نیره رضایی مطلق/ صبا؛ محرم ۱۴۰۴ در شرایطی آغاز شد که سازمان صداوسیما با بحرانی ترکیبی از مخاطب، معنا و اعتماد دست و پنجه نرم میکرد؛ بحرانی که نهفقط ناشی از فرسایش سرمایه اجتماعی رسانه ملی، بلکه در دل وضعیت جنگی کمسابقهای شکل گرفت که طی ۱۲ روز، ایران را به صحنهای بیوقفه از مقاومت مدنی و صبوری ملی بدل ساخت. در میانه بارش موشکها و انفجارهای پیدرپی، وقتی جهان از شجاعت مردمی بیپناه اما نترس شگفتزده بود، رسانه ملی بار دیگر نقش تاریخیاش را بازیافت: تبدیل شدن به زبان جمعیِ ملتی مقاوم. پوشش بیواسطه حملات، روایت لحظهای از ایستادگی مردم در خیابانها، و پخش مستقیم صحنههایی از زندگی روزمرهای که زیر سایه تهدید، همچنان جاری بود، موجب شد صداوسیما—هرچند موقت و محدود—بار دیگر مورد رجوع و اعتماد بخشی از افکار عمومی قرار گیرد.
در چنین زمینهای، فرارسیدن محرم نهتنها مقطعی تقویمی، بلکه نقطه عطفی نمادین بود؛ بازگشت به آیینهایی که همواره در بزنگاههای تاریخی، حامل معنا، پایداری و هویت جمعی بودهاند. مناسک محرم اینبار در دل بحرانی همهجانبه به میدان آزمون آمد. درحالیکه پلتفرمها، شبکههای اجتماعی و حتی مداحان اینستاگرامی با تولیدات کوتاه، لحظهنگر و متکی بر چهرههای محبوب، نبض مخاطب را در اختیار داشتند، تلویزیون کوشید با تمرکز بر فرمهای بازسازیشده، تصویری تازه از «آیین» در عصر بحران ارائه کند؛ آیینی که حالا نه صرفاً در امتداد عاشورا، بلکه در دل «کربلای اکنون» بازتعریف میشد.
در این میان، رویکرد سیما نه بازگشت به سنت بهمثابه گذشته، بلکه نوعی ترکیبسازی از مفاهیم آیینی و الگوهای روایت معاصر بود؛ رویکردی که در قالب برنامههایی چون «حسینیه معلی»، «از سرگذشت» و «سدره» تبلور یافت. این گزارش تلاشی است برای مستندسازی فصل جدید این تولیدات، بی آن که به روایتهای پیشین یا کارنامه برنامههای قبلی بازگردد.
«حسینیه معلی» فصل اتحاد آیینها
در محرم ۱۴۰۴، برنامه «حسینیه معلی» که به یکی از شناختهشدهترین برندهای مناسبتی رسانه ملی بدل شده، بار دیگر در قاب شبکه سوم سیما جان گرفت؛ با چهرهای نو، ترکیبی متنوع و حضوری پررنگ از آیینهای بومی، آن هم در زمانی که تلویزیون با دشواریهای مالی و چالشهای جذب مخاطب دستوپنجه نرم میکند. هشتمین فصل این برنامه از شب اول محرم بهمدت یازده شب با اجرای نجمالدین شریعتی روی آنتن رفت؛ برنامهای که در میان تمام تولیدات محرمی رسانه ملی، توانست بار دیگر مرز میان سنت آیینی و فرمهای تلویزیونی را به شیوهای متفاوت تعریف کند.
در طراحی دکور، «حسینیه معلی» این فصل با بهرهگیری از فضای تکیههای قدیمی، سکوهایی برای نشستن عزاداران، رنگبندی سرخ و سیاه و کتابت نام شهدای کربلا با خط استاد مسعود نجابتی، تجربهای تازه و در عین حال آشنا را رقم زد. دکوری که به قول سعید ستودگان، تهیهکننده برنامه، نه فقط یک فضای تصویری بلکه یک بستر آیینی است؛ بستری که برای نسلی که تجربه حضور در روضههای خانگی یا تکایا را نداشتهاند، دریچهای نو به دنیای عزاداری سنتی گشوده است. او در اینباره میگوید: «دکور برنامه مهمترین جزء و شاخص حسینیه معلی است که این بار با اسامی شهدای کربلا با خط استاد مسعود نجابتی تزئین شده است.»
