اکثر کارگردانان موافق حذف پروانه ساخت و تهیه‌کنندگان خواستار حفظ آن هستند / متقاضیان فیلمسازی در ایران از هالیوود هم بیشتر است! | پایگاه خبری صبا
امروز ۹ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۰۳
در گفت‌وگوی مشروح اکبر‌نبوی با حبیب ایل‌بیگی‌ عنوان شد:

اکثر کارگردانان موافق حذف پروانه ساخت و تهیه‌کنندگان خواستار حفظ آن هستند / متقاضیان فیلمسازی در ایران از هالیوود هم بیشتر است!

حبیب ایل‌بیگی معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی گفت: در زمان دکتر ایوبی بحث‌های زیادی در مورد حذف پروانه ساخت شد و حتی جلساتی با اهالی سینما برگزار شد تا نظر آنها را در مورد حذف پروانه ساخت جویا شویم. نتایج این نظرسنجی نشان می‌داد اکثر کارگردانان موافق حذف پروانه ساختند، اما تهیه‌کنندگان به دلیل نگرانی از سرمایه‌گذاری خود، خواستار حفظ آن بودند. سریال‌ها در اوایل کار پلتفرم‌ها طی سال‌های 1400 و 1401 همین مسیر را رفتند. به دلیل اینکه ساترا قانون ندارد، سریال‌ها اول ساخته می‌شود و بعد برای پروانه اقدام می‌کنند.

به گزارش صبا، مجله تصویری «قاف» که بنا دارد از قاب گفت‌وگو با اهالی فرهنگ و هنر به‌خصوص سینما و تلویزیون، به مسائل مهم، تاریخی و روز مخاطبان فرهنگ بپردازد، در یکی از قسمت‌هایش میزبان حبیب ایل‌بیگی، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی بود. متن گفت‌و‌گوی اکبر نبوی با وی را که به‌صورت ویدئو در بستر اینترنت و شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است، در ادامه از نظر می‌گذرانید.

*** اکبر نبوی: با نام و یاد او که همه اوست، در این دفتر از مجله تصویری قاف، لازم می‌دانم نکته‌ای را خدمت‌تان عرض کنم. البته در برنامه و دفتری دیگر هم این را گفته بودم. مجله تصویری قاف با مشارکت روزنامه «فرهیختگان» و من تولید می‌شود. درواقع دوستان درک و بینش فرهنگی خود را برای کمک به تهیه و تولید این مجله تصویری در عمل به اثبات رسانده‌اند، از این جهت از آنها سپاسگزارم. می‌خواهیم در این دفتر از مجله قاف در ارتباط با سینمای امروز کشور از منظری دیگر با شما صحبت کنیم. طی چندین و چند دفتر از مجله قاف با میهمانانی ازجمله کارگردان‌ها و چند تن از تهیه‌کنندگان و فیلمنامه‌نویسان که اینجا تشریف آورده‌اند و دعوت بنده را پذیرفته‌اند، در ارتباط با سینمای این روزها و سال‌ها گفت‌وگویی داشته‌ایم. از منظر آنها تحلیل و گفتارشان را شنیده‌ایم و برای شما منتشر کرده‌ایم. یک نوبت هم آقای اسماعیلی، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی تشریف آوردند که با ایشان در ارتباط با سینما صحبت کردیم. البته موضوعات مختلفی مطرح شد اما طبیعتا تمرکز بحث‌مان به دلایلی، بیشتر به سمت‌وسوی سینما رفت. ما در حوزه‌های مختلفی که وزارت ارشاد متولی آن است، کمتر صحبت کردیم مثل تئاتر، موسیقی و بیشتر روی حوزه سینما تمرکز داشتیم. در این دفتر نیز می‌خواهیم در ارتباط با سینما با شما صحبت کنیم، اما از منظر یکی از مدیران سازمان سینمایی؛ دوست عزیزم حبیب ایل‌بیگی که همین‌جا به ایشان خوشامد می‌گویم. آقای ایل‌بیگی خوش آمدید.

* حبیب ایل‌بیگی: بسم الله الرحمن الرحیم. من هم خدمت جنابعالی سلام عرض می‌کنم. امیدوارم که گفت‌وگوی خوبی داشته باشیم.

*** نبوی: ان‌شاءالله. آقای ایل‌بیگی، در ارتباط با سینمای این سه‌سال گپ‌و‌گفت زیاد است. از منظرها و دریچه‌های گوناگون درباره- به‌اصطلاح- سینما صحبت، نقد و اعتراض می‌شود، اشکال به آن گرفته شده و تحلیل می‌شود؛ نوع اعمال مدیریت در سینما، نوع فیلم‌هایی که به نمایش درمی‌آیند و واکنشی که مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد دارند. حالا نوعی از ذوق‌زدگی دیده می‌شود به‌خاطر فروش بالای فیلم‌ها و موضوعاتی از این قبیل. بیشتر می‌خواهیم در زمینه این دو، سه‌ سال با شما صحبت کنیم. شما سال‌هاست در حوزه سینما فعالید. من ایل‌بیگی را سال ۱۳۷۴ شناختم. آن موقع مدیر روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران یا انجمن سینمای جوان ایران بود، درست می‌گویم؟

* ایل‌بیگی: سال ۱۳۷۶ بود. من سال ۱۳۷۴ در سیمافیلم حضور داشتم.

*** نبوی: بله… و در تمام این سال‌ها ایل‌بیگی از سینما خارج نشده و عضو این خانواده بوده است، درنتیجه من می‌خواهم بدون ملاحظه و محافظه‌کاری‌های رایج با هم گپ بزنیم.

