به گزارش صبا، محمد حیدریپور کارشناس پخش فیلم در یادداشتی درباره برپایی جشنواره مستندایران: سینماحقیقت نوشت:
پنج روز دیگر، چهل و یکمین جشنواره فیلم کوتاه تهران کلید میخورد، رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی شنبه ۲۱ مهرماه پس از ماهها خبر و حاشیه و بحث و گفت و گو روی صندلی ریاست سازمان نشست، و عملا می شود گفت جشنواره فیلم کوتاه و سی و ششمین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان محصول دوره او نبودند. حالا دو جشنواره مهم ایران، در راهند: هجدهمین جشنواره «سینماحقیقت» و چهل و سومین جشنواره فیلم فجر. «سینماحقیقت» با این که جوانترین جشنواره در میان چهار گزینه بالاست، اما به دلیل اعتبار، حضور چهرههای جهانی و ذات سینمای مستند، همواره مهم و جریان ساز بوده است. محمد حمیدی مقدم، تهیهکننده تلویزیون که بسیاری او را با برنامههای پربینندهاش در تلویزیون به یاد دارند، در این سالها حضوری موثر در استانداردسازی «سینماحقیقت» داشته است. در فضای سازمان سینمایی وزارت ارشاد جملهای درباره مرکز گسترش وجود دارد که بارها تکرار شده، این که بهترین نیروها متعلق به مرکز هستند و از میان زیرمجموعههای سازمان سینمایی، «سینماحقیقت» استاندارد و حرفهای برگزار میشود. بخش مهمی از این اعتبار و کلاس مرهون مدیری است که در دو دوره مشخص، با حضورش در جشنواره فجر، به بهتر برگزار شدن آن رویداد هم کمک کرد و به کمک مسعود نقاشزاده و مجتبی امینی آمد. ردپا و سلیقه حمیدی مقدم را میشود در افتتاحیه تماشایی جشنواره فیلم فجر پارسال و در اختتامیه منظم و جذاب آن دید.
با توجه به دوستی رائد فریدزاده و حمیدی مقدم، امید میرود چهره «سینماحقیقت» امسال دگرگون شود. در بخش بینالملل شاهد نمایش آثاری خاص و تازه باشیم و در بخش داخلی، فیلمها و مستندهایی جسورانه روی پرده بروند. «سینماحقیقت ۱۸» نخستین جشنواره ایست که تاثیر حضور و مدیریت فریدزاده در آن مشهود است. مدیر تقریبا جوانی که ویژگی بارزش، بیحاشیه بودن است، اگرچه روی صندلی سازمان سینمایی نمیتوان بی حاشیه نشست، اما انتظار میرود او با گزینش افرادی حرفهای، مسیرهای اشتباه را مدیریت کرده و تلاشهای مفید تیم محمد خزاعی درباره سینماسازی و توجه به رونق صنعت سینما را کامل کند.
جشنواره فیلم فجر، مهمترین رویداد سینمایی ایران، فعلا وضعیتی پیچیده دارد، دور شدن خزاعی از سازمان سینمایی و روی کار آمدن دولت جدید، امکان دبیری را از خزاعی و مجتبی امینی میگیرد، حالا نوبت گزینهای میانه رو، معقول و کارآمد است تا به جشنواره جان بدهد. ضعفهای اجرایی آن را رفع کند، آشتی ملی را به سینما بیاورد، امکان فیلمسازی به چهرههای جوان و بزرگان سینما بدهد. زمان زیادی تا دهه فجر باقی نمانده، اما سینمای ایران در خواب خرگوشیست، بخش خصوصی، عملا کنار رفته و بخش دولتی، با امکانات محدود و قواعد دست و پاگیر فراوانش، نمیتواند به تنوع و تکثر برسد. جشنواره فیلم فجر، آینهای از سینمایی است که سفیر فرهنگی نظام است و نباید آن را دست کم گرفت. سپردن جشنواره به دبیری مقبول و کاربلد، میتواند بازی را به نفع رائد فریدزاده، تغییر بدهد. شاید استفاده از تجربیات حمیدی مقدم در جشنواره، به ویژه «سینماحقیقت» فرصتی برای تحقق این برنامهها باشد.
دوران تازهای در سازمان سینمایی شروع شده، حضور یک مدیر تحصیل کرده که بر سینمای بینالملل بیش از سینمای ایران، اشراف دارد میتواند یک نقطه عطف باشد، روزهای دشواری برای این مدیر جوان شروع شده اما او با استفاده از تیم همراهش، که تعدادی از آنها متخصص و کاربلد هستند، میتواند این دوره گذار را به یکی از بهترین دوران سینمای ایران تبدیل کند. بخش مهمی از بایدها و نبایدها مشخص است، همراهی با سینمای ایران، به معنای بخشیدن رانت به عدهای همیشه منتفع نیست، مهم این است که بدنه سینما، جوانان و استعدادها را سر ذوق آورد، به سینمای ملی ایران اندیشید و به طلوع دوباره این خورشید عالمتاب.
There are no comments yet