به گزارش صبا، امکان فعالیت کتابفروشان در بخش مجازی نمایشگاه کتاب، دو دوره ممکن شد و با اینکه نقدهایی بر آن وارد بود، مسیر اصلاح را پیش رفت. در آستانه برگزاری سیوششمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، طبق تصمیم شورای سیاستگذاری این رویداد فرهنگی، کتابفروشان از شرکت در نمایشگاه محروم شدند. این در حالی است که اعضای این صنف خود را برای فعالیت فشرده و سخت ۱۱ روزه آماده کرده بودند؛ کتاب خریده و با نیروی کار در این روزها قرارداد بسته بودند.
از طرفی مشکلات کتابفروشان تا حدی پیش رفته است که تعداد قابل توجهی از آنها شاید با شرکت در نمایشگاه کتاب هم نتوانند به فعالیت خود ادامه دهند، به همین دلیل کارشناسها بر لزوم ایجاد تغییر اساسی در فعالیت کتابفروشان و همچنین شرکتهای پخش کتاب تاکید دارند و گروهی بر ضرورت تخصیص یارانه با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی کتابفروشان تاکید دارند.
درباره مشکلاتی که کتابفروشان این سالها با آن مواجه بودند و تاثیر فعالیت کتابفروشان در بخش مجازی نمایشگاه کتاب در حل این مشکلات، همچنین راهحلهایی که میتوان برای آنها در نظر گرفت، میزگردی با حضور علی حاجیتقی مدیر انتشارات و کتابفروشی ارمغان طوبی و مجید تیموری مشاور حوزه بازاریابی و برندینگ کتاب و نشر برگزار شد.
اجرای سلیقهای قوانین به کتابفروش ضرر میرساند
دولت سیزدهم طرح حضور کتابفروشان در بخش مجازی نمایشگاه کتاب را برنامهریزی و اجرایی کرد، مسئولان وقت اعلام کرده بودند این طرح برای انتقال فروش به بخش مجازی و اجرای فرهنگیتر نمایشگاه کتاب خواهد بود. این در حالی است که هر ساله ناشران برای نمایشگاه کتاب برنامهریزی و گفته میشود نقدینگی سالانه خود را از این رویداد تامین میکنند. به نظر شما امکان دارد روزی بتوان نمایشگاه کتاب تهران را بدون فروش و به شکل نمایشگاهی برگزار کرد؟
تیموری: قسمتی از مشکلات و معضل، دانشِ مسئولان است. زیرا هر کدام از دوستان که مسئولیتی را برعهده میگیرند، سابقه روندی که شکل گرفته و اتفاقهای حوزه را مطالعه نمیکنند. من به عنوان درد کشیدهای که ۲۷ سال است دراین حوزه زحمت میکشم، میبینم گاهی قوانین و خلاقیتهایی توسط مسئولان به خرج داده میشود، اما این اقدامات فقط برای این است که اعلام کنند، کاری انجام دادهاند. سوال من اینجا است، چرا زمانی که میخواهید فروش شبکه های اجتماعی و مجازی را راهاندازی کنید، قوانین سفت و سختی نگذاشتید که بر فرض مثال من به عنوان کتابفروش متهم به گرانفروشی نشوم و مخاطب کتاب را با ۵۰ درصد تخفیف در سایتهای بزرگِ فروش کتاب پیدا نکند؟ چه پاسخی دارم به یک مشتری بدهم که کتاب را با قیمتی کمتر از کتابفروشیِ من، در سایت پیدا میکند؟
دورههای پیشین قانونهایی گذاشتند و گروهی از آن انتفاع بردند، اما مشکلاتش را من به عنوان کتابفروش تحمل میکنم
باید بگویم دورههای پیشین قانونهایی گذاشتند و گروهی از آن انتفاع بردند، اما مشکلاتش را من به عنوان کتابفروش تحمل میکنم. کسی که این قوانین را میگذارد بهتر است به این نکته توجه داشته باشد که چگونه میتواند قوانین را به نفع ناشر، شرکت پخش و کتابفروش اصلاح کند، تا همه حلقهها از آن انتفاع ببرند. در یکی از مقالاتم به این موضوع اشاره کرده بودم که چرخه پرداخت پول در حوزه نشر، کتابفروش و شرکت پخش یک چرخه معیوب است، ناشر کتاب تولید میکند و شرکت پخش چک ۱۰ ماهه به او میدهد، اما ۱۰ ماه دیگر، به دلیل تورم، شرکت پخش نمیتواند با همان پول، همان تعداد کتاب تهیه کند.