* ایل‌بیگی: خیلی‌خوب. بسم الله الرحمن الرحیم. من از سال ۱۳۷۲، ۳۰ ‌سال است که در این خانواده کار می‌کنم. در اداره نظارت و ارزشیابی آغاز به کار کردم، از آنجا رفتم و بعد از ۲۰ ‌سال به همین‌جا برگشتم. در سه‌سال گذشته هم دوباره به همین مسئولیت بازگشتم. در دوره‌های مختلف کار کردم؛ با وزرا، با معاونان وزیر در حوزه سینما و رؤسای سازمان سینمایی. در جاهای مختلف مثل فارابی، نظارت، جشنواره فجر، جشنواره فیلم‌های کودک‌ونوجوان و… با هم همکار بودیم. طی این سال‌ها در این جاها کار کرده‌ام. سال ۱۴۰۰ که دوسال بود دوران کرونا را می‌گذراندیم و هنوز هم معلوم نبود کی تمام خواهد شد، آقای خزاعی به من گفت شما از بنیاد فارابی دوباره برگردید به حوزه نظارت. من به ایشان عرض کردم که کار سختی است و اگر امکان دارد من این مسئولیت را نمی‌پذیرم. به‌هرحال شرایط طوری شد که باید می‌آمدم و فکر می‌کنم یکی از متفاوت‌ترین دوران مدیریتی سینمایی در بعد از انقلاب است. به‌عبارت‌دیگر در این سه‌سال به ‌دلیل مسائل متفاوت مثل دوسال تعطیلی کرونایی که پیش از آن در سینماها داشتیم، برای اداره سینما شرایط متفاوتی بود. درحقیقت مردم به‌دلیل کرونا به سینما نمی‌رفتند و با شرایط حمایتی سینماها باز مانده بودند، همچنین به‌دلیل حجم زیاد فیلم‌هایی که از بهمن ۱۳۹۸ تا آن زمان در صف اکران بودند و تعداد زیادی فیلم در سال‌های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ پروانه‌ساخت گرفته بودند. به‌عبارت دیگر روند صدور پروانه‌ساخت و تولید تعطیل نشده بود. ما با بیش از ۲۰۰ فیلم مواجه بودیم که روی دست‌مان مانده‌ بود؛ سرمایه‌هایی که صاحبان‌شان می‌خواستند اتفاقی برایشان بیفتد. فیلم‌هایی که با وام‌ گرفتن و قرض‌کردن تولید شده بودند. بعضی‌ها می‌گویند خانه یا اتومبیل‌شان را فروختند و فیلم ساختند. به این ‌دلیل که فیلم به نتیجه نرسیده بود و دستمزد عوامل داده نشده بود. تمام این مسائل، شرایط سختی را پیش روی ما قرار می‌داد. از آن‌طرف هم در دنیا و در ایران، کرونا این نگرانی را ایجاد می‌کرد که سینماها نتوانند باز شوند، چون رقیب خیلی سرسختی پیدا کرده بودند؛ «پلتفرم‌ها» که یک جایگزین دیگر برای سینما بود. به‌ همین دلیل خیلی‌ها نه‌فقط در ایران، بلکه در جاهای دیگر دنیا این نگرانی را داشتند که بعید است سینما دوباره برگردد و مردم بروند در سالن سینما فیلم ببینند. خیلی از سالن‌های سینما در کشور رو به تعطیلی رفتند، نیروهایشان را کاهش دادند و بیکاری بزرگی در آنجا به‌وجود آمده بود. کسب‌و‌کاری که در سال ۱۳۹۸ هم فروش نسبتا خوبی را تجربه می‌کرد، اما به‌یک‌باره همه‌چیز به‌هم خورد. برگرداندن این شرایط به سال ۱۳۹۸ و قبول این مسئولیت، برای رئیس سازمان و دیگر مدیران، ریسک بزرگی بود. ولی لطف خدا شامل حال ما شد و کم‌کم از تابستان ۱۴۰۰ با توجه به واکسیناسیون و کاهش کرونا در نیمه دوم سال و آمدن یکی دو فیلم پرفروش، نگرانی مردم رفع شد. این مسائل باعث شد سینما راه بیفتد. به‌یک‌باره در فروردین ۱۴۰۰ ما با سیل فیلم‌هایی مواجه شدیم که تهیه‌کنندگان‌شان قبلا حاضر نبودند آنها را اکران کنند اما در ادامه همه‌شان اکران شدند.

*** نبوی: چرا حاضر به اکران نبودند؟

* ایل‌بیگی: در سال‌های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به‌دلیل نیامدن مردم به سینماها، اکثر فیلم‌ها با شکست مواجه ‌شدند. دولت در دوسال کرونا تلاش کرد با بسته‌های حمایتی که برای فیلم‌های سینمایی‌ای که حاضر به اکران بودند، پیش‌بینی کرده بود، به‌سختی و با خواهش و تمنا فیلم‌هایی را اکران کند. اگر یادتان باشد، می‌گفتند ۲۰ یا ۳۰ ‌درصد ظرفیت سالن‌ها باید بلیت‌فروشی شود و درنهایت این‌گونه بود که خیلی از فیلم‌ها با همان وجه حمایتی‌ای که سازمان سینمایی به فیلم‌ها می‌داد، اکران شد. با آغاز دولت سیزدهم و زمانی که ما شروع به کار کردیم، یکی دو فیلم کمدی آمد ‌یکباره موج سینما رفتن مردم شروع شد. به ‌همین‌ خاطر نوروز ۱۴۰۱ رقابت سختی برای اکران بود و از روزهای اول با حاشیه‌هایی مواجه شدیم؛ واکنش‌هایی از سوی صنوف که در هر دوره با تغییر دولت طبیعی است.

*** نبوی: می‌توانید نمونه‌اش را ذکر کنید؟
* ایل‌بیگی: در سال ۱۴۰۰ و برای اکران نوروز ۱۴۰۱، در اوایل کار سازمان سینمایی جدید، شورای صنفی نمایش که دوسال از تأسیس آن می‌گذشت، تصمیماتی برای اکران نوروزی فیلم‌ها اتخاذ کرده بود و با توجه به رویه‌ای که در آن شورا وجود داشت، سازمان سینمایی باید این تصمیمات را اعلام می‌کرد، اما خود آنها این تصمیمات را اعلام کردند. این امر موجب بروز چالشی میان سازمان سینمایی و شورای صنفی نمایش شد. رئیس سازمان سینمایی هم خواهان تغییراتی در این شورا بود. درکل اختلاف‌هایی میان صنوف سینمایی و سازمان به‌وجود آمد.

*** نبوی: اگر سازمان سینمایی این تصمیمات را اعلام می‌کرد به‌جای شورای صنفی، انجام تشریفات به‌حساب می‌آمد، یعنی تغییر آن تغییر ماهوی محسوب می‌شد؟

