پگاه زارعی/ صبا؛ آزیتا ترکاشوند، بازیگر تلویزیون، این بار با سریال «ناریا» در نقش سیما روی آنتن تلویزیون میرود. او که پیشتر در سریال «گاندو» با جواد افشار همکاری کرده بود، این بار تصمیم گرفت نقش مثبتی را ایفا کند تا از تکرار کلیشههای گذشته دوری کند. در این گفتوگو ترکاشوند درباره چالشهای نقش، موفقیتهای سریال، همکاری دوباره با جواد افشار، و پروژههای جدیدش صحبت کرد و از برنامههای آیندهاش در حوزه کارگردانی پرده برداشت.
شما قبلاً با آقای جواد افشار در سریال «گاندو» هم همکاری داشتید و این بار با «ناریا» با ایشان همکاری کردید، چه شد که این نقش به شما پیشنهاد شد و چگونه تصمیم گرفتید آن را بپذیرید؟
بله، پیشتر در سریال «گاندو» با آقای جواد افشار همکاری داشتم و نقشی کاملاً منفی را ایفا میکردم. وقتی درباره «ناریا» صحبت کردیم، چند پیشنهاد مطرح بود؛ یکی از آنها نقش مثبت بود و دیگری نقشهای منفی در داستان. آقای جواد افشار این نقشها را به من پیشنهاد داد و از من خواست نظر بدهم. پس از مشورت و همفکری، به این نتیجه رسیدیم که این بار نقش مثبت را انتخاب کنم تا تجربهام در «گاندو» تکرار نشود. اصولاً سعی میکنم در یک ژانر ثابت معرفی نشوم و در انتخابهای حرفهای خود دقت داشته باشم. به همین دلیل تصمیم گرفتم در «ناریا» یک نقش مثبت را بازی کنم. همچنین، با توجه به موفقیت «گاندو»، همکاری دوباره با آقای جواد افشار برایم جذاب بود و دوست داشتم این بار در قالب یک شخصیت متفاوت ظاهر شوم.
سیما چقدر به دغدغههای شخصی شما نزدیک بود؟
همیشه دغدغه شخصی من بحث خانواده بوده است؛ یعنی اهمیت خانه، حریم خانواده، ارزشها و احترامهایی که در خانواده وجود دارد، اتحاد و همدلی اعضای خانواده. این مسائل همیشه برای من اهمیت داشتهاند. وقتی این نقش به من پیشنهاد شد، احساس کردم که شاید بتوانم بخشی از رسالت هنری خود را در این زمینه انجام دهم. سیما یک زن شاغل و پزشک است که مدیریت صحیحی دارد؛ هم در کارش موفق است و هم به خانوادهاش توجه دارد. او زنی عاشق زندگی، همسر و فرزندانش است و تمام تلاش خود را میکند تا چارچوب خانواده را حفظ کند. این جنبه از شخصیت او برای من ارزشمند بود.
این روزها بیشتر سریالهای تلویزیونی در ژانر اجتماعی و پلیسی ساخته میشوند. شما چقدر این سبک را میپسندید؟ همچنین، با توجه به اینکه «ناریا» پس از «پایتخت» پخش شد، بازخوردها را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من «ناریا» بینندههای خودش را جذب کرده است. با توجه به اینکه در این سریال نقش داشتم، بازخوردهای مردم را مشاهده کردهام. برای مثال، چند روز پیش در مشهد سر صحنه فیلمبرداری بودم و لوکیشن ما در بیمارستان بود. بیمارستان شلوغی بود و تعداد زیادی از افراد گفتند که هر شب سریال را تماشا میکنند و آن را دوست دارند. همچنین از پیامهای دایرکت در شبکههای اجتماعی متوجه میشوم که سریال مخاطبان خودش را دارد. فکر میکنم «ناریا» یک اثر موفق تلویزیونی است، چون داستان جذابی دارد و آقای جواد افشار یکی از کارگردانان برجسته در این سبک است. یکی از موفقیتهای این سریال، به نظر من، خود کارگردان آن است. آقای جواد افشار شناخت خوبی از مخاطبان دارد؛ او میداند چگونه با تمام اقشار جامعه اعم از متوسط، پایین و بالا ارتباط برقرار کند. این مردمشناسی و جامعهشناسی باعث میشود که مخاطبان با شخصیتهای فیلمهای او همزادپنداری داشته باشند. فکر میکنم که «ناریا» توانسته بینندههای خود را جذب کند و خدا را شکر مردم آن را دوست دارند. اما در مورد ژانر پلیسی و اکشن، من معتقدم که باید انواع محتوا را به جامعه ارائه داد. تولیدات طنز، پلیسی، دفاع مقدس، و قصههایی که در رابطه با خانواده هستند، همگی مورد نیاز جامعهاند. ما باید یک سبد فرهنگی متنوع داشته باشیم تا تمامی سلیقهها را پوشش دهد، چرا که این یک ضرورت اجتماعی است.
