از اصفهان تا غزه؛ روزی که دل‌های کوچک برای جهان بدون جنگ تپید | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۱ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۰۶:۰۲

از اصفهان تا غزه؛ روزی که دل‌های کوچک برای جهان بدون جنگ تپید

کودکان اصفهانی امروز در میدان امام خمینی (ره) آمده بودند تا نشان دهند که حتی در دل خشونت و جنگ، هنوز امید به آینده‌ای بهتر وجود دارد؛ آینده‌ای که در آن کودکان تنها می‌خندند و بازی می‌کنند، نه اینکه از ترس بمب‌ها پنهان شوند.

به گزارش صبا، خورشید نیم‌روز با نور طلایی‌اش، آرام آرام روی میدان امام خمینی (ره) اصفهان می‌تابید و باد ملایمی از سوی زاینده‌رود می‌وزید، اما این بار میدان امام حال و هوای متفاوتی داشت؛ گویی قلب‌های کوچک و معصوم هزاران کودک، بر این فضای بزرگ شور و هیجان خاصی بخشیده بود و هزاران دانش‌آموز اصفهانی با دستان کوچک و چشمانی که پر از احساس و همدلی بود، در این میدان گرد هم آمده بودند تا پیام صلح، محبت و حمایت خود را به گوش جهانیان برسانند.

روز، روز جهانی کودک بود؛ روزی که معمولاً به بازی‌ها، شادی‌ها و خنده‌های کودکانه اختصاص دارد، اما این بار صدای دلنشین کودکان اصفهانی از میدان امام خمینی (ره) پیام دیگری داشت؛ صدایی که از قلب‌های بی‌گناه و مهربان برمی‌خاست و به سوی کودکان غزه و جبهه مقاومت ارسال می‌شد.

پارچه‌نوشته‌ها و پلاکاردهایی که در دستان کوچک این کودکان بود، نه تنها حرف دل آن‌ها، بلکه حرف دل تمامی انسان‌های آزاده دنیا بود؛ عباراتی از جنس صلح، حمایت و همدردی با کودکانی که در جنگ و نزاع زندگی می‌کنند.

فضا مملو از پرچم‌های فلسطین و ایران بود و رنگ‌های سبز، سفید و قرمز در باد می‌رقصیدند؛ کودکانی که در کنار خانواده‌هایشان ایستاده بودند، دست‌های کوچک خود را بالا برده و با چشمان پاکشان به آینده‌ای روشن و عاری از خشونت می‌نگریستند؛ صدای سرودها و شعارهای همبستگی با کودکان غزه، در میدان طنین‌انداز بود؛ صدایی که از اعماق دل‌های بی‌آلایش آن‌ها برمی‌خاست و به دل هر بیننده‌ای نفوذ می‌کرد.

یکی از تأثیرگذارترین لحظات این تجمع، زمانی بود که جمعیت ده هزار نفری دست به دست یکدیگر دادند و با صدایی یکپارچه فریاد زدند: «کودکان غزه تنها نیستند»؛ هر کودک اصفهانی، با قلبی پر از احساس، سعی داشت نشان دهد که آن‌ها با وجود تمام فاصله‌ها، در کنار همسالان خود در غزه ایستاده‌اند.

کودکان با لباس‌های مدرسه بر تن کرده و با شادی و هیجان، پرچم‌های کوچک فلسطین را در دستانشان تکان می‌دادند، گویی که نوید آینده‌ای پر از امید و آزادی برای تمام کودکان جهان را می‌دادند.

از اصفهان تا غزه؛ روزی که دل‌های کوچک برای جهان بدون جنگ تپید

نقاشی‌های کوچک با پیام‌های بزرگ؛ کودکان اصفهان صدای کودکان غزه شدند

نقاشی‌هایی که کودکان در آن روز کشیدند نیز به همان اندازه از معنا و احساس برخوردار بود؛ کودکانی که به جای قلمو، با احساسات و رویاهایشان نقاشی می‌کشیدند؛ تصاویری از کودکان آزاد و خوشحال، دور از جنگ و خشونت، تصاویری که تنها یک کودک می‌تواند با چنان صداقت و خلوصی به تصویر بکشد.

این تجمع نه تنها به یاد کودکان غزه، بلکه برای نشان دادن همبستگی جهانی و انسانی برگزار شده بود و بزرگ‌ترها با افتخار به کودکان خود نگاه می‌کردند؛ کودکان، پیامبران صلح و دوستی بودند که در این روز به همه یادآوری می‌کردند که آینده در دستان همین نسل است؛ نسلی که جنگ و خشونت را نمی‌پذیرد و با تمام وجود به دنبال صلح و عدالت برای همگان است.

میدان امام خمینی (ره) در این روز مملو از احساسات بود، احساسی که از دل‌های کوچک اما پرقدرت برمی‌خاست و در فضای اصفهان طنین‌انداز می‌شد و آسمان اصفهان نیز گویی با دل کودکان هم‌صدا شده بود؛ ابری نبود، همه‌جا آفتاب بود، اما آفتابی که به گرمی دل کودکان نبود.

