به گزارش صبا، بهروز افخمی جدیدترین قسمت از برنامه سینمایی هفت را با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای جنگ تحمیلی دوازده روزه آغاز کرد.
اولین میز از این قسمت به نقد و بررسی فیلم سینمایی «پیر پسر» اختصاص داشت و شهریار زرشناس استاد دانشگاه و رضا صدیق در این میز حضور داشتند.
شهریار زرشناس در ابتدای میز با اشاره به لزوم نشان دادن علت زشتیها گفت: دوست دارم بحث خود را از اینجا آغاز کنم که من مخالف اینکه سینما و ادبیات به وصف زشتیها بپردازند، نیستم. ما در ادبیات می بینیم که در کنار نشان دادن زشتیها، علت آن زشتی را هم نشان میدهند. در نمونه های ایرانی هم محمود دولت آبادی در برخی آثار خود علاوه بر نشان دادن زشتی علت آن را هم نشان میدهد. نکته اصلی و مهم این است که باید وجه متفکرانه را در مواجهه خود با موضوع درنظر بگیریم.
وی ادامه داد: دیدم اکتای براهنی در جایی گفته که به نوعی از رمان «برادران کارامازوف» وام گرفته است ولی «پیر پسر» از موارد مهم این رمان تهی بوده است. درست این بود که کارگردان باید لایه ای باز کرده و نشان می داد که نظام های سرمایه داری با آن خانم درون فیلم چه کرده است. وجه دوم که به خوبی می توانست در فیلم به آن بپردازد، تقابل مدرنیته با نیستانگاری است که اصلا در فیلم نشان نمیدهد. ظرفیت فوق العاده ای برای پرداختن به این دو وجه وجود داشت که می توانست به آن بپردازد. اگر چنین چیزهایی در فیلم وجود داشت، ما آموزههای متفکرانه از فیلم می گرفتیم. ولی به عقیده من انگار فیلم ترکیبی از روایت لمپنیسم و روشنفکرانه است و وجه متفکرانه ندارد.
«پیر پسر» و روایت نقادانهای نسبت به انحطاط جامعه
رضا صدیق در بخش دیگر این میز بیان کرد: فیلم «پیر پسر» روایت نقادانهای نسبت به انحطاط جامعه و جهان فرقه روشنفکری غرب زده است. المان هایی که استفاده شده نگاه تاریخی به جریان روشنفکری وارداتی دارد. فیلم تمام فیگورهای روشنفکری را تجمیع و سینمایی کرده و انفعال و اختگی، نگاه بالا به پایین، کاسب مآبی و … را در فیلم می بینیم. در تاریخ سینما فیلمی به اندازه اثر براهنی انقدر شفاف و برهنه مناسبات منحط روشنفکری را عیان بیان نکرده و به نوعی روایت سینمایی «طلا در مس» رضا براهنی است. از این منظر «پیر پسر»، فیلم مهمی است.
در ادامه زرشناس مطرح کرد: روشنفکر مجموعه ای از خصایص در خود دارد و در حقیقت لایه اجتماعی بین فیلسوفان و عوام هستند. اینکه هر کسی سمپاتی به جایی داشته باشد، روشنفکر نمیشود. کاراکتر علی با بازی حامد بهداد تمایلات این چنینی دارد ولی یک شکلی از آن روشنفکر است اگر پرداخت شخصیت خوبی در آن شکل می گرفت که نگرفته است و به نظر من یکی از ضعف های فیلم، شخصیت پردازی آن است.
وی افزود: ما در تاریخ روشنفکری خود امثال رضا براهنی، صادق چوبک و محمود دولت آبادی را داریم که از نظر بافت ذهنی روشنفکر هستند ولی به هر کسی نمی توان روشنفکر گفت. به همین دلیل است که می گویم شخصیت پردازی درست شکل نگرفته است.
رضا صدیق در پاسخ به مطلبی از زرشناس مطرح کرد: نگاه شما به روشنفکری به تعریف قرن ۱۸ آن است ولی روشنفکری ما اصلا وارداتی است. توجه داشته باشید که در این فیلم تمام پرسوناژها، تیپ ها و فیگورهایی هستند که به شخصیت نزدیک می شوند ولی همه فیگور هستند. این خانه که در فیلم می بینیم، ذهن جامعه روشنفکری است و کانسپت و جریان فیلم که در دل این خانه می گذرد، انحطاط جهان روشنفکری وارداتی است.