* ایل‌بیگی: در آن زمان، ما هفت سرگروه سینما داشتیم و هفت فیلم را انتخاب کرده بودیم. از قضا شش فیلم با انتخاب شورای صنفی هم‌پوشانی داشت، اما در مورد یک فیلم اختلاف‌نظر داشتیم. تحلیل ما این بود که برای موفقیت اکران نوروزی، نیاز به یک فیلم کمدی دیگر داریم تا بازگشت مردم به سینما را تضمین کند، چون سالن‌های سینما لوکوموتیو سینمایند و اگر به‌حرکت درآیند، سایر بخش‌ها نیز به‌دنبالش حرکت خواهند کرد و چراغ سینما روشن می‌شود. ما معتقدیم این فیلم کمدی می‌تواند در میان پخش‌کنندگان، صاحبان فیلم‌ها و مردم امیدواری ایجاد کند. اگر این فیلم کمدی در اکران نوروزی وجود نداشت، اکران نوروز ۱۴۰۱- که می‌توانست امید را به سینما برگرداند- شکست می‌خورد. اتفاقاتی افتاد که موجب شد یکی از فیلمسازان خوب کشورمان مرحوم مهرجویی تصور کند قرار است از اکران فیلم‌شان جلوگیری شود. ویدئویی در این مورد منتشر کرد که بسیار غم‌انگیز بود. بااین‌حال با هماهنگی‌هایی که انجام شد، اعلام کردیم فیلم ایشان در اکران عید فطر به‌نمایش درخواهد آمد و به‌جای آن، فیلم کمدی موردنظر انتخاب شد. اگر اشتباه نکنم فیلم «سگ‌بند» انتخاب شد. این فیلم کمدی نقش مهمی در موفقیت اکران نوروزی داشت و اگر نبود، اکران نوروز ۱۴۰۱ به شکست می‌انجامید.
خوشبختانه این شورا توانست فضا را متعادل کند و اختلافات کم‌کم حل شد. طبق آیین‌نامه‌ها و رویه‌ها، اکران نوروزی در اختیار سازمان سینمایی است، همچنین اولویت اکران نوروزی با فیلم‌هایی بود که در جشنواره فجر نمایش داده می‌شدند. امری که در یکی دوسال گذشته هم اتفاق افتاده است. این وسط چالش این بود که صنوف، نمایندگان‌شان را معرفی نکردند و شورای صنفی تشکیل نشد. خود این مسائل در آغاز کار برای مدیریت می‌تواند دردسر ایجاد کند. اتفاقا تمام تلاش ما این بود که در تعامل با صنوف سینمایی کارها را پیش‌ببریم.
در اسفند ۱۴۰۰ با توجه به شرایطی که در دوسال کرونا داشتیم، جمعی از نخبگان، صنوف و بزرگان سینمای ایران را برای فکر کردن به آینده سینمای ایران تشکیل دادیم و شورای راهبردی اکران را راه‌اندازی کردیم. بالاخره دوسال سینمادارها و تمام مشاغل مربوط به سینما با ضرر مواجه شده بودند. خوشبختانه اختلاف کمتر شد، شورای صنفی شکل گرفت، در کل این شورا کمی فضا را متعادل کرد. درنهایت شورای صنفی نمایش یکی از بهترین دوره‌ها را بدون حاشیه، با همفکری و تعامل در دوسال گذشته تجربه کرد و سینما از آن وضعیت نگران‌کننده درآمد.

*** نبوی: آیا شورای صنفی نمایش، سازمان سینمایی و تهیه‌کنندگان از این نوع توزیع آثار برای نمایش راضی بودند؟

* ایل‌بیگی؛ بله، شورا در دوسال گذشته یکی از بهترین دوره‌های خود را داشت. از تاریخ تأسیس شورا در خرداد یا تیر ۱۴۰۱، اعضای شورا با همفکری و تعامل مشکلات را به‌خوبی مدیریت کردند. وضعیت سینما به‌تدریج بهبود یافت و از نگرانی‌ها کاسته شد. در نیمه اول سال ۱۴۰۱ با چیدمان مناسب، اکران فیلم‌های اجتماعی برگزار شد و یکی از پربیننده‌ترین دوره‌های محرم و صفر را داشتیم. در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ شرایط به‌گونه‌ای پیش‌ رفت که همه برنامه‌‌ریزی‌هایی که شورای صنفی نمایش با همفکری دیگر اعضا کرده بودند، به‌دلیل اینکه بسیاری از صاحبان فیلم‌ها تمایل به اکران فیلم‌هایشان نداشتند، به‌هم ریخت. ششم مهرماه قرار بود فیلم‌ها اکران شوند. ما بسته بسیار خوبی از فیلم‌های اجتماعی و دیگر ژانرها تدارک دیده بودیم. به‌گمان‌مان این اکران می‌توانست یک اکران بسیار خوب و پرفروش باشد، چون می‌توانست همه گروه‌ها را به خود جذب کند.

*** نبوی: به چه دلیل؟ به‌دلیل تعارض با سازمان سینمایی؟‌

* ایل‌بیگی: خیر، به‌ این دلیل که از خارج از ایران به تحریم سینماها و محافل هنری تشویق می‌کردند. این مسائل به اینجا انجامید که بسیاری از تهیه‌کنندگانی که فیلم‌هایشان در نوبت اکران بودند، آنها را ندادند و ما برای تعطیل نشدن دوباره سینما پس از کرونا، دو فیلم را ضمانت کردیم که درصورت فروخته نشدن این دو فیلم خسارات‌شان را بپردازیم. البته طی جلساتی که با دوستان سینمادار و رؤسای صنوف داشتیم، پیش‌بینی می‌کردند دیگر سینما تعطیل شده و دولت اگر خواستار باز شدن سینماهاست باید چندصدمیلیارد پول برای اکران هر فیلم هزینه کند. درحقیقت منظورشان این بود که «چراغ سینما را خودتان روشن کنید، مردم دیگر به سینماها نمی‌آیند.» صراحتا تحلیل آنها این بود و امیدی به برگزار کردن این جلسات نداشتند. در پایان سال ۱۴۰۱ صنف پخش‌کنندگان و سینماداران در نامه‌ای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفتند: «ما مجبور به بستن سینماهاییم، مگر اینکه پول زیادی را برای حمایت و باز نگه‌داشتن سینماها به ما بدهید.»

*** نبوی: این بیان یک واقعیت بود یا یک باج‌خواهی بود؟

* ایل‌بیگی: به‌گمانم یک تحلیل غلط بود. ما امیدوار بودیم و تلاش می‌کردیم، به ما می‌گفتند «چرا برای بازنگه‌داشتن سینماها تلاش می‌کنید؟ مردم دیگر به سینماها نمی‌آیند.»‌ امروز در دیداری که با تهیه‌کننده فیلم «ملاقات خصوصی» داشتم، به او گفتم: «یادتان است، هر دو روز یک‌بار به‌مدت یک‌ماه من می‌خواستم رضایت شما را برای اکران فیلم‌تان جلب کنم؟» و الان از آن شرایط عبور کردیم و الحمدلله سینماها باز است و رونق دارد. به اینجا رسیدیم که اکران نوروز ۱۴۰۲ باز خیلی از تهیه‌کنندگان برای اکران فیلم‌هایشان نمی‌آمدند، ابراز نگرانی می‌کردند. ما دو فیلمی که اکران خوبی را پشت‌سر گذاشته بودند را برایشان مثال می‌زدیم. حتی تهیه‌کننده فیلم «فسیل» که یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های چندسال اخیر است هم حاضر به اکران نبود و برای اکران، تضمین می‌خواست. ما در جواب گفتیم که تضمین نمی‌دهیم، اما حمایت می‌کنیم. شورای صنفی هم باتوجه به شرایط درخواست داشتند که نسبت به آیین‌نامه اقتضایی عمل کنند. مثلا مسائلی را مانند «کف فروش» و «تعویض فیلم‌ها» تا رسیدن به شرایط عادی اجرا نکنند. ما هم برای زنده‌نگه‌داشتن سینماها، این اجازه را به آنها دادیم.

* نبوی: برای این امر‌ زمان تعیین کردید؟

*** ایل‌بیگی: تا پایان ۱۴۰۲ این مساله ادامه داشت. سعی شد که فیلم‌های اجتماعی هم اکران شود، اما به‌هرحال مثل همیشه توجه مخاطبان سینما به فیلم‌های کمدی بیشتر بود. به‌گمانم باید پژوهشی درخصوص توجه زیاد مردم به فیلم‌های کمدی در آن زمان، انجام شود. خودمان دنبال جواب این مساله بودیم. البته برخی اوقات کم‌دقتی در زمان اکران هم مزید بر علت دیده‌نشدن برخی از فیلم‌ها بود. کما‌اینکه این را با چند فیلمساز مرور کردیم. اعضای شورای صنفی گزارش‌ها را از سینما‌ها گرفتند که فیلم‌ها سانس داشتند اما مردم نمی‌رفتند.

