احمد محمد اسماعیلی – سینمای امیرحسین ثقفی، سینمای خاصی است که طرفداران خود را دارد. سینمایی که مشابه چندانی ندارد و همین خود میتواند بزرگترین امتیاز فیلم اخیرش «دست تنها» باشد که امروز در سانس دوم سینمای رسانهها و منتقدان در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر به نمایش در میآید. این فیلم داستان دو مرد خیابانگرد را روایت میکند که در پی نجات زنی، شهر را جستوجو میکنند. مجید مظفری، نرگس محمدی، شکیب شجره، علی اوجی، بهرام ابراهیمی، محمود نظرعلیان، میثم غنیزاده، امیر جنابی و روناک پوریادگار تیم بازیگری فیلم «دست تنها» هستند. خبرنگار صبا با دو بازیگر این فیلم به گفتوگو نشسته است که در ادامه میخوانید.
مجید مظفری، بازیگر: به خاطر نقشم ده ماه ریش و سبیلم را نزدم
مجید مظفری شاید جزو نسل آخر درخشان بازیگری تئاتر و سینما و تلویزیون ما است که همچنان در هفتاد و چند سالگی مشتاق ایفای نقشهای نامتعارف و جذاب است و برای فیلم «دست تنها» بیش از بیست کیلو وزنش را افزایش داده است. مظفری بعد از پیروزی انقلاب تبدیل به یکی از بازیگران مطرح و پرکار سینمای ایران شد. «تنوره دیو»، «آوار»، «تیغ و ابریشم»، «یوزپلنگ» و… از جمله فیلمهای مطرح و پرفروش مظفری در دهه شصت بودند. اوج دوران کاری مظفری با همکاری با بهرام بیضایی و محمد بزرگنیا در دهه هفتاد آغاز شد. درعین حال مجید مظفری بازیگر منعطف و نقش پذیری است و توانایی بازی در انواع و اقسام نقشهای منفی و مثبت را دارد. ظاهرآرام و موجه مظفری به او این امکان را میدهد که با استفاده از تجربیات دوران بازیگریاش نقشهای متفاوتی حتی درآثار طنز و کمدی بازی کند. با مجید مظفری گفتوگویی داریم درباره حضورش در فیلم سینمایی «دست تنها».
در دو دهه اخیر به نظر میرسد در انتخاب نقشهایتان تمایل بیشتری به ایفای نقشهای نامتعارف و متفاوت دارید. دلیل چنین رویکردی چیست؟
همیشه چنین رویکردی دارم و کمتر فیلمهای شبیه به هم در کارنامه بازیگریام دیده می شود.
در دست تنها کاراکتر بسیار متفاوتی چه به لحاظ فیریکی و چه به لحاظ چهره تجربه کردید.
در فیلم قبلی امیر حسین ثقفی هم چنین رویکردی را دنبال کردم و نقش یک آدم زندانی را بازی کردم. برای من فرق نمیکند که نقش آدم ژولیده و پولیده باشد و یا یک کاپیتان شیک و پیک نیروی دریایی و یا دکتر و مهندس.
جنس کارگردانی امیرحسین ثفقی را چگونه دیدید؟
در کار قبلیام «کوچه ژاپنی» متوجه شدم که یک کارگردان خوش فکر و خوش آتیه است و سبک کاریاش را قبول دارم. تسلط و دانش تقفی درباره سینما مثال زدنی است و بچه سینما است. نوع زاویه نگاه ثقفی در سینما با دیدگاههای مرسوم امروز در سینمای ایران متفاوت است.
جنس کارگردانی ثقفی در قیاس با سایر بزرگانی که مثل بیضایی با آنها کار کردهاید چگونه است؟
همیشه خودم را به نویسنده و کارگردانی که با او کار میکنم نزدیک میشوم تا متوجه شوم چه انتظارتی از من به عنوان بازیگردارد. این ارتباط حسی و نزدیک باعث تعامل در جلسات مشترک کاری میشود. این مسئله در همکاریام با بیضایی و بزرگنیا هم وجود داشت.
