سریال «فریبا» نیاز جامعه امروز است/ دچار سانسور نشدیم | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۵۰
گفت‌وگوی صبا با عوامل سریال «فریبا»

سریال «فریبا» نیاز جامعه امروز است/ دچار سانسور نشدیم

این سریال به دلیل ساختار نو و دست گذاشتن روی موضوعی که این روزها تازگی دارد و برای مخاطب ملموس است توانسته بازخوردهای خوبی را به خود جذب کند.

پگاه زارعی/صبا؛  سریال «فریبا» به کارگردانی محمود معظمی، تهیه کنندگی سیدرامین موسوی ملکی و نویسندگی جواد صفوی یک درام اجتماعی است که به بررسی چالش‌های جامعه امروز، به ویژه تاثیرات فضای مجازی می‌پردازد. این سریال که تاکنون ۳۴ قسمت از آن روانه آنتن شده است، هر شب ساعت ۲۰:۴۵ از شبکه سه پخش می‌شود و هنرمندانی چون ساناز سعیدی، حمیدرضا پگاه، محمود پاک نیت، نسیم ادبی، ثریا قاسمی، فرزاد حسنی، نیلوفر هوشمند، امیرمحمد زند، پیام اینالویی، افسانه چهره‌آزاد، سوگل طهماسبی، ارسلان قاسمی، علیرضا خمسه و منوچهر زنده‌دل در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند. این سریال به دلیل ساختار نو و دست گذاشتن روی موضوعی که این روزها تازگی دارد و برای مخاطب ملموس است توانسته بازخوردهای خوبی را به خود جذب کند. خبرنگار صبا با کارگردان و بازیگر «فریبا» به گفت‌وگو نشسته است که در ادامه می‌خوانید.

محمود معظمی کارگردان:

سعی کردیم «فریبا» در شان مخاطب ایرانی باشد

این سریال به موضوعات داغ و بحث‌برانگیز مانند تاثیر شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی بر زندگی افراد، به‌ویژه بلاگرها، می‌پردازد. این موضوعات برای بسیاری از مخاطبان ملموس و جذاب است. در عین حال بعد از «سرجوخه» به کارگردانی احمد معظمی، شما «فریبا» را ساختید؛ چه شد به سراغ این موضوع رفتید دغدغه‌ خودتان بود یا متن سفارشی بود؟

موضوع شبکه‌های اجتماعی، فضای مجازی یا بلاگرها و اینفلوئنسرها و افرادی که در این فضا تاثیرگذار هستند، سال‌ها است که جوامع بشری را درگیر خودش کرده ‌است. طبق آماری که تا سال ۲۰۲۱ ارائه شده بود، ۴ میلیارد نفر در دنیا درگیر فضای مجازی بودند؛ در نظر بگیرید در این ۴ میلیارد نفر چند نوجوان و جوان وجود دارد که هنوز به دلیل ارتباط با شبکه‌های مجازی دچار بی هویتی و عدم شناخت خود هستند و از اینفلوئنسرهایی که اشخاص را تحت تاثیر قرار می‌دهند، الگوبرداری می‌کنند. به هر حال این موضوع، مساله مبتلابه تمامی جوامع است و در کشور ما نیز وجود دارد. زمانی که سیدرامین موسوی ملکی تهیه‌کننده، قصه «فریبا» را پیشنهاد دادند خیلی راغب شدم که این کار را شروع کنم و بواسطه دعوت او وارد این پروژه شدم.

به تصویر کشیدن چالش‌ها و آسیب‌های فضای مجازی، محدودیتی برای شما از سوی مدیران تلویزیون ایجاد نکرد؟

خوشبختانه با تعامل و همراهی مهدی نقویان ریاست مرکز سیمافیلم کار را پیش بردیم زیرا به تصویر کشیدن قصه را نیاز خود سیما می‌دانستند و چنین داستانی می‌بایست ساخته و پخش می‌شد. مدیران و دوستان همراهی بسیار خوبی در جهت انتقال مفاهیم قصه داشتند و خوشبختانه تاکنون هم که بخش‌های زیادی از سریال پخش شده است براساس خود قصه بوده و دچار سانسور نشدیم.

