سمیه خاتونی/ روزنامه صبا؛ «سرزمین شعر» اولین رقابت جدی و مبتنی بر نقد و نظر تخصصی در حوزه شعر معاصر ایران در رسانه ملی است که فصل چهارم آن در حال تولید است و در آن ۶۴ شاعر در هشت گروه با یکدیگر به رقابت شعری میپردازند و اشعارشان توسط کارشناسان متخصص و بنام حوزه شعر و ادبیات مورد داوری قرار میگیرد.
تصمیم گرفتم برای تهیه گزارش به استودیو برنامه «سرزمین شعر» بروم و از نزدیک شاهد تلاش و تولید آن باشم. با ورود به «سرزمین شعر»، با فضایی شاعرانه و البته نظم یافته در پشت صحنه رو به رو شدم. ترکیبی از نیروهای متخصص و جوان که عشقشان به کار کاملا محسوس است و هر یک به نحو احسن مشغول به کار خود هستند تا این برنامه بتواند صدمین قسمت خود را برای پخش به آنتن شبکه چهار، برساند. شاعران جوان متن در دست در حال تمرین و خوانش اشعار خود هستند، تا نوبتشان شود و به به روی استیج بروند. از میان جمعیت پرتکاپویی که به زحمت وقت دارند جواب پرسش مرا دهند، به سراغ ندا آقاجونی مدیر برنامهریزی و سردبیر برنامه میروم. با وجود کار زیاد به گرمی از من استقبال میکند و با حوصله زیاد به سوالات من درباره چند و چون برنامه «سرزمین شعر» پاسخ میدهد.
ندا آقاجونی، سردبیر:
این برنامه در پی معرفی شاعران جوان است
او در ابتدا درباره شکلگیری برنامه از فصل اول توضیح داد: در ابتدا با انتشار فراخوانی در فضای مجازی از شاعران دعوت کردیم که پنج قطعه از اشعار خود را برای ما بفرستند. این اطلاعرسانی از طریق اینستاگرام، تلگرام و ایتا انجام شد سپس از هیات انتخاب برنامه ناصر فیض، محمدکاظم کاظمی، علی محمد مودب و علیرضا قزوه خواستیم که اشعار را بررسی و به آنها امتیاز دهند. میانگین امتیازدهی داوران ملاک انتخاب ما برای دعوت از شاعران در این برنامه شد که در طول سه فصل به معرفی ۶۴ شاعر از سراسر ایران رسید.
وی درباره اینکه آیا برای حضور شاعران معیارهایی مانند داشتن کتاب و یا شرکت در جشنواره ادبی را نیز در نظر گرفتهاند و یا خیر، اضافه کرد: ما برای حضور شاعران چه در قالب محتوا، مضمون و یا سابقه ادبی هیچ محدودیتی قائل نشدیم. تنها معیار این برنامه بر روی اصول و کیفیت اشعار ارسالی بود. تقریباً ۹۰ درصد از شاعران راه یافته به این برنامه از شهرستان و استانها بودند. در سه فصل گذشته این شاعران معرفی شدند و فصل جاری که فصل چهارم این برنامه است، منتخبی از شاعران دو فصل گذشته را در مرحله نهایی گرد هم آوردیم و برخلاف فصلهای گذشته، این فصل تنها شامل شاعران شرکتکننده در فصلهای قبل بود و شاعر جدیدی پذیرفته نشد.
سردبیر برنامه «سرزمین شعر» درباره هدف این برنامه تلویزیونی گفت: هدف برنامه ما استعدادیابی نیست، زیرا شاعران شرکتکننده قبلاً استعداد خود را نشان دادهاند بلکه این برنامه در پی یافتن شاعران جوان برای فصلهای آینده است.
او در پایان تصریح کرد: برنامه «سرزمین شعر»، اولین برنامهایست که پس از چهل و اندی سال در صدا و سیما بر روی شعر فارسی متمرکز شده است تا با ایجاد یک رقابت تخصصی میان شاعران ضمن معرفی آنها، سطح کیفی شعر معاصر را ارتقا بخشد.