آیا همیشه ترجیح میدهید تمام پیشنهادات بازیگری را قبول کنید؟
نه، بارها پیش آمد سناریویی برای من فرستاده شده و دیدم مناسب من نیست و بازیگر دیگری بهتر میتواند بازیاش کند و آن را به کارگردانش گفتهام.
چه ویژگی شخصیتی نقشی که «دست تنها» بازی میکنید برایتان جذابیت داشت؟
هماطوری که اشاره کردم موقع بازی در «کوچه ژاپنیها» با ثقفی صحبت داشتم و با حضورم در «دست تنها» موافقت کردم. در این دوران بتدریج با ابعاد نقش آشنا شدم. اسم ابتدایی فیلم «کبوتر کشی» بود که نمیدانم چرا تغییرش دادند. با جلسات متعددی که داشتیم نوشتن فیلمنامه جدیتر شد.
یعنی شما از ابتدا در چند و چون ساخت «دست تنها» بودید؟
بله و به خاطر نقشم هم ده ماه ریش و سبیلم را نزدم.
به گریم و استفاده از ریش و سبیل مصنوعی فکر نکردید؟
نه، من در این ده ماه هیچ پیشنهاد کاری را قبول نکردم و منتظر شروع فیلمبرداری ماندم.
الان که فیلم ساخته شد آیا انتظاراتی که از این فیلم داشتید برآورده شده است؟
این نقش در کارنامه کاریام ارزشمند و عزیز است وخیلیها که عکس فیلم را میبینند باورشان نمیشود مجید مظفری چنین شخصیتی را بازی کرده. برای درست درآمدن نقش ۲۰ کیلو وزنم را زیاد کردم.
آیا به سبک حسی و متدگرایی مثل پاچینو و دونیرو نقشتان را بازی کردید؟
حالا ننویسید مثل دونیرو و پاچینو کار کردم برایم حاشیه درست میشود. در این مدت با برنامه غذایی این اضافه وزن را پیگیری کردم. در بحث گریم هم که اشاره کردید گریم هم خوب است اما این گریم سنگین با موی بلند و ریش و سبیل انبوه کار سختی بود که در بیابان هر روز چند ساعتی زیر دست گریمور بشینم و آماده شوم.
بنابراین نقش را بیشتر بر مبنای حسی بازی کردید تا تکنیکال صرف؟
در کارهایم زیاد سراغ استفاده از تیپ نمی روم و به شخصیت پردازی علاقه بیشتری دارم.
درباره پیشنه و جنس این آدم بیشتر توضیح بدهید؟
این مرد دخترش را به نام کبوتر از دست داده و موقعیت ممتاز و شغل خوبش را رها میکند و آواره بیابان میشود و میرود سمت خود ویرانگری. این مرد متاثر از مرگ دخترش شعری مینویسد و به دلیل نوشتن این شعر دو سال هم زندان میرود.
شغلش چه بوده؟
استاد ادبیات دانشگاه است و بعد از آمدن از زندان همه چیز را رها و کارتن خواب میشود.
به چه دلیل در دوران بازیگریتان کمتر در نقشهای کمدی بازی کردهاید؟
مردم من را بیشتر با کارهای جدی و رئال میشناسند و در ضمن کمتر متن طنز و کمدی خوبی برای بازی به من پیشنهاد شده بود که بتوانم آنها را برای بازی کردن انتخاب کنم. البته در تئاتر بیشتر نقشهای کمدی کار کردهام.