اینبار «حسینیه معلی» با دقت بیشتری به جغرافیای فرهنگی عزاداری پرداخته است. برخلاف فصول پیش که بیشتر بر آیینهای شاخص استانی تمرکز داشت، این فصل به سراغ شهرستانهای کمتر دیده شده رفت. بهگفته ستودگان، هدف آن بود که آیینهای اصیل و محلی بازخوانی شود؛ آیینهایی که شاید در پیچوخم مدرنیته و رسانه فراموش شده بودند. او تصریح میکند: «اکنون در صدد نمایش آیینهای اصلی و اصیل شهرستانهای دورافتاده هستیم تا با احیای این آیینهای ارزشمند موجب یادآوری و زنده شدن آنها شویم.»
نمایش عزاداری عظیم یزدیها با بیش از هزار سینهزن، یا حضور هیئتهایی از گیلان، مازندران، اردبیل و حتی عراق، به برنامه غنایی آیینی داد که کمتر در قاب تلویزیون سابقه داشته است. ستودگان با اشاره به استقبال مردمی از برنامه میگوید: «در هر اجرا، بهطور متوسط میزبان ۷۰۰ نفر از عزاداران هستیم و برای جایدادن آنها سه طبقه جایگاه تعبیه کردهایم. البته بنا به مراسم و آیینهای استانی که برگزار میشود، تعداد مهمانان نیز متفاوت است. اما شکوهمندترین عزاداریها را امسال در عزاداری استان یزد مشاهده میکنید که بیش از هزار سینهزن در این مراسم حضور دارند و حرکتی عظیم و زیبا از عزاداری خود ثبت کردهاند.»
نجمالدین شریعتی، مجری برنامه، نیز که با اجرای متفاوت خود فضای خاصی به برنامه بخشیده، درباره فصل هشتم میگوید: «میزان علاقهمندانی که از هر صنف و هر استان تمایل به حضور در برنامه دارند، گفتنی نیست. اما به نظرم اینجا حسینیه رسانه ملی است که مشتاقان از قاب تلویزیون به جمع ما میپیوندند.» او برجستهترین ویژگی این فصل را نمایش آیینهای استانی میداند و تأکید میکند: «امسال از استانهای یزد، گیلان، مازندران، اردبیل و حتی کشور عراق مهمان داریم و مخاطبان میلیونی این برنامه شاهد عزاداریهایی میشوند که بسیار شورآفرین است.»
میز ذاکرین این فصل نیز با ترکیب چهرههایی چون سعید حدادیان، نریمان پناهی، حسین سیبسرخی، حیدر البیاتی و سیدحسین آقامیری، فضایی متنوع و پرتحرک به برنامه داده است. تنوع لحن، سبک اجرا و حتی تعلقات فرهنگی این چهرهها به جریانهای مختلف مذهبی، توانسته اقشار گوناگون مخاطبان را با خود همراه کند. این میز، فقط جایگاه نوحهخوانی نیست؛ بلکه صحنهای است برای تقاطع روایت، اجرا و بازنمایی شور حسینی در قاب رسانهای. نجمالدین شریعتی درباره این ترکیب میگوید: «هر یک از ذاکران با حالوهوای خاص خود، نوعی از شور حسینی را به میان جمع میآورند؛ این ترکیب، غنا و حرکت درونی برنامه را بیشتر کرده است.»
اما آنچه «حسینیه معلی» را از یک برنامه صرفاً مناسبتی فراتر میبرد، پیوندش با مفهوم رسانهمناسک است؛ فرمی از بازنمایی که صداوسیما بهویژه در سالهای اخیر برای احیای پیوند عاطفی و فرهنگی مخاطب با مناسبتهای مذهبی دنبال کرده است. این برنامه با بهرهگیری از المانهای اجرایی برنامههای استعدادیابی، مدل ترکیبی مجلس سنتی و ساختار تلویزیونی، و مشارکت عمومی در مقیاس ملی، به نوعی بدل به یکی از مهمترین تجربههای صداوسیما در این حوزه شده است.
