به گزارش خبرنگار سینما صبا، بیست و سومین قسمت از برنامه «هفت»، شب گذشته جمعه ۲۷ مهرماه، به میزبانی بهروز افخمی روی آنتن شبکه نمایش رفت.
بهروز افخمی در ابتدا ضمن تسلیت و تبریک شهادت یحیی سنوار بیان کرد: او افسانهای زندگی و افسانهای فوت کرد. لحظات آخر زندگی او افسانهای است که در تاریخ آزادیبخش فلسطین باقی میماند و الهامبخش همه خواهد بود.
افخمی عنوان کرد: از آنجا که بنده تهیهکنندگی فیلم سینمایی «استاد» را بر عهده دارم، در میز سینمای ایران حضور نخواهم داشت و این میز به میزبانی امیر قادری برگزار خواهد شد.
میز سینمای ایران به نقد و بررسی فیلم سینمایی «استاد» اختصاص داشت که با حضور جواد طوسی، رضا صدیق و سید عماد حسینی نویسنده و کارگردان فیلم «استاد» بر پاشد.
جواد طوسی در ابتدا درباره فیلم سینمایی «استاد» اظهار کرد: این فیلم توافقی برای پرداختن به مقوله روشن فکری است؛ حال اینکه چقدر یک نگاه آسیبشناسانه است یا تسویه حساب تاریخی باید مشخص شود. اگر ما این را به شکل واقعبینی و با گفتههای جلال آل احمد بررسی کنیم، متوجه میشویم که روشنفکری در اینجا نسبتی با سنت خود ندارد و درواقع سنت نوینی توصیه میکند. «استاد» فیلمی است که از جهاتی می توان نشانه هایی از سنت گرایی و فضای روشنفکری معاصر ایران را در طراحی شخصیت های اصلی آن دید که در موقعیت های مختلف به تصویر کشیده می شوند. بازی حسن معجونی و سجاد بابایی برگ برنده فیلم است.
رضا صدیق خاطر نشان کرد: من بیشتر از اینکه فیلم را دغدغهمند بدانم معتقدم که فیلم ژورنالیستیتر از این حرف هاست که به این موضوعها بپردازد. درواقع فیلم سینمایی «استاد» تکلیفش با خودش مشخص نیست چرا که موضع ندارد. روشنفکری در ایران چه پیش و چه پس از انقلاب تحت تاثیر بیرون خودش بوده و حتی داریوش مهرجویی در «هامون» به این موضوع اشاره میکند. همین نگاه روشنفکری ایرانی امروزه در تعریف جنگ هیبریدی نقش خودش را بدون اینکه بداند، بازی میکند و مساله زن به موضوعی تبدیل شده که روشنفکر ایرانی خود را با آن عرضه میکند. به نظرم حتی جنبش «می تو» هم به جای حقوق زن به دنبال مقاصد سیاسی بود و برای همین از مسیر خودش خارج شد.
صدیق افزود: مساله فیلم این است که نمیخواهد در موضوع تعرض و تجاوز موضع خودش را مشخص کند چرا که تجاوز امری است که با قانون قابل حل است ولی در مورد تعرض باید فرهنگسازی شود. با این حال فیلم در مساله اخلاق به شکل قاطع برخورد نمیکند.
رضا صدیق تصریح کرد: در روزگاری زندگی می کنیم که روزانه با بمباران خبرها مواجهیم و در چنین شرایطی مخاطبان نباید اسیر تیترها و کپشن ها در فضای مجازی بشوند و باید خودشان محتواها را با دقت بررسی کنند.
سپس سید عماد حسینی به میز پیوست و عنوان کرد: فیلمنامه من قبل از حضور آقای افخمی تعیین شد و آقای افخمی حتی یک جمله فیلمنامه را عوض نکرد. موضوع این فیلم قطعا دغدغه من بوده و به نظرم باید هنرمندان پیشتر هم به این موضوع میپرداختند. من فکر میکنم شاید علت عدم پرداخت دیگر هنرمندان به این موضوع سختی کار باشد اما من آن را سخت نمیدانم و فکر میکنم موضوع خوبی برای فیلم ساختن است. سینما در دنیا گونههای مختلفی دارد و فرمول ثابتی برای آن وجود ندارد. به نظرم ما باید با جریان روز سینمای دنیا آشنا شویم و یک مقدار از سینمای آمریکا و هالیوود عبور کنیم. فیلم من میخواهد نگاه و روایت جدیدی را به مخاطب نشان دهد.
میز پرونده ویژه شب گذشته برنامه «هفت» شامل دو آیتم بود که آیتم اول به موضوع «نسل نو در سینمای ایران» اختصاص داشت که با حضور سیدضیا هاشمی بر پا شد.
بهروز افخمی ابتدا عنوان کرد: ما نسل اول انقلاب در فیلمسازی محسوب میشویم. باید گفت انقلاب باعث شد فیلمسازهای با اعتماد به نفس به سمت فیلمسازی بروند اما این موضوع در فیلمسازهای بعدی کندتر پیش رفت و نسل بعدی انقلاب را افرادی میدانم که در دهه ۸۰ فعالیت کردند؛ مانند اصغر فرهادی و مسعود دهنمکی. البته در همین دوران هم افت و نزول شدیدی در سینمای آمریکا به وجود آمده است.
