نمایشگاه جدید ناصر عزیزی با عنوان «رخ دیگر» در با گالری | پایگاه خبری صبا
امروز ۵ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۰۵

نمایشگاه جدید ناصر عزیزی با عنوان «رخ دیگر» در با گالری

ناصر عزیزی پیش از خلق نمایشگاه «رخ دیگر»، بارها آثاری را در ابعاد بزرگ و همراه با مفاهیمی متفاوت خلق کرده است اما اکنون او با تمرکز بر حضور انسان امروز از دریچه‌‌ی ماسک‌ها، گربه‌ها، جغد و فرشته به فرم و محتوای دیگری دست پیدا کرده است.

به گزارش صبا، ما در مواجهه با پرتره‌های نمایشگاه «رخ دیگر» نمی‌دانیم که این چشم‌ها متعلق به کیست؟ آیا می‌توان چشم‌ها را خودی بدانیم یا باید به دنبال نگاه دیگری هم باشیم. چشم‌ها در هر قاب بر چند چهره نشسته‌اند و گویی یک چشم بر موجودی با لایه‌های گوناگون قرار گرفته است.

ناصر عزیزی پیش از خلق این مجموعه‌ی متفاوت، بارها آثاری را در ابعاد بزرگ و همراه با مفاهیمی متفاوت خلق کرده است اما اکنون او با تمرکز بر حضور انسان امروز از دریچه‌‌ی ماسک‌ها، گربه‌ها، جغد و فرشته به فرم و محتوای دیگری دست پیدا کرده است. همچنین رنگ‌ها نیز ما را هدایت می‌کنند تا چهره‌ها را دسته‌بندی کنیم.

در آثار متاخر او اشاره به شمایل اساطیری و تاریخی نیز مشهود است و توجه او به تفاوت انسان گذشته و امروز را نشان می‌دهد. انسانی که درگیر گذر از توحش، تنهایی، سرعت و ترس، روزگار می‌گذراند و در مقابل چشم‌های شفاف و بی‌پرده‌ی حیوانی مانند گربه، مخاطب را به تأمل وا می‌دارد.

ناصر عزیزی در سال ۱۳۴۹ متولد شده، تحصیل در رشته نقاشی را تا مقطع کارشناسی ارشد پشت سر گذاشته است. او برگزاری بیش از ۸۰ نمایشگاه گروهی و انفرادی در داخل و خارج از ایران مانند نروژ، سوئیس، آلمان، قطر، کویت و امارات متحده عربی را در کارنامه‌ی خود دارد. نمایشگاه «رخ دیگر» دومین همکاری ناصر عزیزی و «باگالری» به شمار می‌آید. این نمایشگاه تا روز جمعه ۲۶ مرداد ماه در باگالری ادامه داشت.

***در نمایشگاه جدیدتان شاهد هستیم که شیوه‌ی کارتان تغییر کرده و ابعاد آثارتان کوچک‌تر شده است.

من همیشه کارهای کوچک هم می‌کشیدم. این‌بار تنها تفاوت در این‌ است که تصمیم گرفتم تا این کارهای کوچک را به نمایش هم بگذارم تا این گروه از آثارم هم دیده شوند.

***علاوه بر تغییر ابعاد در آثار این نمایشگاه تفاوت در فرم و مضمون هم دیده می‌شود؛ از جمله تأکیدتان بر پرتره و استفاده از عناصری چون جغد و گربه.

نگاه‌ داستان هر موجودی را تعریف می‌کند. داستان انسان یا حیوانات هم به همین ترتیب از نگاه‌شان مشخص می‌شود. لایه‌های مختلف هر موجودی از طریق چشم او دیده می‌شود و ذات هر فردی از درون چشم او مشخص است و لایه‌های مختلف شخصیت افراد از این طریق برملا می‌شود. البته من خودم را از آدم‌هایی که نقاشی کرده‌ام جدا ندیدم و چند لایه بودن را صرفاً مختص آدم‌های دیگر جامعه نمی‌دانم و منظورم از چند لایه بودن فقط مخاطب یا سوژه‌ی نقاشی‌ها نیست.

