سعید قاضی نژاد/ صبا؛ به شکل عجیب و قابل تحسینی، مریلا زارعی همیشه در میان آثار کمدی و درام در رفت و آمد بود و این میان، سطح بسیار خوبی از بازیگری را به نمایش گذاشت.
این حد از حفظ کردن خود در طی این سالها، از بازی در نقش مادر «موسی کلیمالله» ابراهیم حاتمیکیا تا نقش کمدی دخترک پاستیل فروش فیلم «خوابم میاد» رضا عطاران، از بازی در نقش مادر ناصرالدین شاه در سریال «جیران» حسن فتحی تا مادری چشم انتظار در فیلم «شیار ۱۴۳» نرگس آبیار، از او چهره یک بازیگر چیرهدست را به نمایش گذاشته است. این حجم از تنوع نقش، از کمدی تا درام، مریلا زارعی را تبدیل به یکی از بازیگران ماندگار تاریخ سینمای ما کرده است.
ما به خوب بودن او در تمامی این نقشها «عادت کردهایم». اما اگر به خط و ربط اصلی ماندگاری فکر کنیم، به تمرینها، جستجوها و حفظ کردن خود در میان این طوفانِ حوادث، تازه متوجه خواهیم شد که همه چیز نقش و فیلمنامه و ایام فیلمبرداری نیست! همه چیز صرفا اعداد دستمزد نیست. باور کنید که سختیها و نظم بیشتری این میان دخیل است تا ما به راحتی در میان راهروهای کاخ جشنواره بشنویم که اهل رسانه بگوید:«خانم زارعی که همیشه خوبه»
در واقع چکیده این نظم و روحیه، میشود آن تشویقهای از ته دل او که در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر، توجه یکی از داوران را هم به خود جلب کرد. اینکه برای رقیب ایستاده دست بزنی، بزرگمنشی و پختگی را طلب میکند که رسیدن به آن آسان نیست.
پس همین «خوب بودن همیشگی خانم زارعی» گاهی باعث میشود تا چندان روی زحمت و تکنیکهای بازیگریاش متمرکز نشویم. روی چشمهای نگران زنی در کنار ساحل نیل، روی قلبی که تو گویی وقتی نوزاد را در سبد گذاشت، هر لحظه امکان ایستادنش بود… همین همیشه خوب و به اندازه بودنش باعث میشود که روی بازی های او متمرکز نشویم. چه حیف….
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است