سید ضیا هاشمی خاطرنشان کرد: فیلمسازهای خوب قبل از انقلاب ما در استدیوها رشد میکردند؛ مانند استدیویی که آقای کوشان در سال ۱۳۴۴ تاسیس کرد اما در همان زمان هم استدیوهایی معروف به فیلمفارسیساز داشتیم. پس از آن موج نو به میدان آمد که فیلمهای مهمی مانند «قیصر» و «گاو» را ساخت. بعد از انقلاب ما این استدیوهای خصوصی را نداشتیم و استودیوهای دولتی مانند فارابی سر کار آمدند.
وی ادامه داد: ما قبل از انقلاب، ۱۸ استودیو خصوصی و بعد از انقلاب ۴ استودیو دولتی داشتیم. درواقع رقابت فیلمسازی بعد از انقلاب بین دولتهاست و به همین دلیل از بین رفتن استودیوهای خصوصی افت جدی در تشکیلات شکل گرفت. البته که قبل از انقلاب هم دولت در فیلمسازی دخالت داشت اما بعد از انقلاب فشار عده خاصی بیشتر شد. حوزه هنری روی آدمهای جدید سرمایه گذاری میکرد و کارهایی میساخت که مورد اقبال بخش خصوصی نبود. از همان ابتدا که فیلم «توجیه» توسط مخملباف ساخته شد، حوزه وارد تولید شد. میتوان گفت مرشد فکری دهه ۶۰ مخلباف و سید محمد بهشتی بودند. در واقع مدلی که حوزه هنری در پیش گرفت، تاثیرگذار و موفق بود.
بهروز افخمی تصریح کرد: من فکر میکنم جدا از فعالیتهای سید محمد بهشتی در نیمه دوم دهه هفتاد، نقش عباس کیارستمی بسیار برجسته است. او توانست فیلمسازان جوانی را به سینما بیاورد؛ به عنوان مثال مانی حقیقی فیلم اولش را با فیلمنامه عباس کیارستمی ساخت. کیارستمی در تاثیری که روی فیلمسازی داشت، یگانه است و مانند دهه ۵۰ مسعود کیمیایی است.
هاشمی یادآور شد: من زمانی که عضو خانه سینما بودم، تعداد زیادی از فیلمهای کوتاه را دیدم. باید بگویم که این فیلمها بسیار جسورانه بود اما این نگاه بعدها کمتر شد چرا که طبق مجوز نبود. در حال حاضر فیلمسازهای فیلم کوتاه ما بدون توجه به قوانین برای جشنواره های خارجی فیلم میسازند؛ البته که ما در حال کمک به آن ها برای ساخت فیلم سینمایی داخلی هستیم. باید گفت در حال حاضر نگاهها به شدت سیاسی است و عملا فیلمسازهای مطرح ما در چند سال گذشته به سمت مجوز گرفتن نرفتهاند چرا که برخوردهای شایستهای با آنها نشده است.
میز سینمای جهان به نقد و بررسی فیلم سینمایی Platform 2 (2024) اختصاص داشت که با حضور آرش خوشخو و سید حمیدرضا قادری برپا شد.
آرش خوشخو ابتدا بیان کرد: این فیلم از نظر من عملا سیرک و بسیار خستهکننده بود. فیلم خوراک بحثهای کافهای بود تا درباره منظورش صحبت شود. ما بینندهها مانند محبوسین طبقه آخر بودیم که به جای فیلم خزعبل دریافت میکردیم و غذای خوبی یرای من تماشاگر نبود. فیلم خیلی شبیه «بازی مرکب» کرهای ها بود و من این دیدگاه را تبعات کرونا میدانم. فیلمسازی سیرکی به یک اپیدمی تبدیل شده و این موضوع فیلمسازهای نسل جوان ما را هم درگیر کرده است.
بهروز افخمی خاطر نشان کرد: موضوع فیلم ییشتر مناسب گیم است.
قادری بیان کرد: ما شاید در حوزه گیم با شرکتکنندگان بزرگ رقابت نکنیم اما بازیهای ایرانی در گوشی کاربرهای خاص خودش را دارد. فیلم «پلتفرم ۱ » ایده جدیدی داشت اما واقعا قسمت دوم آن سیرک بود. اینکه انسان حقیقت بقای خود را دوست دارد و مضمونی بسیار عالی برای سینماست اما نمیدانم چرا ما در سینما به این موضوع نمیپردازیم. در «پلتفرم دو» ما با چیز مهملی مواجه بودیم و از قاعده خارج بود.
وی ادامه داد: نتفلیکس به یک بنگاه کسب و کار تبدیل شده که در حال هدر دادن ایده هاست. من حتی نتوانستم ایده نهایی کارگردان را شناسایی کنم. فکر میکنم این فضای تیک تاک و ریلزهای یک دقیقهای اینستاگرام که مخاطب را درگیر میکند روی تدوین فیلمهای جدید تاثیر گذاشته است.
آرش خوشخو اظهار کرد: ذات انسان در این فیلم واقعا تحقیر میشد. این فیلمها پیاممحور هستند و هیچ اتفاقی در فیلم نیست. به نظرم این یکی از بیارزشترین فیلمهایی بود که در چند سال اخیر دیدم.
این قسمت از برنامه به داریوش مهرجویی و همسرش تقدیم شد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است