چرا فقط از بعد امنیتی به موضوعاتی نظیر فضای مجازی و اینقلوئنسرها نگاه می‌شود؟

هر قصه‌ای با وجود ماجراهای زیاد، معماها و اتفاقاتی که شخصیت‌ها را به سمت پرتگاه سوق می‌دهد و آن خطرات و مشکلاتی به وجود می‌آید، جذاب می‌شود. در سریال «فریبا» مطمئنا نیاز خود قصه بوده که نیروی امنیتی وارد داستان شود چرا که مساله دخترانی که از کشور خارج شدند و اثری از آن‌ها نیست و همچنین موضوع فراگیری شبکه‌های زیرزمینی قمار که به تعداد زیادی کارهای خلاف انجام می‌دهند، موضوع کلانی است و پای نیروهای امنیتی را چه در قصه و چه در زندگی واقعی به ماجرا باز می‌کند و پیگیر پرونده می‌شوند و برای نجات این آدم‌ها می‌آیند و مسیر خود را در قصه ادامه می‌دهند تا به آن نتیجه نهایی مد نظر گروه سازنده برسند. ما نیز براساس اصول و قواعد ژانر معمایی، جنایی و خانوادگی، شخصیت‌ها و اتفاقات ماجرا را شکل دادیم و همه نکات بر اساس اقتضای کار طراحی شدند و به یکدیگر کامل وابسته هستند و نمی‌توان بخشی را حذف کرد و بخش دیگری را جلو برد.

بازیگران محبوبی را گرد هم آوردید؛ درباره انتخاب بازیگران توضیح دهید و بگویید چقدر برای شما مهم بود بازیگران مانند اینفلوئنسرهای‌ واقعی باشند؟

در تمامی این سال‌ها که در تلویزیون کار کردم، این شانس را داشتم که بازیگران خوب و حرفه‌ای و پیشکسوت دعوتم را قبول کردند و مرا همراهی کردند. در جلسه‌ای با سیدرامین موسوی تهیه کننده به این مجموعه از بازیگران رسیدیم و سعی کردیم از بازیگران جدیدی که از تئاتر آمده‌اند بهره ببریم و شاهد ترکیبی از بازیگران حرفه‌ای و بازیگران جدید در سریال باشیم که امید دارم ترکیب قابل توجهی برای کار ایجاد کرده باشد.

در کارگردانی سریال، چه تمهیداتی اندیشیدید که این سریال توانست پرمخاطب‌ترین این روزهای تلویزیون شود؟ در واقع چگونه از نگاه‌های کلیشه‌‌ای دوری کردید؟

برای اینکه سریال یا هر اثر نمایشی دیگری بتواند مخاطب خوبی داشته باشد و با تماشاگر ارتباط برقرار کند احتیاج به یک متن قابل قبول و استاندارد دارد که نکته یا یک ماجرای قابل توجه در آن برای مخاطب وجود داشته باشد و همچنین مجموع عوامل و بازیگرانی که در آن هستند و شخصیت‌های قصه را بازی می‌کنند یا هر شرایطی که می‌تواند تاثیر گذار در جذب مخاطب باشد، دارای اهمیت است. بنده به عنوان کارگردان نگاه عمیقی همراه با وسواس در ساختار و به وجود آمدن لحظه‌ها و روابط داشتم و سعی کردم احساسی را که در قصه وجود دارد به تصویر بکشم. به هر حال مهمتر از همه روایت سازنده اثر از خود قصه هم نکته مهمی است که می‌تواند روایت را بر اساس اصول قواعد ژانر خود قصه، پیش ببرد و تاثیر خوبی در دیده شدن سریال بگذارد.