امیرحسین مدرس، مجری:
هیچ روز من بدون ادبیات و شعر به شب نمیرسد
قبل از این که اعلام شروع ادامه ضبط برنامه بشود در میان فضای دکوری که خطوط نستعلیق که از نظر زیبایی در جایگاه نخست و زیباترین خطوط در بین شیوههای دیگر خطاطی است بر روی دیوار آبی رنگ چشمها را به سمت خود جلب میکند و درب وسط دکور که بکگراند میز داوران را با معماری ایرانی غنا بخشیده و رنگ غالب آبی فیروزهای که فضا را شاعرانه و گلآرایی اطراف ان که بوی عید باستانی نوروز از آن استشمام میشود به سراغ امیرحسین مدرس مجری برنامه میروم تا با او نیز درباره برنامه گپوگفتی داشته باشم. هنرمندی که بخشی از خاطرات تجارب زیسته نوجوانان دهه ۶۰ با اجرای او در برنامه «نیمرخ » گره خورده است. مدرس که به عنوان مجری، خواننده، شاعر، نویسنده، خطاط و بازیگر برای همه مخاطبان شناخته شده است در طول همه این سالها همان طور با صداقت و مهربان باقی مانده است. با دیدن او احساس میکنم که همه چیز تقریبا به همان معصومیت و صداقت گذشته است. او با روی باز تا زمان شروع ضبط به سئوالاتم پاسخ میدهد.
در ابتدای گفتوگو از او درباره دلیل غیبت چند سالهاش در رسانه ملی و دلیل حضورش در این برنامه ادبی پرسیدم، مدرس گفت: ادبیات و شعر در صدر علاقههای من است و هیچ روزی در زندگی من بدون ادبیات و شعر به شب نمیرسد. این رویه زندگی من است به همین دلیل طبیعتاً پیشنهادهایی که با این رویکرد به من شود در صدر انتخابهای من قرار میگیرد. البته به شرط اینکه آن پیشنهاد واقعاً دارای شاخصههای روشن و موثری درحوزه ادبیات باشد و حضور من در این برنامه به همین دلیل است.
در ادامه به یادآوری خاطرات ماندگاری که برنامه «نیمرخ» در ذهن مخاطب دهه ۶۰ به یادگار گذاشته است میروم، برنامهای که با شعری زیبا از قیصر امینپور آغاز میشد. مدرس درباره «نیمرخ» و اینکه چگونه این برنامه تلویزیونی توانست از تونل و گذرگاه زمان عبور کند و در ذهن ما جاودانه شود، توضیح داد: به نظرم در درجه اول ساختار و در مرحله بعد محتوای برنامه آن را ماندگار کرد. «نیمرخ» در زمان خودش هم به لحاظ ساختار و هم از به لحاظ محتوا برنامهای متفاوت بود و در میان برنامههایی که در آن روزها برای نوجوانان ساخته میشد ساختارشکنیهای خاص به خود را داشت و اساساً توانست برنامهسازی تلویزیونی را در آن مقطع متحول کند و قالب نویی ارائه دهد. مثلا تصویربردای «نیمرخ» بصورت پیوسته و بدون قطعی بود که سینماییها اصطلاحا به آن سکانس پلان میگویند، دوربین در صحنه میچرخید و مجموع اینها به اضافه نوع اجرایی که تعریف شده بود، سبب شد که این برنامه پس از گذشت سالها همچنان در یادها هنوز زنده باشد.
وی درباره ساختار برنامه «سرزمین شعر» اظهار کرد: این برنامه با توجه به هدفمندیاش که معرفی شاعران جوان و شناخته نشده است، ساختاری ساده، روان و به دور از پیچیدگی دارد. در واقع چیزی که سبب ماندگاری این برنامه میشود، محتوای شعری است که شاعران هنرمند در برنامه ارائه میدهند، شاعرانی که شاید تاکنون فرصتی برای معرفی خود در سطح گسترده نداشتهاند.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه هر کدام از این شاعران در انجمنهای ادبی شهر و منطقه خود شاعران مطرح هستند، اضافه کرد: اما این شاعران تنها در همان منطقه خود شناخته شدهاند و«سرزمین شعر» فرصتی است که بر گستره شعری این شاعران افزوده شود و اثرشان در معرض توجه و تماشای مخاطبان بیشتری قرار بگیرد.
امیرحسین مدرس که خودش قلمی قوی در شاعری دارد، درباره اینکه آیا در خلال برنامه نظر خود را با داوران به مشورت میگذارد یا خیر، پاسخ داد: وظیفه من در این برنامه اجراست من داور نیستم و بالطبع رای هم ندارم. اما اگر در خلال برنامه نکاتی به ذهنم رسید که میتواند مفید و قابل اشاره باشد و دوستان به آن اشاره نکرده باشند، آن نکته را مطرح میکنم.