زرشناس پاسخ داد: واژه روشنفکر اصلاً در قرن هجدهم پدید آمده و استانداردهایش هم از همانجا است. ما در ایران نه روشنگری داشتیم، نه رنسانس و نه رفورماسیون مذهبی؛ بنابراین روشنفکری ما شبهمدرن، تقلیدی و بیریشه است. این فیلم بهجای نقد ساختاری، چند فیگور جدا از هم ارائه میدهد؛ درحالیکه باید نشان میداد این فکر چگونه به بنبست رسیده است.
شهریار زرشناس با بیان این نکته که میشد به داستان زن فیلم بهتر پرداخته شود، گفت: بهتر بود اگر پرداخت بهتری نسبت به زندگی زن میشد و نقد سرمایه داری را مطرح کرد. اگر فیلمی علیه روشنفکری است، باید اول اصلاً روشنفکر در آن حضور داشته باشد. آنچه در «پیر پسر» میبینیم نه چهرهای از بحران روشنفکری است، نه تبلوری از تزلزل تاریخیاش. پدر در این فیلم بیشتر کاریکاتوری از لمپنیسم است. اینها تصویر روشنفکری نیست؛ بیشترسوءتفاهمی در باب آن است.
رضا صدیق با کارشکنی برای توقف این فیلم توضیح داد: در زمان نمایش فیلم، بخشی از جریان شبهروشنفکر هنری با نوشتن نامه و کارشکنی سعی در توقف اکران داشتند، اما رئیس سازمان سینمایی برخلاف دورههای قبل، ایستادگی کرد. حالا همین جریان، فیلم را بهجای نقد، به امر هویتی تبدیل کرده و میگوید این فیلم نقد جامعه ایران است؛ درحالیکه به نظر من این فیلم اصلاً از جنس سینمای اجتماعی نیست و اتفاقاً به دل همان جریانی برگشته که مدعی روشنفکری است.
افخمی عنوان کرد: «پیرپسر» پس از جنگ ۱۲ روزه و در وضعیت سیاسی و اجتماعی جدیدی اکران شد که معنای متفاوتی به فیلم بخشیده بود زیرا مردم در شرایط جدیدی بودند.
زرشناس تصریح کرد: دعوای بین یک بخش از روشنفکری بین بخش دیگری از روشنفکران همواره در تاریخ وجود داشته است. مانند دعوای میان نادرپور و رضا براهنی و… . درنتیجه ما نمیتوانیم بر این اساس بگوییم که فیلم ضدروشنفکری است. نکته دیگر اینکه، من میگویم که میتوانیم زشتی را نقد کنیم اما نباید به طور کامل وارد لجنزار شویم. به طور مثال اگر میخواهیم حوض یک خانه را نقد کنیم باید نسبتش با خانه و روندی را که به زشتی کشیده شد، هم نشان دهیم.
وی افزود: روشنفکری قرن جدید کارکرد بسیار متفاوتی پیدا کرده است و این انحطاط باعث شده است که یک لمپن به نام ترامپ رئیس جمهور آمریکا شود و عجیب هم نیست که یک لمپن رئیسجمهور آمریکا باشد زیرا سرمایهداری پشت او ایستاده است. درواقع لمپنیسم دیگر مختص طبقات پایین جامعه نیست و سرمایهداری در آستانه انحطاط قرار دارد.
صدیق درباره مخاطبان فیلم عنوان کرد: اصولا هر کالای فرهنگی برای هر بخش جامعه مناسب نیست و این مساله در سینمای دنیا هم وجود دارد و برخی فیلمها مخاطبان خاص خودشان را دارند. اما در دنیا اصولا وقتی یک فیلمی مانند «بازیهای مسخره» و «به خلا وارد شو» اکران میشود، روزنامهنگاران سینمایی به مخاطب المانها و تصاویری میدهند تا با فضای فیلم مواجه شود و بداند که این فیلم برایش مناسب است یا خیر. متاسفانه مطبوعات و ژورنالنویسهای مجازی ما به جای مرور فیلم دچار جریان استادیومی میشوند و علیه یا طرفدار یک فیلم سینمایی مطلب منتشر میکنند.
شهریار زرشناس در پایان تصریح کرد: موضوعی که برای فیلم «پیر پسر» انتخاب شده بود، میتوانست پرداخت قوی تر و متفکرانه تری داشته باشد اما چیزی که ارائه شد فارغ از عناصر متفکرانه است. تضادها و شکافهای زیادی میان عناصر مضمونی وجود دارد مانند تضاد میان سنت و مدرنیته و… که به آنها پرداخته نشده بود. همچنین شخصیتپردازی فیلم هم بسیار ضعیف است.