به نظر شما چرا تلویزیون بعد از سال‌ها نتوانسته است به طور مداوم سریال‌های با کیفیت تولید کند؟

این موضوع را قبول ندارم چرا که در تمامی این سال‌ها سریال‌های باکیفیت و پر مخاطبی در تلویزیون داشتیم و خیلی از دوستان مشغول به کار هستند و من به نوبه خود قصه‌هایی که در تلویزیون کار کردم قصه‌های پر مخاطبی بودند که با وجود داشتن موضوعات متفاوت، سطح وسیعی از مخاطبان با این سریال‌ها همراهی کردند و درصد قابل قبولی داشتند و دارند؛ بسته به کارهای مختلف و ژانرهای مختلفی که در تلویزیون عرضه می‌شود، آن هم به خاطر اینکه سطح وسیعی از مخاطب را در بر بگیرد و هر کدام مخاطب خاص خود را دارد و آثار پر زحمت و با کیفیتی از تلویزیون پخش شده و می‌شود.

با «فریبا» نشان داده شد که تلویزیون می‌تواند با توجه به سلیقه و نیازهای مخاطبان محتوا تولید کند چه چالش‌هایی را برای این سریال پشت سر گذاشتید؟

در سریال «فریبا» خارج از ایران فیلمبرداری داشتیم و ۵ قسمت اول در کشور ترکیه ساخته شد و با توجه به شرایط کار خارج از ایران خیلی متفاوت است و خوشبختانه با همراهی تهیه‌کننده در طول سریال هرآن چه من و سریال لازم داشتیم برای بهتر دیده شدن اثر در جهت قصه، دریغ نکردند و همراهی خوبی با ما داشتند. برای ما فیلمبرداری در ترکیه سخت بود و تمام صحنه‌ها در قلب خود استانبول فیلمبرداری می‌شد و بازیگران و هنرورانی از کشور ترکیه نیز در کار حضور داشتند چرا که تلاش کردم تا فضای حاکم بر قصه را در آن کشور برای مخاطب تداعی کنم و بخشی از این سریال هم در کشور دبی فیلمبرداری شد که مشکلات و سختی‌های خودش را داشت که خوشبختانه با همراهی گروه توانستیم کار را خوب به سرانجام برسانیم؛ اما این موضوع تعدد لوکیشن چه در خارج از کشور و چه در تهران و خارج از تهران بسیار پرچالش بود، اما سعی بر این بود که تنوع بصری خاصی را برای مخاطب بوجود بیاوریم.

بودجه سریال «فریبا» چقدر بود؟

این نوع سریال‌ها که در رده الف محسوب می‌شوند برآوردی یکسان با مابقی سریال‌ها دارند و تفاوت چندانی ندارند، این سریال نیز بودجه محدودی با توجه به شرایط موجود در سریال سازی داشت. در کل تولید چنین سریال‌هایی نیازمند یک احساس و نگاهی است که تهیه‌کننده کار دارد و به یک از خودگذشتگی نیاز دارد که تهیه کننده و کارگردان باید آن را داشته باشند تا بتوانند کار استاندارد و قابل توجهی ارائه کنند.

به گریم فرزاد حسنی و محمود پاک‌نیت نقد وارد شده، به نظر خودتان چقدر این نقدها درست است؟

هر شخصیتی طراحی خاص خودش را در قصه دارد و گریم نیز براساس کاراکتری که ایفا می‌کنند، انجام می‌شود. فکر نمی‌کنم گریم‌ها دور از شخصیتی که این دوستان ایفا می‌کنند، طراحی شده باشد و اتفاقا به نظرم گریم‌ها تنوع خوبی هم داشت و کمک زیادی به خود بازیگران در پیشبرد نقش می‌کرد.

