«سلاخ»؛ نمایشی با فضای سایکو و المان‌های باورپذیر | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۷ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۴۴
نیکلاس بیلن، آناهیتا آقاطاهر و جذابیت‌های یک نمایش

«سلاخ»؛ نمایشی با فضای سایکو و المان‌های باورپذیر

«سلاخ» اثری کم‌پرسوناژ با بازی‌های درست که با فضای سایکو و با المان‌های باورپذیر صحنه و محتوای آزاردهنده اما دلچسب است که در صحنه‌هایی مخاطب را کاملا میخکوب و در لحظاتی مجذوب روند صحیح مسیر کارگردان می‌کند.

به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، نمایش «سلاخ» به نویسندگی نیکلاس بیلن و کارگردانی آناهیتا آقاطاهر تا ۲۸ مهرماه، هرشب ساعت ۲۱:۱۵ در عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه می‌رود.
شیما محمدی، بازیگر سینما و تئاتر پس از تماشای نمایش «سلاخ» در یک یادداشت به بیان توضیحاتی در رابطه با این نمایش پرداخت و نوشت: از بین آثاری که اخیرا تماشا کردم، «سلاخ» متفاوت بود، یک داستان و قصه پرکشش که هرکدام از کاراکترهایش حرفی برای گفتن داشتند و از لحاظ بحث روانشناختی می‌توان ساعت‌ها هرکدام از نقش‌ها را تحلیل کرد.
اثری کم پرسوناژ با بازی‌های درست که با فضای سایکو و با المان‌های باورپذیر صحنه و محتوای آزاردهنده اما دلچسب که در صحنه هایی مخاطب را کاملا میخکوب و در لحظاتی مجذوب روند صحیح مسیر کارگردان می‌کند. همه اتفاقات دور از ذهن‌ها در اینجای زندگی به واقعیت تبدیل می‌شوند، واقعیتی که باعث برافروختگی مخاطب می‌شود؛ این برافروختگی از جنس پند، درس و تفکر به دور از دیالوگ و مونولوگ‌های شعاری خسته کننده و از جنس دیالوگ‌هایی روان، کوتاه و تأثیرگذار است.
قصه به آرامی آغاز می‌شود و در صحنه‌های میانی و به موقع ضربه را به مخاطب وارد می‌کند و همزمان اوج می‌گیرد و در برخی مواقع کاملا مخاطب از روی صندلی نیم خیز می‌شود. قصه و ‌مسیر کارگردان به هیچ عنوان منوتون نیست و فراز و فرودها به طور کامل رعایت شده، بازی‌های به جا و درست به اثر شخصیتی مضاعف می‌دهد و می‌توان گفت دقیقا باب میل و‌ توقع مخاطب تا ثانیه‌های پایانی قصه، ‌کارگردانی و بازی‌ها پیش می‌روند. صحنه‌های دلخراش با قسمت‌های احساسی ماجرا با یکدیگر به خوبی عجین شده‌اند، درآمیختگی نفرت، ستیز، مردانگی در کنار حس انتقام، ضعف، احساس و زنانگی پارادوکس جذابی را به وجود آورده است.
در این اثر نه اغراق و ‌نه افراط شده است؛ گویا همه‌چیز سرجای خود قرار گرفته است. تحلیل منطقی، تکان دهنده، آموزنده و دلچسب آقای دکتر علی بابایی‌زاد در پایان نمایش، مهر تأییدی بر مسیر درخشان این اثر است، تروماهای عمیقی که نشأت گرفته از آنچه ما با خودمان و ‌دیگران با ما کردند که گاها تبدیل به زخم‌های چرکی و عمیقی شده که تا ابد باما هستند. این زخم‌ها دردناک و سوزناک است و قطعا در کنار دروغ‌ها، انتقام، خشم‌ها و آنچه این زندگی برای ما می‌نوازد در کنار ویولن سل و هنرنمایی هنرمندی خوشنواز در گوشه صحنه اثر را لذت‌بخش و خیره کننده کرده است، به حدی که همین یک ساز کافی بود، حتی در موسیقی و انتخاب آن نیز افراط نشده است و این ساز با صدای کلاسیک در صحنه‌هایی مخاطب را با خود به سینما و آثار درخشان آلفردهیچکاک می‌برد. به شخصه در این تئاتر صحنه‌هایی از سینمای آلفرد هیچکاک و‌جنس آثار او برایم تداعی شد، فضایی سایکو با قصه‌ای غیرقابل حدس و‌گمان، هولناک اما همان اندازه منطقی و حتی آزاردهنده.
«سلاخ» کافی بود و به معنای واقعی خود تئاتر بود؛ «سلاخ» بی ادعا و درست پیش رفت، به دلیل قصه چفت و بست دار و درستی که داشت و کارگردانی صحیح، بازی‌های بجا و درخشان که هیچ نیازی به چهره نداشت حتی برای بحث دیده شدن و ‌فروش و…؛ سالن نمایش مملوء از مخاطب بود، جمعیتی مشتاق که آمده بودند یک تئاتر جذاب را تماشا کنند.
«سلاخ» کار خود را به خودی خود انجام می‌دهد، بلاشک هر مخاطبی که از سالن بیرون بیاید «سلاخ» را با اشتیاق به دیگری پیشنهاد خواهد داد، سلاخی که در کمال انزجار بسیار آموزنده بود و در اوج نفس گیری آرامش بخش بود. این نمایش از دیکتاتوری می‌گفت که دوست ندارد و دوست داشته نمی‌شود زیرا از خود بیزار است و‌ از جنگ می‌گوید، از مردمانی که ناخواسته میزبان جنگ هستند.
«سلاخ» یک اثر کامل و به دور از شوآف، تجمل، چشم و هم چشمی‌های مرسوم این‌روزها و اجراهایی بی محتوا و پر از اسم و زرق و برق است. «سلاخ» محتوایی بامحوریت روانشناختی و با اجرایی پرصلابت و غافلگیرکننده دارد. در کنار مسیر مشاوره دکتر علی بابایی‌زاد با تجربه شاهکاری خلق شده که حرفی برای گفتن نمی‌گذارد؛ شاید در نهایت بتوان گفت «سلاخ» سالن را با علم، منطق،‌ تفکر، تجربه و بی ادعا پر کرده است و به همین جهت باید به همه عوامل آن تبریک و خسته نباشید گفت.

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • پول و پارتی
    86/444/224/500
  • خجالت نکش 2
    86/257/789/200
  • سال گربه
    64/591/860/000
  • زودپز
    ۵۴/۶۴۷/۰۶۱/۵۰۰
  • قیف
    25/553/393/000
  • مفت بر
    20/561/320/600
  • ببعی قهرمان
    19/330/267/000
  • قلب رقه
    11/568/752/500
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شه‌سوار
    9/366/693/500
  • شهرگربه‌ها2
    9/123/296/500
  • در آغوش درخت
    6/277/201/500
  • آغوش باز
    2/293/917/500
  • استاد
    ۲۴۹/۲۵۷/۵۰۰
  • کارزار
    ۲۳۵/۷۹۲/۵۰۰
  • لختگی
    96/845/000
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۳۴/۵۰۵/۰۰۰