به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون صبا، مجموعه تلویزیونی ۶ قسمتی «مهاجران» با اقتباس از رمانی به همین نام نوشته جنیس وای.کی.لی ساخته شده است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد که وی، تهیه کننده سریال و نویسنده و کارگردان آن لو لو نگ است. در این مجموعه بازیگرانی چون نیکول کیدمن، سارای بلو، یونگ یو، برایان تی و تیانا گوون به ایفای نقش پرداختند.
«مهاجران» یکی از دلخراشترین و غمانگیزترین سریالهاییست که روح زنانه دارد. داستان در سال ۲۰۱۴ رخ میدهد و حول مهاجرت یک خانواده امریکایی به هنگکنگ است که بعد از جا گرفتن در این کشور، فرزند کوچک این خانواده به نام گاس گم میشود و در میان به زندگی خانوادههای دیگر پرداخته میشود.
معمولا مردم با هدف دور شدن از شرایط نامساعد، روش مهاجرت را انتخاب میکنند اما در این سریال ما میبینیم که یک خانواده نسبتا مرفه به دلیل شغل همسر از نیویورک به هنگ کنگ، به کشوری که سرنوشت شومی برای آنها در پی دارد، مهاجرت کردهاند. از این رو فیلم اساسا به خود مهاجرت نمیپردازد، موضوع بر سر ناپدید شدن گاس است و از آنجا که داستان چند خطی است، ما با سه زن در این سریال رو به رو هستیم که به نحوی به هم گره خوردهاند. در اینحا مهاجرت جغرافیایی مطرح نیست بلکه مهاجرت از یک حال به حال دیگر مطرح است:
مارگارت؛ مادری که در زمان آشنایی با پرستار جدید به نام مرسی، فرزندش را به او میسپارد و او چند دقیقه بعد در بازار شلوغ هنگکنگ، بچه را گم میکند.
هیلاری: یک مهاجر هندی -امریکایی که در هنگ کنگ به سر میبرد و با خیانت و ناباوری در جدال با همسرش است و همسایه و دوست مارگارت است.
مرسی: یک مهاجر کره ای – امریکایی ۲۵ ساله که به دلیل گم کردن فرزند مارگارت، دچار فروپاشی میشود و از سویی دیگر باعث از هم پاشیدن زندگی هیلاری هم می شود.
داستان با سالگرد تولد شوهر مارگارت،کلارک که همزمان یک سال از ناپدید شدن گاس میگذرد، شروع میشود و بهتدریج اطلاعات طی دو قسمت به مخاطب داده میشود.
نیکول کیدمن، بازیگر برنده اسکار یکی از مصنوعیترین بازیهای خود را در نقش مارگارت در کارنامه هنریاش ثبت کرده است. او مادریست که در شوک و بهت فرو رفته و در شرف از دست دادن عقلش است اما ما با اکتهایی روبه رو هستیم که پیش از این از این هنرپیشه استرالیایی سراغ نداشتیم و شاید بتوان گفت او در این نقش بیش از اندازه اغراق کرده است. مرگ یا از دست دادن فرزند یکی از بزرگترین غمهاییست که مادر تجربه میکند و سنگینی آن به مخاطب خارج از بازی تصنعی وی،القاء شده است… از این رو تماشای آن شاید برای مادرانی که فرزند خردسال دارند،ناراحت کننده باشد.
این مینیسریال در واقع شبیه زندگیهاییست که ویترین خوبی دارند اما از داخل تمام اسباب و اثاثیه آن داغان و شکستنی است. به عبارتی دیگر خیلی شبیه زندگیهای واقعی است که میبینیم و از این رو نباید توقع هیجان داشته باشیم.
داستان این سریال درام زنانه، به شدت سنگین، غمگین و پیچیده است و نشان میدهد زنان در همه جای دنیا با هر نژادی در حال دست و پنچه نرم کردن با مشکلاتند و در اینجا تعادل بین سرزنش و مسئولیتپذیری در لبه باریکی قرار دارد.
کارگردان به جزئیات شهر هنگ کنگ به خوبی پرداخته است. ما از هنگ گنگ بر خلاف نظر عموم، با دو طبقه روبه رو میشویم که در قسمت پنجم به خوبی به آن پرداخته شد. طبقه کارگر، دست فروشان و زندگی در آپارتمانهای تنگ، کوچک و به نوعی کثیف در برابر طبقه مرفه و مدرن که بخشی از آن را مهاجران غربی تشکیل دادهاند و در برجهای لوکس زندگی میکنند که با سایر اجتماع سرد و بیگانه هستند.
در این داستان پر و پیچ خم، کارگردان، صحنههایی از جنبش چتر را به اثر اضافه کرده است. جنبش چتر، حرکتی اعتراضی برای برگزاری انتخابات آزاد بود که در سال ۲۰۱۴ صورت گرفت و به دنبال سرکوب دولت چین با توسل به قانونی جدید و بحثبرانگیز به طور کامل متوقف شد.
ریتم سریال «مهاجران» بعد از دو قسمت اول به شدت کند میشود و این اثر تراژیک با کاراکترهایی که بهشدت از لحاظ روح و روان دچار مشکل هستند،ذهن مخاطب را خسته میکند. مخاطبان یا با این سریال همذاتپنداری میکنند به دلیل آن که ممکن برخی از این اتفاقات در زندگیشان رخ داده باشد و در مقابل بینندگانی که به دنبال هیجان و حال خوب هستند، با تماشای این سریال ناامیدی به سراغشان میآید و از ادامه دیدن سریال منصرف میشوند!
فرزانه متین
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است