روایتِ تنهایی یک سردار | پایگاه خبری صبا
امروز ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۱۱
نقد فیلم صیاد:

روایتِ تنهایی یک سردار

فیلم «صیاد» از همان روز نخست جشنواره فیلم فجر و در نخستین اکرانش، نظرات ضدو نقیض بسیاری را به خود دید. آنچه به اعتقاد عده‌ای نقص بود، برای گروه دیگری از منتقدین به حُسن تعبیر شد و بالعکس. اما چه موافق آن باشیم یا نه، چه دوستش داشته باشیم یا نداشته باشیم، فیلم جواد افشار، می‌تواند آغازکننده روایت‌های فراموش شده در سینمای ما باشد.

مهرنوش پورموسوی/ صبا: در میان آثار سینمای جنگ، کمتر فیلمی به این عریانی سراغ سال‌های مهم آغازین جنگ و وضعیت آشفته کشور و مرزها رفته است. هرچند که تعدد روایت‌های مربوط به سالهای آغازین انقلاب اسلامی باعث شده تا ضرباهنگ حوادث تندتر پیش برود، و همین مسئله کمی کار فیلمنامه نویس را سخت کرده است، اما بیان همین اختلافات سیاسی، آغاز به کار سپاه پاسداران و تعامل و اختلاف و همکاری‌اش با ارتش، در کمترفیلمی از آثار مربوط به جنگ به این عریانی و عیانی به تصویر کشیده شده است. البته روایت جنگ از زاویه دید ارتش، یکی از نقص‌های بزرگ سینمای جنگی ما محسوب می‌شود که آنطور که باید به آن پرداخته نشده است.

احتمالا نویسنده «صیاد» از آنچه دشواری ترسیم چنین روایتی است آگاه بوده است با این حال، و برخلاف نظر گروه دیگری از منتقدین نسبت به جایگاه «بنی صدر» در فیلم، باید گفت نگارنده معتقد است همین فرم روایی مستند و مشاهده‌گر فیلم باعث می‌شود تا مخاطبان اثر، بجای ترسیم تصویری کلیشه‌ای از بنی‌صدر، به آنچه رخ داده توجه کنند و قضاوت تصمیم‌های او را، حالا و بعد از چهار دهه بهتر ببینند.

چه تصویری کاریکاتوری از بنی‌صدر بسازیم چه نه، چهار دهه بعد از آن ایام، نتیجه تصمیمات او و آنچه روی داده است، بخشی از تاریخ معاصر ماست. چه دوستش داشته باشیم چه نداشته باشیم.

یکی دیگر از نقاط عطف دیدنی فیلم صیاد، که ممکن است در رگبارِ روایتِ تندش، کمتر به آن توجه شود، نقش یک ارتش آموزش دیده و زبده در میان آشفتگی‌های تصمیمات سیاسی است که با همه‌ی تلخی و سختی، کار خودش را به بهترین نحو انجام می‌دهد. نیروهایی که به قول کاراکتر خود شهید صیاد شیرازی، «پول این مملکت خرج آموزش آنها شده است».

همین نگه داشتن جانب انصاف در روایت فیلم باعث می‌شود تا مخاطب آگاه به حوادث سالهای آغازین انقلاب، فارغ از دسته‌بندی‌های سیاسی، روایتی شبه مستند پیش روی خود ببیند. برای نسل جوانی هم که آن روزها و ایام را تجربه نکرده، فیلم روایت تقریباً بی‌طرفی را عرضه میکند که می‌تواند بخشی از پرسش‌های مخاطبان کنجکاو را پاسخ بدهد.

روایت تصفیه ارتش هم که در همان سالهای ابتدایی انقلاب و در سخت‌ترین شرایط کشور (شورش‌های داخلی و جنگ با عراق) رخ می‌دهد از منظر شخصیتی چون سرهنگ اسفندیار مسعودی (با بازی نادر سلیمانی) روایت می‌شود که بسیار به جا و زیرکانه است. شخصیتی که نادر سلیمانی آنرا نمایندگی می‌کند، خالص و صادق است و نمونه خوبی است برای شرح تندروی‌های بی‌دلیل و تصفیه‌های پر اشکال ابتدای انقلاب که منجر به ضعف شدید ارتش در روزهایی می‌شود که کشور بیش از هر زمان دیگری به آنها احتیاج دارد.

فیلمنامه صیاد با انتخاب یک مقطع خاص از زندگی زنده‌یاد شهید صیاد شیرازی، نکته خوبی را هم گوشزد می‌کند. اینکه برای روایت کامل زندگی این سردار، از آغاز مسئولیت در ارتش تا ترورش، سیر حوادث آنقدر زیاد هست که یک اثر سینمایی دو ساعته نمی‌تواند حق مطلب را ادا کند. پس بهترین زمان برای شروع و پایان بخشی از زندگی او، همین سال‌های آغازین انقلاب و جنگ است. ایامی که همه چیز شتابی دیوانه‌وار پیدا کرده بود و کشور چیزهایی را تجربه کرد که دیگر هیچ وقت مشابهش تکرار نشد.

استفاده از هوش مصنوعی برای شکل دادن به صدای بازیگران فیلم از دیگر موارد قابل تحسین «صیاد» محسوب می‌شود. صدای بازیگران با استفاده از چنین امکاناتی بسیار به صدای اصلی شخصیت‌هایی مثل خود صیاد شیرازی یا بنی‌صدر (که از آنها فیلم و تصویر و صدای مستند موجود است) نزدیک شده بود که کمک مضاعفی بود برای واقعی‌تر به نظر رسیدن روایت سینمایی اثر که در بعضی از سکانس‌ها و لحظات بسیار به مستند پهلو می‌زد.

در انتها آنچه شاید کمتر به چشم بیاید، بازی سخت و دشوار نقش صیاد شیرازی بود که علی سرابی بسیار در ایفای آن موفق عمل کرد. یک بازی کاملا تکنیکی، کنترل شده و مبتنی بر جزئیات که تمام تلاشش بر اساس «دیده نشدن» شکل گرفته بود. او در آزمون سخت سینمایی‌اش موفق بیرون آمد. بازی کنترل شده و مبتنی بر رفتار شناسی و مشاهده دقیق فیلم‌های مستند به جا مانده از صیاد شیرازی، کاری کرد که او بسیار در نقش این شهید بزرگوار غرق شود. آنقدر درست و حسابی که کمتر کسی متوجه کار سخت او در جشنواره شد.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


آخرین اخبار

پربازدیدها