انتخاب جغد و گربه هم ناخودآگاه پیش آمد. شاید از این جهت که مادرم جغد داشت و جغد را به عنوان حیوانی زیبا نشان ما داد. خودم هم گربه دارم و با این موجودات ارتباط خاصی برقرار می‌کنم و اساساً آن‌چه را که از چشم حیوانات می‌بینم با پاکی همراه است. تعداد موجوداتی که در این آثار خلق کردم و در نمایشگاه به نمایش گذاشتم در ابتدا بیش‌تر بود ولی خیلی از آثار پیش از نمایشگاه به فروش رسید.

***برخی از پرتره‌های شما برگرفته از چهره‌های تاریخی و کهن است؟

من کارهای تاریخی را خیلی دست دارم و دوران ساسانی و هخامنشی، یا تولد تمدن‌های بشری در بین‌النهرین برای من جذاب است. نگاه‌ها در پرتره‌های تاریخی که به چشم می‌آیند، نگاه‌هایی ساده هستند و لایه‌های کم‌تری را در بردارند چون انسان‌های تاریخی مثل انسان مدرن درگیر احساسات متناقض نبودند. انسان امروز شاید بی‌تفاوت‌تر و با احساسات‌ کم‌رنگ‌تری نسبت به گذشته باشد. حتی مجسمه‌هایی که به نظر ما قدیمی هستند به نحوی مدرن ظاهر شدند و وقتی امروز نگاه‌شان می‌کنیم به نظرمان می‌رسد که چقدر مدرن ساخته شده‌اند و چگونه این روحیات و احساسات متعدد را به‌نمایش می‌گذارند. به‌طور کل معتقدم نگاه عمومی پرتره‌ها از انسان معاصر متفاوت است. انسان امروز وقتی نگاه می‌کند دلواپسی را به ما منتقل می‌کند؛ گویی که او هم در یک دلواپسی گرفتار است. انگار که ما درگیر مسیرهایی شدیم که بی‌فایده هستند. انگار که انسان معاصر گیر افتاده است. زندگی شهری انسان معاصر را احاطه کرده و او دائماً در رفت‌و‌آمدها و تنش‌ها، استرس‌ها، بی‌اعتمادی‌ها و ترس از آن‌چه هست و یا خواهد بود به سر می‌برد.

***در این نمایشگاه سبک کارتان هم تغییر کرده است؛ آیا ممکن است که سبک کارتان به‌ سمت سورئالیسم سوق پیدا کند؟

هنرمند به طور عام و من به طور خاص شاید خل‌و‌چل و دیوانه باشد و از این‌رو ممکن است مسیر مشخصی را دنبال نکند. من تصمیم ندارم که سورئالیسم یا هر سبک دیگری را پیش ببرم. اما به شکل غریزی این مسیر را ادامه می‌دهم. خودم سبک و سیاق سورئال را دوست دارم و شاید کارم هم به این سمت و سو برود اما این تغییرات به‌صورت ناخودآگاه رخ می‌دهد و چیزی نیست که من به خاطرش تصمیم بگیرم.

***از ابتدا چطور به هنر علاقه‌مند شدید؟

من از کودکی خیلی به نقاشی علاقه داشتم. به یاد می‌آورم که حتی وقتی شیشه‌ی پنجره‌ها بخار می‌بست من روی بخار شیشه نقاشی‌هایی می‌کشیدم که باعث تعجب مادرم می‌شد. سال ۱۳۶۴ به هنرستان رفتم. تعداد هنرستان‌ها در آن زمان کم بود و من با وجودی که به کلاس نقاشی نرفته بودم در امتحان ورودی نفر ششم شدم. شاید این علاقه و استعداد من به پدر و مادرم برگردد. پدرم مجسمه‌هایی را می‌گرفت، قالب می‌گرفت و تکثیر می‌کرد و مادرم هم روی آن‌ها نقاشی می‌کرد و من هم از ۴ – ۳ سالگی شاهد این صحنه‌ها بودم. به یاد دارم که وقتی جنگ شده بود و تلویزیون تماشا می‌کردم سربازهایی را در تلویزیون می‌دیدم نقاشی می‌کردم و این کار را به‌نسب تمیز و کم‌نقص انجام می‌دادم.