خانم ترکاشوند، شما اخیراً در حال کار روی یک مستند بودید که «ذوالقرنین» هم یکی از قسمتهای آن بود، چه شد که تصمیم گرفتید این مستند را بسازید؟ آیا قصد دارید کارهای مشابه دیگری را نیز در آینده انجام دهید؟
این مستند پخش شد و چندین قسمت دیگر نیز دارد. این مجموعه از شبکه سه نیز نمایش داده شد و شامل داستانهایی مانند حضرت نوح، مقام ابراهیم، شهر بابل، قصه هاروت و ماروت، ذوالقرنین و چندین بخش دیگر بود. در مجموع ۲۷ قسمت از این مستند پخش شد. من به عنوان یک زن مسلمان، همیشه دغدغه تحقیق و پژوهش درباره عقاید، ارزشهای انسانی و باورهای دینی را داشتهام. از کودکی کنجکاو بودم تا درباره این مفاهیم بیشتر بدانم. زمانی که از طرف برنامه «محفل» به من پیشنهاد ساخت این مستند داده شد، با آغوش باز استقبال کردم. برای من، این یک سفر معنوی بود، سفری که پر از تجربیات و حسهای متفاوت بود. مثلاً کشتی حضرت نوح را فقط در قرآن خوانده بودم، یا داستان اصحاب کهف و غارشان را میدانستم، و یا ماجرای حضرت ابراهیم که آتش بر او سرد شد. اما وقتی از نزدیک به این مکانها سفر میکنی و در انرژی آن مکان قرار میگیری، حسی را تجربه میکنی که گفتنی نیست، بلکه فقط قابل درک است. این تجربه برای من فوقالعاده ارزشمند بود.
فرآیند پژوهش و آمادهسازی این مستند چقدر طول کشید؟ آیا فقط راوی آن بودید یا در روند ساخت نیز مشارکت داشتید؟
ما یک تیم هماهنگ داشتیم و همه اعضا با عشق و همدلی کار میکردند. هر زمان که نام قرآن و کلام خداوند به میان میآید، یک اتفاق خاص در روند تولید رخ میدهد و همه اعضای تیم با انرژی ویژهای کار میکنند. این مستند، یک پروژه منحصربهفرد بود زیرا برای اولین بار در کشور ساخته شد و مکانهای قرآنی را نشان داد. این یک اتفاق تازه بود که تاکنون مشابه آن را نداشتیم، و من بسیار خوشحالم که بخشی از آن بودم.
آیا در حوزه کارگردانی باز هم فعالیت میکنید؟
بحث کارگردانی برای من همیشه جز اولویتها بوده است. تاکنون برخی آثار مستند داستانی را ساختهام، از جمله «آبادی»، «سردار مریم» و کارهای کوچکتری مثل «سیمره» که موفق به دریافت جوایز متعددی شد. اما به دلیل مشغله زیاد و اجرای چندین پروژه همزمان، در سالهای اخیر نتوانستهام در این حوزه فعالیت زیادی داشته باشم. با این حال، ساخت فیلم جزو برنامههای آیندهام است و اگر کارم کمی سبکتر شود، قطعاً آن را دنبال خواهم کرد.
چه کارهایی آماده پخش دارید؟
سریال «حکایتهای کمال» به کارگردانی قدرتالله میرزایی، و یک سریال الف که کارگردان آن را متأسفانه در این لحظه به یاد نمیآورم. علاوه بر این، پروژه دیگری نیز در حال انجام دارم که چون خبر رسانهای آن منتشر نشده، اجازه صحبت درباره جزئیاتش را ندارم.
از میان این پروژهها، کدام نقش برای شما خاصتر و متفاوتتر بوده است؟
آزیتا ترکاشوند: همین کاری که نمیتوانم درباره آن صحبت کنم! واقعاً یک تجربه جدید است و نوع بازی در آن برای من کاملاً متفاوت خواهد بود.
اگر نکتهای هست که دوست دارید اطلاعرسانی شود یا مطلب خاصی که تمایل دارید در مصاحبه ذکر شود، بفرمایید.
در پایان دوست دارم از آقای جواد افشار، آقای هادی افشار و جناب آقای محمدمهدی پور تشکر کنم. شما خودتان بهتر میدانید که در شرایط فعلی، کار کردن با چالشهای زیادی همراه است، اما این عزیزان با دلسوزی و تلاش، تیم را در کنار هم نگه داشتند. با وجود تمام سختیها، تلاش کردیم اثری در شان مخاطبان و مردم کشورمان ارائه دهیم. امیدوارم مخاطبان وقتی سریال را تماشا میکنند، بتوانیم لحظاتی خوش برایشان رقم بزنیم.