در پایان از این مجری، بازیگر و هنرمند محبوب خواستم بی واسطه با مخاطبان دهه ۶۰ حرف بزند، آنها که امروز در میان سالی خود هستند و ممکن است در اوج فشارهای زندگی، خود را فراموش کرده باشند. مدرس گفت: بله مخاطبان دهه ۶۰ حالا دیگر پا به میانسالی گذاشتهاند و هنوز هم در کوچه، خیابان، مترو، اتوبوس، رستوران، پاساژ و… که مرا میبینند به من اظهار لطف دارند و همچنان من را با برنامه «نیمرخ» که در دهه ۷۰ پخش میشد، میشناسند به نظر من واقعا نه، این نسل گم نشدهاند ولی به تعبیری ممکن است که در لا به لای مشغلهها و گرفتاریهای روزمره همه ما گم شویم و این فقط متعلق به بچههای دهه ۶۰ و ۷۰ نیست. در روزگاری هستیم که ممکن است همه ما در روزمرگی گم شویم و لازم است در عین همه گرفتاریها به ادبیات پناه ببریم. ادبیات، بخصوص شعر و رمان مفر و پناهگاه امنی است که گرما و انرژیاش حیات بخش است، همانطور که موسیقی یک پناهگاه امن است. توصیه من این است که در هر شرایطی از اینها جدا نشوید چرا که ادبیات و شعر پناهگاهی امن در برابر روزمرگی است.
علی زارعان تهیه کننده و کارگردان:
شعر معاصر امروز ایران دچار چند پارگی است
در ادامه این گزارش به سراغ تهیه کننده و کارگردان این برنامه علی زارعان رفتم و او را جزو معدود کارگردانانی یافتم که در حین ضبط با آرامشی خاصی بر کار تولید نظارت داشت. از آن رو که ضبط برنامه با نظمی از پیش تعیین شده همراه بود و هر یک از اعضای گروه در حال انجام وظایف خود بودند به او برای انتخاب این تیم همراه تبریک گفتم و نظر وی را درباره اینکه این برنامه که مدعی است تنها جریان موثر در رسانههای تصویری است، جویا شدم.
علی زارعان گفت: شعر در ایران چند لایه دارد که یک بخش جدی آن شعر معاصر است و در این حوزه من به صورت جدی میتوانم بگویم با توجه به تمام بررسیها، برنامه «سرزمین شعر» تنها برنامه ادبیاتی معاصر است که توانسته در ساختار مسابقه، ادبیات شعر معاصر ایران را در خودش حفظ و فرایندسازی کند.
وی درباره بخشهای جنبی این برنامه و اینکه چه تمهیداتی برای جلب مخاطب امروز در نظر گرفته است، گفت: هنر اول ایران، شعر است، پس میتوان آن را جزو رقابتهای اول نیز به حساب آورد و تاکید ما در این برنامه بر ساختار رقابت است که این فرایند پیشتر در جشنوارههایی مثل جشنواره شعر فجر و… روال بوده است. اما این جشنوارهها به دلایلی در طول این سالها بازخورد مردمی را به همراه نداشتهاند و نهایتا در یک جماعت مثلاً ۵۰ هزار نفری غور کردهاند. اما این برنامه با این طراحی برای اولین بار است که افراد بیشتری را به مثابه مخاطب و شاعران درگیر کرده است. مخاطب برنامه «سرزمین شعر» رده سنی ندارد و از آن مهمتر اینکه این برنامه همراهی بین خانوادها و خصوصا نوجوانان را ایجاد کرده است یعنی طبق گفته بسیاری با پخش این برنامعه تعداد مراجعین به شب شعرها بیشتر و رغبتی در نوجوانان برای شعرگویی ایجاد شده است.
وی در ادامه با تاکید بر این موضوع که لوازمهای شعر تنها یک کاغذ و قلم است، افزود: این مسئله از طرفی شعر گفتن را از موانع مادی و دیگر آزاد کرده و از طرفی نیاز آن را به ذهنی خلاقتر و آزادتر مبرم کرده است.
این کارگردان با اشاره به اینکه این برنامه در آستانه صد قسمتی شدن است، ادامه داد: با توجه به هدفمندی این دست از برنامهها که بر روی با اصالتترین فرهنگ ایرانی یعنی شعر متمرکز شده است لازم است مانند حوزه خبر ادامهدار باشد. چرا که در شعر معاصر ما هر روز با شاعرانی جدید شاهد اتفاقی تازه هستیم و برنامه «سرزمین شعر» دلیل زنده بودن شعر در ادبیات معاصر امروز است و برای تحقق شعر باید ادامه داشته باشد تا فرایند سازی آن کامل شود. مانند برنامه «امیرشعرا» که برنامهای از همین جنس در کشورهای عربی است. این برنامه ۱۸ ساله متوالی است که ادامه دارد. بنابراین تا شعر فارسی زنده است میتواند این برنامهها ادامه داشته باشد. سرزمین شعر وسعتی به جغرافیایی حتی بزرگتر از جغرافیای ایران دارد و لازم است همه تکانههای شعری در ایران با این برنامه عرضه شود.
