بازتعریف فیلم کوتاه در عصر دیجیتال؛ اقتباس، از حاشیه تا مرکز توجه | پایگاه خبری صبا
امروز ۴ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۲۰:۴۱
در نشست برخط با «توماس لیچ»‌ نظریه‌پرداز مشهور اقتباس انجام شد؛

بازتعریف فیلم کوتاه در عصر دیجیتال؛ اقتباس، از حاشیه تا مرکز توجه

سومین نشست تخصصی «پیش‌درآمدی بر هفتمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران» به‌صورت مجازی و با سخنرانی پروفسور توماس لیچ، نظریه‌پرداز برجسته حوزه اقتباس، برگزار شد. در این نشست، وی به تحلیل جایگاه فیلم کوتاه در سینمای معاصر و نسبت آن با ادبیات، همچنین مفاهیم بنیادین اقتباس در سینما پرداخت.

به گزارش صبا به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، پیش از آغاز سخنرانی، نوید پورمحمدرضا، پژوهشگر و مدرس سینما و عضو شورای علمی همایش، مقدمه‌ای درباره زندگی، آثار و دیدگاه‌های این استاد سرشناس ارائه کرد. همچنین مهدی چاوش‌ور به‌عنوان مترجم، وظیفه ترجمه و انتقال مباحث را به‌عهده داشت.

پروفسور توماس لیچ در آغاز سخنانش، با تأکید بر جایگاه فیلم کوتاه در سینمای مدرن گفت: در دهه‌های گذشته، فیلم کوتاه همواره در حاشیه سینمای جریان اصلی قرار داشته، در حالی‌که از منظر تاریخی، بنیان سینمای مدرن بر پایه همین قالب شکل گرفته است.

وی یکی از عوامل مهجور ماندن فیلم کوتاه را فقدان جایگاه در سیستم توزیع و غلبه فیلم‌های بلند بر گیشه دانست و افزود: «حتی در جشنواره‌ها، فیلم کوتاه گاهی صرفاً مکمل یا مقدمه‌ای برای فیلم‌های اصلی است.

در ادامه، وی به چالش‌های اقتباس در فیلم کوتاه پرداخت و تصریح کرد: اقتباس کوتاه‌متراژ دو چالش اصلی دارد؛ نخست، وابستگی به متنی پیشینی که ممکن است مخاطب با آن آشنا نباشد و معنا ناقص منتقل شود؛ دوم، محدودیت در بسط داستان و شخصیت‌پردازی.

لیچ در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به کتاب درآمدی بر اقتباس اظهار داشت: در این اثر، تلاش کرده‌ام مرز میان وفاداری و خلاقیت را در اقتباس بررسی کنم. اقتباس نه تقلیدی مکانیکی، بلکه تفسیری نو از یک متن موجود است.

این نظریه‌پرداز با معرفی اثر تازه خود با عنوان Engagementation که در سال ۲۰۲۵ منتشر شده، گفت: در این کتاب، فیلم‌هایی مانند باربی را بررسی کرده‌ام؛ آثاری که هم محصول رسانه‌های جریان اصلی هستند و هم بستری برای نقد فرهنگی. آموزش ارتباطات باید با تمرکز بر این نوع آثار صورت گیرد.

لیچ در ادامه با اشاره به کتاب دیگرش با عنوان تاریخ ادبیات آمریکا در قاب سینما، به کم‌توجهی به اقتباس از ادبیات آمریکا در مقایسه با ادبیات بریتانیا اشاره کرد و گفت: «ادبیات آمریکا سهم اندکی در اقتباس‌های سینمایی داشته و این موضوع نیازمند بازنگری جدی است.

این استاد دانشگاه که مقاله معروفش با عنوان ۱۲ خطا در نظریه ارتباطات در محافل علمی بازتاب گسترده‌ای داشته، تأکید کرد: مطالعه فیلم کوتاه و اقتباس‌های آن می‌تواند نگاه ما به ساختار قدرت در رسانه و فرهنگ را دگرگون کند.

لیچ در ادامه، با اشاره به کمبود تاریخ‌نگاری منسجم درباره فیلم کوتاه بین سال‌های ۱۹۱۵ تا ۱۹۸۵ اظهار داشت: در این بازه، پژوهشگران اندکی فیلم کوتاه را جدی گرفتند و همین موجب شد چارچوب مشخصی برای تحلیل و طبقه‌بندی آن شکل نگیرد.

او از آثار آرتور نایت و فرانک لینزی به‌عنوان نمونه‌هایی از توجه محدود به فیلم کوتاه یاد کرد و افزود: در این دوره، تعریف دقیق یا ویژگی متمایزی برای فیلم کوتاه ارائه نشد و حتی هنگام اوج تولید، توجه تخصصی کافی به آن وجود نداشت.