در کنار فرم و اجرا، ویژگی بارز این فصل از برنامه، شکلگیری حس مشارکت و تعلق جمعی در دل بحرانهای اقتصادی و شکافهای فرهنگی است. همانطور که ستودگان تأکید میکند، بخش عمدهای از تیم اجرایی برنامه، بدون چشمداشت مادی و تنها از سر عشق به سیدالشهدا(ع)، برنامه را پیش میبرند. او میگوید: «جوانانی که فراتر از تخصص خود دل به این برنامه باختهاند، مخلصانه این حجم وسیع از مهمانان و عوامل را ساماندهی میکنند. این برنامه روی دوش تکتک کسانی است که فقط به عشق سیدالشهدا(ع) کار میکنند.»
«حسینیه معلی» در محرم امسال نهتنها توانسته با ترکیبی از سنت، نوآوری، مشارکت مردمی و بازنمایی آیینهای بومی، جای خود را در میان تولیدات ویژه تلویزیون تثبیت کند، بلکه مسیری را گشود که شاید الگویی برای دیگر مناسک رسانهای نیز باشد؛ الگویی که میکوشد از تلویزیون، نه فقط رسانهای برای انتقال پیام، بلکه بستری برای تجربهی آیینی و عاطفی مشترک بسازد.
«از سرگذشت» و بازسازی معنویت در دل بحران
در میان مجموعههای محرمی تلویزیون، برخی برنامهها نه با تصویرسازیهای پرهزینه یا ساختارهای روایی پیچیده، بلکه با تکیه بر صداقت قصههای مردمی، تماشاگر را به تأمل وا میدارند. برنامه «از سرگذشت» از شبکه نسیم، یکی از تلاشهای شاخص رسانه ملی در این فصل است که در بستر بحران، مفهوم «انتخاب» را به عنوان جوهره عاشورا به قلب روایت باز میگرداند. این مجموعه با محور قرار دادن دو راهیهای سخت در زندگی انسانهای معمولی، میکوشد معنویت را از سطح شعار به موقعیتهای واقعی زندگی روزمره منتقل کند. در روزهایی که مرگ و بقا مفاهیمی کاملاً عینی هستند و انتخاب میان ماندن یا رفتن به ساحت تجربه زیسته مردم راه یافته، «از سرگذشت» با زبانی آرام اما مؤثر، آیینهای از این کشمکش جمعی میشود.
این برنامه گفتوگومحور با اجرای علیاکبر قلیچ، تهیهکنندگی محسن نجفی سولاری و کارگردانی محمد پیوندی، در سومین فصل خود کوشیده است از شکلهای مرسوم گفتوگوهای تلویزیونی فاصله بگیرد و به مفهوم انتخاب، به مثابه جوهره عاشورا، میدان دید بدهد.
محسن نجفی سولاری، تهیهکننده برنامه، ساختار این روایت را چنین شرح میدهد: «ایده اولیه برنامه همان است که بوده، از سرگذشت بر اساس قصههای مردم عادی و سوژههایی است که سر دو راهی، تصمیمی سرنوشتساز میگیرند و روایتگر داستانهایی است که با ماجرای حرکت سیدالشهدا (ع) در ارتباط است.»
فصل سوم این برنامه، با حفظ همین ایده محوری، وارد مرحلهای تازه شده است؛ هم از منظر دکور و طراحی، و هم از لحاظ شیوه روایت. نجفی در توضیح این تفاوت میگوید: «دکور اول مثل سال قبل کلاهخود است و در دکور دوم که چهره سرشناسی حضور دارد کشتی نجات یا کشتی «از سرنوشت» را طراحی کردیم تا قصه مهمان سرشناس را بشنویم تا بعد از کامل شدن روایت، سراغ نفر بعد برویم. امسال مهمان دوم نیز در کشتی حضور پیدا میکند و به مهمان اول میپیوندد و گویی همگی در کشتی نجات هستیم.»
این ترکیب فضاسازی، نشانهای است از تلاش تیم سازنده برای عبور از قالبهای تکراری گفتوگوهای تلویزیونی. به جای یک مهمان، حالا دو نفر وارد فضای گفتوگو میشوند و مخاطب به جای شنیدن یک سرگذشت صرف، با شکلگیری یک موقعیت انسانی مواجه میشود. نجفی درباره هدف این چیدمان میگوید: «تلاش ما بر این است که به نقاط عطف قصه زندگی افراد بپردازیم و ضمن شنیدن قصه مهمان سرشناس از آدمهای شناخته شده تا معمولی را زیر کلاهخود بنشانیم و فضایی متفاوت برای او فراهم کنیم.»
