به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، نمایش «زیگموند» به نویسندگی و کارگردانی مهرداد کوروشنیا که از ۳۱ تیر ماه دور تازهی اجراهایش را در بنیاد رودکی-تالار حافظ آغاز کرده است، نمایشی است که حرف های روشنفکری را به زبان ساده اجرایی میکند تا برای هر طیفی از مخاطبان قابل ادراک باشد.
در این اثر ما با هم راستایی فرم و محتوا طرف هستیم، نمایشنامهای که در خصوص مباحث تخصصی و نیمه تخصصی روانکاوی حرف میزند اما مخاطب با ابهام سالن نمایش را ترک نمیکند. این حاصل از دریافت صحیح و نگارش اصولی نمایشنامه «زیگموند» است. چیزی که «مهرداد کوروشنیا» در اثر تجربه و سواد کافی در این خصوص را به شکلی ایدهآل روی صحنه اجرایی کرده است.
در نمایشنامه ما با الگوی ضدروایت طرف هستیم و همین است که «زیگموند» را اثری منحصر به فرد در موضوعیت خودش میکند؛ پرداخت ۲ هفته پایانی زندگی پدر علم روانکاوی «زیگموند فروید» که تا به حال در آثار و مدیومهای مختلفی مورد توجه گرفته است، در این اثر از لحاظ شیوه روایی بسیار متفاوت است. ما در این نمایشنامه انگار که با سیلانی از دالها طرف هستیم که مدلولها در پیاش به صورت پراکنده ظهور پیدا میکنند و این نوع نگارش برای آن که مخاطب را سردرگم نکند، بسیار سخت و مستلزم تجربه است.
در کارگردانی «زیگموند» نیز چون نمایشنامه با درخشش روبهرو هستیم، ایدههایی ناب و از همه مهمتر در خدمت روایت که روایت، فدای ایدههای اجرایی نشده است و هم راستا و شانه به شانه پیش میرود؛خلق صحیح لحظات دراماتیک و بازیگردانی اصولی و انتقال تحلیل صحیح متن به تمامی اجزای کارگردانی موجود در صحنه، سببساز انسجام روایی و اجرایی در اثر شده است.
چیزی که زیگموند را بدل به نمایشی کامل میکند، بازیهای درخشانی است که روی صحنه نظارهگرشان هستیم؛ «شهروز دلافکار» که چندین نقش را در فواصل کوتاه با تغییر پاساژهای حسی آنی و در لحظه بازی میکند، از نقاط قوت بسیار مهم این اثر است؛ «فرنوش نیکاندیش» نیز به همین شکل که ایفاگر چندین نقش در ۷۰ دقیقه نمایش است و تعویض لباسهای پیدرپی که با هر تعویض،حس،ریتم،لحن و همه و همه درگیر تحول میشود، چیزی است که «زیگموند» را خاص کرده است و در نهایت، «بهروز پناهنده»ای که این روزها در هر صحنهای که حاضر میشود، میدرخشد. او استیصال «زیگموند» را هم به بهترین شکل ممکن بازتاب میدهد و زمینگیر شدن و آهسته آهسته به آغوش مرگ رفتن چیزی است که از عالم کلام در بازی پناهنده به عالم عمل کشیده شده است.
در مجموع در «زیگموند» ما با تبلور یک ذهن سرشار از خلاقیت در کسوت نویسنده و کارگردان و یک تیم اجرایی و از همه مهم تر یک تیم بازیگری هماهنگ،خوش ریتم و دقیق طرف هستیم که تمامی پیشفرضهای تیم کارگردانی و طراحی را در صحنه به شکلی ممتاز نمایشی میکنند تا «زیگموند» محصول نمایشی منجسمی باشد از یک گروه منسجم.
«زیگموند» در این وانفسای تئاتر که ابتذال آسمانش را احاطه کرده است، مخاطب را دعوت به اندیشه میکند و از ما درخواست میکند که کمی تامل کنیم؛ با این نمایش میخندیم، بغض میکنیم، درگیر میشویم، رها میکنیم، حسرت میخوریم و در نهایت فکر میکنیم؛ زیگموند را باید دید تا تمرینی باشد برای ذهنمان و تسکینی لااقل ۷۰ دقیقهای باشد برای روان پریشانمان؛ در پایان خسته نباشید به تیم اجرایی و تمامی دست اندرکاران «زیگموند» که تئاتر اجرا میکنند و نه نمایش!
صابر شعبانلو
There are no comments yet