وی در پاسخ به این پرسش که این برنامه در جهت تقویت شعر با کدامیک از بازوهای مهم ادبی در ایران ارتباط متقابل ایجاد کرده است، اضافه کرد: درباره ارتباط با دیگر بازوهای شعری در ایران باید بگویم تصور من این است که شعر معاصر امروز ایران دچار چند پارگی است که بخشی از آن را حوزه هنری، بخشی از آن را جامعه روشنفکری و اندیشمندان و بخشی دیگر هم را وزارت فرهنگ با جشنواره شعر فجر و … به عهده دارد. این چند پارگی ضربات مهلکی به بدنه شعر زده است. ضمن اینکه ما به همه این دوستان اعلام کردیم دروازه «سرزمین شعر» به روی همه گونه از شعر باز است و برای حضور پررنگ در برنامه از آنها دعوت به عمل آوردهام، اما همکاریها بسیار کم است. در حال حاضر مهمترین قاب رسانه شعر معاصر ایران برنامه «سرزمین شعر» است اما بازوی محتوایی که نزد صاحبان اندیشه و بازوی خدمات دولتی است هر کدام جدا از هم مشغول به فعالیت هستند در حالی که اینها همه تکههای یک بدناند. ما امیدوارم که این تکههای جورچین در ادامه باهمپوشانی به یک نقطه برسند تا شعر دارای تنی یکپارچه، زنده و فعال شود.
وی درباره ممیزیهای سخت گیرانه صدا و سیما و تاثیر آن بر سطح کیفی برنامه گفت: امروز در حال ضبط صدمین قسمت برنامه سرزمین شعر هستیم و خوشبختانه در طول این مدت تا کنون سازمان حتی یک بیت را هم حذف نکرده است. یک سال است که این برنامه از آنتن صدا و سیما پخش میشود و سازمان در طول این مدت بیشترین همراهی را با ما داشته ولی این همراهی نباید صرفا از طرف صدا و سیما باشد بلکه لازم است نهادهای دیگر برای حمایت پا پیش بگذارند. قطعا با کمکهای محتوایی و حمایتهای مالی، «سرزمین شعر» از یک برنامه تلویزیونی به یک هسته زنده پویا تبدیل میشود و شعرفارسی انگیزههای بزرگتری پیدا میکند.
او درادامه تصریح کرد: این حمایتها منطقاً باید از جاهای مختلفی تامین شود که یکی از آنها صدا و سیماست و هر نهاد مرتبط با شعر باید سهم خود را در این فرایند محقق کند و تنها به همین اتکا است که میتوانیم امیدوار باشیم که «سرزمین شعر» در یک سرعت مناسب و به نحو شایستهای گسترش و ارتقا پیدا کند.
این تهیه کننده و کارگردان درباره اهداف دیگر این برنامه افزود: ما به دنبال شبکه ارتباطی بیشتر با ایجاد لینکهای استانی هستیم به طوری که حتی «سرزمین شعر لهجهها» را بنا کنیم که ریشه در شعر پارسی و اقوم دارد، تا این گونه از شعر نیز به برندی بزرگ تبدیل شود و حیات خود را در سایر حوزههای ادبی انعکاس دهد.
او درپایان به بازخورد مثبت مخاطبان «سرزمین شعر» اشاره کرد و گفت: تعامل مخاطبان را با برنامه از طریق فضای مجازی خصوصا اینستاگرام و رکوردهای خوبی که در این سکو داشته، ثبت کردیم. مثلاً قطعه شعر«پدرم را خدا بیامرزد کارگر بود» از آقای موسی عصمتی ۱۵ میلیون بار دیده شد این قطعه شعر به حادثه فرو ریختن معدن طبس اشاره داشت. این تعداد از بازدید یک تراز متفاوت است که نشان میدهد برای مردم ایران شاعر بودن با حافظ و سعدی تمام نشده است. تا زمانی که ما فارسی حرف میزنیم شعر همچنان هست و به قول شاعری که گفت «من با هر حرفی که میگفتم غزل میشد/ وقتی زبان رسمی این سرزمین شعر است.»