هزاران کودک اصفهانی، بی‌هیچ درنگی از گوشه و کنار شهر خود را به میدان امام خمینی رسانده بودند، جایی که قرار بود پژواک فریادهایشان برای کودکان غزه و جبهه مقاومت به آسمان برخیزد.

از اصفهان تا غزه؛ روزی که دل‌های کوچک برای جهان بدون جنگ تپید

پرچم‌های دوستی در دستان کوچک؛ همبستگی اصفهان با جبهه مقاومت

پرچم‌های کوچک فلسطین در دستان این کودکان مثل یک شاخه گل بود؛ پرچم‌هایی که با هر نسیمی که از زاینده‌رود می‌آمد، تکان می‌خوردند و صدای آرامش‌بخششان با هم‌آوایی سرودها در هوا می‌پیچید؛ کودکان ایستاده بودند، دست در دست یکدیگر، لبخندهای معصومانه‌ای بر لب داشتند، اما نگاه‌هایشان پر از جدیتی بود که برای سن‌شان غریب به نظر می‌رسید، در واقع آن‌ها فهمیده بودند که امروز آمده‌اند تا چیزی بیش از بازی و سرگرمی را به نمایش بگذارند؛ آمده بودند تا با قلب‌های بی‌گناهشان صدای کودکانی باشند که صدایشان در هیاهوی جنگ و خونریزی خاموش شده است.

هر چه زمان می‌گذشت، تعداد بیشتری به جمع اضافه می‌شد و نگاه‌ها به پلاکاردها و شعارهایی بود که در دست کودکان بالا می‌رفت؛ پیام‌هایی پر از عشق و همبستگی، جملاتی که با دستان کوچک و کلمات ساده نوشته شده بودند، اما معنای عمیقی داشتند؛ جمله‌هایی همچون «کودکان غزه حق دارند زندگی کنند»، «صلح برای همه کودکان» و «جهان را برای همه ما امن کنید» قلب هر ناظری را تحت تأثیر قرار می‌داد.

لحظه‌ای خاص فرا رسید؛ گروه سرود دانش‌آموزی با صدایی که از دل کوچکشان برمی‌خاست، سرودی را با شور و هیجان آغاز کردند؛ صدای این چند کودک در کنار هم، مثل موجی از احساسات در میدان پیچید و مادران و پدرانی که کنار فرزندانشان ایستاده بودند، با اشک‌های بی‌صدایی که روی گونه‌هایشان جاری بود، به آن‌ها می‌نگریستند.

یکی از تأثیرگذارترین لحظات این روز پرشور، زمانی بود که دانش‌آموزان با لباس‌های یکدست، به روی صحنه آمدند و سرودی دلنشین و همگانی را آغاز کردند و صدای گرم و پاک دانش‌آموزان، همچون نغمه‌ای از صلح و آرامش، در میدان پیچید و دل‌های همه حاضران را تسخیر کرد؛ سرودی که از عشق به کودکان و نفرت از جنگ می‌گفت، گویی از دل هر کودک برخاسته و در آسمان شهر طنین‌انداز شده بود و آهنگ و کلمات سرود، همه را به هم نزدیک‌تر می‌کرد و فضایی از امید و همدلی را در دل‌های مردم زنده می‌کرد.

هر لحظه این مراسم، گویی با تمام وجود در خاطر این کودکان نقش می‌بست و نه تنها به‌عنوان روز جهانی کودک، بلکه به‌عنوان روزی که آن‌ها یاد گرفتند قدرت اتحاد و همدلی را تجربه کنند.

میدان امام خمینی، حالا دیگر به یک صحنه بزرگ از همبستگی و امید تبدیل شده بود؛ هر گوشه‌ای از میدان مملو از رنگ، شور و انرژی بود و در میان انبوه پرچم‌ها و دستان کوچک، پرچم‌های ایران، لبنان و حزب‌الله با افتخار در دست کودکان اصفهانی دیده می‌شد؛ این پرچم‌ها نه تنها نماد سرزمین‌های مختلف، بلکه نشانه‌ای از اتحاد و مقاومت در برابر ظلم و بی‌عدالتی بود.

کودکان با هر تکان این پرچم‌ها گویی پیمانی می‌بستند؛ پیمانی برای ایستادگی و حمایت از کودکانی که هزاران کیلومتر دورتر از این میدان، در میان خاک و آتش زندگی می‌کنند.

از اصفهان تا غزه؛ روزی که دل‌های کوچک برای جهان بدون جنگ تپید

بادکنک‌های امید به آسمان غزه؛ کودکان اصفهانی برای صلح دعا کردند

آسمان اصفهان امروز، رنگین شده بود از بادکنک‌هایی که به هر سوی رها می‌شدند؛ بادکنک‌های رنگارنگ با هر وزشی از باد به سوی آسمان پرواز می‌کردند، انگار که هر یک، آرزویی را با خود حمل می‌کردند و کودکان با دستان کوچکشان این بادکنک‌ها را به آسمان می‌فرستادند، بادکنک‌هایی که پر از آرزو برای صلح، آرامش و دوستی بود و قرمز، آبی، سبز و زرد؛ هر رنگ بادکنک نشان از امیدی نو برای فردایی بهتر داشت.

