حامد شفیعخواه در گفتوگو با خبرنگار تئاتر صبا، گفت: ایده اصلی نمایش «دموکراسی با طعم همبرگر» براساس داستانک کوتاهی از وانگ منگ به ذهنم رسید و داستان اصلی را بر مبنای آن ایده نوشتم.
او درباره چگونگی انتخاب بازیگران نمایش گفت: سال ۱۳۸۹ نمایشنامه را نوشتم و قرار بود این نمایش در سال ۱۳۹۰ با بازیگرانی همچون هوتن شکیبا، نوید محمدزاده و بهرام افشاری اجرا شود ولی بنا به دلایل مختلف، نمایش در آن سالها اجرا نشد و بعد از گذر زمان طولانی سال گذشته احساس کردم زمان مناسبی برای اجرای این نمایشنامه است و اینبار با یک تیم جوان که منتخبی از دانشجویان خودم هستند، بازیگران و عوامل نمایش را انتخاب کردم. این نمایش را با یک تیم آکادمیک جوان اجرا کردیم و تهیه کننده نمایش هم محمد قدس است.
وی در ادامه افزود: بازیگران همگی دانشجویان و فارغالتحصیلان رشته نمایش از دانشگاههای مختلف هستند که برخی تجربه نمایش دارند و برخی تجربه اولشان است ولی انرژی یکدستی میان گروه وجود دارد و بازخورد خوبی هم داشته است.
شفیعخواه ادامه داد: نمایش بار اول، سال گذشته در جشنواره فجر چهل و دوم در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا شد که چهار اجرا داشتیم و استقبال خوبی هم از نمایش شد.
وی افزود: بعد از فاصلهای، اسفند ماه سال گذشته پیشنهاد اجرا داشتیم ولی چون زمان مناسبی نبود نپذیرفتم تا اینکه سالن ایرانشهر صحبتی کردند که اجراها را آنجا برویم وازچهارهفته قبل این نمایش به روی صحنه رفت و تا آخر این هفته هم اجرا خواهیم داشت و امیدوارم با استقبالی که شده نمایش تمدید شود.
وی در پاسخ به اینکه چرا این سالن را برای نمایش انتخاب کردید؟ گفت: در ابتدای کار به سالن سمندریان ایرانشهر فکر میکردیم، چون به بلکباکس بزرگ و ارتفاع زیادی نیاز داشتیم و تماشاگر به نوعی باید از بالا نمایش را ببیند و ترجیح میدادم که این کار سن نداشته باشد ولی متاسفانه برنامهریزی سالنها انجام شده بود و این سالن خالی نبود و سالن استاد ناظرزاده که از سالنهای خوب است انتخاب شد ولی یکی از چالشهای ما این بود که تعداد تماشاگر خیلی بیشتر بود و با یک تیم جوان، حضور در چنین سالن بزرگی ریسک بود. با این وجود، الان به شرایطی رسیدیم که خارج از ظرفیت بلیط می فروشیم.
شفیعخواه در پاسخ به اینکه برای اجرای این نمایش با چه چالشی روبه رو بودید؟ تصریح کرد: دانشجویانی که وارد این رشته میشوند امید و آرزوهای زیادی دارند و تعداد فارغالتحصیلان این رشته خیلی زیاد است به طوری که خوشبینانه، یک درصدشان جذب تئاتر و سینما میشوند و یکی از چالشهای اصلی من این بود که سال گذشته زمانی که متن را شروع به کار کردیم، قبل از اینکه برای جشنواره فجر اقدام کنیم، تقریبا هیچ سالن خوبی نمیپذیرفت که بخواهم این نمایش را با بازیگران جوان کار کنم و همه پیشنهاد بازیگرهای شناخته شدهتر را میدادند و این کار را ریسک میدانستند ولی از آنجایی که خودم زمانی دانشجو بودم و تجربه تلخی از نادیده گرفته شدن بازیگران جوان داشتم، عزمم را جزم کردم تا کار را با همین جوانان انجام دهم و ببینم نتیجه کار چگونه خواهد شد.
وی ادامه داد: زمانی که کار پیش رفت، بازخوردهای خیلی خوبی داشت به طوری که محمد قدس تاکید کرد نمایش را با همین تیم جوان کارکنیم ولی کار کردن با جوانان چالش دیگری هم داشت چون تجربه زیادی در عرصه اجرا نداشتند میبایست در کنار کار باید آموزش هم داده میشد و این یکی دیگر از چالشهای پیش روی ما بود.
شفیعخواه در پاسخ به اینکه با وجود این چالشها این رویکرد را در کارهای بعدی دنبال خواهید کرد؟، گفت: متاسفانه اتفاقی که تئاتر خصوصی آن را پررنگ کرده آن است که کارگردان و تهیهکننده به دنبال درآمدزایی هستند و برای جذب مخاطب از چهرههای سینمایی استفاده میکنند که من این رویکرد را نمیپسندم گرچه گاهی مجبور به تن دادن به چنین رویکردی هستیم ولی به عقیده من اگر کیفیت اثر خوب باشد، باعث جذب مخاطب خواهد شد، برای همین ترجیح میدهم اگر امکانش وجود داشته باشد، همین رویکرد را در پروژههای بعدی هم اعمال کنم و با یک تیم جوان کار کنم و امیدوار هستم دیگران هم چنین رویکردی را در پیش بگیرند و فرصتی را برای بازیگران جوان مهیا کنند گرچه طی پانزده سال اخیر تعداد خیلی کمی چهره جدید به سینما و تئاتر اضافه شده است.