چرخش پول و سرمایه در میان ناشر، شرکت پخش و کتابفروش باید اصلاح شود. اگر این چرخه اصلاح شود ناشر زودتربه پولش میرسد، شرکت پخش منتفع میشود و کتابفروش هم با پرداخت سریعتر از درصد سود بیشتر بهره خواهد برد. به راحتی میتوانیم با تغییر یکسری از قوانین، چرخه معیوب را درست کنیم و اجازه ندهیم مراکزی به وجود بیاید که بخواهد از آن سواستفاده کند. ما باید برای اصلاح این روند، پوستاندازی کنیم و برای اجرای آن برنامه جامع و کاملی داشته باشم.
مساله دیگر تغییر تمام برنامهها با تغییر دولت است، این مساله اساسی است. گاهی بعضی از مدیران اقدامات ارزشمندی انجام دادند و تاثیرگذار هم بودند اما متاسفانه با تغییر چهارساله دولت کل برنامه کنار گذاشته شده و زحمتی که کشیده شده است فراموش میشود. سلیقهای اجرا کردن قوانین معضل دیگری است. سال قبل نمایشگاه برگزار شد، شما به چینش غرفهها در آن نمایشگاه توجه کنید، یک ناشر مدرن بود، یک ناشر مذهبی، یک ناشر پیشرو بود یک ناشر حوزه دفاع مقدس، حتی دوستان چینش نمایشگاه را فقط به واسطه اینکه یکسری از ناشران باید دیده شوند، تغییر میدهند، اجرای سلیقهای قوانین معضلی است که نمیتوانیم آن را تغییر دهیم. در قوانین متولیان فرهنگی باید ثباتی وجود داشته باشد، اجرای سلیقهای قوانین به کتابفروش که پایین هرم است، ضرر میرساند.
حذف فروشِ ناشران و واگذاری فروش به کتابفروشیها عکس شد
به نظر شما آیا ممکن است فروش نمایشگاه به کتابفروشان در بخش مجازی سپرده و این رویداد فرهنگی به شکل نمایشگاهی در تهران برگزار شود؟
حاجیتقی: گفتید که این پلتفرم(فروش مجازی کتابفروشان در نمایشگاه) اجرا شد تا کتابفروشان تقویت شوند، فروش ناشران از نمایشگاه حذف شود و با تقویت کتابفروشیها و مراکز پخش، ناشران از فروش در نمایشگاه بینیاز شوند. در نتیجه همه اینها ممکن بود نمایشگاه به شکل اصلی برگزار شود، اگر هدف این بود، باید بگویم دیدگاه بسیار عالی بود؛ اما مشکل چیزی است که عنوان شد، تا وقتی که سیستم دولتی نمایشگاه را اجرا میکند این دیدگاه اجرا نخواهدشد. این دولت میآید و برنامهها تغییر میکند، میبینیم حذف فروشِ ناشران و واگذاری فروش به کتابفروشیها عکس شد.
کتابفروشان حذف شدند و فروش در بخش فیزیکی و مجازی به ناشران سپرده شده است. زیرا افرادی که برگزاری نمایشگاه را بر عهده دارند این نظر را دارند. تا زمانی که برگزاری نمایشگاه کتاب بر عهده دولت است همین روند ادامه خواهد داشت؛ زیرا دولت به من پاسخگو نخواهد بود. چرا فردی از اعضای شورای سیاستگذاری نباید شرکت در این میزگرد را قبول کند و پاسخگوی من باشد؟من هم نمیتوانم معترض باشم زیرا به معاوت فرهنگی و وزارت فرهنگ ربط پیدا میکند.
وقتی که بازار درست تنظیم شود، کتابفروش و شرکت پخش تنظیم میشود
باید بازی، دست بازار باشد بازار قوانین مشخص ثابت و بینالمللی دارد و وقتی که بازار درست تنظیم شود، کتابفروش و شرکت پخش تنظیم میشود. باید توجه داشت سه یا چهار پخش مکانیزه و معتبر در تهران داریم و باقی تمام پخشهای زیرزمینی هستند؛ زیرا چنیدین سال بود که به صنف پخش توجه نمیشد و این صنف به رسمیت شناخته نمیشد، در این حلقه دیده نمیشد در حالی که وظیفه سنگینی برعهده پخش است.
