در دایره تردید | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۲۰:۵۲
نگاهی به فیلم «روایت ناتمام سیما» ساخته علیرضا صمدی

در دایره تردید

محمدعرفان صدیقیان | «روایت ناتمام سیما» از منظر مسائل مربوط به جامعه شناسی کاربردی و همینطور ارزش‌های سینمایی دارای ویژگی‌های قابل بحثی است، اما به کارگیری از ژانر مردم پسند ملودرام که در باور بسیاری از منتقدان گونه‌ای دم دستی در سینما محسوب می‌شود، مانعی جدی برای توجه و بررسی کارکردهای چندگانه این اثر به حساب می‌آید.

مولفه‌ها و المان‌های گونه سینمایی ملودرام به صورت مشخص برای جذب مخاطبان انبوه به سینما شکل گرفته و بر همین مبنا گسترش یافته است. استفاده از موسیقی، داستان‌هایی مبتی بر روابط میان افراد و درگیر کردن احساس مخاطبان از مهم‌ترین عناصر مربوط به این ژانر است. ملودرام از ابتدای دهه هفتاد به صورت گسترده در سینمای ایران مورد توجه قرار گرفت و بسیاری از فیلم‌سازان مطرح کشور در طول دوران حرفه‌ای خود گریزی به آن زده‌اند.

از ابتدای دهه نود و با مورد توجه قرار گرفتن طبقه متوسط و دغدغه‌های مربوط به آن‌ها و همچنین در میانه این دهه، و مطرح شدن مصائبی که طبقه ضعیف جامعه با آن دست و پنجه نرم می‌کردند، و پس از آن با افزایش تولید فیلم‌های کمدی، این ژانر مسیری تلفیقی به خود گرفت و در بستری چندپاره و متشکل از مفاهیم روز جامعه به حیات خود ادامه داد و شکل و ساختاری متناقض پیدا کرد. بر خلاف آنچه تصور می‌شود، ساخت یک فیلم ملودرام با پیچیدگی‌های زیادی همراه است و بر عکس بسیاری از ژانرهای دیگر، به سادگی می‌تواند ضعف‌ها و نابلدی‌های هر فیلمسازی را آشکار کند.

کم نبوده‌اند آثاری که از طرح‌های بکر و خلاقانه سود برده اما در مقابل، شیوه پرداخت ضعیف و غلتیدن در ورطه سانتیمانتالیسم به شکلی خام‌دستانه، آن‌ها را به ورطه فراموشی در گذر زمان سوق داده است.

«روایت ناتمام سیما» عنوان یکی از تازه‌ترین آثار اکران شده در فصل تابستان است. علیرضا صمدی کارگردان این اثر فیلمسازی خوش قریحه است و با ساخت فیلم‌هایی چون «بی‌نامی» و «صحنه‌زنی» پیش از این توانسته بود نشانی از یک سینماگر دغدغه‌مند و مسلط به ابزارهای بیانی سینما را از خود ثبت کند. فیلم تازه صمدی در ادامه مسیر تجربه‌گرای او شکل گرفته و ملودرامی با سویه‌های اجتماعی پررنگ است.

«روایت ناتمام سیما» قصه‌ای به روز دارد که هسته مرکزی روایت و همچنین خرده روایت‌های پیرامونی، مبتنی بر شخصیت مرکزی شکل گرفته است. آرش(حامد کمیلی) استاد دانشگاهی موفق است که دانشجویان با علاقه بسیار در کلاس‌های او حاضر می‌شوند. به علاوه حضور او به عنوان استاد سخنرانی‌های انگیزشی، از آرش سمین چهره‌ای مشهور و موفق در سطح جامعه ساخته است. اما به یک‌باره بروز یک حاشیه زندگی حرفه‌ای و خانوادگی او را دستخوش تغییری جدی می‌کند.

«روایت ناتمام سیما» از منظر مسائل مربوط به جامعه شناسی کاربردی و همینطور ارزش‌های سینمایی دارای ویژگی‌های قابل بحثی است، اما به کارگیری از ژانر مردم پسند ملودرام که در باور بسیاری از منتقدان گونه‌ای دم دستی در سینما محسوب می‌شود، مانعی جدی برای توجه و بررسی کارکردهای چندگانه این اثر به حساب می‌آید.

رویکرد شخصیت محور صمدی در خلق و نگارش قصه این فیلم باعث شده تا او با کنترل و دقت بیشتری با درام مد نظر خود مواجه شده و در طراحی سیر پیشرفت وقایع اسیر حفره‌های ملودراماتیک نشود. به علاوه او با درنظر گرفتن پیش‌داستانی محرک و کاربردی در ارتباط با زوج اصلی قصه و آشکار کردن آن در موقعیتی مناسب، به فیلمنامه این اثر قوامی درخور بخشیده است. فیلمساز در این اثر با وجود آنکه به لحاظ داستانی زمینه‌های لازم برای احساسات‌گرایی صرف را در اختیار داشته است، با هوشمندی مسیری دریگری را پیموده و روایتی مهندسی شده را پیش روی مخاطبان قرار داده است.

