بازیگر «درخت‌گردو» از حضور در برلین انصراف داد | پایگاه خبری صبا
امروز ۵ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۵:۲۸

بازیگر «درخت‌گردو» از حضور در برلین انصراف داد

پیمان معادی که سیمرغ بهترین بازیگر در جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرده بود، از حضور در جشنواره برلین هم انصراف داد.

به گزارش خبرگزاری صبا، پیمان معادی بازیگر فیلم سینمایی «درخت گردو» که از حضور در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر انصراف داد و سپس سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد این دوره از جشنواره را دریافت کرد، با انتشار یادداشتی در صفحه شخصی خود دلایل انصراف در جشنواره فجر را تشریح کرد.

معادی با انتشار تصویر محمدحسین مهدویان در متن خود نوشت: «حسین‌جان! با تاخیر زیاد مبارک باشه جایزه‌ی بهترین کارگردانیت. این عکس رو دیدم و یاد گپ‌وگفتامون افتادم. یادته بهت می‌گفتم که بعضیا مدل‌شون کلن این‌طوریه؟! کاری‌شونم نمی‌شه کرد! اون ضرب‌المثله رو برای همونا ساختن که توصیه می‌کرد نه سرمو بشکن، نه توی جیبم گردو بذار! حکایت ماست. حالا تو به‌جای گردو بذار «درختِ گردو» که روایتِ تصویری خودته، یا اصلن «ناگهان درخت» صفی یزدانیان یا حتی «درخت زندگی» ترنس مالیک. .درخت، درخته دیگه و واقعن چه خلقتی قشنگ‌تر از درخت؟!

یاد عباس کیارستمی میفتم که عاشق دارودرخت بود. یاد تک‌درخت و هفت‌چنارش… یاد «طعم گیلاس» وقتی که می‌پرسید: «ناامید شدی؟» و بعد وسط اون‌همه ناامیدی باز یه درخت امید می‌کاشت توی فیلم. می‌گم درخت و یاد تبرِ بی‌خبر از همه‌جا میفتم که فقط بهش حکم می‌دن: «تیشه بزن! از ریشه بزن!» کاری هم نداشته باش که امثال فریدون مشیری گفتن: «من این‌جا ریشه در خاکم…» شما فقط بزن!

حسین‌جان! یادته روز اول توی دفتر فیلم گفتم مهم‌ترین دلیلم که قبول کردم توی این فیلم بازی کنم چیه؟ خب من به ریشه فکر می‌کنم. به این‌که ریشه‌ها خشک نشه یا دست‌کم از اینی که هست خشک‌تر نشه. ترجیح می‌دم یه جوونه امید بمونه برای جوونای ناامید. این‌که قصه‌ای بگیم از جفایی که به مردم این سرزمین شده و جهان سکوت کرده دربرابرش. قصه‌ای که حتی بیش‌تر مردم خودمون ازش بی‌خبرن! من بابت حضور در جشن و شادی و فرش قرمز عذرخواهی کردم، واسه خاطر جوونایی که ریشه در خاک ما داشتن و ابر شدن وسط آسمون تهرون. من خودم رو از شرکت در یک جشن خصوصی محروم کردم وسط عزای عمومی و…

ازت ممنونم بابت اظهار لطفت به من هنگام دریافت سیمرغم. ولی این‌که به‌قول تو در تمام‌مدت جشنواره در کنار فیلم خودمون بودم و تمام‌قد ازش حمایت کردم، کمترین وظیفه‌ی منِ بازیگر هست، تا تلاش کنم هر چه بیشتر صدای بی‌صدای «قادر مولان‌پور» رو به گوش مردم برسونیم. اصلن مگه تو گپ‌وگفتامون همیشه همین‌ها رو نمی‌گفتیم؟! به اون دوستانی هم که دارن این روزا ناشیانه تلاش می‌کنن حواس‌پرتی درست کنن بگو «داداش! داری اشتباه می‌زنی!» کدوم تحریم؟! تحریم فیلمم؟! تحریم اون‌همه زحمت و تلاش؟! بهشون بگو شما که خودتون الهه‌ی تحریم هستین، شما دیگه چرا؟! فاجعه بمباران شیمیایی سردشت و فاجعه‌ی سقوط هواپیمای اوکراینی، هر دوش اشک منو درمیاره. من که گریه‌هامو تحریم نکرده بودم، خنده‌هامو تحریم کردم.

داورها هم لطف داشتن و این نقش‌آفرینی رو شایسته‌ی این جایزه‌ی باارزش دونستن. ولی جایزه‌ی اول من کماکان همون تشویق مردم توی سالن‌ها بود. همین که قصه‌ی این ظلم رو شنیدن و اشک ریختن. می‌دونی خیلیا حواس‌شون نیست که سایه می‌گه: «ای عشق! همه بهانه از توست» حالا حکایت منه و این‌همه شکایت و راهِ دور و آهِ دیر و ضربه‌ی شمشیر دوست و دشمن. جشنواره، سیمرغ، سینما، فیلم، درخت… همه بهانه‌ست. ما دوست داریم عشق قدرت بگیره که ثبت بشه بر جریده‌ی عالم، اون دوامی که حافظ ازش حرف می‌زد.

حسین‌ عزیز! منم مثل خیلیای دیگه حالم خوب نبود. هنوز هم که چهل روز گذشته، بازم حال هیشکی خوب نشده. هفته‌ی بعد یه فیلم دیگه در جشنواره‌ی برلین دارم. اون‌جا هم نمی‌رم و عذرخواهی کردم. خود جشنواره هم که برای همدردی با مردم، خوشی‌های بی‌وقتش رو حذف کرد و افتتاحیه نگرفت و هزینه‌ی اون ریخت‌وپاش رو شادباش کرد برای مردم عزیز سیستان‌وبلوچستان. فرش قرمزها حذف شدند و شعار جشنواره شد: با سینما کنار هم!

حسین‌جان! حرف زیاده… زیاده‌حرفی نیست. بازم موفقیت فیلم و سیمرغت مبارک. دمت گرم، هم برای حرفهای خوبت هم بابت اینکه جایزه ات رو به همسرت تقدیم کردی.هیچ چیز در دنیا مهم تر از خانواده نیست و کسی که به خانواده اش اهمیت میده مثل همون درخت تنومندی میشه که ریشه زیادی در خاک داره! ‎راستش! من به‌قول خودت هیچ‌وقت به حواشی فکر نمی‌کنم. به تو هم می‌گم زیاد اهمیت نده به این‌که دیگران چه قضاوتی دارند، از کاری که به‌خاطر قلبت انجام می‌دی. مسعود کیمیایی توی فیلم «اعتراض» می‌گفت: «ما کاری به حکم نداریم. حکم رو کاغذ مال محکمه‌س…» صائب تبریزی هم که دیگه حسن‌ختام ماجراست: ‎به من دورویی مردم چه می‌تواند کرد؟ ‎که با دورنگی لیل و نهار ساخته ام.»

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۵/۱۷۵/۹۵۵/۵۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۸/۸۷۸/۰۶۶/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۷۸۰/۵۰۳/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۶۰۴/۷۷۵/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۶۳۳/۸۸۲/۵۰۰
  • استاد
    ۱/۰۰۱/۲۱۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۴۰۳/۳۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۶۷/۸۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۹۵/۰۷۰/۰۰۰