در این میان، بخش مهمی از تأثیر برنامه به طراحی صحنه و نمادهای بصری بازمیگردد. دکور کلاهخود، که به یکی از امضاهای بصری برنامه تبدیل شده، هنوز در فصل جدید حفظ شده است. به گفته نجفی: «دکور کلاهخود حضرت عباس(ع) ۷ متر قطر و ۹ متر ارتفاع دارد. اجرای این کلاهخود معلق خیلی سخت است اما اکنون در فصل سوم توانستهایم با حفظ همان ساختار آن را تغییر دهیم. سعی کردیم با زنجیر و دستار جهانش را شبیه به کلاهخود کنیم.»
اما دکور تنها یک بخش ماجراست. آنچه روح این برنامه را شکل میدهد، نگاه روایی آن است. محمد پیوندی، کارگردان «از سرگذشت» بر اهمیت پیوند معنویت با تجربه شخصی تأکید میکند: «تلاش کردیم هم در انتخاب افراد و هم شیوه گفتوگو خط محوری برنامه را که مبتنی بر گره خوردن سرنوشت با اهل بیت (ع) و سیدالشهدا(ع) است را حفظ کنیم.»
پیوندی، که پیشتر تجربه همکاری در برنامههایی چون «ماه عسل» را نیز داشته، این برنامه را متفاوتتر میداند و درباره شیوه انتخاب مهمانان چنین توضیح میدهد: «وقتی قرار است در کشتی نجات و یا زیر کلاهخود تجربههای خاص از قصه زندگی آدمها را بشنویم پس انتخاب مهمان هم سخت میشود و باید چهرههایی انتخاب شود که قصههایشان با حال و هوای کار همخوانی داشته باشد.»
در نهایت، این ساختار روایی، قصد دارد مخاطب را با لحظهای آشنا کند که انتخاب شکل میگیرد؛ انتخابی انسانی، اما با بار معنایی عاشورایی. پیوندی با اشاره به این خط محتوایی میگوید: «مهمان شناخته شده ما که در بخش اول صحبتهایش را میشنویم فضای معنوی و حس خود از آگاهیاش به اهل بیت (ع) را بیان میکند اما مهمان دوم را حتما به دلیلی انتخاب کردهایم که همان دلیل خط اصلی گفتوگوی ماست، آدمهایی که بین دو راهیهایی قرار داشتند که باید از میان دو مسیر یک راه را انتخاب میکردند. درست مانند تاریخ، مانند کربلا و عاشورا که قصه دوراهیها و رفت و برگشتها را به ما یادآوری میکند.»
«از سرگذشت» اگرچه هنوز در میانه مسیر آزمون و خطاست، اما یکی از معدود تلاشهایی است که معنویت را نه به عنوان یک شعار تبلیغاتی، بلکه به مثابه یک موقعیت انسانی به تصویر کشیده است؛ موقعیتی که برای هر مخاطب، میتواند جرقهای از تأمل و انتخاب باشد.
«سدره»؛ برنامهای در دل حرم، برای دل مردم
اگر در «از سرگذشت» با روایت انتخابهای دشوار به دل بحرانهای معنوی میرفتیم، در «سدره» با توسل به یک آرامش درونی، مخاطب را به تجربهای از زیارت و توکل دعوت میکنند. دوربین به جای استودیو، در جوار حرم است و گفتوگوها دیگر پیرامون تصمیم نیست، بلکه حول حالِ حضور شکل میگیرند.
زیارت از راه دور، آن هم در دل شب و از طریق قاب تلویزیون، تجربهای است که برنامه «سدره» سعی دارد به مخاطب ایرانی هدیه کند؛ مخاطبی که ممکن است سالها در حسرت سفر کربلا مانده باشد، اما حالا در خلوت شبانهاش با تصویر ضریح حضرت سیدالشهدا(ع)، دعا میخواند و اشک میریزد.