موفقیت سریال «فریبا» نشان می‌دهد که تلویزیون می‌تواند با پرداختن به موضوعات روز، استفاده از بازیگران و عوامل حرفه‌ای و تلاش برای نوآوری، مخاطبان را جذب کند، اما برای رسیدن به موفقیت مداوم، نیاز به تغییرات اساسی در رویکرد و سیاست‌های تولید محتوا دارد؛ شما چه پیشنهادی برای مدیران دارید؟

ساخت این سریال دغدغه مدیران تلویزیون و حتی ریاست مرکز سیما فیلم مهدی نقویان بود و این قصه را برای جامعه امروز نیاز دانسته بودند. هر کاری و هر محتوای این چنینی که در تلویزیون مخاطب دارد به حمایت مدیران نیاز دارد چرا که قصه‌هایی هستند که می‌توانند تاثیرگذار باشند و خدا را شکر در این قصه شاهد حمایت مدیریت خود مرکز سیمافیلم و بخش‌های دیگر بودیم و سعی شد سریالی استاندارد و در شان مخاطب ایرانی ارائه شود.

پیام اینالویی، بازیگر:

پیچش شخصیت بهروز به پناه برای مخاطب جذاب بود

 چه شد که فریبا به شما پیشنهاد شد؟

موضوع سریال «فریبا» اولین بار زمانی که در یک سفر خارجی بودم توسط آقای محمد حاتمی، بازیگردان این سریال، با من مطرح شد. پس از بازگشت به ایران، مجدداً با من تماس گرفتند و روزی که سر صحنه رفتم ، گروه مشغول فیلم‌برداری از خانه پدری نسترن بود و پروژه کلید خورده بود. من آخرین بازیگر از نقش‌های اصلی سریال بودم که به گروه ملحق شدم. با آقای محمود معظمی کارگردان و آقای رامین موسوی تهیه کننده دو جلسه صحبت کردیم و ایشان فیلم‌نامه را به من دادند که پس از مطالعه و گفت‌وگوی مجدد قرار شد که همکاری کنیم.

برای رسیدن و درک کاراکتر چه تمهیداتی به خرج دادید؟

ابتدا کل فیلمنامه را چند بار از ابتدا تا انتها می‌خوانم تا بفهمم که داستان درباره چیست و بعد اینکه شخصیتی که قرار است بازی کنم کیست. از آنجا که فیلمنامه سریال اساسا طولانی است و بیش از هزار صفحه دارد، خواندن سه بار فیلمنامه شبیه مطالعه یک کتاب ۳۰۰۰ صفحه ایست که خواندن آن در زمان کوتاه کار دشواریست. سپس آرام‌آرام به کشف حقایق موجود درباره کاراکتر در فیلمنامه می‌پردازم و مهارت‌های مورد نیاز آن را پرورش می‌دهم. در مورد نقش بهروز، با چالش‌هایی مواجه شدم. او در یک کافه کار می‌کند و مهارت‌های باریستا دارد، همچنین یک گیمر است و بازیگردان بازی‌های رومیزی. من با این مهارت‌ها کاملاً ناآشنا بودم و علاقه‌ای به بازی نداشتم. به همین دلیل، به مدت دو سه هفته به کافه‌های بازی رفتم و در چند کافه معروف که بازی‌های مختلف برگزار می‌شد، حضور داشتم تا این مهارت‌ها را کسب کنم. در مرحله بعد به سراغ کشف و درک روابط بین کاراکترها می‌روم، باید نوع رابطه‌ام با نسترن را درک می‌کردم، و همینطور حقایقی در مورد زندگی و موقعیت او. حقایق شخصیت‌ها گاه به صورت واضح در فیلمنامه اشاره شده است و گاه به آنها اشاره نشده ولی وجود دارند و تاثیر می‌گذارند پس باید کشف شوند. من اطلاعاتی را که فیلمنامه در اختیارم می‌گذاشت را یادداشت می‌کردم و در نهایت به دنبال رسیدن به یک رفتار بودم. رفتار بهروز و بعد هم پناه.