*** نبوی: در همان ایامی که شما می‌فرمایید، وضعیت دیده‌شدن آثار در شبکه نمایش خانگی چگونه بود؟ خوب بود؟
* ایل‌بیگی: خوب بود.

*** نبوی: این مسائل را باید کنار هم گذاشت و تحلیل کرد. یعنی ظاهرا رفتار مردم در عدم استقبال از آثار غیرکمدی دارای یک پیام است.

* ایل‌بیگی: یکی از تحلیل‌هایی که در این زمینه مطرح می‌شود، این است که مخاطبان به تدریج به تفکیک محتوای مورد علاقه خود روی آورده‌اند. به‌عنوان مثال، با توجه به افزایش تولید سریال‌های اجتماعی در شبکه نمایش خانگی، به نظر می‌رسد که مخاطبان تمایل دارند آثار اجتماعی را در پلتفرم‌های آنلاین تماشا کنند. از سوی دیگر، آنها برای تماشای فیلم‌های کمدی به سینما می‌روند تا در کنار دیگران به این آثار لذت‌بخش واکنش نشان دهند. یکی از جذابیت‌های تماشای فیلم کمدی در سینما، تجربه لذت جمعی و خندیدن همزمان با سایر مخاطبان است؛ تجربه‌ای که در فضای خانگی به‌طور کامل قابل جایگزینی نیست. این تغییر در الگوی تماشای فیلم و سریال می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. یکی از این دلایل، حجم بالای تولید سریال‌های اجتماعی جذاب و درگیرکننده در شبکه نمایش خانگی است که باعث شده مخاطبان بخش قابل توجهی از وقت خود را صرف تماشای این آثار کنند.

*** نبوی: من از زاویه دیگری اشاره کردم. شاید در آن دوره، مردم سینمارفتن را به‌عنوان نوعی حمایت از صنعت سینما تلقی می‌کردند؛ صنعتی که به‌نظر می‌رسید تحت حمایت دولت است. با توجه به تحولات اجتماعی و هیجانات آن دوران، این تصور در ذهن مردم شکل گرفته بود که سینمارفتن به نوعی تقویت دولت محسوب می‌شود. به همین دلیل، ممکن است برخی افراد از رفتن به سینما خودداری می‌کردند و این رفتار را به سایر حوزه‌های زندگی نیز تعمیم می‌دادند.

*ایل‌بیگی: طبیعی است که محدودیت‌هایی که در سال ۱۴۰۱ اعمال شد، بر رفتار مخاطبان سینما تأثیرگذار بوده باشد. در آن دوره، به‌نظر می‌رسید که برخی محدودیت‌ها، به‌طور غیرمستقیم، مردم را از حضور در سینما و جشنواره‌ها منع می‌کرد. در مقابل، دسترسی آسان به پلتفرم‌های خانگی، امکان تماشای فیلم را در خانه فراهم می‌آورد. اما با کاهش این محدودیت‌ها در سال ۱۴۰۲، شاهد افزایش چشمگیر حضور مخاطبان در سینما بودیم. این نشان می‌دهد که مردم از محدودیت‌ها خسته شده بودند و با برداشته‌شدن آنها، تمایل زیادی به بازگشت به سینما پیدا کردند. چنین واکنشی نشان از علاقه ذاتی مردم به تجربه جمعی تماشای فیلم در سینما دارد.

*** نبوی: ولی فقط فیلم‌های کمدی!
* ایل‌بیگی: در سال ۱۴۰۲، شاهد اکران چند فیلم اجتماعی بودیم که به طرز قابل توجهی مورد استقبال مخاطبان قرار گرفتند. البته، به‌طور کلی فیلم‌های کمدی در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر، فروش بیشتری دارند.

*** نبوی: البته موفقیت فیلم‌های کمدی در جدول نمایش ماهانه به ژانرهای دیگر هم بستگی دارد. برای مثال، اگر همزمان ملودرام‌های عاشقانه یا فیلم‌های علمی‌تخیلی نمایش داده شوند، ممکن است از رونق فیلم‌های کمدی کاسته شود. همچنین‌ اگر فیلم‌های پلیسی، اکشن یا حادثه‌ای قوی و جذابی در سینماها باشد، ممکن است مخاطبان بیشتری را به خود جذب کرده و از محبوبیت فیلم‌های کمدی بکاهد. به عبارت دیگر، تنوع ژانرها در جدول نمایش ماهانه سینما می‌تواند بر عملکرد تجاری فیلم‌های کمدی تأثیرگذار باشد.

* ایل‌بیگی؛ آقای نبوی، این موفقیت به شرط آن است که تنوع ژانری در تولیدات‌مان داشته باشیم. همان‌طور که در سال ۱۴۰۲ مشاهده کردیم، دو فیلم انیمیشن ایرانی «پسر دلفینی» و «بچه‌زرنگ» توانستند به فروش بسیار بالایی دست یابند و حتی در برخی مقاطع، در صدر جدول پرفروش‌ترین فیلم‌ها قرار گیرند.

*** نبوی: فروش‌شان واقعی بود؟

* ایل‌بیگی: بله! این دو انیمیشن در سال ۱۴۰۲ جزء پرفروش‌ترین فیلم‌های انیمیشن کشور بودند. حتی فیلم اجتماعی «سه کام حبس» نیز فراتر از انتظار تهیه‌کنندگان و پخش‌کنندگانش فروش داشت. با این حال، در ژانرهای دیگری که شما اشاره کردید، همچون فیلم‌های علمی‌تخیلی، تولیدات قوی و قابل‌توجهی نداریم. در ژانر ملودرام نیز، اگرچه فیلم‌هایی مانند «ملاقات خصوصی» با ترکیبی از درام اجتماعی و عاشقانه ساخته شده‌اند، اما فیلم‌های پرفروش در این ژانر کمتر تولید شده است. برای مثال، فیلم ‌ملاقات خصوصی‌ که از دی ماه ۱۴۰۱ تا اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۲ اکران شد، با وجود تلخی داستان، به دلیل داشتن المان‌های عاشقانه مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت.

