به گزارش صبا، آویدا امیری، کارگردان نمایش «راز بقا» که در چهل و سومین جشنواره تئاتر فجر روی صحنه رفته بود در گفتوگو با خبرنگار تئاتر صبا در رابطه با ایده اولیه این اثر گفت: ایده اولیه این اثر، نمایش داستان هابیل و قابیل در دنیای مدرن بود که در روند نگارش ایدههای دیگر نیز اضافه شد. از ابتدا با این چالش روبرو بودیم که داستان را به چه شکلی روایت کنیم که با سانسور و حذفیات مواجه نشویم و بتوانیم دنیای مدرن را در فضای اسطورهای نقد کنیم. چالشهایی که در این مسیر سر راه این نمایش قرار داشت، علاوه بر مشکلات مربوط به هزینهها و سختیهای طبیعی خلق یک اثر، مربوط به شرایط خاص نمایشنامه بود که چگونه یک اثر بدون دیالوگ را با تلفیق سه سبک بیو مکانیک، اپیک و فرمالیسم خلق کنیم که خوشبختانه این چالش اگرچه سخت، پشت سر گذاشته شد و کمک بسیاری به شکوفایی این اثر کرد.
او افزود: چالش مهم دیگر انتخاب بازیگر مناسب بود؛ بازیگرانی که بدن منعطف داشته باشند، ریتم را بشناسند و فرم کار کرده باشند. از آنجایی که هدف اصلی شرکت در جشنوارهای خارجی بود شرایط دیگر نیز میبایست مد نظر قرار میگرفت. نمایش نسبت به نمایشنامه اولیه تغییرات زیادی نداشت، از آنجا که فرم اجرا به شکلی بود که تنها از خطوط اصلی داستان پیروی میکرد و بازیها به طورکلی باید طراحی میشدند، تغییرات در حرکت و نحوه نمایش فرم زیاد بود اما نمایشنامه تقریبا بدون تغییر اجرا شد.
این هنرمند تئاتر بیان کرد: بازیگرانی که فرم کار کرده و بدن آماده داشته باشند و همچنین بتوانند با شرایط سخت تمرینها و خلق حرکتها کنار بیایند بسیار محدود بودند. ابتدا کار را با ماکت شروع کردم، به این شکل که از یک مربی ژیمناستیک و یکی از دوستان دانشگاهم تا دوستان ورزشکار دیگر که به فضای کار علاقمند بودند کمک گرفتم و فرمهایی که طراحی کرده بودم را اجرا میکردند اما نفرات مرتب تغییر میکردند به این دلیل که مشغله داشتند و این دوستان بازیگر نبودند اما در نهایت فرم ها و میزانس را به شکل ویژه ایی که بازیگر جایی برای خلاقیت نداشت ،طراحی کردم و کار برای ورود بازیگران آماده شد.
او ادامه داد: از تهران تا کرمانشاه در جستجوی بازیگر بودم، بازیگری که با شرایط کار هماهنگ باشد پیدا نکردم. عده زیادی ابراز علاقه میکردند و به من و کار لطف داشتند اما عدم شناخت این سبکها و آمادگی جسمانی شرایط همکاری را محدود میکرد. در نهایت نتیجه تفکرم بر این شد تا بازیگر را برای این کار خودم بسازم. اولین تیمی که تشکیل شد و توانست کار را به اجرا برساند؛ مجموعهای از چند بازیگر فوق العاده که بیش از یک ماه تمرین مداوم شرایط سخت را تجربه کردند و سپس به اجرا رسیدند و در اسفند ماه ۱۴۰۲ «راز بقا» با نام اولیه هیولا در تئاتر شهر کرج اجرا رفت اما زمانی که کار برای فجر ۱۴۰۳ پذیرفته شد، تیم بازیگری به دلایل مختلف امکان همکاری نداشتند و من در مدت زمان دو هفته باید تیم جدید را تشکیل، آموزش و تمرین میدادم و پس از آن اجرا میرفتم، که کاری بسیار پر ریسک و دشوار بود اما در نهایت موفق شدم مجموعه جدیدی از بازیگران با استعداد را پیدا کرده و در مدت کوتاه با تمرین شبانه روزی به اجرای فجر برسیم. فشار زیادی روی گروه بود که خوشبختانه از پس آن بر آمدیم.
کارگردان نمایش «راز بقا» در رابطه با حضور در چهل و سومین جشنواره تئاتر فجر، خاطرنشان کرد: احساس شعف و درخشیده شدن و هیجان دلچسبی که فارغ از حس رقابت بود. یک همکاری و همدلی عجیب حتی بین رقبا در این جشنواره مشاهده میشد. براین باورم جشنواره فضای عالی و مناسبی برای شناسایی استعداد هاست و گردهمایی هنرمندان و هنردوستان میتواند تعاملات سازندهای را شکل دهد. تئاتر ایران به دلیل عدم حضور بزرگان بسیاری در دوران طلایی نیست اما فعالین این صنعت در سالهای اخیر مخاطب عام را به تماشای تئاتر مشتاق کردهاند و استقبال از این هنر روز به روز در حال افزایش است. تلاش من این بوده که این نمایش علاوه بر مخاطب خاص، برای مخاطب عام نیز جذابیت داشته باشد.
او ادامه داد: همواره علاقه دارم بتوانم نمایشی ارائه دهم که بیش از آنکه احساس مخاطب را درگیر کند، فکر او را هرچند برای مدتی کوتاه درگیر کند. بدین معنا من خلق اندیشه را بر خلق احساس ترجیح میدهم. عقیده شخصیام این است که آنچه هنرمند را از هنر دوست متمایز میکند نوع پرداخت هنرمند به دغدغههای شخصی در قالب نمایش است. تصور من این است که انسان در سدههای قبل بی آلایشتر بود و از زمانی که خواست همه چیز را در زمان محدود حیات داشته باشد مجبور به حذف دیگری شد. با این تفکر که اگر او حذف شود، حق دیگری از آن وی خواهد شد. بنابراین خواستم خلق این اثر و استفاده از سبکهایی که گویای این تفکر است، تلنگری به ذهن مخاطب باشد.
آویدا امیری در پایان تاکید کرد: فکر میکنم اثرم یک نمایش ریتمیک و فرمیک منسجم با رگههای اعتراضی تراژیک گونه و زیر متنی عاشقانه است.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است