فیلم‌های اجتماعی «گداگرافی» نسازید/ شخصیت‌های منفی آثار نمایش خانگی به «اعتلا» نمی رسند | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۰۰:۳۴
صبا بررسی می‌کند؛ خشونت‌های زیاد و عریان در سریالهای شبکه نمایش خانگی:

فیلم‌های اجتماعی «گداگرافی» نسازید/ شخصیت‌های منفی آثار نمایش خانگی به «اعتلا» نمی رسند

مینو خانی، مدرس دانشگاه و منتقد سینما و تلویزیون با ابراز نارضایتی از ساخت فیلم‌های خشن با کاراکترهای منفی دوست داشتنی یادآور شد: فیلمساز باید علاوه بر تسلط بر تکنیک، به مسئولیت اجتماعی خود نیز آگاه باشد.


مهدیه مالکی/صبا: مینو خانی، استاد دانشگاه، روزنامه‌نگار و منتقد سینما و تلویزیون درباره علت پرداختن به خشونت‌های زیاد و عریان در فیلم‌های شبکه خانگی گفت: چنین خشونت‌هایی در پیرامون ما وجود ندارد البته بدین معنا نیست که چنین خشونت‌هایی ۱۰۰درصد وجود ندارد چون هیچ جامعه‌ای از خشونت و آسیب‌های اجتماعی به دور نیست و این ذات انسان است. ولی اگر هدف از ساخت آثاری با انواع و اقسام خشونتها ساخته شود، شخصیت منفی باید به گونه ای پرداخت شود که موجب گوشزد، تلنگر و دافعه در مخاطب شود و احساس همذات پنداری مخاطب را به دنبال نداشته باشد. در حالی که اغلب این شخصیتهای منفی دوست‌داشتنی پرداخته می‌شود و در ذهن مخاطب این تاثیر را می گذارد که داشتن چنین شخصیت و خصوصیاتی خیلی هم بد نیست چون کاراکتر این داستان و روایت منفی و خشن، علیرغم همه وجوه منفی دوست داشتنی است. بنابراین چگونگی پرداخت شخصیت منفی در فیلم‌ها و سریالها بسیار اهمیت دارد. وی در ادامه افزود: توصیه من سرپوش گذاشتن به چنین آسیب‌های اجتماعی نیست، بلکه می‌توان هر شکلی از آسیب اجتماعی را به صورت روایت به تصویر کشید اما باید به گونه‌ای پرداخته شود که موجب همذات پنداری مخاطب نشده و برای مخاطب تبدیل به شخصیت دوست داشتنی نشود. چون ایجاد چنین حسی در مخاطب موجب ترغیب او به الگوبرداری از این شخصیت منفی خواهد شد.
خانی با اشاره به اینکه برخی از سینماگران اعتقاد دارند می‌بایست خشونت را به صورت کامل نشان داد، اظهار داشت: این امر شاید به لحاظ فنی و تکنیکال سینمایی حرف درستی باشد ولی نباید فراموش کرد اثر نمایشی کارکردهای بسیار مهمی دارد و فقط نباید به تکنیک آن دقت کرد. تاثیرات اجتماعی سینما بر مخاطب به اندازه‌ای عمیق و گسترده است که به نظر می‌رسد همه کارگردانان علاوه بر تسلط و پرداخت اثر از لحاظ تکنیکی، باید جامعه‌شناس دقیق و روانشناس عمیقی نیز باشد و اگر احیانا این تبحر و شناخت در کارگردان وجود ندارد حتما باید از کارشناسان و مشاوران متخصص بهره‌مند شود تا بداند نشان دادن حد نهایی این خشونت چه تاثیری بر روح و روان و اخلاق مخاطب خواهد گذاشت. چون ممکن است این تاثیرات برای مخاطبان آن فیلم سرمنشاء اتفاقات بد اجتماعی و فردی باشد و این مسئله بسیار مهمی است که باید در چنین فیلم‌هایی به آن پرداخته شود.

وی با اشاره به اینکه بازتاب چنین فیلم‌هایی در جوامع منجر به سرکشی خواهد شد، تاکید کرد: اثر نمایشی که خشونت را در حد اعلای خود به تصویر می‌کشد نباید قهرمان مثبتی باشد برای مثال در دهه‌ای در آمریکا فیلم‌های وسترن خیلی ساخته می‌شد و حد اعلای خشونت را نیز در صورت لزوم نشان می‌دادند ولی کابوی‌ها قهرمانانی بودند که هم خود به اعتلا می‌رسیدند و هم دیگرانی را که مشکل آنها را حل می کردند به اعتلا می‌رساندند. در حالی که شخصیت‌های منفی فیلم‌های نمایش خانگی فاقد چنین عملکردی هستند.

این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه نشان دادن خشونت باید کنترل‌ شده بازتاب داده شود، تصریح کرد: در بسیاری از سریال‌ها همچون زخم کاری که در هر قسمت آن چندین نفر کشته می شدند، نهاد نظارتی کجا بود؟ این داستان اگر بازتاب بخشی از جامعه است باید به لحاظ ساختار جامعه هم باید بازتاب ساختار اجتماعی باشد. اگر نگاهی به چهارفصل زخم کاری داشته باشیم می‌بینیم فقط یک نفر نماینده نهاد نظارتی بود که اسمش هم شبه برانگیز بود، دستمالچی که سیدجواد هاشمی نقش آن را بازی می‌کرد و اتفاقا کسی بود که اجازه می‌داد مالک هر کاری دوست دارد انجام دهد. چنین آثاری این سوال را پیش می آورد که واقعا جای نهاد نظارتی در این فیلم‌ها و سریالها کجاست؟ چرا هر کسی هر کاری دوست دارد انجام ‌می‌دهد؟ جنگل نیز اینقدر بی قانون نیست که در بعضی از سریال‌ها این حجم از بی‌قانونی و بی نظارتی دیده می‌شود. در ساختار هر جامعه ای از دوران باستان تا الان فرمانروا، جنگاوران، روحانیون و کستها یا مردم عادی وجود دارد. در جامعه باستان و قرون وسطا، جنگاوران نهاد نظارتی بودند که  امروزه در قالب پلیس و نهادهایی است که وظیفه آنها ایجاد نظم و اجرای قانون در جوامع است. چون بدون قانون در جنگل نیز نمی‌توان زندگی کرد.

