مینا پیروزیان/ صبا؛ محسن شفیعی درآثاری همچون فیلم «مرد بازنده »، «فراری ۲»، «روزی روزگاری برادر» و «سلمان فارسی» حضور داشته است. او این شبها با سریال «مرهم» به کارگردانی محمدرضا آهنج در نقش سعید حضور دارد، به همین بهانه با او به گفتگو نشستیم.
از همکاری با پروژه مرهم بگویید، چگونه تجربهای بود؟
یک کار متفاوت و بسیار دلنشین در رزومه کاریام بوده است و در کنار یک گروه دغدغهمند و درجه یک، بسیار لذت بردم و آموختم. تجربه بسیار خوب و متفاوتی برایم بوده است.
از نقشتان و حسی و حالی که داشتید بگویید؟
نقشی که من در این پروژه داشتم نقش سعید که یک روحانی که در گیرودار تبلیغ است و و زیاد نمیتواند در خانه و کنار خانوادهاش باشد. حقیقتا نقش خیلی خاصی در رزومه من بود. حس وحال خوبی با سعید داشتم.
چه اندازه با این نوع نقش در مرهم همزاد پنداری کردید؟
این نوع نقشها مانند نقش روحانی کاراکتری است که ما از کودکی با این کاراکترها آشنا هستیم و بزرگ شدیم. تعدادی از دوستانم روحانی هستند و با آنها در ارتباط هستم و گپ و گفتگوهایی با آنها دارم. حقیقتا سعید کاراکتری پر درد و شیرین برای من بوده است.
چه اندازه از خودتان برای بهتر دیده شدن نقش سعید درمرهم گذاشتید؟ و از تجربه تئاتری چه اندازه استفاده کردید؟
هر بازیگری هرنقشی را که بازی میکند، وجههای ازخودش در نقش دیده خواهد شد. برای نقش سعید هم برای من چنین اتفاقی رخ داد. تجربه تئاتر هم نمیتواند بی تاثیر باشد و این تجربه تئاتری بودن در تصویر کمکم کرد.
شیرینترین لحظه نقش کدام بوده است؟
مواجه با بچههایم شیرینترین لحظه در مرهم بود که دوبچه قد ونیم قد دارم. بازی کردن با این بچهها جالب و لذت بخش بود.
برای رسیدن به نقش با کارگردان آقای آهنج زبان مشترک داشتید یا با چالش تازهای روبرو شدید؟
این دومین تجربه همکاری من با آقای آهنج بود. در پروژه قبلی ایشان با نام «روزی روزگاری برادر» در کنارشان بودم. افتخار داشتم در مرهم هم از ایشان آموختم. با ایشان مشورت میکردم تا به چیزی که آقای آهنج مد نظرشان است برسم.
دومین تجربه با آقای آهنج چطور بود؟
آقای آهنج شخصیتی دارند که کار کردن در کنار ایشان تو را خسته نمیکند و مانند خانواده خودتان به شما کمک می کند. پروژه های ایشان از معدود کارهایی است که وقتی مرخص میشوی دوست نداری بروی و یک جو صمیمانه عجیبی همیشه در پروژههای ایشان وجود دارد که به دلیل کاراکتر خود آقای آهنج است.
حرف پایانی
پروژه مرهم به نظر من یک پروژه غریبی است. که درمورد یک سبک از زندگی کمتر شناخته شده برایمان حرف میزند. ما از بیرون به قشر طلبه و روحانی نگاه میکنیم که چه اندازه مورد قضاوت قرار میگیرند. این آدمها زندگی عجیبی دارند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است