احمدرضا حجارزاده/صبا؛ کیمیا جواهری از بازیگران باسابقه تئاتر است که علاوه بر هنر بازیگری، در عرصه طراحی و اجرای چهرهپردازی نیز فعال است. او که به تازگی بازی در نمایش «سوءتفاهم» به نویسندگی آلبر کامو و کارگردانی حسین کشفیاصل را پشت سر گذاشته، اینروزها در خانه هنر دیوار، به عنوان طراح گریم نمایش «آقامهدی» مشغول فعالیت است. جواهری پیش از این در آثار متعددی با کارگردانی حسین کشفیاصل ایفای نقش کرده یا در نمایشهایی با او همبازی بوده است. او در نمایش «سوءتفاهم»که با استقبال خوب تماشاگران روبهرو شد، نقش «مارتا» را ایفای کرد. این نمایش درباره مسافرخانهای بین راهیست که توسط مادر و دختری اداره میشود و یک شب مسافری غریبه وارد میشود. به بهانه تجربه اخیر کیمیا جواهری با او به گفتوگو نشستیم.
آیا برای رسیدن به نقش مارتا، با کارگردان نمایش زبان مشترک داشتید یا با چالشهای تازهای روبهرو بودید؟
بیش از هشت تجربه مشترک بین من و آقای کشفیاصل اتفاق افتاده که همه آنها جذابیتهای منحصر به فرد خود را داشتهاند و روی همرفته تجربه همکاری با ایشان همیشه شیرین و جذاب بوده. از آنجا که این همکاریها زیاد بودند، باعث شده ما به زبان مشترک رسیده باشیم. در مورد «مارتا» به کرات با هم صحبت کردیم و چالشها و نقطهنظرات خودمان را داشتیم. گفتوگو کردیم تا به یک نتیجه و زبان مشترک برسیم.
پیش از دعوت نمایشنامه کامو را خوانده یا اجرای دیگری از آن دیده بودید؟
بله، نمایشنامه را سالها پیش خوانده بودم. چندینبار هم که آقای کشفی میخواستند آن را روی صحنه بیاورند و کارگردانی بکنند، بارها در موردش صحبت کرده بودیم. نمایشنامه را خوانده و به تلخی متن کاملاً آگاه بودم. به متون و قلم کامو در حد و اندازه خودم آگاههستم. میدانستم قرار است چه کاری روی صحنه بیاید و چون نقطهنظرهای آقای کشفی را هم بهعنوان کارگردان میشناختم، میدانستم قرار است یک کار نو روی صحنه برود.
وقتی متن را خواندید، انتخاب خودتان هم برای بازی، نقش «مارتا» بود؟ دوست نداشتید نقش مادر یا «ماریا» را بازی بکنید؟
قطعاً خودم را برای نقش مادر نمیدیدم و حتی به آن فکر نمیکردم، ولی برای دو نقش دیگر، طبیعتاً پیش آمده که به آنها فکر کرده باشم. اینجور مواقع خودم را در ابتدای امر میسپارم به دست نگاه کارگردان که قرار است چگونه باشد و چه چیزی در من دیده که آن نقش را به من سپرده. این میتواند اتفاق بهتری را رقم بزند. در مورد «سوءتفاهم» به نقش مارتا خیلی فکر کرده بودم. نقش منحصر بهفرد و جذابیست و به نظرم جزو نقشهاییست که شاید برای خیلی از بازیگران خانم، جزو آرزوهایشان باشد آن را بازی بکنند.
به لحاظ حسی و درک بازیگر از نقش، چهقدر با «مارتا»همذاتپنداری میکنید؟ آیا تفکر و تصمیمی که او در زندگیاش میگیرد، برای شما قابلدرک و احترام است یا حق چنین کاری به مارتا نمیدهید؟
هر بازیگری وقتی قرار است نقشی را بازی بکند، تلاشش را میکند به لحاظ روحی و روانی خودش را به آن کاراکتر نزدیک بکند. این بخشی از بازیگری و جزو لاینفکی از نگاه به مقوله بازیگریست. برای من هم چیزی غیر از این نبود. من به مسائل روحی و روانی نقش خیلی فکر کردم. به لحاظ کاراکتر، خیلی جاها آسیبهای خودش را داشته، چون نقش پرچالشیست که شاید از لحاظ روحی و روانی به شما آسیب بزند. نمیخواهم بگویم این اتفاق خیلی زیاد افتاده، ولی به هرحال میتواند آسیبهای خودش را داشته باشد. نمیخواهم این کاراکتر را قضاوت بکنم اما یک جاهایی دلم برای او میسوزد و جای دیگر نقدش میکنم که این نگاه و تفکر قطعاً درست نیست، چون چنین نگاه و تفکری به زندگی باعث میشود در وهله اول خودتان آسیب ببینید و بعد اطرافیانتان آسیب ببینند. بنابراین سعی کردم تا جایی که باید، به او نزدیک بشوم که حداقل به خودم آسیبی نزنم، ولی تا حد امکان هم بتوانم بیشترین تصور ممکن را از کاراکتر برای درک بهتر و لذت بیشتر مخاطب ارائه بدهم.
شیوه کارگردانی آقای کشفیاصل و تعامل شما با ایشان در نمایش «سوءتفاهم» چطور بود؟
شاید آقای کشفی جزو کارگردانهایی باشند که وقتی با او کار میکنید، سخت باشد اگر بعداً بخواهید با کارگردان دیگری کار بکنید، چون دستوبال شما را آنقدر باز میگذارد تا هر آنچه خلاقیت دارید بروز بدهید. فضا را برای شما به نحوی میسازد که این قدرت را داشته باشید تا خودتان را عرضه بکنید. هر فکر و ایدهای را که برای خودتان دارید، بیرون بریزید و ایشان معمولاً در این زمانها به نقطهای میرسند که شاخ و برگ اضافی ماجرا را میزند. خوبها را برمیدارد و درباره بدها حرف میزند که انجام ندهیم. همیشه هم نگاه و نظرشان این است که هر آنچه من میگویم، در وهله اول به خاطر بهتر دیدهشدن خود شماست.
در میان نقشهایی که تاکنون بازی کردهاید،«مارتا» یکی از سختترین نقشهای شماست، چون بیش از هر چیز با شکلی از احساس کاراکتر سر و کار دارید که شاید برایتان تازگی داشته باشد. همچنین محل اجرا، خیلی خاص و عجیب است. ویژگیهای درونی نقش و سالن اجرا، چه تاثیراتی بر بازی شما در نمایش «سوءتفاهم» داشتند؟
سالن اجرایی قطعاً تاثیر مثبت خودش را دارد، به لحاظ اینکه به شکل و شمایل کار ما میخورد. این از ایدههای اجرایی کارگردان بود. او این سالن را برای اجرای «سوءتفاهم» در نظر گرفته بود. نکتهای که وجود دارد این است که ما از قبل میدانستیم و به هیچوجه نمیتوانیم این را انکار بکنیم که موقعیت جغرافیایی سالن کاملاً روی اتمسفر حاکم بر نمایش و اتمسفر حاکم بر حالواحوال ما تاثیرگذار نبوده، ولی در مورد خود نقش بیتردید یکی از سختترین، پرچالشترین و انرژیبرترین نقشهایی بود که تا امروز بازی کردم؛ از این جهت که به لحاظ روحی و روانی بسیار بر من تاثیرگذار بود، طوری که بسیار درگیرم کرد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است