برنامه «سدره» محصول مشترک رسانه و مضجع شریف کربلاست. مهیار عبداللهی، تهیهکننده و مجری این برنامه، درباره این تجربه میگوید: «امسال چهارمین سالی است که برنامه «سدره» در محرم و صفر روی آنتن شبکه پنج میرود.» او به ساختار محتوایی برنامه اشاره دارد و میگوید: «این برنامه تلاش میکند در هر دهه، یک سرخط برای ارائه محتوا به مخاطبان داشته باشد.»
اما تهیه و تولید چنین برنامهای در روزهایی که سفرها و اعزامها با مانعهای متعددی روبهرو است، بیشک آسان نیست. عبداللهی از این دشواریها چنین روایت میکند: «با توجه به ممنوعیت پروازها و فضایی که هنوز در کشور به واسطه حمله رژیم صهیونیستی حاکم است، حضور مهمانان با سختی همراه است که به مرور در حال رفع شدن است.»
این برنامه که اکنون با حضور در کربلای معلی تولید میشود، پیشینهای در دیگر شبکهها داشته است. عبداللهی توضیح میدهد: «این برنامه از سال ۱۳۹۹ با نام «روبهراه» از شبکه قرآن سیما روی آنتن رفت و پس از آن با نام «سدره» در این شبکه دوباره از سرگرفته شد تا اینکه با کارگردانی و سردبیری محمد بخشایش و همراهی مسعود رضایی در کار تهیهکنندگی، این توفیق را یافتیم که در شرایط کنونی کشور این برنامه را روی آنتن ببریم.»
در ساختار فعلی «سدره»، دو بخش مجزا دیده میشود؛ دهه اول با محوریت کارشناسان مذهبی و مداحان، و دهه دوم با حضور مهمانانی که تجربهای شخصی و عاطفی از توسل دارند. عبداللهی این تمایز را چنین شرح میدهد: «این برنامه تا شب سوم امام یعنی شب سیزدهم محرم، کارشناسمحور است و به صورت زنده از حضور کارشناسانی همچون مهدی امین فروغی و مداحی حاج حامد خمسه، حاج اکبر مولایی و فریدون کریمپور و جمعی دیگر از مادحان بهره خواهیم گرفت.»
اما در ادامه، روایتهای انسانی و تجارب زیسته جای مباحث کارشناسی را میگیرد. او میگوید: «در دهه دوم محرم رویکرد برنامه با حضور مهمان تعریف میشود و انشاءالله با آرام شدن اوضاع پروازها و فراهم شدن موقعیت مناسب، هر شب مهمانی دعوت میشود که قصه زندگی خود که مرتبط با حضرت سیدالشهدا (ع) است را در برنامه تعریف میکند.»
تجربه اجرای زنده در فضای حرم نیز برای مجری برنامه، تفاوتی ماهوی با اجرای معمولی دارد. عبداللهی با لحنی شخصی و تأثیرگذار میگوید: «تلاش ما در برنامه «سدره» این است که بستری فراهم کنیم تا پل ارتباطی میان مردم و سیدالشهدا(ع) ایجاد شود. برای من کافی است که یک نفر با دیدن این برنامه و شنیدن توصیفات روحی مهمان از حضور در جوار حرم منقلب شده و دلش بلرزد و دعا کند. میدانم که این دعا اجابت میشود اما دوست دارم من نیز در این مسیر شریک و سهیم بینندگان باشم.»
او از حس ویژه اجرای برنامه در فضای کربلا چنین یاد میکند: «برای من اجرا در اینجا با نقاط دیگر تفاوت دارد. بیشک در کنار تهیه برنامه، کار اجرای زنده سخت خواهد بود اما در محضر سیدالشهدا (ع) که جای همه خالی است، حس امنیت و آرامشی داریم که من هیچگاه در استودیویی در تهران نداشتم.»
در روزهایی که بسیاری از برنامههای تلویزیونی در بازنمایی احساسات دینی به مسیر تکرار افتادهاند، «سدره» با کمترین میزان شعار و حداکثر میزان حضور، کوشیده است معنویت را نه با گفتار، بلکه با فضا منتقل کند. عبداللهی این ویژگی را اینگونه جمعبندی میکند: «اینجا فنون اجرا خیلی معنا ندارد، بلکه باید فرصت را از دست ندهیم و دل به معنویتی که در این فضا جاری است ببندیم و از این عنایت بهره ببریم.»