*** نبوی: چون ملودرام بود، تلخی‌اش برای مخاطب قابل اغماض بود. بالاخره یکی از اقتضائات ملودرام همین است.
* ایل‌بیگی: خوشبختانه سینمای ایران توانست از این بحران‌ها عبور کند. نامه‌ای که در ایام نوروز ۱۴۰۲ توسط پخش‌کننده‌ها و سینماداران به وزیر ارشاد نوشته شد، نشان از بهبود شرایط داشت. سالن‌داران در نوروز ۱۴۰۳ اعلام کردند که بسیاری از بدهی‌ها و مشکلات ناشی از کرونا برطرف شده و حتی به سوددهی رسیده‌اند. این پیام مثبتی برای جذب سرمایه‌گذاران به صنعت سینما بود. یکی از اقدامات مثبت دولت در این زمینه، سفرهای استانی و بررسی امکان احیای سالن‌های سینما در شهرهای مختلف بود. بسیاری از سالن‌های نیمه‌کاره یا غیرفعال، با وجود صرف هزینه‌های هنگفت، به دلیل تغییر کاربری، به سینما تبدیل نشده بودند. با تغییر کاربری این سالن‌ها و بهینه‌سازی آنها، می‌توان به افزایش تعداد سالن‌های سینما در کشور کمک کرد. شورای عالی سینما نیز مصوبه‌ای مبنی‌بر تأسیس سینما در شهرهای بالای صد هزار نفر جمعیت تصویب کرد که امیدواریم در دولت‌های آینده نیز پیگیری شود. این اقدام می‌تواند به افزایش دسترسی مردم به سینما و رونق صنعت سینما کمک کند.

*** نبوی: همان‌طور که اشاره کردیم، نامه سینماداران در آستانه نوروز ۱۴۰۳ نشان از رضایت آنها از بهبود شرایط و پرداخت بدهی‌ها داشت. به نظر می‌رسد بخشی از اختلاف‌نظرها درباره وضعیت سینما، ناشی از تمرکز بیش از حد وزارت ارشاد و سازمان سینمایی بر رفع مشکلات سالن‌داران در دوران کرونا باشد. طبیعی است که در آن شرایط دشوار اولویت اصلی رفع مشکلات مالی و عملیاتی سالن‌ها بوده است. اما این تمرکز به‌طور ناخودآگاه منجر به غفلت نسبی از جنبه‌های فرهنگی و هنری سینما شد.

* ایل‌بیگی: نه الزاما!

*** نبوی: دلیل تاکید من بر این نکته موفقیت اخیر فیلم‌های کمدی در سینماست. همه ما از رونق سینما و فروش بالای فیلم‌ها خوشحالیم، زیرا این امر به پایداری صنعت سینما و بهبود وضعیت سینماداران کمک می‌کند. اما آیا سینما تنها به فیلم‌های کمدی محدود می‌شود؟ آیا سایر ابعاد فرهنگی سینما باید نادیده گرفته شود؟ درحالی‌که بر فروش بالای فیلم‌های کمدی تاکید می‌شود، به‌نظر می‌رسد سایر ژانرهای سینمایی و جنبه‌های فرهنگی سینما کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند.

* ایل‌بیگی: شاید به دلیل اشاره مکرر من به جدول زمانی اکران فیلم‌ها در طول این گفت‌وگو، این برداشت ایجاد شده باشد که من تنها به این موضوع می‌پردازم.

*** نبوی: همان‌طور که در این دو سه سال گذشته مشاهده کرده‌ایم تاکید اصلی اظهارات آقای وزیر، آقای خزاعی و سایر مسئولان روی جدول زمانی اکران فیلم‌ها بوده است.

* ایل‌بیگی: لوکوموتیو باید راه بیفتد. در این دوره بخش‌های مختلف پیش رفت. اما این حادثه ۱۴۰۱ اتفاق عجیبی بود که زمان زیادی از ما در سازمان سینمایی گرفت. در آن شش ماه در دفتر بنده این‌گونه بود که با پیگیری بچه‌های خانه سینما و نماینده‌ای که از دادستانی وجود داشت، پیگیر مسائلی که برای اهالی سینما به وجود آمده بود، بودیم. این فرآیند و ناآرامی‌ها دغدغه اصلی ما شده بود. به هر حال وقتی اولویت تغییر می‌کند، ما باید نگران همکاران‌مان و کسانی که در این حیطه در خدمت‌شانیم می‌بودیم. شش ماه از دست ما رفت. در حوزه تولید هم فیلم‌ها کاهش پیدا کرد. این را ما الان می‌توانیم بگوییم. خیلی‌ها حاضر نبودند که فیلم بسازند. میزان تولیدات و درخواست‌های فیلم کاهش پیدا کرده بود. ۵۰ درصد کاهش پیدا کرده بود. تعداد بررسی فیلمنامه‌ها در آن سال تقریبا نصف شد و به هفته‌ای سه تا چهار فیلمنامه کاهش یافت. اما خوشبختانه در حال حاضر، این تعداد به هفت تا هشت فیلمنامه در هفته افزایش یافته است. تقاضا برای ساخت فیلم بسیار زیاد است و نگرانی‌ها نسبت به آینده سینما کاهش یافته است. با این‌حال در دوران کرونا بسیاری از سرمایه‌گذاران از سینما فاصله گرفتند و ترجیح می‌دادند در ژانر کمدی سرمایه‌گذاری کنند. ما در شورای پروانه ساخت با وجود تقاضای زیاد برای ساخت فیلم‌های کمدی تلاش کردیم به ژانرهای دیگر نیز توجه شود و از ساخت نسخه‌های کپی جلوگیری کنیم. برای مثال ادامه فیلم «فسیل» توسط دیگر عوامل پیگیری شد که ما جلوی آن را گرفتیم. در سال ۱۴۰۱ علاوه‌بر حمایت از سینماگران مجبور بودیم به وضعیت اجتماعی کشور نیز توجه کنیم. بسیاری از اهالی سینما درگیر حوادث آن دوران شدند و ما تلاش کردیم آنها را حمایت و از آنها مراقبت کنیم. برای مثال، من شخصا برای اولین بار به زندان اوین رفتم تا با آقای پناهی دیدار کنم و پیگیر وضعیت ایشان باشم و برایشان مرخصی گرفتم. این تجربه نشان می‌دهد که در آن شرایط دشوار سینماگران نیاز به حمایت بیشتری داشتند. درحقیقت در آن روزها پایمان به‌جایی باز شد که تا آن روزها باز نشده بود.

*** نبوی: البته آن‌دسته از سینماگران هم در شرایطی قرار گرفتند که پیش از این تجربه نکرده بودند.

* ایل‌بیگی: امیدواریم چنین رویداد ناگواری دیگر برای هیچ یک از اهالی فرهیخته سینما تکرار نشود. برنامه‌ریزی‌های دقیق سازمان سینمایی متاسفانه با وقوع این حوادث مختل شد اما ما همواره تلاش کردیم تا روحیه جامعه سینمایی را حفظ کنیم. مساله افزایش سن سینماگران و ورود نسل جدید به سینما چالش‌های جدی برای سینما ایجاد کرده است. تقاضای بالای ساخت فیلم از سوی نسل جدید رقابت را افزایش داده و شرایط کاری نسل پیشین را دشوارتر کرده است. به نظر می‌رسد غفلت از موضوعاتی مانند بیمه بیکاری و بازنشستگی برای سینماگران بر این چالش‌ها افزوده است.

