به گزارش خبرنگار فرهنگ و رسانه صبا، شیوه انتخاب گزینه وزارت در دولت چهاردهم، و بهرهگیری از نظرات کمیتهها برای کارگروههای مختلف، انتخاب و معرفی گزینه وزارت به مجلس را متفاوت از گذشته کرده است.
به عبارتی دیگر اگر پیش از این وزیر توسط رییسجمهور و در نهایت با بهرهگیری از نظرات مشاوران او صورت میگرفت، این بار قرار است حاصل خرد جمعی باشد.
اگر به فهرست اعضای کمیته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ذیل کارگروه فرهنگ نگاه کنیم، میبینیم همه اعضا با توجه به تخصص و رویکرد درست انتخاب شدهاند:
علیرضا تابش/ رییس کمیته
محمدرضا جوادی یگانه/ نخبه دانشگاهی
برزین ضرغامی/ نماینده دانشگاهیان
سید محمد بهشتی/ نخبه غیر دانشگاهی
محمدمهدی حیدریان/ مدیر دستگاهی
علیرضا رضاداد/ نماینده غیر دانشگاهی
امین عارف نیا/ نماینده ستاد
علی اصغر شفیعیان/ نماینده ستاد
محمد جواد حق شناس/ نماینده اصلاحات
مرتضی کاظمی/نماینده بخش خصوصی
سروش راسخ/ نماینده بخش خصوصی
احمد مسجدجامعی/ وزیر ادوار
محمد مهدی عسگرپور /نماینده صنفی
فریدون عموزاده خلیلی/ نماینده مردم نهادن
علی اصغر سیدآبادی/ نماینده مردم نهاد
علی غیاثی/ نماینده استانها
نادره رضایی/ نماینده بانوان
ارسطو یاری/ نماینده مذاهب
محمد علی خسروی/نماینده روحانیت و جامعه قرآنی
سید حمید سیدی/ نماینده اقوام و دبیر کمیته
سید مجتبی حسینی/ نماینده مدیر ادوار وزارتخانه
حال پرسش مهم اینجاست که آیا خروجی این کمیته، نباید با فرآیند پیش از آن در انتخاب گزینه وزارت تفاوت داشته باشد؟
به عنوان مثال، در گذشته اگر افرادی چون محمدحسین صفارهرندی یا سیدمحمد حسینی یا علی جنتی از سوی رییسجمهور یا به عنوان سهمهای جناحهای سیاسی به عنوان وزیر معرفی میشدند، آیا در این دوره و بر اساس برآیند نظرات کمیته تخصصی، منطقی است که فردی بدون سابقه و شهرت در عرصه مدیریت فرهنگی، گزینه وزارت شود؟
طبیعی است توجه به جوانگرایی و معرفی چهره جدید اگر بدون درنظر داشتن مهارت و تخصص صورت بگیرد، یک نقض غرض کامل است و عرصه فرهنگ، جای آزمون و خطا نیست، ضمن آن که باید در نظر داشت، شاخصهایی چون دانش و تخصص، حسن شهرت، پاکدستی، برخورداری از قدرت مردمداری و توجه به رویکرد وفاق ملی، بهدشواری در یک فرد جمع میشود و در زمانه فعلی، مدیریت فرهنگ و هنر را نمیتوان به دست فردی سپرد که حتی در یکی از این شاخصهها، قابل اعتماد نباشد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است