این نقش چقدر به زیست خودتان نزدیک بود؟

یک نفش ابعاد بسیار گسترده‌ای دارد. وقتی از یک نقش حرف می‌زنیم در واقع درباره یک انسان با تمامی جزئیات روحی، جسمی و اجتماعی آن حرف می‌زنیم. نقش بهروز و در ادامه آن نقش پناه، قطعا از زیست و زندگی من دور و متفاوت بود. اما اعتقاد دارم همه انسان‌ها علم و تجربه تمام جهان را در خود نهفته دارند و فقط باید آن را کشف کنند. شخصیت ما تحت تأثیر محیطی که در آن بزرگ می‌شویم، والدین و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، مانند دانشگاه، مدرسه و محیط کار، شکل می‌گیرد و بر آن اساس ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری ما متناسب با آن به وجود می‌آیند. ممکن است در یک جامعه کم‌برخوردار رشد کرده باشید و یا در یک خانواده مرفه. ممکن است کاراکتر به دلیل شرایط زیستی و تربیتی‌اش دچار عارضه‌های رفتاری و یا حتی روانی شده باشد که در ارتباطاتش نمایان می‌شود. ممکن است حمایتگر، ترسو ، پرخاشگر و یا مهربان و سخاوتمند باشید. به عنوان یک بازیگر، سعی می‌کنم ابتدا آن وجوه کاراکتر را از درون قصه پیدا کرده و سپس به ایجاد آنها در خودم بپردازم. مثلا بهروز فرزند طلاق است و این مسئله در زندگی واقعی من رخ نداده، اما باید بدانم تأثیر طلاق در رفتار، و نوع برقراری و حفظ ارتباط عاطفی چگونه است و نتایج آن را بررسی کنم مطمئنا بهروزی که فرزند طلاق است و احتمالا عشق ورزیدن، فداکاری و غیره را در رفتار پدر و مادر نسبت به همدیگر ندیده است نمی‌تواند رابطه عاطفی موفقی هم با نسترن بسازد. از ابعاد رفتاری گذشته، می‌بایست به بعد فیزیکی زندگی بهروز نیز می‌پرداختم. مواردی مثل نوع پوشش، علایق، شغل و مسائل مهارتی مانند باریستا و گیمر بودن. نوع پوشش، مدل مو، اکسسوری و مهارت‌های شخصی باید به گونه‌ای به دست آیند که باورپذیر باشند و همه چیز ناخودآگاه و حرفه‌ای به نظر برسد. در فیلمنامه صحنه‌های زیادی بهروز مشغول گرداندن بازی دیده می‌شد که لازم بود قبل از مقابل دوربین قرار گرفتن به مهارت آن می‌رسیدم که برای این امر مدتی به عنوان بازیکن بازی‌های متنوعی را تست کردم و وظایف گرداننده را مشاهده کردم و با اجازه صاحب کافه، فیلم می‌گرفتم و مرور می‌کردم. حتی برای تهیه قهوه نیز از حرفه‌ای‌های این زمینه کمک گرفتم.

خودتان فکر می‌کنید این سریال با توجه به موضوع روز و ملموسی که دارد چه تاثیری در مخاطب داشته باشد؟

انتخاب موضوعات به‌ روز، به دلیل اینکه مخاطب درزندگی روزمره با آن سر و کار دارد و برایش قابل درک و لمس است باعث می‌شود، راحت‌تر و سریعتر با آن ارتباط برقرار کند و آن را باور کند. اگر این موضوع در قالب یک قصه خوب هم روایت شود، مخاطب همراهی می‌کند و به این ترتیب می‌شود مفاهیمی را نیز به او منتقل کرد و یا حداقل او را به فکر فرو برد و برایش سوال ایجاد کرد. مشارکتی که بینندگان در فضای مجازی با کامنت‌ها و گفت‌وگوهای کامنتی در صفحات بازیگران و دیگر صفحات در طول پخش سریال داشتند، نشان داد که مسئله برای جامعه دغدغه است و مورد توجه و لطف مخاطب قرار گرفته است. به هر حال فضای مجازی بیشترین تأثیر را در زندگی ما داشته است و سبب تغیرات جدی در فرهنگ و رفتار همه جوامع شده است و جا داشت که به آن پرداخته شود.