اگر بازار روال خود را پیدا کند و شرکت پخش و شبکه کتابفروشی تقویت شود، حتی مخالف فروش آنلاین نیستم و این اقدام را لازم میدانم، زیرا تاسیس کتابفروشی در یک روستای دور افتاده که همه عناوین را داشته باشد ممکن نیست شبکه آنلاین اینجا پاسخگو است اما کنترل شده و نه رها، باید همه جا به قوانین صنفی عمل شود.
وقتی که بازار تنظیم شد ناشر به فروش میز نمایشگاه بینیاز میشود و ناشری که برای نمایشگاه کتاب تولید میکند، حذف میشود. پس ممکن است آن اتفاق زیبا بیفتد؟ و نمایشگاه برزگ و قوی برگزار شود و ناشران در آن دکورسازیِ درخور داشته باشد و با اصحاب فرهنگ و اهل بازار جلساتی داشته باشند؟ بله ممکن است اما جواب نهایی این است که نه در سیستمی که دولت تصمیم بگیرد و دولت اجرا کند.
شکل فعالیت کتابفروشی باید پوست بیندازد
کتابفروشان اعلام کردند که اگر در دوره سیوششم در بخش مجازی نمایشگاه کتاب فعال نباشند، احتمالا تعداد قابل توجهی از آنها مجبور میشوند که صنف خود را تغییر دهند و کتابفروشی خود را تعطیل کنند. اما شما به این نکته اشاره کردید که فعالیت کتابفروشان در نمایشگاه آنقدر هم در ادامه فعالیت آنها تاثیر نداشت و گفتید این روند نتوانست مشکلات کتابفروشان را حل کند. اگر فرض را بگیریم که کتابفروشان نتوانند در این دوره نمایشگاه شرکت کنند، شما آینده کتابفروشیها را چطور میبینید؟
یکی از تغییرات اساسی که در حوزه کتابفروشی باید انجام بگیرد بحث قیمتشناور است
تیموری: این را به ضرس قاطع میگویم که با شرکت نکردن کتابفروشان در نمایشگاه، هیچ اتفاقی برای آنها نمیافتد. نکتهای که به عنوان کتابفروش همیشه به آن تاکید کردم این بوده است که در حوزه کتابفروشی باید تغییرات بنیادین انجام بدهیم. تغییرات بنیادین به چه شکل؟ ما هنوز کتابفروشیهای سنتی داریم که حاضر نیستند دکور خود را تغییر بدهند، حاضر نیستند مبانی برندینگ فروشگاهی را رعایت کنند، حاضر نیستند نیروی متخصص کتاب بگیرند، حاضر نیستند هزینه کنند و تبلیغات انجام دهند.
همه این کارهایی را که کسب و کار باید انجام بدهد انجام نمیدهند و بعد خود را در مقام مظلومیت قرار میدهند و اعلام میکنند حوزه کتاب ضعیف است. شکل فعالیت کتابفروشی باید پوست بیاندازد پوستاندازی باید در نسل جدید اتفاق بیفتد که ما میدانیم با حضور کتابفروشیهای مدرن این اتفاق میافتد.
کتابفروشیهای محلی اگر سوار بر موج تغییرات نشوند محکوم به تعطیل شدن هستند، باید این کار صورت بگیرد و دیدگاه نسلی از کتابفروشان که مینشینند و انتظار دارند به این دلیل که در حوزه فرهنگ فعال هستند، باید به آنها نگاه فرهنگی شود و مورد حمایت قرار بگیرند، درست نیست.
سیاستهای فرهنگی ما باعث شده مشتری نسبت به کتابفروشی حالت طلبکارانه داشته باشد
یکی از تغییرات اساسی که در حوزه کتابفروشی باید انجام بگیرد بحث قیمتشناور است. معضل من به عنوان کتابفروش این است که در یک کتابفروشی پنج میلیارد تومان سرمایه دارم، از این پنج میلیارد، سه میلیارد تومان را پرداخت کردم و دو میلیار را قرار است به شکل پرداخت کنم. در ادامه میخواهم درباره آن سه میلیارد صحبت کنم. امروز دلار ۵۰ هزار تومان است و فردا ۱۰۰ هزار تومان میشود، سه میلیارد من به دلار یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان میشود(زیرا قیمت پشت جلد کتاب ثبت شده است).
