به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، نمایش «شالهنگ» که این روزها به کارگردانی بابک قادری و تهیهکنندگی منوچهر هادی در عمارت نوفللوشاتو می رود از خرده داستانهایی کاملا آشنا بهره بردهاست و توانسته مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند. طراح این نمایش نوشین تبریزی است و مرضیه صدرایی، حامد رحیمی نصر، آیلار نوشهری، عقیل بهرامی، بهداد قادری، بهزاد کریمی، محمدرضا حسنی، مهناز نوروزی، شهناز نوروزی، مبینا هادی و… در آن به ایفای نقش می پردازند. به همین منظور بابک قادری، عقیل بهرامی و مهناز نوروزی در مجموعه رسانهای صبا حاضر شدند و نشستی پیرامون نمایش «شالهنگ» داشتند. در ادامه گفت و گوی عوامل «شالهنگ» را با صبا میخوانید.
***«شالهنگ» چگونه و چطور خلق شد؟
بابک قادری -به عنوان آدمی که در جامعه زیست میکنم، اطرافم را خوب نگاه میکنم و درباره آدمها و دغدغههایشان فکر میکنم و چند سالی است که راجع به موضوعی به اسم عشق که از بین میرود و رنگ میبازد؛ فکر می کنم. متاسفانه چه زن و چه مرد بعد ازدواج جرات بیان واقعیت را در پیش خودشان هم به سختی دارند، چه برسد در مقابل فرد رو به روی خود و این موضوع در میان زوجین نظر من را جلب کرد که با صبر و رها کردن معضلات به زندگی خود که چند جای کارش می لنگد ادامه می دهند.
وقتی به آمار ازدواج، طلاق، تجرد نگاه کنید، متوجه این دغدغه میشوید. ببینید از طرف دولت یا مقامات به ازدواج و فرزندآوری توصیه می شود که خیلی هم خوب است اما این که چرا این اتفاق نمیافتد دغدغه ما است. البته این معضل شامل تفاوت فرهنگی، مشکلات ساختاری، تربیتی و… می شود که ما را با یک آمار ناموفق در رابطه با زناشویی و ازدواج رو به رو میکند.
به نظر شما امروزه روز، در ازدواج و روابط نسبت به ۳۰ سال یا ۴۰ سال پیش، چقدر ازدواج شکل می گیرد که بخواهد موفق یا ناموفق باشد. من در سال گذشته حتی ذهنم هم یاری نمی کند که صدای بوق برای ماشین عروس شنیده باشم. این سیر نزولی چند صد در صد شده و یکی از تفکراتی که باعث شد من به سراغ این کار روم همین موضوع بود و اصلاً به موضوعات اقتصادی و مالی و مسائل شخصی و دایره تنهایی شان کاری ندارم ولی این موضوع که یک آدم دوام بیاورد و صبر و حوصله کند و موضوع را حل نشده رها کند برای من دغدغه است.
***شما یک رزومه بسیار طولانی در سمت بازیگر در کارهای برجسته این احساس میشود که در چند سال اخیر به سمت کارگردانی کوچ کردید و انگار الان در این نقطهای از عمر هنری شما کارگردانی جدی تر و مهمتر از قبل شده است… آیا واقعا اینگونه است؟
بابک قادری – اگر کاری باشد که دوستش داشته باشم آن را کارگردانی می کنم اما همچنان خود را بازیگر میدانم ولی در دهه چهل سالگی همه چیز برای انسان تغییر میکند و روزنههایی در وجودت باز می شود که تا قبل از آن قادر به دریافتش نبودی و نیستی این ها اثر سن و اثر تجربه است؛ به خاطر همین کم کم دلت میخواهد که این دغدغهها و چیزهایی که تا قبل قادر به دیدنش و دریافتش نبودی با دیگران در میان بگذاری… اکنون هم در حال تجربه همانم و دیدم که چقدر در نزدیکی آدمها، مسائلی وجود دارد که فقط کافی است در قبال آنها هوشیار باشیم و اگر این تفکرات بتواند به صورت ادبیات باشد و در قالب یک قصه در بیاید میتواند با کسانی که این مرز را تجربه کردند ارتباط برقرار کند. من موقعی کار ساختم که احساس کردم میتوانم اثری را خلق کنم که قابل دفاع باشد و دغدغه یک طیفی را پاسخگو باشد. من معتقدم اگر آن دغدغه متعلق به طیف گستردهای باشد، فقط کافی است که برنده باشد و درست مطرح شود چرا که مسلما افرادی که آن فرکانسها را تجربه کردند با شما همراه خواهند شد.
