پگاه زارعی/ صبا؛ محمد جلیلوند منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار صبا، درباره سریال «گردنزنی» که این روزها به کارگردانی سامان سالور و با بازی هنرمندانی چون حسن معجونی، رویا نونهالی، سمیرا حسن پور، ترلان پروانه، مهران غفوریان و … از شبکه نمایش خانگی پخش میشود، گفت: سریال «گردنزنی» جزو آن دسته سریالهایی است که این روزها مخاطبان پلتفرمها به آن اقبال نشان دادند؛ در مجموع سریالهایی که مایههای پلیسی و جنایی دارند و بر اساس یک معما شکل میگیرند، تماشاگران بسیاری را به خود جذب میکنند و این سریال نیز یک اتفاقی دارد که کل داستان و ساختار قصه بر اساس آن اتفاق شکل میگیرد.
او افزود: به نظر میرسد در سریال «گردن زنی»، قصه بر اساس یک داستان واقعی است؛ هرچند که در موردش مطمئن نیستم ولی گمانه زنیهایی پیرامون آن وجود دارد و درباره آن صحبت میشود. این سریال با رخ دادن یک اتفاق شروع خیلی خوبی دارد و آن هم این است که قسمت اول با یک عروسی شروع میشود و در آن مراسم شخصیتهای اصلی معرفی میشوند و تا حدودی روابطشان، اختلافاتشان و صمیمیتهایشان و دیگر اطلاعات به صورت قطره چکانی به تماشاچی تزریق میشود.
جلیلوند ادعان داشت: در «گردن زنی» خیلی سریع به نقطه عطف اول میرسیم؛ جایی که نیما و باران عروس و داماد آن مراسم به دست شاهرخ به قتل میرسند و حالا یک داستان فرعی در رابطه با این موضوع هم وجود دارد که داستان شاهرخ است. در واقع دختری که شاهرخ او را دوست دارد و آن دختر باعث شده که این اتفاق بیفتد و شاهرخ برای دزدی از لپ تاپی که دختر ادعا میکند در آن فیلمی دارد که در اختیار نیما افتادهاست، بدزدد و در حین دزدی این قتل اتفاق میفتد.
این منتقد خاطرنشان کرد: شروع خوب سریال مخاطب را به خود قلاب میکند و او را به پای دیدن دیگر قسمتها مینشاند و تماشاگر را گویی مشتاق به تماشای ادامه داستان نگه میدارد. در قسمت دوم اتفاقات دیگری میفتد و فضا وارد قصههای فرعی شخصیتها میشود و پیشبرد ادامه سریال با داستانکهایی است که رفته رفته بیشتر نمایان میشود. از این مورد میتوان به داستان اختلافهای قدیمی مربوط به فریبرز برادر ناتنی گیسو که در واقع دایی باران است، اشاره کرد که یکی از داستانکهایی است که خوب نوشته شده و فریبرز هم نقشش را به خوبی در پیشبرد داستانی ایفا میکند و همینطور برادر شیرین عقل گیسو به اسم داوود که او هم کنار فریبرز قرار میگیرد و به نظر میآید که تعداد شخصیتها را بیشتر میکند.
او ادامه داد: یکی از مشکلاتی که تماشاچی در قسمتهای ابتدایی دارد تعدد شخصیتها است چون اساساً تماشاگر ایرانی خیلی عادت به این حجم از شخصیت در سریالی ۱۰ قسمتی ندارد البته تماشاگری که حرفهای تر است این موضوع را خوب درک میکند ولی تماشاگر عامتر با این قضیه یک مقدار مشکل دارد ولی به نظر میرسد که این اتفاق در قسمتهای بعدی خیلی کمتر میشود و بلکه نقطههای عطفی که گذاشته شده به نظر میرسد که تا حدودی داستان را خوب پیش میبرد.
جلیلوند گفت: در قسمتهای دیگر به نظر میآید که یک مقدار داستان بن مایه کمتری دارد و به همین خاطر ممکن است احساس کنی که میشد این داستان ریتم تندتری داشته باشد اما ورود پدر شاهرخ به داستان، نقطه عطف خیلی خوب را ایجاد میکند و قتل آن آدم به دست یک انسان ناشناس قصه را وارد فاز جدیدی میکند و اصطکاکی بین شخصیتها به وجود میآید و همین قضیه باعث میود که داستان بهتر پیش برود و از طرف دیگر تماشاگر هم در این مساله که واقعا چه کسی این قتل را انجام داده به شک میافتد.
این منتقد خاطرنشان کرد: این روش همان ایده کلاسیک و امتحان پس دادهای است که یک قتلی اتفاق میفتد و چند نفر مظنون به قتل هستند و زامیاد سعدوندیان به خوبی از این قضیه برای پیشبرد فیلمنامه استفاده کرده است. حتی بهمن و ورود پلیس جوانی به اسم امیر که زمانی خواستگار و در واقع عاشق باران بوده، تنشها را بالاتر میبرد و از طریق فلش بکها میفهمیم که رابطه اینها به چه شکل و یا به چه صورتی شکل گرفته است.
او در رابطه با ساختار فنی سریال «گردن زنی» اظهار کرد: این سریال، کار شسته رفتهای به لحاظ کارگردانی، فیلمبرداری، طراحی صحنه و طراحی لباس است؛ همچنین به نظر میآید که نسبتا بازیگرانی خوبی برای نقشها انتخاب شدند. البته چند مورد هم به خوبی انتخاب نشدند که این امر اجتناب ناپذیری است و وقتی شما به عنوان کارگردان با شخصیتهای زیادی در داستان طرف هستی، قطعاً نوسانهایی هم اتفاق میافتد ولی اگر بخواهیم یک جمع بندی نهایی بکنیم، میتوان گفت «گردن زنی» به عنوان یک اثر پلیسی جنایی، سریال قابل قبولی است.
جلیلوند در پایان عنوان کرد: «گردن زنی» مخاطب خودش را پیدا کرده و در این مورد تقریبا موفق بوده است حالا قطعا مثل هر سریال دیگر و مثل هر اثری نقطه ضعف هم دارد و در برخی داستانها با افتادن ریتم رو به رو میشود که این موضوع برای مخاطب جذاب نیست ولی به نظر میرسد که سریالهایی از این جنس در پلتفرمها طرفدار پیدا کرده است و مخاطب خاص خودش را دارد.
There are no comments yet