خانی تصریح کرد: فیلمسازان گاهی این مورد را فراموش می‌کنند و در جهانی سیر می‌کنند و آن را به تصویر می‌کشند و شخصیت‌های آن را می‌سازند که نمی‌توان گفت این فرد و اتفاق برآمده از اجتماع است چون فقط یک فرد را به تصویر کشیده و کلیت ساختار جامعه را در نظر نمی‌گیرد. بنابراین نمی‌توان گفت که  این فرد و اجتماع، بازتابی از جامعه است و بلکه نشان دادن داستان یک فرد در یک جامعه باید توام با حضور بخش‌های مختلف اجتماعی باشد و برای نشان دادن خشونت بی اندازه نمی توان ساختار جامعه را از بین برده و کاملا دگرگون کرد.

این منتقد سینما اظهار داشت: ما همواره در دهه ۹۰  تاکید می کردیم که برای خوش‌آمد برخی جشنواره ها نباید فیلم‌های اجتماعی خیلی سیاه بسازیم به عبارتی  فیلم‌های اجتماعی گداگرافی نسازید چون این فیلم‌ها بعدها تاثیرات خود را در جامعه نشان می‌دهد و امروزه تاثیر این نگاه را در سینماگران جوان می‌بینیم چون از سینماگران خوب چنین اثری دیده‌اند و گمان می‌کنند اگر در فیلم‌هایشان چنین رویکردی را دنبال نکنند موفق نخواهند شد؛ چنین فیلم‌هایی علاوه بر تاثیری که بر مخاطب عام دارد، بر فیلمسازان جوان نیزتاثیرگذار خواهد بود. فیلم ساز و کارگردان با ساخت اثری که هیچ نکته مثبتی در آن نباشد و حتی اندیشه‌ای در آن خشونت وجود نداشته باشد به نقش تاثیرگذار خود پایبند نبوده است.
وی با تاکید بر اینکه تداوم چنین فیلم‌هایی قطعا برای «مخاطب غیرفعال» منجر به بروز خشونت خواهد شد، خاطرنشان کرد: مخاطب غیرفعال فردی است که آگاه به تاثیرگذاری تصویر و ترفندهای سینمایی نیست و امروزه به دلیل دسترسی راحت به پلتفرم‌ها و سکوها محدودیت رده سنی برای بچه‌ها در بسیاری از خانه‌ها قابل کنترل نیست چون تلویزیون‌ها به اینترنت متصل هستند و فیلم‌های سکوها به راحتی در دسترس همه سنین قرار دارد. بنابراین صرفا محدودیت رده سنی موثر نخواهد بود، مگر اینکه در خانه والدین اجازه تماشای چنین فیلم‌هایی به بچه‌ها ندهند ولی اگر چنین امکانی برای خانواده مهیا نباشد قطعا برای بچه‌ها تاثیر منفی خواهد داشت.

وی با بیان اینکه اثر نمایشی حتی احساسات مخاطب فعال را که به تاثیرگذاری تصویر و ترفندهای سینمایی آگاه است را دستکاری می‌کند، گفت: احساسات انسان‌ها با اوج خشونت، غم و شادی تحت تاثیر قرار می‌گیرد و موجب تحول و تاثر فرد می‌شود؛ من به شخصه به عنوان یک معلم که در این عرصه فعالیت کرده ام با آگاهی از این مسئله، فیلمی را که خشن باشد از ابتدا دنبال نمی‌کنم و پرونده آن اثر برای من بسته می‌شود چون در فشارهای کاری روزانه، تحمل فشارهای روحی چنین فیلم‌هایی را ندارم. البته برخی از افراد چنین رویکردی ندارند وفیلم‌ها و سریالهای خشن را دنبال می‌کنند، و غافل از این هستند که دستکاری شدن احساسات بر اثر خشونت عواقب خاص خود را دارد. بنابراین جامعه‌شناسان، روان‌شناسان و مسئولان دست‌اندر در امر صدور مجوز برای نمایش چنین آثاری باید تدابیری اتخاذ کنند تا نمایش این اندازه از خشونت کنترل نشده و مستمر کاهش پیدا کند.
این مدرس دانشگاه درباره تاثیرات چنین فیلم‌هایی در آثار فیلمسازان دیگر گفت: پوست شیر سریالی بود که مورد استقبال مخاطب قرار گرفت، حالا همه کارگردانان و عوامل نمایشی گمان می‌کنند برای موفقیت باید چنین اثری بسازند در حالی که فیلمساز و افرادی که در این عرصه فعالیت می‌کنند باید به مسئولیت اجتماعی خود دقت کرده و در برابر تاثیر فیلم‌ها و ایجاد آرامش جامعه مسئول باشند.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


آخرین اخبار

پربازدیدها