پروفسور لیچ با مرور تحولات مطالعات سینمایی در دهه ۱۹۷۰ گفت: سینما به‌عنوان رشته‌ای دانشگاهی مستقل شکل گرفت، اما مطالعات اقتباس همواره در حاشیه بوده‌اند. اگر اولویت‌بندی کنیم، اقتباس در انتهای این فهرست قرار دارد.

وی با اشاره به دگرگونی‌های دو دهه اخیر افزود: امروز دانشجویان می‌توانند به‌صورت هم‌زمان در حوزه‌های ادبیات، سینما و رسانه تحصیل کنند. این امر، نگاه ترکیبی و مدرنی به مقوله اقتباس فراهم کرده است.

توماس لیچ با اشاره به «بازگشت فیلم کوتاه» به عرصه سرگرمی گفت: فیلم‌های کوتاه امروزی دیگر شبیه آثار کلاسیک یک‌حلقه‌ای قرن گذشته نیستند، بلکه به‌شکل ویدیوهایی در یوتیوب، اینستاگرام و تیک‌تاک عرضه می‌شوند. این بازگشت، هم نویدبخش است و هم چالش‌برانگیز؛ چراکه این ویدیوها بیشتر ابزارهای سرگرمی، تعامل یا برند‌سازی شخصی‌اند و از ساختارهای کلاسیک فاصله دارند.

لیچ ادامه داد: امروز با کلیپ‌هایی چندثانیه‌ای مواجه‌ایم که اثری قدرتمند بر مخاطب دارند. آن‌ها دیوار چهارم را می‌شکنند، واکنش‌محورند، و از مرزهای اقتباس سنتی عبور کرده‌اند. این آثار اغلب شخصی‌اند و به‌ندرت از منبعی ادبی یا سینمایی اقتباس شده‌اند. شاید بتوان گفت فیلم کوتاه کلاسیک، در مقایسه با این‌ها، یک فیلم بلند محسوب می‌شود.

این نظریه پرداز سرشناس اقتباس در بخش پایانی سخنان خود، به نقش رسانه‌های نوین در بازتعریف مفاهیم سینمایی اشاره کرد و گفت: سینما و روایت‌های کوتاه دیگر محدود به سالن سینما یا تلویزیون نیستند. آن‌ها اکنون در دسترس و در گوشی تلفن همراه ما هستند، در پلتفرم‌هایی چون تیک‌تاک زندگی می‌کنند و بیش از هر زمان بر مخاطب تأثیر می‌گذارند.

لیچ همچنین درباره آینده نمایش فیلم‌های کوتاه اقتباسی گفت: باید تلاش کنیم تا فناوری‌های نوین را در خدمت نمایش بهتر این آثار قرار دهیم. می‌توان سینماهای ملی را در این زمینه فعال کرد تا فیلم کوتاه جایگاه برجسته‌تری بیابد.

وی با طرح پرسشی مهم افزود: آیا واقعاً خواستار آن هستیم که اقتباس‌های فیلم کوتاه به حاشیه رانده نشوند و آیا آمادگی این تحول را داریم؟

لیچ با اشاره به گسترش حوزه مطالعات اقتباس در سال‌های اخیر گفت: این حوزه به‌تدریج جایگاه رشته‌های ادبی کلاسیک را به چالش کشیده و بحث‌هایی درباره ایجاد دپارتمان مستقل برای آن مطرح شده است. برخی معتقدند مطالعات اقتباس باید به‌صورت مستقل باشد، اما من باور دارم که حفظ آن به‌عنوان یک حوزه بینابینی یا حتی یک ضد‌رشته، مزایای بیشتری دارد. این حوزه می‌تواند با انعطاف‌پذیری بالا، مفروضات رشته‌های مختلف را نقد کند و در عرصه‌های گوناگون حضور داشته باشد.

لیچ درباره رابطه اقتباس و متن اصلی اظهار داشت: نظرات متعددی وجود دارد؛ برخی اقتباس را خوانشی تازه می‌دانند و برخی آن را اثری مستقل تلقی می‌کنند. یک اثر اقتباسی می‌تواند حتی بدون شناخت منبع اولیه، برای مخاطب جذاب باشد.

وی در پایان نشست، ضمن قدردانی از برگزارکنندگان و شرکت‌کنندگان، ابراز امیدواری کرد که مباحث مطرح‌شده در آینده ادامه یابند و اعلام کرد کتاب جدیدش به‌زودی منتشر خواهد شد؛ اثری که به گفته او می‌تواند تأثیری جدی در حوزه مطالعات اقتباس داشته باشد.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

آخرین اخبار

پربازدیدها