شما در دهه نود فیلمهای پرفروشی مثل فیلم «خوب، بد، جلف» را بازی کردهاید. کار در این فیلمها که کارگردان جوان و خوش فکری دارد چگونه است؟
به جوانها اعتماد دارم و در اولین فیلم خیلیها مثل کیانوش عیاری و محمد بزرگنیا بازی کردم. پیمان قاسم خانی را از زمان بازیام در فیلم «شاه کلید» ساخته سامان مقدم میشناسم. در این فیلم بهاره رهنما نقش خواهرم را بازی میکرد و قاسم خانی سر صحنه میآمد و با من حرف میزد. بعد از صحبت کردن قاسم خانی عنوان کرد که قصد دارد فیلمی بسازد و برای من نقشی در نظرگرفته است و در ادامه توسط تهیهکننده بازی در «خوب ،بد، جلف» دعوت شدم و بازیاش کردم.
محمود نظرعلیان، بازیگر: مرد فیلم و روزهای سختم!
محمود نظرعلیان بازیگر خاصی است که به واسطه اندام درشتش، نگاه بران و تیزش، گویش مقتدر و تا حدی خوف آورش و به نوعی بنیانگذار انجمن سینمای جونان ایران در زنجان است. بازیگری که با بزرگان سینما از قبیل عطاران، رضا میرکریمی، بزرگمهر رفیعا و مجتبی راعی همکاری داشته و بازیگری است که انواع و اقسام نقشهای نامعتارف و جذاب مثل کنت خون آشام در دراکولا، پدر کم حرف و خشن در مردی که اسب شد، جن گیر غارنشین و بدوی در فیلم پوست شیر، مرد خشن و مقتدر در فیلم محمدعلی قاسمی و… را تجربه کرده است و همکاری طولانی مدتش با سامان سالور در سینمای مستقل باعث ساخته شدن فیلمهای ماندگاری مثل چند کیلو خرما برای مراسم تدفین شد. علیان برای بازی در زیر نور ماه دیپلم افتخار بازیگر نقش مکمل را از فجر به دست آورد. او در باره حضورش در فیلم «دست تنها» و همکاری با ثقفی به خبرنگار صبا گفت.
شما در گذشته در فیلمهای امیر ثقفی نظیر«مردی که اسب شد» نقشهای متفاوتی را ارائه کردهاید. این همکاریها بریتان چه ویژگیهایی دارد؟
تا به حال ۴ همکاری با ثقفی داشتهام و «مردی که اسب شد» دومین تجربه همکاریم با امیرحسین ثقفی بود. موقعی که ثقفی به من پیشنهاد بازی در فیلم «مردی که اسب شد» را داد با کمال میل قبولش کردم. در حین کار متوجه شدم با فیلم سخت و دشواری رو به رو هستم. برای بازی در این فیلم تلاشم را انجام دادم تا خواسته کارگردان را تامین کنم. پدر «مردی که اسب شد» شخصیت خاصی دارد و آدم خشنی است و غیر از دخترش کسی را در دنیا ندارد و آدم از کار افتاده و رنجوری است و بیماریاش امانش را بریده و در یک مکان دور افتاده زندگی میکند و میترسد دخترش ترکش کند و برود و او تنهاتر بشود و بمیرد. ساختار فیلم به آثار سینمای اروپای شرقی تنه میزد. برای من سالها بود که به دنبال گمشدهای میگشتم و با بازی در این فیلم گمشدهام را پیدا کردم و با تمام توانم تلاش کردم کاراکتر این پدر را درست بازی کنم. در سینمای ایران کمتر اتفاق میافتد که چنین فیلمی با چنین مختصاتی ساخته شود.
فیلم ساختار پلان – سکانسی داشت.
به طور حتم بازی در فیلمهای پلان سکانس از سایر گونهها دشوارتر است. زیرا باید آمادگی بازی درست در یک سکانس شش و یا هفت دقیقهای داشته باشد که کار به برداشت زیاد نکشد. در خانه پیرمرد و دخترش که محدود است دوربین حرکات متنوعی دارد. این ویژگی و درست درآمدنش نیازمند تمرین و دقت زیادی ازجانب کارگردان، فیلمبردار و بازیگران بود. امیرحسین ثقفی هم علیرغم جوانیاش آدم سختگیر و ایده آل طلبی بود و تا از صحنهای رضایت کامل نداشت به سراغ صحنه بعدی نمیرفت. من هم این شیوه را دوست دارم و خسته نمیشوم و مرد فیلم و روزهای سختم!