در گوشه‌ای دیگر از میدان، عروسک‌های بزرگ و زیبا، که با لبخندهای درخشانشان دل هر کودکی را شاد می‌کردند، در حال قدم زدن بودند؛ این عروسک‌ها با دستان باز خود کودکان را به آغوش می‌کشیدند و جمعیت کوچک و بزرگ را به وجد می‌آوردند، همچنین عروسک‌ها نه تنها نماد شادی و بازی کودکی بودند، بلکه نمادی از آرزوهایی بودند که در دل هر کودک نقش بسته بود و بازی با این عروسک‌ها، پر از خنده و شادی بود، اما در پس هر لبخند، احساسی از همبستگی و اتحاد جریان داشت.

در کنار کودکان و خانواده‌ها، حضور مسئولان شهری و استانی نیز چشمگیر بود، مسئولانی که با نگاه‌های محبت‌آمیز و گاهی با اشک در چشمان، به کودکان و این صحنه‌های پرشور می‌نگریستند؛ آن‌ها آمده بودند تا با کودکان شهر همراه شوند و پیام صلح و همبستگی را به گوش جهانیان برسانند.

یکی از مسئولان در حالی که پرچم کوچکی از ایران را در دست داشت، لبخندی به لب آورد و گفت: «این کودکان، آینده‌سازان ما هستند؛ آن‌ها امروز به ما درس همبستگی و عشق دادند، همچنین حمایت و حضور مقامات محلی نشان از اهمیت این حرکت داشت؛ حرکتی که نه فقط یک تجمع نمادین، بلکه بیانی از اراده ملت ایران برای حمایت از کودکان مظلوم در سراسر جهان بود.

میدان امام خمینی (ره)، تنها محلی برای تجمع نبود؛ بلکه به یک تابلوی زنده از امید، عشق و همبستگی تبدیل شده بود و هر بادکنک که به آسمان می‌رفت، هر پرچمی که در دست کودکی تکان می‌خورد، هر صدای سرود که به گوش می‌رسید، همه و همه نشان از این داشت که در دل این کودکان، آرزویی بزرگ برای جهانی پر از صلح و عدالت می‌تپد.

وقتی مراسم به پایان رسید، زمین میدان امام خمینی (ره) پر از گلبرگ‌های کاغذی و بادکنک‌هایی بود که به آسمان فرستاده شده بودند، هر بادکنک، پیام یک کودک اصفهانی بود که به آسمان رها می‌شد، گویی که آرزوهایشان را به دستان باد سپرده بودند تا آن‌ها را به گوش کودکان غزه برساند؛ آخرین تصویر میدان امام خمینی در آن روز، لبخندهای کودکانی بود که با چشمانی پر از امید و دل‌هایی پر از عشق از میدان خارج می‌شدند، در حالی که جهان را حتی برای یک لحظه روشن‌تر و پرنورتر کرده بودند.

این تجمع ده هزار نفری در دل اصفهان، نه فقط یک مراسم بود، بلکه نمایشی از آینده‌ای بود که کودکان آرزو می‌کردند؛ آینده‌ای که در آن هیچ کودکی به خاطر جنگ و خشونت زجر نمی‌کشد و همه با صلح و دوستی زندگی می‌کنند؛ روزی که در آن کودکان نه تنها از حقوق خود بلکه از حقوق تمام همسالانشان در سراسر دنیا دفاع کردند و امیدی تازه به دل‌های بزرگ‌ترها بخشیدند.

تجمع ده هزار نفری کودکان اصفهانی در حمایت از کودکان غزه و جبهه مقاومت که امروز _سه‌شنبه هفدهم مهر_ در میدان امام خمینی (ره) برگزار شد، یادگاری از اراده نسل آینده برای ساختن جهانی بود که در آن هیچ کودکی تنها نخواهد ماند و پرچم‌هایشان برای همیشه در باد خواهد رقصید.

نشر اول: ایمنا- سروش زارع

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۷/۳۴۱/۲۱۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • زودپز
    ۱۱۲/۰۲۸/۱۷۳/۵۰۰
  • پول و پارتی
    ۸۹/۵۳۶/۲۱۹/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۳۴/۰۴۱/۳۷۶/۵۰۰
  • قیف
    ۲۶/۲۷۷/۸۱۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۳/۸۶۹/۵۵۱/۱۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۳۲/۰۲۶/۰۰۰
  • ملاقات با جادوگر
    ۱۱/۳۹۹/۸۴۷/۵۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۰/۶۶۷/۵۵۸/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۵۰۳/۶۹۳/۵۰۰
  • صبحانه‌با‌زرافه‌ها
    ۸/۵۱۱/۶۵۲/۵۰۰
  • آغوش باز
    ۲/۵۲۲/۲۱۵/۰۰۰
  • استاد
    ۶۰۲/۸۶۰/۰۰۰
  • باغ کیانوش
    ۳۷۳/۹۰۲/۵۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۲۳۵/۹۷۷/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۳/۳۲۰/۰۰۰