«روایت ناتمام سیما» به یکی از مهم‌ترین موضوعات اجتماعی روز یعنی جنبش «می تو» می‌پردازد که طی آن، برخی از زنان آسیب دیده به روایت خود از آزار و اذیت‌های جنسی می‌پردازند. صمدی نسبت به این جنبش رویکرد و مواجهه‌ای انتقادی داشته و با توجه به ناشناس ماندن برخی از این افراد، نوع اعتبار سنجی و میزان صداقت و راستی در برخی از روایت‌ها را به چالش می‌کشد. به علاوه، او به شکلی رئالیستی مقوله مکافات عمل را به مخاطب یادآور شده و نشان می‌دهد که چگونه برخی از رفتارهای گذشته می‌تواند حال و آینده افراد را تحت تاثیر خود قرار  دهد.

صمدی تلاش بسیاری کرده تا در قدم اول با بهره‌گیری از فیلمنامه‌ای یکپارچه و منسجم گامی صحیح را در همراه کردن مخاطب با اثر بردارد. التهاب موجود در قصه و نوع کنش شخصیت آرش از زمینه‌های لازم برای کشش و همراهی مخاطب برخوردار است، اما وجود برخی نقیصه‌ها سبب شده تا با فیلمی یکدست و کامل رو‌به‌رو نباشیم. برخی از خرده روایت‌ها با وجود آنکه در ارتباط با هسته مرکزی درام طرح شده‌‍‌اند اما به واسطه تعدد گره‌های داستانی و شخصیت‌ها بافت کلی فیلم را مغشوش نموده و در نتیجه محصول نهایی را صرفا به یک اثر قصه‌گو تبدیل کرده است.

حامد کمیلی با وجود آنکه تلاش کرده تصویری ملموس و باورپذیر از پرسوناژ اصلی فیلم ارائه کند، ضمن دستیابی به موفقیت نسبی در این امر، نوع ایفای نقش توسط او با کاستی‌هایی نیز همراه است. در سال‌های اخیر حضور کمیلی در فیلم‌های کمدی رمانتیک و آثاری که از روبنایی مشابه یکدیگر برخوردار بوده‌اند، باعث تثبیت او در در شمایلی خاص و تیپیکال شده است. او در این فیلم شمایی تکراری از خود بروز داده و به لحاظ تکنیکی، شیوه نقش پردازی او نشانه‌هایی آشکار از کاراکترش در سریال «پرده نشین» و یا فیلم «با آغوش باز» و… را به ذهن متبادر می‌کند.

همچنین فضای کلی درام از جزئیاتی موثر که بیننده تیز هوش به صورت ناخودآگاه به دنبال آن است، خالی بوده و تنها کنجکاوی به آگاهی یافتن از سرانجام فیلم باعث دنبال کردن اثر از جانب برخی از این افراد می‌شود. عمده فیلم‌های اجتماعی در سال‌های اخیر با یک مشکل اساسی رو‌به‌رو بوده و گویی نوعی «بی‌ژانری» گریبانگر این آثار شده و تنها به صورت ظاهری و بنابر شکل کلی می‌توان آن‌ها را منسوب به گونه خاصی دانست. علیرضا صمدی در «روایت ناتمام سیما» تلاش کرده به اصول اساسی و کیفیات ساختاری ژانر ملودرام متعهد باقی بماند و این موضوع در وضعیت فعلی سینمای ایران امتیازی مثبت برای یک فیلم به شمار می‌رود.

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    234/372/429/900
  • تمساح خونی
    168/255/197/250
  • مست عشق
    120/024/440/750
  • خجالت‌نکش۲
    84/241/125/200
  • پول و پارتی
    77/603/581/000
  • سال گربه
    64/591/860/000
  • قیف
    18/521/850/500
  • یادگار جنوب
    12/278/599/550
  • مفت بر
    11/937/030/000
  • ملاقات با جادوگر
    10/788/025/000
  • قلب رقه
    7/254/437/000
  • ساعت 6صبح
    6/686/226/250
  • شهرگربه‌ها۲
    6/037/105/000
  • در آغوش درخت
    4/993/931/500
  • شه‌سوار
    4/227/266/000
  • روزی روزگاری آبادان
    2/763/635/000
  • آغوش باز
    1/031/507/500
  • کارزار
    204/600/000
  • سودابه
    131/322/500
  • لختگی
    38/820/000