چه چالش‌هایی در این سریال داشتید؟

چالش همواره در تولید هر اثری وجود دارد و سختی بخشی از کار است. ساعات طولانی فیلمبرداری، صحنه‌های سخت و پر خطر، حفظ تمرکز، حفظ راکورد حسی و ظاهری و درگیری‌هایی که با کاراکتر دارید همه و همه بخشی از سختی‌های این کار هستند. از سوی دیگر گاهی در برخی صحنه‌ها ممکن است حوادث غیر مترقبه‌ای نیز رخ دهد. به عنوان مثال در صحنه‌ای که دو خلافکار برای دزدیدن گوشی به من حمله کردند منجر به شکستن انگشت دستم شد و یا آن صحنه‌ای که با پوتین و پالتو به داخل استخر می‌پرم، آب استخر سرد بود و کتی که تن من بود بیش از حد سنگین شد که امکان شنا کردن را از من گرفته بود و ته آب فرو رفتم. با همه این سختی‌ها خدا را شکر می‌کنم که یک گروه همدل بودیم و هشت ماه روزی دوازده ساعت مانند یک خانواده کنار هم بودیم و با حداقل اصطکاک با هم کار کردیم.

نقش مثبت را بیشتر دوست دارید یا نقش منفی؟

نقش‌های منفی گاها ابعادی دارند که می‌تواند برای تجربه بازیگری جذاب باشند. بعد از بازی در نقش امید در سریال «خونسرد» که به نوعی نقشی منفی محسوب می‌‌شد پیشنهادات نقش‌هایی از آن دست زیاد داشتم. در سریال «غریبه» هم نقش پژمان یک کاراکتر منفی بود که همسرش را فریب می‌داد. شخصیت بهروز را منفی نمی‌دانم اگر چه در انتها شخصیت به سمت منفی چرخید ولی این شخصیت خاکستری بود. در حال حاضر، تمایل زیادی به بازی در نقش‌های مثبت دارم.

چه کارهای جدیدی به زودی از شما خواهیم دید؟

اخیراً فیلم «تمارض» را نویسندگی و کارگردانی کردم که در مرحله فنی قرار دارد و پیشنهاداتی برای بازی داشتم که در حال صحبت و بررسی آنها برای همکاری‌های آتی هستم.

از تعامل با عوامل و گروه بازیگران این سریال بگویید.

پشت صحنه کار ما و عوامل خوب بود و همه دوستانه با هم رفتار می‌کردند و از یکدیگر حمایت می‌کردند. تهیه‌کننده و کارگردان نیز فضای دوستانه و صمیمی را ایجاد کرده بودند و با دوستی کار را پیش می‌بردند. نیلوفر هوشمند بازیگر نقش نسترن و ساناز سعیدی بازیگر نقش فریبا، به عنوان پارتنرهای اصلی من در این سریال، وقت زیادی برای تمرین می‌گذاشتند. محمد حاتمی و آقای معظمی نیز دقت و نظارت زیادی روی بازی‌ها داشتند و تعامل، ایده‌پردازی و گفت‌وگو بین ما برقرار بود و ارتباط خوبی داشتیم. سریال «فریبا» جزو پربیننده‌ترین سریال‌های امسال شد و مورد توجه بینندگان قرار گرفت. خدا را شاکرم که مردم سریال را دوست داشتند و از نقش پناه و بهروز استقبال کردند. هیچ چیزی ارزشمندتر و بالاتر از این نیست که کاری که انجام می‌دهید، مورد توجه مردم قرار گیرد.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

آخرین اخبار

پربازدیدها