هنر باید به مردم شادی و امید بدهد/ «سفرنامه آبجی مظفر» یک نمایش روحوضی مدرن است | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۳ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۲۱
قطب‌الدین صادقی در گفت‌وگو با صبا:

هنر باید به مردم شادی و امید بدهد/ «سفرنامه آبجی مظفر» یک نمایش روحوضی مدرن است

قطب‌الدین صادقی از تلفیق طنز، موسیقی و نمایش روحوضی با رویکردی مدرن به تاریخ قاجار گفت و تأکید کرد که هنر باید به مردم شادی و امید بدهد.

مریم عظیمی/ صبا: نمایش «سفرنامه آبجی مظفر» به نویسندگی و کارگردانی قطب‌الدین صادقی این روزها در تالار اصلی تئاتر شهر در حال اجرا است. در این نمایش که به شیوه نمایش ایرانی رو حوضی نگاهی انتقادی به سفرهای مظفرالدین شاه دارد بازیگرانی مانند امیرضا کوشانی، الهه پورجمشید، شهرام مسعودی، حسین شفیعی و … به ایفای نقش می‌پردازند. در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار صبا با قطب الدین صادقی کارگردان این نمایش را می‌خوانید.

لطفا در ابتدا از بعد تاریخی و مستند این نمایشنامه بگویید.

این نمایشنامه بر اساس ماجرای واقعی سفر مظفرالدین شاه قاجار به اروپا در سال‌های۱۹۰۰، ۱۹۰۲ و ۱۹۰۵ و سفر ناصرالدین شاه برنامه و خاطرات او است که باعث شد یک سری از رویدادهای واقعی که در نمایشنامه از آنها صحبت کردیم را در یک ساختار داراماتیک با یک قصه رمانتیک به عنوان عامل پیش برنده به هم پیوند دهیم. عاملی پیش برنده‌ که در واقع همان زن مطربه‌ای‌ به نام قدمشاد است که مظفرالدین شاه با خود به فرانسه می‌برد. این نمایشنامه یک نگاه نو به تاریخ با فاصله‌ای انتقادی است.

از سبک نمایشی اثر بگویید.

این اثر یک نمایش رو حوضی است. محل کسب و کار گروه‌های رو حوضی در مغازه‌هایی به نام بنگاه شادمانی در خیابان سیروس بود و مردم به سراغ آنها می‌رفتند و آنها را به خانه‌های خود دعوت می‌کردند و این گروه‌ها در مراسم‌های مختلف روی حوض وسط حیاط تخته زده و روی آن به اجرای نمایش و بازی می‌پرداختند از این جهت تخت حوضی نامیده شد. آنچه در این نمایش می‌بینیم هم بازی یکی از این گروه‌هاست منتها من عیناً آن را بازآفرینی یا تکرار نکرده‌ام بلکه آن را توسعه داده‌ام، یک نوع زیبا شناسی جدید به آن افزوده‌ام و استیلیزه و مدرنش کردم. با دقت در دکور هم می‌بینید که صحنه متشکل از سه دری‌های در سه سمت و به دور یک حیاط است و آن صفحه سفید مانند تخته‌ای است که بر روی حوض قرار داده شده و به روی آن بازی می‌شود. این گروه‌ها با صندوق‌هایی به خانه‌ها می‌رفتند که صندوق‌ها حاوی وسایل نمایش آنها بود و به آنها شالکش و صندوق کش می‌گفتند ما نیز عیناً همین‌ها را در این نمایش آوردیم و بر اساس این سنت نمایش ایرانی کمیک، یک نمایش کمیک مدرن نوشته و اجرا کردم. تمام زیباشناسی این کار زیباشناسی رو حوضی است، نمایش رو حوضی دکور ندارد و از همین صندوق‌ها و حداقل اشیا استفاده می‌شده که ما هم دقیقا همین کار را کردیم و دکوری نداریم و صحنه به صحنه به کمک اشیا این کار را انجام می‌دهیم.