*** نبوی: آقای ایل‌بیگی، اجازه دهید کمی از بحث بیمه دور شویم و به موضوع مهم‌تری بپردازیم. آیا سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به غیبت چهره‌های شاخصی مانند خانم پوران درخشنده، خانم رخشان بنی‌اعتماد، آقایان علیرضا داودنژاد، عزیز حمیدنژاد و احمدرضا درویش در سینما اهمیت می‌دهند؟ این افراد ستون‌های اصلی سینمای فرهنگی مایند و سرمایه‌های ارزشمند هنری محسوب می‌شوند. بیمه بیکاری و موارد مشابه اهمیت خود را دارند، اما آیا این تنها دغدغه ماست؟ در گفت‌وگو با برخی از سینماگران متوجه شدم که آنها از بی‌توجهی به جایگاه و توانایی‌هایشان بسیار ناراحتند. برخی از آنها سال‌هاست بیکارند و علی‌رغم علاقه و‌ انگیزه‌شان فرصتی برای فعالیت پیدا نمی‌کنند. خودم با یک نمونه از این اشخاص صحبت می‌کردم. به نظر می‌رسد تمرکز بیش از حد بر آمار فروش و ارقام باعث شده تا به نیازهای اساسی سینماگران و اهمیت حفظ و حمایت از آنها کمتر توجه شود.

*** ایل‌بیگی: ما در گذشته نیز شاهد تمرکز بیش از حد بر جنبه تجاری سینما بوده‌ایم. همواره تاکید می‌کردم که نمی‌توان تنها براساس فروش فیلم‌ها ارزش یک اثر سینمایی را سنجید. بسیاری از آثار ارزشمند سینمای ایران که امروز به‌عنوان شاهکار شناخته می‌شوند در زمان اکران با استقبال گسترده روبه‌رو نبوده‌اند.

*** نبوی: قطعا! ارزش افزوده هنر، با استقبال مخاطبان سنجیده می‌شود.

* ایل‌بیگی: بخش قابل‌توجهی از نکات شما درست است. اما باید تاکید کنم که دغدغه حمایت از سینماگران پیشکسوت و صاحب‌نام همواره وجود داشته است. بسیاری از این سینماگران با آنها گفت‌وگو شده و حتی پروانه ساخت دریافت کرده‌اند. با این حال همان‌طور که می‌دانید توان حمایتی دولت محدود است، حتی با بسیج تمام ظرفیت‌های نهادهای دولتی مانند فارابی، حوزه هنری، اوج و… به‌سختی می‌توان بیش از ۳۰درصد از تولیدات سینمایی ایران را حمایت کرد.

*** نبوی: اجازه بدهید یک بخش از صحبت‌های شما را قبول نکنم. بله، در دوره‌ای که من در فارابی بودم بودجه سالانه آن را می‌دانستم و حتی در کنفرانس خبری اعلام کردم که سینمای ایران برای تولید مناسب به حداقل ۳۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد.

* ایل‌بیگی: درحال حاضر این رقم به سه هزار میلیارد تومان رسیده است.

*** نبوی: متاسفانه بودجه واقعی بسیار کمتر از این رقم بود. حدود ۳۰ تا ۴۰‌میلیاردتومان. بودجه فارابی معمولا بین ۲۷ تا ۳۰‌میلیارد تومان بود اما بخشی از آن صرف هزینه‌های اداری می‌شد. با این‌حال با بررسی هزینه‌های برخی از فیلم‌ها متوجه می‌شویم که توان مالی برای تولید فیلم‌های پرخرج وجود دارد. برخی فیلم‌ها با بودجه‌ای بیش از صدمیلیارد‌تومان ساخته شده‌اند.

* ایل‌بیگی: آقای نبوی، یکی از مشکلات اصلی این است که برخی نهادها تمایل دارند تولیدات خود را برجسته کنند و در مقابل، به آثار دیگر کمتر توجه می‌شود. یکی از تهیه‌کنندگان باتجربه، براساس پیشنهادی که از یکی از هلدینگ‌ها داشت، به من گفت که برخی سرمایه‌گذاران برای ساخت سریال، بودجه خوبی ارائه می‌دهند اما شرط می‌کنند بخشی از هزینه‌ها به صورت فاکتور صوری پرداخت شود. بسیاری از تهیه‌کنندگان به‌دلیل نیاز مالی مجبور به پذیرش چنین شرایطی می‌شوند.

*** نبوی: متاسفانه شبکه نمایش خانگی با افزایش بی‌رویه هزینه‌ها و دستمزدها، صنعت سینما را بسیار تحت فشار قرار داده است.
* ایل‌بیگی: یکی از دلایل اصلی عدم تمایل سرمایه‌گذاران برای حمایت از فیلم‌های هنری، افزایش شدید هزینه‌های تولید است. آنها ترجیح می‌دهند در پروژه‌هایی سرمایه‌گذاری کنند که احتمال بازگشت سرمایه بالاتری داشته باشد. به نظر من بخشی از چالش اصلی آینده سینما معطوف به این بخش است.

*** نبوی: یکی از وظایف اصلی مدیریت دولتی در حوزه سینما، حمایت از هنرمندان پیشکسوت و آثار هنری است. اگر بخش خصوصی تمایلی به سرمایه‌گذاری در آثار این بزرگان ندارد، دولت باید از آنها حمایت کند. متاسفانه تمرکز بیش از حد بر فیلم‌های تجاری، به اعتبار سینمای ایران آسیب می‌زند. در آینده با فیلم‌هایی مثل «فسیل»، از سینمای ایران نام برده نمی‌شود.
* ایل‌بیگی: آثار ماندگار معمولا در سایه آثار تجاری قرار می‌گیرند. مثلا کمتر کسی به یاد دارد که در دهه ۶۰ چه فیلم‌های کمدی پرمخاطبی ساخته می‌شد. اگر بخواهیم به سینما به‌عنوان یک کل نگاه کنیم، متوجه می‌شویم با وجود اهمیت سینما، آن را در اولویت‌های آخر قرار می‌دهند. نهادهای مختلفی وجود دارند که می‌توانند در سینما سرمایه‌گذاری کنند اما به دلایل مختلف این اتفاق نمی‌افتد. سینمای ایران به‌عنوان یک دستاورد مهم پس از انقلاب، سزاوار توجه و حمایت بیشتری است. اما بودجه‌ای که به سینما اختصاص می‌یابد، بسیار کمتر از نیاز آن است. اولویت‌بندی‌های بودجه‌ای به‌گونه‌ای است که سینما در جایگاه آخر قرار می‌گیرد. کسانی که در برنامه ششم و هفتم تصمیم می‌گیرند، فرهنگ برایشان اولویت آخر است، سینما آخر‌تر محسوب می‌شود. با این بودجه‌ای که سینما دارد، نمی‌شود.

