به گزارش صبا به نقل از روابط عمومی گالری سهراب؛فریدون آو درباره علیرضا اسپهبد گفت: من و اسپبهد با هم دوست بودیم و یکی از نقاشیهای مجموعه کلاغهای او دارم. او یک پرتره هم از من براساس عکسی که در هند گرفته بودم کشیده است.
او افزود: از اواخر دهه ۵۰ در آثار اسپهبد تلخی خاصی را شاهد هستیم. در مجموعه کلاغهای او با این که کلاغ خودش نوعی بدبینی را به یاد بیننده میاندازد، شاهد وسعتی هستیم که این وسعت نوعی خوش بینی را به یاد آدم میاندازد. چیزی که در نقاشیهای دورههای بعدی اسپهبد سراغ ندارم.
آو ادامه داد: نمایشگاهی که گالری سهراب برای علیرضا اسپهبد ترتیب داده، نمایشگاه مهمی است چون بار پژوهشی بالایی دارد و مخاطب را به فکر و جست و جو در دورهای از تاریخ هنر معاصر ایران وا میدارد.
جواد مجابی که وجودش غیمنت ارزشمندی است برای فرهنگ وهنر این سرزمین و سابقه دوستی دیرینهای با اسپهبد دارد درباره او میگوید: من با علیرضا اسپهبد به واسطه نمایش مجموعه کلاغهایش در گالری سیحون آشنا شدم و با تماشای همان مجموعه دریافتم که با هنرمند جدی و مهمی روبرو شدهام.
مجابی ادامه داد: . تابلوهای کلاغها در نیمه دهه ۵۰ به دنبال خاطره کودکی اسپهبد و خصوصیت این حیوان یعنی مزور بودن، انعکاس زیادی میان هنرمندان و مطبوعات داشت و برداشتهای سیاسی، اجتماعی و هنری متعددی به دنبال داشت و او را به عنوان هنرمند معترض مطرح کرد.
این منتقد هنری افزود: علیرضا اسپهبد انسان بسیار صمیمی، باهوش، با سواد و آگاهی بود و در آثارش پلی میان ادبیات، نقاشی و گرافیکزده است و زمانی که در مجله تماشا کار میکرد شانس این را داشت که با بسیاری از هنرمندان آن روزگار آشنا شود و آثار بسیار متعددی هم خلق کند.
مجابی ادامه داد: اگر به آثاراسپهبد نگاه کنیم بیشترشان پسزمینه هندسی بسیار دقیقی دارند. خطوط راست گوشه و قائم که همدیگر را قطع میکنند. در آثار اسپهبد، پشت نرمشها و ریزشها و حرکت رنگها، حجم دقیق ریاضی و هندسی وجود دارد که بسیار محکم و استوار کمپوزسیون را نگه میدارد. او با اشاره به مجموعه آثاری که اسپهبد در دوره دانشجویی خلق کرده است، گفت: در این دوره چون او آتلیه نداشت و در فضای خانهاش کار میکرد، آثارش را در ابعاد کوچک خلق کرده و به نظرم این مجموعه، به همراه مجموعه کلاغها و مجموعه شره رنگها که نوعی ریزش را تداعی میکنند و به نوعی رنگ سفید میآید و بخشی از تابلو را میپوشاند به نوعی به محو شدن فضاها اشاره دارد وایدههای دقیق اجتماعی دارند و اتفاقاً از بهترین مجموعههای اسپهبد به شمار میروند.
متین دفتری: اسپهبد نقاش چیره دستی بود
متین دفتری درباره آثار اسپهبد گفت: چون همواره به آتلیه او رفت و آمد داشتم؛ بیشتر آثارش را دیده بودم. او هنرمند پرایده و پرکاری بود و به نظرم نقاشی با قلم فلزی و مداد رنگی کار دشواری است و کمتر هنرمندی با این تکنیکها نقاشی میکنند و به نظرم اسپهبد با خلق برخی از آثارش با این تکنیکها، به ما یادآور میشود که نقاش چیره دستی است.
حسین ماهر، اسپهبد استاد من بود
به گفته این نقاش پیشکسوت در آثار علیرضا اسپهبد خلوتی خاصی به چشم میخورد و در شکلگیری آثارش رویکرد گرافیستی او مشهود و مهم است. او به مدد گرافیک برای فضاسازی آثارش بهره گرفته و در آثار او محور توجه روی سوژه است و با همین رویکرد است که میتوان گفت همه عناصر در نقاشیهای او تلاش میکنند تا سوژه اصلی دیده شود.
او افزود: اسپهبد نقاش بسیار چیره دستی بود که از چاپ و گرافیک به نفع نقاشی بهره برد من همواره از او به عنوان یکی از نقاشانی یاد میکنم که هر بار به آثارش نگاه میکنم چیز جدیدی برای یاد دادن دارد.
ماهر ادامه داد: اسپهبد همواره من را به یاد دیوید هاکنی میاندازد در آثار او مثل اسپهبد، نگاه گرافیکی و بازیگوشی زیباییشناسی مشهود است.
ابراهیمی: اسپهبد بر زندگی هنری من تاثیر بسزایی گذاشته است
میترا ابراهیمی نقاش و همسر علیرضا اسپهبد هم گفت: من با اسپهبد هم دانشگاهی بودم و سال ۱۳۵۵ پس از پایان تحصیلاتم از دواج کردیم و برای ادامه تحصیل راهی لندن شدیم و نمایشگاهی که در گالری سهراب برپا شده، جز مجموعه آثاری است که در لندن تحصیل میکرد خلق کرده.
او افزود: علیرضا اسپهبد در دوران دانشگاه نیز نقاش حرفهای و جدیای بود و در ۲۴ سالگی نمایشگاه کلاغهایش را برپا کرد که بازتاب بسیار خوبی داشت. من و او در طول زندگی هنریمان بیشک از هم تأثیر گرفتهایم و بیشک تأثیرپذیری من از او بیشتر بوده است.
ابراهیمی ادامه داد: برای اسپهبد نظر من خیلی مهم بود و هر زمان که نقاشیاش کامل میشد میخواست من اولین نفری باشم که نظرم را درباره کارش میدهم و با هم نقاشیاش را بررسی کنیم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است