثر نباشید.
There are no comments yet