شفیعخواه تاکنون نمایشهایی چون شطرنج، رویای وارونگی و درس را در داخل ایران و ما یک معلم میخواهیم، صبح، جزیره بهشتی و من، تو، آینده را در خارج از ایران کار کرده است، او در پاسخ به اینکه نمایشهایی که خارج از ایران کارکرده، چه تفاوتی با نمایشهایی داخل کشور داشته است، گفت: من آن سالها به دنبال ترکیب تئاتر به معنای غربی با نمایش به معنای شرقیاش بودم تا یک اتفاق بین فرهنگی شکل بگیرد. به همین دلیل معمولا یک سری عناصر رقص و موسیقی ایرانی را دردل یک قصه دراماتیک غربی کار میکردیم و به همین دلیل برایشان جذاب و دیدنی میشد در حالی که شاید این کارها اگر در ایران اجرا میشد، خیلی مورد استقبال مخاطب قرار نمیگرفت.
وی افزود: برای مخاطب خارج از کشور نباید یک نمایش دراماتیک غربی اجرا کرد ولی وقتی عناصر ایرانی به آن اضافه میشود مورد استقبال مخاطب خارجی قرار میگیرد.
شفیعخواه در پاسخ به اینکه در انتخاب نمایشها چه رویکردی دارید تاکید کرد: یک آرتیست و کارگردان اگر فقط نگاه اقتصادی و بیزینسی به کار داشته باشد لزوما اتفاق خوبی رخ نمیدهد بلکه باید نیاز و سلیقه جامعه را در اجرای نمایشها مد نظر قرار داد و من همواره به این فکر میکنم که چه تاثیری بر نیاز و سلیقه جامعه خواهیم داشت.
وی در ادامه تصریح کرد: «دموکراسی با طعم همبرگر» یک نگاه صنفی و اجتماعی دارد و مسائلی اجتماعی در آن به صورت نمادین مطرح میشود که سبب میشود مردم با آن ارتباط بگیرند و هرفردی بتواند برداشت خود را داشته باشد.
شفیعخواه در ادامه افزود: توجه به نیاز مخاطب اهمیت بسیاری دارد و با توجه به تجربه شخصی، معتقدم مخاطب تئاتر، قصه دراماتیک اجتماعی را کمتر دوست دارد و مخاطب بیشتر فرمهای جدید و تصویری را میپسندد.
کارگردان نمایش «همبرگر با طعم دموکراسی» تصریح کرد: مخاطبین تئاتر به لحاظ کمی زیاد نیستند و نهایتا چند صد هزار نفر تئاتر آرتیسیتی میبینند ولی من معتقدم میتوان تماشاگر را جذب این نوع تئاتر کرد.
شفیعخواه افزود: مخاطب عام خیلی کارهای فلسفی و تجربی را دوست ندارد و ایراد کار اینجاست که ما کارهای فلسفی و تجربی را در سالنهای بزرگ نمایش میدهیم که مخاطب عام به این سالنها میآید و با این کارها ارتباط برقرار نمیکند و پس زده میشود، در حالی که باید نمایشهایی در سالنهای بزرگ اجرا شود که مورد پسند این گروه باشد.
وی ادامه داد: اگر ابعاد کار را بشناسیم و برای آن مخاطب کار کنیم اتفاق بهتری رخ خواهد داد و مخاطب عام پس زده نمیشود. گرچه برخی از دوستان کارهای فلسفی داشتهاند که تماشاگر عام را هم جلب کرده است ولی باید جنبههای بصری و محتوایی را براساس مخاطب هدف پیش ببریم و نادیده گرفتن این امر باعث میشود مخاطب جذب نشود ضمن آن که استفاده از چهرههای عجیب و غریب اینستاگرامی برای جلب مخاطب از لحاظ اقتصادی ممکن است خوب باشد ولی بعید است تماشاگر به تئاتر اضافه کند.
شفیعخواه در پایان با اشاره به اینکه در عرصه نمایش میتوان به جوانها اعتماد و با آنها کار کرد تاکید کرد: اگر مرکز هنرهای نمایشی و سالنهای دولتی از چنین نمایشهایی حمایتهای بیشتری کنند و متن و ایده کارگردانی خوب باشد بازیگران جوان به راحتی میتوانند در صحنه بدرخشند. امیدوارم این فرهنگ پر رنگتر شود. بهترین سریالهای خارجی ستاره ندارند بلکه ستاره میسازند برعکس ما که در تمام سریالها فقط ستاره میآوریم و به لحاظ محتوایی مشکل داریم. اگر بنمایه محکم و درست باشد مخاطب با کار ارتباط میگیرد.
نمایش «دموکراسی با طعم همبرگر» به نویسندگی و کارگردانی حامد شفیعخواه، نمایش به گونه کمدی و فانتزی قصد دارد به موضوع مهم دموکراسی و شیوههای تصمیمگیری در خانوادهای بپردازد که بطور سنتی چند نسل با هم زندگی میکنند. آنها تصمیم میگیرند که در شیوهی زندگی خود به ویژه در نوع خوراک و غذایشان، تغییراتی ایجاد کنند اما هر بار با چالشی جدید روبرو میشوند که عدهای را ناراضی میکند. اجرا با رویکردی اجتماعی به مسائلی از جمع میپردازد که قابل تعمیم به یک جامعه است. طراحی لباس و گریم دکور و اکسسوارها به شکلی فانتزی و با توجه به محتوای اثر در نظر گرفته شده است. این اثر در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه است.
مهدیه مالکی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است