مهدیه مالکی/صبا؛ محمدرضا شیرخانلو درباره چگونگی وارد شدن به حرفه بازیگری در کودکی گفت: من زمانی که بازیگری را شروع کردم سن کمی داشتم و تا جایی که می‌دانم مادرم من را در یک فراخوان بازیگری شرکت دادند و آقای مقدم همان جا از من خوششون آمد و قرارداد بستند و اینگونه بازیگری را با سریال «چک برگشتی» آغاز کردم. زمانی که سریال پخش شد بازخورد خوبی داشت و بلافاصه یک کار دیگر به من پیشنهاد شد و بعد در نمایش «ساقی» آقای دژاکام بازی کردم و کم کم این مسیر شروع شد و تا امروز ادامه دارد.

ورود به دنیای کارگردانی با «ساندویچ هیولا»
وی در پاسخ به اینکه ترس نداشتید وقتی بزرگتر شدید مجبور شوید از دنیای بازیگری فاصله گرفته و دیگر پیشنهاد نداشته باشید تاکید کرد: اتفاقا خیلی به این مسئله فکر می‌کردم ولی حمایتی که همواره از طرف مادرم و خانواده‌ام داشتم، باعث دلگرمی‌ام می‌شد ضمن اینکه مادرم روند و چیدمانی برای من طراحی کرده بود که خیال مرا از این بابت راحت می‌کرد و خدا را شکر تاکنون در این مورد مشکلی پیش نیامده و من همچنان در حوزه های مختلف مشغول فعالیت هستم. چندی پیش نیز نمایشی را در به نام «ساندویچ هیولا» کارگردانی کردم که ۱۸ شب در تماشاخانه تئاتر شهر اجرا شد و استقبال بی‌نظیری از این نمایش شد به طوری که حدود ۱۶ برنامه آن سولد اوت بودیم. به غیر از بازی و کارگردانی، متن می‌نویسم و سال پیش فیلمنامه «آرزوی اسب چوبی» را با همکاری مجید حاتمی نوشتم که در جشنواره کودک و نوجوان اصفهان کاندید شد.

این بازیگر درباره علت حضور خود در حیطه نویسندگی و کارگردانی خاطرنشان کرد: از کودکی به بازیگری و کارگردانی علاقه داشتم و یکی از اهدافم در سال ۱۴۰۳ این بود که کارگردانی را تجربه کنم. برنامه هایی برای این هدفم داشتم و در نهایت توانستم با راهنمایی‌های مادرم و کمک‌های کمال مقدم کارگردانی را تجربه کنم. در حوزه نویسندگی هم از دو سال پیش فیلمنامه فیلم کوتاه نوشته بودم و حتی یک طرح سینمایی بلند در ژانر کودک داشتم که طرح را برای آقای کمال مقدم مطرح کردم و ایشان طرح را دوست داشتند و تصمیم به نوشتن فیلمنامه گرفته شد. با مجید حاتمی نگارش فیلمنامه «آرزوی اسب چوبی» را آغاز کردیم که مورد استقبال قرار گرفت و فیلم ساخته شد. در جشنواره کودک و نوجوان اصفهان ۱۴۰۳ اتفاقات خوبی برای این فیلم رخ داد و داوران کودک و بزرگسال فیلم را خیلی دوست داشتند به همین دلیل در بخش های مختلف جشنواره کاندید شد و مسیر نویسندگی ام به این شیوه شروع شد و فیلمنامه دیگری به اسم «سفر به لیمونیا» در ژانر کودک نوشته‌ام که قرار است برای جشنواره کودک و نوجوان اصفهان ۱۴۰۴ آماده شود، البته در این فیلم در یک نقش کم ولی فانتزی بازی کرده‌ام که تجربه خاص و جالبی برای من بود.

