جشنواره «تهران»؛ جایگاهی برای بازتاب سلیقه‌ها و بیان اندیشه‌ها | پایگاه خبری صبا
امروز ۶ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۵۱
یکی از کارگردانان «هلیوس» مطرح کرد؛

جشنواره «تهران»؛ جایگاهی برای بازتاب سلیقه‌ها و بیان اندیشه‌ها

مجید صداقت برجی یکی از دو کارگردان فیلم‌کوتاه «هلیوس» از آثار راه‌یافته به بخش داستانی چهل‌ویکمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌کوتاه تهران در قالب دل‌نوشته‌ای، تجربه حضور خود در این رویداد را مکتوب کرد.

به گزارش صبا به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، مجید صداقت برجی یکی از دو کارگردان فیلم‌کوتاه «هلیوس» از آثار راه‌یافته به بخش داستانی چهل‌ویکمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌کوتاه تهران در قالب دل‌نوشته‌ای، تجربه حضور خود در این رویداد را مکتوب کرد.

متن این یادداشت به شرح زیر است؛

چهل و یکمین جشنواره فیلم کوتاه تهران نیز گذشت و من از تجربه‌ای می‌گویم که آن را زیستم. جشنواره جایگاه و امکان بازتاب سلیقه‌هاست، رویدادی برای بیان اندیشه‌ها. از آمار و ارقام مدیران و دست‌اندرکاران که بگذریم، هیات‌های انتخاب و داوری به‌گونه‌ای انتخاب می‌شوند تا بتوان رویکردهای متفاوت میان فیلم‌ها را مشاهده کرد. انتظار می‌رود اندیشه و سلیقه در جشنواره با هم همنشین شوند و به گفتگو بنشینند.

آنچه می‌نویسم برای درک فیلمی است که جسورانه ساخته شد با همه خطرهایی که شنا کردن خلاف رود با خود دارد و جسورانه از آن دفاع می‌کنم به نمایندگی از همه یاران فیلم هلیوس.

این فیلم بر ساختاری استوار است که مخاطب هوشیار را می‌طلبد تا با دقت ببیند و درک کند. هلیوس در سه باند روایت می‌شود: یک باند تصویری و دو باند صوتی-کلامی شامل نریشن و صدای مترجم گوگل‌ترنسلیت. به این معنا که بخشی از اطلاعات به کمک این دو باند کلامی به مخاطب منتقل می‌شود.

صدای سایت گوگل‌ترنسلیت گواهی است بر گوشه‌نشینی انسان مدرن که دیگر روی سخنش همسایه‌اش نیست و از آنها فرار می‌کند، پناهش جهان مَجاز است نه دنیای حقیقت. او دیگر، درونیاتش را با فضای مجازی در میان می‌گذارد همان‌گونه که شخصیت فیلم هلیوس علایقش را با زن ربات‌گونه سایت.

خط روایت گوگل‌ترنسلیت گواه تنهایی انسان مدرن است و خود روایتی دارد از حفاظتی که لایه‌های اتمسفر از زمین دارند، نمادش کلاه‌کاسکت بر روی سر شخصیت اصلی است و او را به حبابی تبدیل می‌کند که بادکنک نیز همان است. این نزدیکی است بین او و بادکنک.

عدد سه در این فیلم عدد مهمی است. همان‌گونه که ضرب‌المثل «تا سه نشه، بازی نشه» در فرهنگ‌های مختلف رایج است، در هر فرهنگی تغییرات دیگری که به کلمات داده شود، عدد سه همچنان پابرجاست. عدد سه در کلام راوی آمده و بر سه خاطره تلخ شهادت می‌دهد. بر این ساختار، سه نفر (به مثابه سه کهن‌الگو) پای به حریم خصوصی شخصیت (آپارتمان) می‌گذارند؛ اول دختر (عشق)، بعد پسربچه (کودکی) و سرآخر پیرها (مادر–پدر-استاد). این سه‌گانگی در نمایش پله‌های مارپیچ بازنمود می‌یابد؛ پله‌های مارپیچ که نمادی از رشد و دگرگونی است و سفری به اعماق آگاهی فردی، سه بار به نمایش در می‌آید تا لحظه‌ای را زمینه‌چینی کند که همان نقطه اوج داستان است.