*** نبوی: نبود سازمان سینمایی قوی یکی از مشکلات اصلی است. وجود یک «سازمان سینمایی» می‌تواند هماهنگی بین نهادهای مختلف را افزایش دهد و از پراکندگی منابع جلوگیری کند. این سازمان سینمایی‌ که ما داریم، صرفا یک «اسم» است. اگر یک سازمان سینمایی می‌داشتیم، می‌توانست برای ایجاد یک نوع هم‌افزایی تلاش کند. پرسش دیگری ازتان می‌پرسم جناب ایل‌بیگی عزیز! هنوز با قواعد و ممیزی‌های گذشته، پروانه ساخت و نمایش می‌دهید، یا به‌نظرتان متناسب با زمان، تغییراتی صورت گرفته است؟

* ایل‌بیگی: ببینید ما برای صدور پروانه ساخت و نمایش، دو آیین‌نامه و دستورالعمل داریم که پروانه ساخت در سال ۱۳۶۱ نوشته شده، که البته مسائل محتوایی در آن ذکر نشده ولی آخرین اصلاحیه پروانه نمایش در مردادماه ۱۳۸۲ بوده که دارای ۱۴‌ بند است.

*** نبوی: یعنی یکی برای ۴۰ ‌سال پیش و دیگری برای ۲۰ ‌سال پیش است!

* ایل‌بیگی: بله! براساس این ۱۴ ‌بند، تصمیم‌گیری نهایی بر عهده اعضای شوراست. اما برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر که آیین‌نامه‌های بسیار دقیق و شفافی دارند، آیین‌نامه‌های ما بسیار کلی و مبهمند. طی سال‌های فعالیتم در این حوزه، متوجه شده‌ام این ابهامات همواره وجود داشته و دلیل مشخصی برای آن نمی‌یابم. تا زمانی که این آیین‌نامه‌ها اصلاح نشوند، ما مجبوریم براساس همین قوانین کلی عمل کنیم. با این‌حال، در دوره اخیر تلاش کرده‌ایم تا قبل از صدور پروانه ساخت، به تهیه‌کنندگان به صورت شفاف و واضح اعلام کنیم که چه محدودیت‌ها و قوانینی را باید رعایت کنند. این کار باعث می‌شود تهیه‌کنندگان از ابتدا با خطوط قرمز آشنا شده و از بروز مشکلات بعدی جلوگیری شود. البته باید توجه داشت که تهیه‌کنندگان سینما برخلاف سایر حرفه‌ها، در این مورد ملزم به گذراندن دوره‌های آموزشی خاصی نیستند. به همین دلیل، آشنایی آنها با قوانین و مقررات سینما به صورت کامل و یکسان نیست. در دو سال گذشته تلاش‌هایی برای بازنگری آیین‌نامه‌های ساخت و نمایش در شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت گرفته اما هنوز این تغییرات نهایی نشده است.

*** نبوی: شورای عالی انقلاب فرهنگی که مسئولیت بازنگری این قوانین را برعهده دارد، از سینما و نیازهای آن به اندازه کافی شناخت ندارد! تغییرات اساسی باید از درون سازمان سینمایی آغاز شود، چون سازمان سینمایی با تهیه‌کنندگان و کارگردانان رودرروست.
* ایل‌بیگی: کمیته‌ای متشکل از نمایندگان شورای هنر و کارشناسان سازمان سینمایی تشکیل شد تا در مورد این موضوعات بحث و بررسی کنند. این اقدام از سال ۱۴۰۰ آغاز شد و با توجه به شرایط آن زمان، بررسی‌ها در این زمینه صورت گرفت اما متأسفانه تاکنون به نتیجه قطعی نرسیده‌ایم.

*** نبوی: به نظر می‌رسد این کمیته‌ها به نتیجه مشخصی نمی‌رسند. من خودم به‌عنوان عضو حقیقی کمیته سینما در شورای هنر به حکم علی لاریجانی، در دو دوره حضور داشتم. در آن زمان متوجه شدم این کمیته‌ها از واقعیت‌های موجود در سینما فاصله زیادی دارند. ما در این کمیته‌ها درباره مسائلی صحبت می‌کردیم که با دنیای واقعی سینما همخوانی نداشت. درحالی‌که در سینما اتفاقات دیگری در جریان بود و جداگانه زندگی خودش را می‌کرد. به‌گمان من، سازمان سینمایی باید این واقعیت را بپذیرد که زمانه تغییر کرده است. من شخصا سال ۱۳۸۴ به جبلی گفتم شورای پروانه ساخت دیگر کاربردی ندارد. این واقعیت دیر یا زود خودش را نشان می‌دهد. بهتر است خودمان را با این واقعیت وفق دهیم و به جای اصرار بر رویه‌های قدیمی، به‌دنبال راهکارهای جدید باشیم. جدا چرا هنوز هم به پروانه ساخت نیاز داریم؟

* ایل‌بیگی: برای اینکه آن قانون هنوز پابرجاست. من به‌عنوان مدیر دولتی موظف به اجرای آیین‌نامه‌ها و قوانینم. شاید دانستنش برایتان جالب باشد که در زمان دکتر ایوبی بحث‌های زیادی در این مورد شد و حتی جلساتی با اهالی سینما برگزار شد تا نظر آنها را در مورد حذف پروانه ساخت جویا شویم. نتایج این نظرسنجی نشان می‌داد اکثر کارگردانان موافق حذف پروانه ساختند، اما تهیه‌کنندگان به دلیل نگرانی از سرمایه‌گذاری خود، خواستار حفظ آن بودند. سریال‌ها در اوایل کار پلتفرم‌ها طی سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ همین مسیر را رفتند. به دلیل اینکه ساترا قانون ندارد، سریال‌ها اول ساخته می‌شود و بعد برای پروانه اقدام می‌کنند.

*** نبوی: یادم می‌آید در زمان دکتر ایوبی، ایده «اهدای موافقت اصولی» مطرح و اجرا شد که می‌توانست گامی در جهت حذف پروانه ساخت باشد. این ایده می‌توانست نگرانی تهیه‌کنندگان را برطرف کرده و به راحتی در مجلس تصویب می‌شد. شورای پروانه ساخت وبال شده است.
* ایل‌بیگی: من به‌عنوان مجری قانون، تا زمانی که این قانون پابرجاست، موظف به رعایت آنم، اما اگر نظر شخصی من پرسیده شود، ترجیح می‌دهم پروانه ساخت حذف شود. به‌شرط آنکه صاحبان فیلم‌ها مسئولیت کامل آثار خود را بپذیرند.

*** نبوی: ما در حوزه مطبوعات، نمونه‌ای از نظارت پسینی داریم. یعنی یک قانون مشخص وجود دارد و بعد از انتشار مطلب، در صورت تخلف، برخورد می‌شود. این روش می‌تواند در سینما نیز اعمال شود.

* ایل‌بیگی: نظارت پسینی در پلتفرم‌ها نیز اجرا می‌شد. اما در سینما به دلیل حساسیت بیشتر موضوع، این ریسک پذیرفته نمی‌شود. ما در سازمان سینمایی مجبوریم هر هفته تعداد زیادی فیلمنامه را بررسی کنیم و این کار زمان و انرژی زیادی می‌گیرد. اگرچه پروانه ساخت حداقل تضمینی برای ما محسوب می‌شود، اما تصمیم‌گیری در مورد حذف آن نیازمند یک تصمیم بزرگ و جامع است.