حالا تصور کنید، کتاب من اگر قطعه یدکی یا لاستیک بود، حتی اگر کاغذ بود و ارزش این سه میلیارد من به چهار میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان میرسید. تا زمانی که قیمت شناور در حوزه کتابفروشی رعایت نشود، من به عنوان کتابفروش ضرر میکنم. زیرا من به عنوان کتابفروش سه میلیار قیمت کالا را پرداخت کردم به این دلیل که قیمت پشت جلد کتاب درج شده است، این در حالی است که اگر به مشتری اعلام کنم که این کتاب در چاپ جدید جای ۳۰۰ هزار تومان ۶۰۰ هزار تومان است مشتری من را متهم به گرانفروشی میکند.
دوم معضلی است که در نتیجه فروش کتاب در مترو و شبکههای مجازی دیده میشود. افراد بعد از دیدن این بازار در اماکن عمومی، وقتی وارد کتابفروشی میشوند، از کتابفروش تخفیف میخواهند. سیاستهای فرهنگی ما باعث شده مشتری نسبت به کتابفروشی حالت طلبکارانه داشته باشد. این معضلی است که باید چند تغییر اساسی کند. شکل فعالیت کتابفروشان و قوانین باید تغییر کند. قیمت شناور باید برای کتاب درنظر گرفته شود، ناشر هم از نبود قیمت شناور ضرر میکند، اگر این اتفاقها در صنف بیفتد کتابفروشان هم میتوانند تقویت شوند.
نکته بعدی آموزش، آموزش و باز هم آموزش نیروی کار کتابفروشی است. اتحادیه ناشران و کتابفروشان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اصلا به این مساله توجه نمیکند. حتی من که ۴۰۰ صفحه کتاب درباره آموزش کتابفروشان نوشتم، هیچ وقت مورد استقبال هیچ صنف، ارگان و اتحادیهای قرار نگرفته و قرار نخواهد گرفت.
سرانه خرید کتاب غیرموظف در خانوار ایرانی نیم درصد از درآمد خانوار است
آینده کتابفروشان در صورت حذف آنها از شرکت در بخش مجازی سیوششمین دوره نمایشگاه را چگونه میبینید؟
حاجیتقی: با بخش دوم سخنان تیموری موافق هستم، همه نکات صحیحی هستند. با طلبکار بودن مشتری، اقتصاد کتاب و نشر موافق. همچنین یک نقطه اختلاف نظر پیدا کردم.
ارائه یا قطع تسهیلات دولتی به کتابفروشی ممکن است در کوتاه مدت تاثیر نداشته باشد اما حتما در دراز مدت تاثیر خواهد داشت
باید توجه داشت حذف هرگونه یارانه دولتی از جمله نمایشگاه آرزوی ما است، اما این خواسته دولتها نیست زیرا آنها نیاز به در دست داشتن ابزار قدرت و آمارسازی دارند؛ پس این اتفاق نمیافتد. در نتیجه کتابفروشیها باید در یارانه سهیم باشند و شرکت نکردن آنها در نمایشگاه به این صنف لطمه میزند، شاهد نتایج این آسیب در دراز مدت خواهیم بود.
سرانه خرید کتاب غیرموظف در خانوار ایرانی نیم درصد از درآمد خانوار ایرانی است و این نیمدرصد مگر چقدر است که ناشر بخشی از آن را با امکانات دولتی ببلعد و بگوییم که کتابفروش باید نوآوری کند، کتابفروش با سابقه ۶۰ سال فعالیت نوآوری نخواهد کرد. نیروی جوان باید انگیزه داشته باشد انگیزه مساله مالی است و باید برای جوان انگیزه مالی وجود داشته باشد.
جوان وقتی که میبیند به این حوزه یارانه تعلق میگرد و حمایت دولتی وجود دارد اما همه به یک طرف سرریز میشود، از طرفی اتحادیهای که باید از او حمایت کند، او را به اخلال در بازار کتاب، چاپ غیرمجاز و چند قیمتی فروختن متهم میکند، چگونه جذب این حرفه شود؟ حتی اگر فردی کتابفروشی تاسیس کند، ۲۰ تا ۳۰ درصد را قفسه کتاب میزند و باقی را کاسه و بشقاب میگذارد و لوازم التحریر میفروشد. در نتیجه ارائه یا قطع تسهیلات دولتی به کتابفروشی ممکن است در کوتاه مدت تاثیر نداشته باشد اما حتما در دراز مدت تاثیر خواهد داشت.
نشر اول: ایرنا
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است