زیاد اهل بازی در فیلمهای شهری و آپارتمانی نیستید؟
هیچگاه علاقه خاصی به این نوع فیلمها نداشتم و با روحیهام هم سازگار نیست واغلب نقشها و فیلمهایی که بازی کردهام در محیطهای راحت نبوده و عموما در کوه، جنگل و روستا و بیابان بوده است.
فیلمنامه «دست تنها» برایتان چه ویژگی متفاوتی داشت؟
مهمترین ویژگی این فیلم مستقل و جمع و جور بودنش است و خود امیرحسین ثقفی تهیه فیلم را بر عهده گرفت و به تنهایی تولید فیلمش را انجام داد.
چه نقشی در «دست تنها» بازی میکنید؟
نقش آدمی که در بیایان و ناکجا آبادی بساط قمار بازی در یک اتوبوس اسقاطی راه انداخته است و آدم کم حرف و خشنی است. دو شخصیت اصلی فیلم به محل کار این مرد میآیند و اتفاقاتی رخ میدهد.
برای ایفای این نقش چه تکنیکی به کار بردید؟
هم با تکنیک و هم حسی به سراغ ایفای این نقش رفتم و امیدوارم مخاطب هم با فیلم ارتباط برقرار کند و در جشنواره موفق باشد.
استاد ایفای نقشهای هیولا گونه، آنتونی کوئین به خصوص در فیلم «گوزپشت نتردام است». آیا برای بازی در فیلم «دراکولا» از این بازیگر الگو گرفته بودید؟
تمام بازیهای کویین را دوست دارم و بازیگر مورد علاقهام است و حرف شما را خیلی از دوستانم به من زدهاند که استایل بازیام شبیه کویین است.
همکاری مطبوع و دلچسبی با عطاران در «دراکولا» داشتید؟
این فیلم یکی از معدود تجربههای بازی در فیلمهای شهریام است. رضا عطاران بازیگر و فیلمساز خاصی است که امضای شخصی در کارهایش دارد و دوست داشتم با او در فیلمی همکاری کنم و بفهمم که نوع نگاهش به فیلمسازی و هدایت بازیگری چگونه است و خودم را محک بزنم که حضورم در این جنس فیلمها که متعلق به سینما بدنه و مخاطب پسند است چگونه است. به نظرم سبکی که رضا عطاران در فیلم «دراکولا» به کار برد شیوه نویی در سینمای ایران محسوب میشد. رضا عطاران آدم لایت و خوش مشربی است و در لحظات سخت کاری هم این روحیهاش را حفظ میکند.
استادانه نقش آدمهای کم حرف را بازی میکنید. آیا ویژگی شخصی خودتان هم اینگونه است؟
در کلیت تا حدی آدم کم وحرف و درون گرایی هستم و ایفای این نوع شخصیتها را دوست دارم. اما در خانه و در مراسم های خصوصی آدم بذله گویی هستم و این طور نیست که در خانه هم یک جا بنشیم و عبوس و عنق باشم. در بحثی که مورد علاقهام باشد و با آدمهای هم سطحم هم وارد بحث و گفت وگو میشوم و کلا مثل همه آدمها در مقطعی کم حرفم و در زمان دیگر بسته به شرایط پر حرف میشوم. در مواقعی که با آدمهایی که حرف مشترک داشته باشم معاشرت میکنم.
کار با جوانهایی مثل ثقفی و ارک و… هم بخش زیادی از کارنامه کاری شما را پوشش میدهد؟
کار با جوانها به من انرژی و انگیزه میدهد و خوشحال میشوم تجربیات چند دههایم در عرصه هنر را در اختیارشان قرار بدهم. اغلب این کارگردانهای جوان میخواستند در فیلمسازی تجربههای جدیدی را بیازمایند و خوشحالم که در این راه در کنارشان بودم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است