*** نبوی: هم صنعت سینما باید مسئولیت‌پذیری بیشتری را از خود نشان دهد و هم مدیران باید شجاعت تصمیم‌گیری داشته باشند.

* ایل‌بیگی: شرکت‌های تولیدی باید مسئولیت آثار خود را برعهده بگیرند. متاسفانه در بسیاری از موارد، تهیه‌کنندگان به‌اندازه کافی به فیلمنامه‌ای که برای دریافت پروانه ساخت ارائه می‌دهند، مسلط نیستند.

*** نبوی: خب این به‌اصطلاح تهیه‌کننده صلاحیت ندارد! چه کسی به او صلاحیت داده است؟

* ایل‌بیگی: یکی از چالش‌های اصلی ما در سینما، ورود بی‌رویه افرادی است که صرفا به دلیل داشتن سرمایه وارد این حوزه می‌شوند. بسیاری از این افراد، شناخت کافی از فرهنگ سینما، هنر و مسائل فرهنگی کشور ندارند. این درحالی است که قوانین و مقررات موجود، بیشتر روی جنبه‌های مالی تهیه‌کنندگی تمرکز کرده و به‌اندازه کافی به صلاحیت‌های هنری و فرهنگی توجه نمی‌کند.

*** نبوی: یادم می‌آید که در گذشته، جدولی از مولفه‌های فرهنگی برای تهیه‌کنندگان تدوین کرده بودیم. این جدول می‌توانست به‌عنوان یک معیار برای سنجش صلاحیت افراد متقاضی تهیه‌کنندگی استفاده شود.

* ایل‌بیگی: آن جدول همچنان سر جای خود باقی است. اما متاسفانه بعد از اینکه من و شما از شورای پروانه ساخت رفتیم، بخش «سرمایه‌گذاری» امتیاز بالاتری نسبت به دیگر مولفه‌ها گرفت. به‌نظر می‌رسد هر کسی که پول کافی داشته باشد، می‌تواند تهیه‌کننده سینما شود. این مساله بسیار نگران‌کننده است، زیرا بسیاری از این افراد نه دانش کافی در زمینه سینما دارند و نه از نیازهای مخاطب آگاه‌اند. من شخصا این موضوع را در فیلمنامه‌هایی که می‌خوانم، از انتخاب کارگردان و نوع نگاه خود تهیه‌کننده به‌شدت احساس می‌کنم. یکی دیگر از مشکلات ما، اختلاف‌نظرهای موجود در شورای تهیه‌کنندگان است. چهار نماینده در این شورا حضور دارند که یکی از آنها با آن سه‌نفر دیگر اختلاف دارد. متاسفانه به‌جای همکاری و هم‌افزایی، بیشتر به‌دنبال منافع شخصی خودند. این اختلاف‌نظرها باعث شده تا شورا نتواند به وظایف خود به درستی عمل کند. ما باید برای بهبود این وضعیت چاره‌ای بیندیشیم. باید افرادی را که به سینما علاقه‌مندند و دانش کافی دارند، شناسایی کرده و به آنها فرصت دهیم تا فعالیت کنند. همچنین باید به جوانان مستعدی که از دانشگاه‌ها فارغ‌التحصیل می‌شوند، توجه بیشتری داشته باشیم. تعداد متقاضیان ساخت فیلم اول بسیار زیاد است و این نشان می‌دهد استعدادهای زیادی در کشور وجود دارد. مشکل اصلی اینجاست که تعداد فارغ‌التحصیلان سینما بسیار بیشتر از فرصت‌های تولیدی موجود است. این مساله باعث می‌شود بسیاری از این جوانان ناامید شده و از سینما دور شوند. ما باید برای این افراد برنامه‌ریزی کرده و فرصت‌های بیشتری برای فعالیت آنها ایجاد کنیم. به نظر من، سینما باید از حالت محلی خارج شود و به سمت بین‌المللی شدن حرکت کند. همکاری با کشورهای دیگر و تولید فیلم‌های مشترک می‌تواند به توسعه سینمای ایران کمک کند و باعث شناخته شدن سینمای ایران در سطح بین‌المللی شود. اما برای رسیدن به این اهداف، نیاز به هماهنگی و همکاری همه نهادهای مرتبط با سینما داریم. باید قوانین و مقررات را به‌روز کرده و شرایط را برای فعالیت هنرمندان جوان فراهم کنیم.

*** نبوی: بعید می‌دانم هالیوود اینقدر متقاضی داشته باشد.

* ایل‌بیگی: دقیقا! باید در سطح کلان فرهنگی کشور، با وزارت علوم و سایر بخش‌ها همکاری کرده و بررسی کنیم که به چه تعداد نیروی متخصص در حوزه سینما نیاز داریم. متاسفانه بخش عمده‌ای از فارغ‌التحصیلان سینما با سرخوردگی روبه‌رو می‌شوند؛ چراکه قطعا با وجود حدود چهارصد تا پانصد کارگردان عضو کانون کارگردانان، فرصت‌های کاری بسیار محدود می‌شود. همه آنها در صف انتظار برای کارند. هر سال تنها می‌توانیم ده تا بیست درصد از تولیدات‌مان را به فیلم‌اولی‌ها اختصاص دهیم، با این وجود، سرمایه‌گذاری بخش‌خصوصی روی فیلم‌اولی‌ها بیشتر است. به‌نظر من، مدیران باید به‌صورت جدی به این موضوع بپردازند و هماهنگی‌های لازم را انجام دهند. سینما باید از حالت محلی (داخلی) خارج شود و به‌سمت بین‌المللی شدن حرکت کند. باید با کشورهای همسو همکاری کنیم و در جشنواره‌های بین‌المللی حضور فعال داشته باشیم. با سرمایه‌گذاری مشترک و ایجاد فرصت‌های جدید، می‌توانیم بخشی از مشکلات سینما را حل کنیم.
*** نبوی: کاملا موافقم؛ در مدیریت‌های فرهنگی و هنری باید به یاد داشته باشیم که خیلی‌وقت است که جهان دیجیتال به‌وجود آمده است و ما متأسفانه همچنان در جهان آنالوگ مانده‌ایم.
* ایل‌بیگی: بله، متأسفانه این‌طور است.

نشراول: فرهیختگان

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    239/956/417/400
  • تمساح خونی
    168/255/197/250
  • مست عشق
    120/024/440/750
  • خجالت‌نکش۲
    ۸۵/۱۲۲/۴۴۴/۲۰۰
  • پول و پارتی
    81/460/252/000
  • سال گربه
    64/591/860/000
  • قیف
    22/148/523/000
  • مفت‌بر
    15/992/917/500
  • یادگار جنوب
    12/337/369/550
  • ملاقات با جادوگر
    11/150/975/000
  • قلب رقه
    8/882/882/500
  • شهر گربه‌ها
    7/162/207/500
  • شه‌سوار
    6/663/664/000
  • ببعی قهرمان
    5/470/898/000
  • آغوش باز
    1/697/575/000
  • کارزار
    223/835/000
  • زودپز
    پیش‌فروش 150/365/000
  • لختگی
    80/180/000
  • نفرین آرتا
    14/180/000