احمدرضا حجارزاده/صبا؛ ترکیب فضاها یا موقعیتهای بصری متنوع در یک قاب بخشی از سنتیست که در نقاشی دوران موسوم پسامدرن به کرات مشاهده میشود. این شکل از کار هنری انگار در تلاش است تا اشکال مختلف اختلالها و تضادهای فرهنگی را که در دوران متأخر به ویژگی آشنای زندگی اجتماعی بدل شده در قالب قابی که با عناصر بصری متکثر و گاه متضاد پر میشود نمایش بدهد. از این جنبه، آثار «طناز عدلی» در گالری بام که با نام «خفته» از ۲۸ دیماه به نمایش درآمده،کوششی از همین نوع و یادآورِ همین رویکرد به نمایش تکثر آشنای دوران جدید است.
چنین به نظر میرسد که طناز عدلی در نمایش این حال و هوا در ابعاد بزرگتر موفقتر است. شاید این موضوع ناشی از نوع ضربقلمهایاش باشد. چنانچه به نظر میرسد هنرمند بیشتر بر رفتار آزادانه دست تأکید دارد تا بر طراحی خطی و کوشش برای تأکید بر جزئیات و از این منظر میتوان این فرض را در نظر گرفت که این شکل کار در ابعاد بزرگتر و رهایی دست کارایی بیشتری دارد تا در ابعاد کوچک و پرداخت جزئیات که هدف و منظور هنرمند نیست. از همینرو نقاش تا حدودی در دورنماها موفقتر نشان میدهد که باز هم انگار ناشی از تمایلاش به آزادی و رهایی دست است.
از سوی دیگر، نوعی احتیاط را میتوان در نحوه برخورد هنرمند با رنگ حس کرد. انگار عدلی از رنگهای خالص احتراز کرده و بیشتر در پیِ بهکارگرفتن رنگهای تیرهای است که خلوصشان کم شده. این نکته از آن رو اهمیت پیدا میکند که آنچه او در ترکیببندیها اجرا میکند نوعی تنوع بصری است که در کنار رنگهای تند و خالص به نتیجه مطلوبتری میرسد تا استفاده از رنگهای تیره و ممزوج با خاکستری یا بهکارگیری رنگها با تباین رنگی پایین. از این نظر آنچه او میکند نیازمند نوعی جسارت در برخورد و بهکارگیری رنگ است.
در نهایت باید گفت انگار نمایشگاه «خفته» بیش از هر چیزی به نگاه فردی و جسورانهتر هنرمندش نیازمند بوده تا تلفیق فضاها در کنار هم آنچه را باید، به تصویر بکشد. از این جنبه به نظر میرسد رویکرد جسورانهتر هنرمند با تکنیک و فضای بصری راهگشا باشد؛ چیزی که میتواند هم بیان بصری او را تکمیل و هم زبان و بیان بصری منحصر بهفرد را ممکن بکند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است