مردانگی؛ عنصر گمشده زمانه ما
پرونده ویژه این قسمت از برنامه «پدر در سینمای ایران» نام داشت و جواد طوسی و عباس جواهری در این بخش حضور داشتند.
طوسی در ابتدای این بخش با مروری بر نقش پدر در تاریخ سینما عنوان کرد: اگر بخواهیم بر سیر تاریخی متمرکز شویم، در سینمای دهه ۳۰ و ۴۰ و پس از کودتا، پدر و خانواده به صورت کلیشهای نشان داده میشوند و حتی پدر به یک تیپ شخصیتی تبدیل نمیشود. با شکلگیری موج نوی سینما، الزامی وجود ندارد که اخلاقیات را ازمنظر پدر نشان دهند، مانند فیلم «شوهر آهو خانم» و «آرامش در حضور دیگران». در سینمای پس از انقلاب پدر حضور پررنگتری پیدا میکند زیرا سینما میخواهد در این جابهجایی فرهنگی پیشنهادی ارائه کند. مثلا ما در دهه ۶۰ پدرهایی میبینیم که در چارچوب اخلاقیات زمانه حرکت میکنند و مانند یک الگوی اجتماعی هستند. این نوع پدر در فیلمهای مجید مجیدی، رسول صدرعاملی، ابراهیم حاتمیکیا و… به وضوح دیده میشود. در فیلم «برادران لیلا» و «پیرپسر» نیز ما نگاه متفاوتی نسبت به پدر مشاهده میکنیم.
جواهری تصریح کرد: زیبایی سینما این است که ما میتوانیم با لنزهای مختلف به یک فیلم سینمایی نگاه کنیم. یکی از لنزهای که میتوان به فیلم نگاه کرد منظر روانشناسی است. مدتهاست که در فضای رسانه درباره مردانگی صحبت میکنیم و اینکه مردانگی عنصر گمشده زمانه ما است. وقتی درباره مردانگی صحبت میکنیم پدر در این میان به شدت نقش پررنگی پیدا میکند و اگر رابطه خوبی بین پدر و پسر ایجاد شود مردانگی قویتری شکل میگیرد و گاهی ما میبینیم پدر وجود ندارد یا پدر دیگر زوری ندارد یا روابط پدر و فرزندان مختل شده است. اگر پدر کار خودش را درست انجام دهد مردانگی جوانه میزند.
وی افزود: به بهانه فیلم «پیر پسر» باید بگویم که اگر پدر منفور باشد ما با پدیدهای مانند دونژوان مواجه هستیم. پدر در فیلم «پیر پسر» یک دونژوان است که فارغ از ظاهر مردانه افراطی، وجودش تهی از پدرانگی و مردانگی است.
جواهری درباره ویژگیهای دونژوان افزود: دونژوان زن را نمیشناسد و چیزی از وجود زن متوجه نمیشود و درعین حال که زن را دوست دارد از او میترسد و همچنین از وجود زن فقط رابطه جنسی را توقع دارد. دونژوان در رابطه تعادل ندارد و زن را صرفا یک ابژه جنسی میداند. برای یک دونژوان روابط عاطفی جایی برای فوران دردها و رنجهایش است. این تقابل مردانگی با دونژوانیزم در فیلم «پیر پسر» بسیار جالب است.
جواهری بیان کرد: ما در «پیر پسر» لجنزار میبینیم اما من به شخصه دوست دارم ببینم که این لجنزار چطور شکل گرفت. تجربه شخصی من هنگام تماشای فیلم این بود که چرا اینگونه شد؟ سوال من این است که پیام فیلم برای مخاطب چیست و میخواهد چه بگوید.
طوسی بیان کرد: من از یک آدم اهل فلسفه توقع دارم که چنین فیلمی بسازد. اکتای براهنی کلاژی از فلسفه و روانشناسی را به زبان کاملا ساده در حد بضاعت سینمای ما نشان میدهد. به همین دلیل مخاطب ۳ ساعت پای این فیلم مینشیند. کنتراست برخاسته از جامعه کاملا در این فیلم مشخص است که قهرمان مشخص است و نه قهرمان و معلوم نیست که چه کسی میخواهد چه کسی را بکشد. در پایان نشان میدهد که روشنفکر این جامعه (علی) در اختگی کامل به سر میبرد.