***شیوه رسیدن به نقش به شکل فردی برای شما چطور بود؟
مهناز نوروزی-راهنمایی آقای قادری و نکات ذکر شده در متن برای شناخت من از تانیا کافی بود اما هر بار بیشتر در تمرینها با او آشنا می شدم؛ خوشبختانه آقای قادری در تمرینها دست ما را باز می گذارد تا با کاراکترها بهتر رو به رو شویم و به خوبی شما را هدایت میکند.
***تفاوت این پروژه با پروژههای قبلی و شیوه هدایت کارگردان در جهت خلق کاراکتر «تانیا» به چه صورت بود؟
مهناز نوروزی -تا کنون سه کار را با آقای قادری روی صحنه بردهایم و همه آن کارها نیز تجربه مشابهی با «شالهنگ» بودهاست. ولی من واقعا از زمان تمرینها متوجه شدم که کارگردان از این کاراکتر چه چیزی را می خواهد و خود متن هم به تنهایی برای شناختن شخصیت کافی بود، البته ما قبل از این که متن نوشته شود، با همدیگر جلساتی داشتیم و میدانستیم که کارگردان قصد دارد درباره روابط زوجین کار بسازند.
*** نظرشما چیست آقای بهرامی؟ این روش چقدر پیشبرنده بود؟
عقیل بهرامی- در طول این سالها روش های مختلف بازیگری را یاد گرفتیم و در نهایت یک شیوه را انتخاب میکنیم. همه می گویند بازیگری یعنی زندگی کردن و من در این چند سال خیلی پیرامون این موضوع تحقیق کردم و آقای قادری هم به شدت تاکید دارند که بچهها روان و راحت بازی کنند اما من قطعاً به این معتقدم چه در تئاتر و چه در تصویر همان یک بار است که شما نقش را ایفا می کنید و بعد از آن باید فکر کنید که مرده اید. همیشه سعی کردم این مرگ آگاهی را همراه خود داشته باشم و این که چقدر موفق بودم به سلیقه و نگاه مخاطب است. دائم سعی می کنم از اطلاعات متن و کارگردان برای شخصیت بیوگرافی بنویسم و انقدر با آن کلنجار می روم که حتی زیر دوش حمام هم به کاراکتر فکر می کنم که این شخصیت چه ماشینی دارد، سیگارش از چه برندی است یا نکات جزیی دیگری را در ذهنم برایش پرورش می دهم و در طول تمرینها آن را گسترش می دهم.
***تفاوت این تجربه با تجارب پیشین و شیوهی هدایت کارگردان در خلق کاراکتر شما در «شالهنگ»؟
عقیل بهرامی -این نقش برای من خیلی جذابیت داشت و همکاری مجددم با آقای قادری و خانم نوروزی برایم خبر خوشی بود چون ما در نمایش قبلی آقای قادری «خانه روشنی»، دوباره یک زوج بودیم و در آن نمایش رابطه برعکسی را داشتیم که تجربه جالبی برای این بار بود. خیلی هم مهم است که ارتباط شما با پارتنرتان باورپذیر باشد و قبولش کنند. البته شیوه هدایت کارگران بسیار کامل و جامع بود و جنس بازی و خصوصیاتی را در درون من دیدند که اگر هر کارگردان دیگری بود نمی توانست آن ها را گوش زد کند. او بسیار بازیگر را آزاد می گذارد و تجربه بازیگری که قادری دارد خیلی برای من جذاب است.
البته با توجه به روند نمایشنامه،جز دقایقی که کاراکترها معرفی می شوند اولین اوج با این رازگشایی از ارتباط بین این دو کاراکتر او مسئولیتی که برایم هم جذاب و هم سخت است و گویی من باید زننده چک اول باشم تا تماشاچی نگه داشته بشود و برای رازگشایی بیشتر همراه باشد.
نمایش «شالهنگ» تا ۷ شهریور ماه در عمارت نوفل لوشاتو به روی صحنه است،علاقهمندان جهت تهیهی بلیت میتوانند به سایت تیوال مراجعه کنند.
علی حیدری- پگاه زارعی
There are no comments yet