محمدکاظم کاظمی، شاعر افغانستانی و داور برنامه:
شاعران امروز احساس، نسلهای قبل را ندارند
محمدکاظم کاظمی، یکی از چهار داور برنامه «سرزمین شعر» است. او شاعر، نویسنده و پژوهشگر برجسته افغانستانی است که در کتابی به نام «همزبانی و بیزبانی»، به اشتراکات دو ملت پرداخته است. در میان استراحتی که بین ضبط برنامه ایجاد شدبه سراغ او رفتم، او بسیار صمیمانه و با تمرکز به سوالات من درباره حضورش در این برنامه و تاثیر آن در حوزه فرهنگی شعر فارسی پاسخ داد.
محمدکاظم کاظمی درباره جریانسازی این برنامه بر روی شعر فارسی گفت: این برنامه میتواند از دو طریق بر شعر فارسی اثربگذارد: اول، افزایش ارتباط مردم با شاعران معاصر و اشعارشان،چرا که دسترسی عموم مردم به کتابهای شعر محدود است و اینبرنامه میتواند خلاصه و عصارهای از جریانهای شعری را بهمخاطبان ارائه دهد. دوم، دیده شدن و شناخته شدن شاعران، بهویژه شاعران جوان و ایجاد انگیزه برای ادامه فعالیتشان در سرائیدن شعر.
این شاعر همچنین درباره تفاوت نسل در شاعرانی که در ایران ظهور پیدا کردند و سپس جای خود را به نسلهای بعدی دادند، اضافه کرد: وقتی من وارد حوزه شاعری شدم هنوز نسل پیشکسوت محمدعلی بهمنی و… شعر میسرودند. مرحوم شهریار، مهدیاخوان ثالث و استاد خلیلالله خلیلی از افغانستان هنوز زندهبودند و نسل بعد که در اوایل انقلاب مطرح و برجسته شدند مانند آقای حسن حسینی، قیصر امینپور، علی معلم و… آمدند که مابیشتر شاگردان این نسل هستیم و بیشتر از اینها یاد گرفتیم و بعد از ما نسلی را در شعر شاهد هستیم که در زمان ما دانش آموز بودند و البته بعد از آن هم از اواسط دهه ۸۰ تا به امروز نسلجوانی که تقریباً میتوانیم بگوئیم که اوایل انقلاب را درک نکرده و در جهان ارتباطات فضاهای مجازی رشد کرده است و امروز نسل شاعران جوان و نوجوان ما هستند.
وی درباره تفاوت عناصر شعری در نسل قدیم و امروز گفت: شاعرانی که تقریباً در ۲۰ سال اخیر مطرح و در اواسط دهه ۸۰چهرههای برجسته و مطرحی هم دارند، شعرشان از لحاظاحساس، عاطفه و پشتوانه فکری نسبت به دهه ۶۰ کمتر است ودیگر آن تجربههای فکری با چالشهای فکری اوایل انقلاب را ندارند. البته نه اینکه اصلا نداریم منظورم این است که آن عاطفه و فکر کمتر در این نسل دیده میشود اما در عوض از لحاظ تکنیکیشعرها قویتر شدهاند. یعنی نسل امروز در نسبت با پیشکسوتانیمانند شهریار، اخوان ثالث به ویژه در جنبههای تکنیکی و عاطفیشعر از نظر مهارتهای فنی و زبان قویتر هستند اما از نظر عمقاحساس، پشتوانه فکری غنی نسلهای قبل را ندارند و شاعرانی باعمق فکری علی معلم یا حسن حسینی در دهههای اخیر کمتر یافتمیشوند.
کاظمی درباره تاثیر فرهنگ بر شعرگفت: شاعران، بسته به میزانتوجهشان به میراث کهن فارسی یا مسائل روز و فرهنگ بومی خود،اشعاری متفاوت میسرایند. شاعرانی که به سنت شعری فارسیمانند اشعار سعدی و حافظ متکی هستند، کمتر تحت تاثیر فرهنگو زمانه خود قرار میگیرند، در حالی که شاعرانی که مسائل روز رادر شعر خود مطرح میکنند، تحت تاثیر فرهنگ و زبان محیطزندگی خود هستند و این تاثیر در حوزه زبان، ضربالمثلها، باورهاو فرهنگ عامه نیز قابل مشاهده است.
ادامه ضبط برنامه با اعلام کارگردان باعث شد که دیگر در کناری بایستم و نظارهگر تولید برنامه باشم. بعد از کات کارگردان به امید اینکه این برنامه بتواند روزهای خوشی را برای شعر ایران رقم بزند با این دوستان که همچنان باید به ضبط برنامه ادامه میدادند، خداحافظی کردم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است