موسیقی نقش مهمی در جای جای نمایش دارد از این همکاری و تاثیر بگویید.

از دیرباز در نمایش روحوضی از موسیقی زنده استفاده شده است و اساساً این نمایش ترکیبی از موسیقی، رقص و داستان بوده که ما نیز این سه اصل را در نمایش‌مان به جا آوردیم. بر اساس همین سه اصل تفکیک ناپذیر، موسیقی نه تنها حد فاصل صحنه‌ها، بلکه تکیه‌گاه کار بازیگر است و کلاً چهارچوب دکور موسیقایی نمایش نیز هست و آنچه که نوازنده‌ها در طول این نمایش اجرا می‌کنند کاملاً ایرانی و برآمده از سنت‌های موسیقی سنتی مردمی کهن ایران است.

آیا همواره در پایان نمایش روحوضی به یک تراژدی می‌رسیم؟

نه اینطور نیست و الزاما به تراژدی نمی‌رسیم ولی واقعاً سرنوشت قدمشاد این بود. به همین خاطر با چنین پایانی روبرو هستیم و ما پس از این همه انتقاد می‌خواهیم بگوییم که این حکومت مستبد عقب مانده قاجار در جای خود چقدر بی‌رحم است و در آن صحنه پایانی بعد دیگری از شخصیت مظفرالدین شاه را به مخاطب نشان می‌دهیم.  همانگونه در پایان نمایش بنگاه تئاترال از آقای نصیریان می‌بینیم که درد شیرینی به مخاطب می‌دهد، تلنگری به او می‌زند و تنها او را نمی‌خنداند.

به نظر می‌آمد که در اجرای این نمایش لذت بردن از ترکیب داستان، رنگ، نور، موسیقی، طراحی، حرکت و باقی عناصر نمایش بر خندیدن نیز پیشی می‌گرفت.

ما فضای شاد می‌خواهیم، هنر باید به مردم شادی و امید بدهد و یکی از چیزهایی که ما می‌توانیم به آن جامه عمل بپوشانیم، به جا آوردن استتیک همین زیبایی در صحنه است. ما باید به همه چیز جنبه هنری بدهیم، جنبه‌ای پالوده و کاملاً هندسی با طراحی و کمپوزیسیون رنگ و حرکت و… هنر یعنی خلق شکل و شکل یعنی رنگ و طراحی بنابراین ما سعی کردیم در هر تابلو بهترین شکل و بهترین رنگ‌ها را برای بیشترین تاثیر بیافرینیم.

شما استاد بسیاری از افرادی هستید که امروز در عرصه تئاتر مشغول به فعالیت هستند با توجه به اینکه این نمایشنامه هم به انتقاد پذیری می‌پردازد مواجهه خود شما با انتقاد چگونه است؟

من به انتقاد اگر از سر هوشمندی و کنجکاوی باشد احترام می‌گذارم، اما به فحاشی نه. چون انتقاد فحاشی و انکار نیست اولین اصل انتقاد دیدن زیبایی‌هاست و دومین اصلش اینکه باید وارد دیدگاه کارگردان شوید و نقد نباید بر اساس استنباط شخصی باشد بلکه باید بدانید که کارگردان چرا چنین کاری کرده و این رنگ، این شیوه بازیگری و کارگردانی را انتخاب کرده است. بنابراین ابتدا باید وارد تعریف کارگردان شوید بعد از آن تحلیل کنید که آیا این کارگردان بر اساس تعریفی که دارد در اجرا موفق است یا خیر. این فرمول گوته است که به سه اصل در این مورد اشاره می‌کند یک  اینکه اثر چه می‌گوید؟!  دو اینکه خالقِ اثر، آن را چگونه می‌گوید و سه اینکه آیا در این شیوه گفتن موفق بوده است یا خیر و این سه فاکتور اصل بزرگ هر انتقادی است که دیگر فحاشی، انکار، نظر و سلیقه شخصی نیست.

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


آخرین اخبار

پربازدیدها