برای بازیگری ، نویسندگی و کارگردانی کلاس نرفته‌ام
شیرخانلو با اشاره به اینکه برای فیلمنامه نویسی و کارگردانی در کلاس های آموزشی دوره ندیده است تاکید کرد: من برای بازیگری ، نویسندگی و کارگردانی دوره آموزشی نگذرانده‌ام ولی در این مدت با کارگردانان حرفه ای کار کرده ام و سعی کردم از ایشان بیاموزم ضمن اینکه مطالعه زیادی در این عرصه ها داشته‌ام و طی این سالهایی که با کمال مقدم کار کرده ام، بسیار از ایشان آموخته ام که برای من بیشتر از کلاس فایده داشته و تجربه و آموزش های زیادی برای من به همراه داشته است.

وی با اشاره به اینکه دانشجوی رشته مهندسی کامپیوتر است درباره علت انتخاب رشته دانشگاهی خود گفت: من به این رشته علاقه داشتم و نیازی به تحصیل آکادمیک در زمینه بازیگری احساس نمی کردم چون هرآنچه قرار بود در دانشگاه درباره سینما یاد بیگرم یا درباره شان قبلا مطالعه کرده بودم یا از افراد حرفه ای مختلف آموخته بودم برای همین ترجیح دارم در دانشگاه، رشته دیگری را بیاموزم.

«دهلیز» سخت‌ترین فیلمم بود
شیرخانلو با بیان اینکه فیلم «دهلیز» سخت‌ترین کاری بود که تاکنون بازی کرده است یادآورد شد: موقعیت فیلم «دهلیز» برای من خیلی غریب بود و حتی درباره آن موقعیت‌ها فکر هم نکرده بودم ضمن اینکه درآن سن کم مکمل آقای عطاران و خانم توسلی بودم و باید پابه پای آنها جلو می‌رفتم تا آنچه را که می‌خواستند محقق شود به همین دلیل بازی در آن فیلم برای من خیلی سخت بود.
وی در پاسخ به اینکه این سختی کار شما را از بازیگری دلزده یا دلسرد نکرد تصریح کرد: نه اصلا دلزده و دلسرد نشدم چون سختی سینما به این شکل است که هر بیشتر سخت می گذرد بیشتر علاقه مند می شویم و یا شاید من اینگونه هستم و این سختی باعث شد بیشتر به سینما علاقمند شوم.
شیرخانلو با اشاره به اینکه در سال ۱۴۰۴ در دو سریال و یک فیلم سینمایی بازی خواهد کرد درباره چگونگی حمایت های خانواده خود در زمینه بازیگری تاکید کرد: خانواده ام دلگرمی من بودند. همواره مرا از نظر روانی برای شرایطی که ممکن است پیشنهادی نداشته باشم آماده کرده بودند و با زبان کودکانه مرا متقاعد کرده بودند که اگر زمانی پیشنهادی نداشته باشم چیزی را از دست نداده ام و این نگاه موجب آرامش من می شد.ضمن اینکه مادرم از همان کودکی در انتخاب نقش‌های من سخت گیر بودند و اگر تمام کارهایی که به من پیشنهاد شده بود قبول می کرد الان رزومه من سه برابر بود ولی هر پیشنهادی را برای من قبول نمی‌کرد و با یک سری آدم خاص کار می کردم به همین دلیل با افرادی ارتباط گرفتم که در سینما حرفه‌ای بوده و حرفی برای گفتن دارند.

حضور مادرم موجب آرامش من بود
وی با تاکید بر اینکه درکودکی مادرش در همه فیلم ها همراه او بوده است گفت: در دوران کودکی با مادرم سرفیلمبرداری می رفتیم و با هم بر می گشتیم و حضور مادرم موجب آرامش من بود و در کیفیت بازیگری من بسیار تاثیرگذار بود.
شیرخانلو در پاسخ به اینکه اگر همزمان پیشنهاد بازیگری، کارگردانی و نویسندگی داشته باشید کدام را اولویت قرار می دهید تاکید کرد: خیلی دوست دارم که هر سه را با هم انجام دهم و اگر امکان داشته باشد هر سه را همزمان پیش می برم ولی به بازیگری علاقه بیشتری دارم چون با بازیگری وارد عرصه سینما شدم.