وی افزود: در فیلم «دختر» رضا میرکریمی و «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی به خوبی شکافهای میان خانوادهها و نقش پدر نشان داده میشود. در فیلم «دهلیز» نیز پدر بر مبنای اخلاقگرایی روایت میشود. در فیلم «حوض نقاشی» نیز بر اساس ملودرام خاص پدر روایت میشود. باید فرصت بیشتری در اختیار فیلمسازان قرار دهیم که نگاه های مختلفی داشته باشند و در حوزه های مختلف تجربه کسب کنند.
طوسی بیان کرد: ما در سینما با شخصیت همذاتپنداری می کنیم. کسی که فیلمی مانند «برادران لیلا» و «پیر پسر» را می بیند اگر پدر خوبی نداشته باشد، به نوعی با این فیلم همذاتپنداری میکند. وقتی یک فیلم اکران میشود ازمنظرهای مختلف قابل بررسی است و مطمئنا یک فیلم مناسب تمام افراد نیست و این نکته قابل تامل است. ما باید نگاه منتقدانه به هر تفکری داشته باشیم و مسلما تمام پدرهای ما یک شکل نیستند اما باید این نکته را موردنظر قرار دهیم که نباید نشان دادن یک پدر ناهنجار تبدیل به یک جریان در سینمای ایران شود.
«گناهکاران»؛ سخت، قوی و ارزشمند
امیر قادری و آرش خوشخو در میز سینمای جهان نیز به نقد و بررسی فیلم «Sinners» پرداختند.
امیر قادری عنوان کرد: پس از مدت ها درباره فیلمی صحبت می کنیم که من آن را دوست دارم. وقتی فیلم خوب است از تمام شعارها عبور می کند و مخاطب داستانش را میپذیرد. «Sinners» همه آن چیزهایی را دارد که ما مدام در این هفتهها از آنها بد میگفتیم اما وقتی این موارد واقعا حرف دل فیلمساز است و یک ایده اجتماعی را از طریق سینما میگوید، شما مجذوبش میشوید. رایان کوبلر پس از استقبال تماشاگران از فیلمش نامهای نوشته و از مخاطبانش تشکر کرده است. متن این نامه بسیار جالب و قابل توجه است.
خوشخو بیان کرد: «گناهکاران» فیلم سختی است و راه مواجهه با فیلم را پیدا نمیکردم. مساله زیبایی و شر، زیبایی و دین، موسیقی و شیطان و موسیقی و مذهب مساله جذابی است اما من در پایان فیلم متوجه حرف کارگردان نشدم. فیلم «گناهکاران» محتوای خود را با شیوه های متنوعی عرضه میکند؛ هم موزیکال است، هم نیمه وسترن و ترسناک و… . درواقع این فیلم محتوای سنگینی را برای هضم کردن در اختیار مخاطب قرار میدهد و خیلی روی آن کار شده است. «گناهکاران» فیلم قوی است و این اتفاق در سینما امسال که ما از بهار سال گذشته فیلم خوبی ندیدهایم، اتفاق ارزشمندی است.
امیر قادری عنوان کرد: فیلم «پلنگ سیاه» نشان می دهد که جریان های مختلف پای فیلم ایستاده اند تا یک قهرمان رنگین پوست را ارائه کنند. نکته قابل توجه من برای ارزیابی هر فیلم این است که وقتی فیلم تمام میشود، چقدر توانسته است من را به عنوان مخاطب از چند منظر اقناع کند؟ یعنی هم درباره معنای فیلم، هم فضاسازی و بصری من را تحت تاثیر قرار دهد.
وی افزود: «گناهکاران» یک سکانس مرکزی دارد که درباره مهمانی سیاهپوستان است و کارگردان فیلم را براساس آن ساخته است.
آرش خوشخو درباره ترکیب فیلم موزیکال و ترسناک تصریح کرد: نکته جالب توجه در فیلم این بود، موسیقی که گروه شیاطین مینواختند موسیقی کانتری بود و موسیقی که گروه سیاه پوستان مینواختند موسیقی بلوز بود.
امیر قادری بیان کرد: معمولا ترکیب فیلم موزیکال و ترسناک در سینما موفق نبوده است اما در «گناهکاران» از موسیقی به عنوان ابزار هویتساز گروه های سیاه پوست استفاده می کند. فیلمهای ترسناک همواره در نیمه اول فیلم دچار چالش هستند، بر این اساس نیمه اول «گناهکاران» بسیار خوب و دقیق ساخته شده است.
وی تصریح کرد: استفاده از فیلمبرداری و پخش فیلم در پرده عریض کمک زیادی به این اثر کرده است.
این قسمت از برنامه «هفت» به محمدعلی کشاور بازیگر پیشکسوت سینما تقدیم شد.