سه مفهوم در این فیلم در لایه‌های زیرین دراماتیزه شده است؛ تقدیرگرایی (فاتالیسم Fatalism)، جان‌گرایی (انیمیسم، Animism) و امید (Hope).

تقدیرگرایی که یکی از ویژگی‌های فرهنگ‌های شرقی است در این فیلم با قرار گرفتن بادکنک در باکس پیک موتوری پیرنگ‌سازی می‌شود تا جایی که باکس در آپارتمان همچون جعبه پاندورا، بادکنک سرنوشت‌ساز را درون خود دارد. بادکنک به پیرها هدیه داده می‌‎شود، در راه‌پله سرگردان می‌‎گردد تا به دست دختر جوان و پسربچه به خانه باز می‌گردد و سرنوشت‌ساز می‌شود. جان‌گرایی در دل حرکت بادکنک در خانه جان می‌گیرد و بادکنک این سوی و آن‌سوی می‌رود. و امید در فصل پایانی به ظهور می‎رسد؛ شخصیتی که خودش را ایزوله کرده دیگر ترسی از دیده شدن ندارد. زنده بودن و زیستن در میان دیگران و با هم بودن بزرگترین سرمایه ما انسانهاست. امید به زیستن و بازگشتن به اجتماع را بادکنک بی‌ارزشی معنا می‌بخشد که بازیچه است.

و در پایان آن گفته آغازین گوگل‌ترنسلیت (نور خورشید تا به زمین برسد و زندگی دوام داشته باشد، …) به ثمر می‌نشیند؛ با اینکه همیشه از اکسیژن به عنوان عنصر حیات یاد می‌‎شود اما هلیوم، گاز نجیبِ بی‌بو و بی‌رنگ و بی‌مزه اما نه بی‌اثر و نه بی‌خاصیت، گرمای خورشید را تامین می‌کند تا زمین نمیرد. هیچ‌کس و هیچ‌چیز در این دنیا بی‌ثمر نیست و کارکردی دارد.

از مخاطبان تیزبین و هوشیار فیلم کوتاه توقع است تا اسیر تصاویر خوش رنگ و لعاب نشوند و درون فیلمی با بودجه محدود به‌دنبال مفاهیم کلان باشند. این گلایه نیست، توقع است تا در برابر تغییر ناصواب سلایق بر نتابیم و طرحی نو در افکنیم.

و جمله‌ای از جوزف کمبل را به پاسداشت تلاش دست‌اندرکاران جشنواره پیشکش می‌کنم: «زندگی هنر رویارویی مشتاقانه با حرمانهای جهان است.»

فیلم‌کوتاه «هلیوس» به نویسندگی و کارگردانی مشترک مجید صداقت برجی و سارا طالبیان در بخش داستانی چهل‌ویکمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌کوتاه تهران روی پرده رفت.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • زودپز
    ۹۲/۶۲۸/۹۳۸/۰۰۰
  • پول و پارتی
    ۸۸/۷۵۹/۷۷۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۲۹/۱۰۴/۱۸۱/۵۰۰
  • قیف
    ۲۶/۲۷۷/۸۱۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۲/۳۰۵/۷۸۱/۱۰۰
  • قلب رقه
    ۱۲/۳۰۰/۹۶۸/۵۰۰
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شه‌سوار
    ۱۰/۲۲۹/۰۲۳/۵۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۰/۱۹۷/۸۹۳/۵۰۰
  • در آغوش درخت
    ۶/۶۷۶/۱۱۱/۵۰۰
  • آغوش باز
    ۲/۴۷۲/۷۲۵/۰۰۰
  • استاد
    ۵۰۴/۰۰۲/۵۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۱۷۷/۱۶۵/۰۰۰
  • لختگی
    ۹۷/۳۶۵/۰۰۰
  • نفرین آرتا
    ۳۴/۴۳۵/۰۰۰