سیمای محرم؛ از تنوع روایت تا همصدایی ملی
از مجالس خانگی در پستوهای نور تا برنامههای شبانه در جوار ضریح، تلویزیون در محرم امسال تلاش کرده با همه توان و ظرفیت، یک «روایت جمعی از فقدان» بسازد؛ روایتی که اگرچه از آنتنهای جداگانه و شبکههای متفاوت میآید، اما در نقطهای به هم میرسد: بازنمایی حقانیت مظلوم در برابر جبهه باطل.
این شبها، شبکههای مختلف سیما، با تدارک برنامههایی متنوع از نظر فرم، محتوا و لحن، به نوعی تقسیمکار ناگفته رسیدهاند تا سیمای محرم در شرایطی خاص، هرچه فراگیرتر روایت شود.
برنامههایی چون «روضه خانگی» از شبکه یک، با محوریت احیای سنتهای عزاداری در خانهها، در کنار برنامه مادرانه و عاشورایی «از مامان بگو» از شبکه دو که فقط در قالب پنج قسمت اما با روایتی حسی و زنانه از ایمان و ایثار پخش میشود، هر دو تلاش دارند از مقیاسهای کوچکتر اجتماعی به محرم بپردازند.
در این میان شبکههای دیگر نیز از منظرهای متفاوتی به مسئله عاشورا ورود کردهاند: شبکه چهار با برنامه «چهارگاه؛ روایت حماسه» در قالبی ادبی و موسیقایی، مخاطب خاصتری را هدف گرفته است. شبکه آموزش با برنامه «دستان» و همچنین برنامه «نوای عاشقی» با تمرکز بر شعر آیینی و نغمههای عاشورایی، بر وجوه زیباشناختی و هنری عزاداری تأکید دارند.
شبکه افق، با ویژهبرنامه «تکیه» به میزبانی علیرضا امیدواریان و حضور حجتالاسلام طباخیان و جمعی از مداحان، سعی کرده است فضای گفتوگومحور و معرفتیتری نسبت به سایر شبکهها داشته باشد.
در این میان برنامههایی چون «از سرگذشت» از شبکه نسیم و «سدره» از شبکه تهران با روایتهایی شخصی از تجربه ایمان و زیارت، رنگوبویی انسانیتر و احساسیتر به قاب محرمی امسال دادهاند.
و البته گروه کودک و نوجوان هم فراموش نشده است: «سر سفره خدا» از شبکه پویا با لحنی کودکانه در متن مناسک عاشورا، و برنامه «رفیق» از شبکه امید با روایتی نوجوانانه از رفاقت و شهادت، بازه سنی گستردهای از مخاطبان را در بر میگیرند.
در روزگاری که دایره مخاطب رسانه ملی، تحت تأثیر وضعیت اجتماعی و سیاسی، تنگتر شده است، محرم همچنان بهانهای برای یک گفتوگوی همگانی است؛ گفتوگویی که در آن همه نسلها، زبانها و سبکهای زندگی میتوانند سهمی داشته باشند. اگر چه کیفیت برنامهها یکدست نیست، اما تلاشی که در جهت همصدا شدن در سوگ حسین(ع) به کار رفته، خود نشانهای است از زنده بودن روح اجتماعی محرم، حتی در قاب رسانهای که این روزها بیشتر از هر زمان دیگری، برای جلب اعتماد مخاطب، به محتوایی صادقانه و پیوندخورده با زندگی نیاز دارد.
بنابراین محرم امسال در رسانه ملی، فراتر از یک مناسبت مذهبی صرف، تبدیل به فرصتی شده است برای بازخوانی هویت جمعی و نمایش همبستگی مردمی در شرایطی که کشور درگیر چالشهای متعدد است. تنوع برنامهها و قالبهای مختلف نمایشی، از روضههای خانگی تا گفتوگوهای معنوی در جوار حرم، نشان میدهد که رسانه ملی در تلاش است با حفظ اصالت و معنا، پیوندی زنده میان نسلها برقرار کند. این رویکرد، ضمن احترام به سنتهای دیرینه، به نیازهای امروز مخاطب پاسخ میدهد و فضای امید و آرامش را در دل بحرانها زنده نگاه میدارد. به همین دلیل، سیمای محرم در سال جاری، بیشتر از همیشه نمادی از پایداری، ایمان و تابآوری اجتماعی است.