***با گالری‌ها مختلف هم‌کاری کرده‌اید؛ چطور الان با گالری با هم‌کاری می‌کنید که گالری نوپا و جوانی است؟

من همه‌ی گالری‌داران را دوست دارم و وظیفه‌ی خودم می‌دانم که هر گاه گالری به هم‌کاری با من تمایل نشان داد من هم هم‌راهی کنم. اما دو پارامتر در این هم‌کاری برای من خیلی اهمیت دارد؛ یکی فضای مناسب از جهت معماری برای نمایش مناسب آثار و رفتار حرفه‌ای مدیر گالری. بخت با من یار بوده که در هم‌کاری با گالری با تجربه‌ی خوبی را پشت سر گذاشتم. ولی هم‌چنان با دیگر گالری‌داران هم دوست هستم و همگی‌شان را دوست دارم.

***از بازخوردهای این نمایشگاه راضی بودید؟

خودم خیلی خوشحال بودم و این مجموعه حتماً برای مخاطب هم جالب بوده است. در کارهای قبلی‌ام چشم موجودات را نقاشی نمی‌کردم تا خود مخاطب صورت را با چشم‌ها تصور کند. اما این‌بار پرتره‌ها را کامل کشیدم که شاید این تغییر را هم بتوان جزئی از تفاوت این مجموعه با کارهای قبلی‌ام به شمار آورد که به‌نظرم نظر مخاطب را هم جذب کرده است.

***نظرتان در مورد هنرهای تجسمی در ایران چیست و روند کاری خودتان در هنرهای تجسمی ایران را چگونه می‌بینید؟

مسیر هنرهای تجسمی ایران به‌نظرم خیلی غنی نیست و با بی‌هنری تلفیق شده. شما در جامعه بی‌هنری می‌بینید و سلیقه در ساختار کشور هم با عدم زیبایی‌شناسی توأم شده. به‌طور مثال نقاشی‌هایی بر در و دیوار یا مجسمه‌هایی در معابر شهر کار می‌شود ولی جاذبه‌ی لازم را ندارد چون در ترکیب با فضای اطرافش هماهنگی ندارد و مناسب آن فضا نیست.

و اما خودم؛ همین‌که در این فضا نقاشی کنم و می‌توانم نقاشی‌های‌ام را بر دیوار بیاویزم تا به این بهانه‌ دوستانم آثارم را ببینند و من هم دوستانم را ببینم برای‌ام اتفاق خوشایندی است. اما امیدوارم که هنرهای تجسمی غنی‌تر شود.

شهرزاد رویائی

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • زودپز
    ۹۲/۶۲۸/۹۳۸/۰۰۰
  • پول و پارتی
    ۸۸/۷۵۹/۷۷۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۲۹/۱۰۴/۱۸۱/۵۰۰
  • قیف
    ۲۶/۲۷۷/۸۱۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۲/۳۰۵/۷۸۱/۱۰۰
  • قلب رقه
    ۱۲/۳۰۰/۹۶۸/۵۰۰
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شه‌سوار
    ۱۰/۲۲۹/۰۲۳/۵۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۰/۱۹۷/۸۹۳/۵۰۰
  • در آغوش درخت
    ۶/۶۷۶/۱۱۱/۵۰۰
  • آغوش باز
    ۲/۴۷۲/۷۲۵/۰۰۰
  • استاد
    ۵۰۴/۰۰۲/۵۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۱۷۷/۱۶۵/۰۰۰
  • لختگی
    ۹۷/۳۶۵/۰۰۰
  • نفرین آرتا
    ۳۴/۴۳۵/۰۰۰