سحر عصرآزاد منتقد سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری صبا درباره سریال «دوپینگ» که روز شنبه ۲۳ فروردین ماه آخرین قسمت آن روی آنتن شبکه سه سیما رفت، توضیح داد: «دوپینگ» مجموعهای بود که به نظر من در رده دوم سریالهای محبوب تلویزیون در نوروز ۹۹ قرار می گیرد. واقعیت این است که رضا مقصودی کارگردان و یکی از نویسندگان این سریال، فیلمنامهنویسی حرفه ای و خوش قریحه است که کمدی ماندگار «لیلی با من است» را نوشته و پس از آن هم آثار متفاوتی خلق کرده که برخی از آنها هنوز هم قابل استناد هستند. در اولین فیلمشان «خجالت نکش» هرچند انتقاداتی به کارگردانی وارد بود اما فیلمنامه جذابی داشت.
وی ادامه داد: متاسفانه در سریال «دوپینگ» مشکل اصلی فیلمنامه بود و این از نظر من برای سینماگری که یک فیلمنامه نویس حرفه ای با آثاری قابل قبول است و شخصا برای جایگاه حرفه ای ایشان اهمیت قائلم، توجیه پذیر و خوشایند نیست.
این منتقد سینما و تلویزیون با بیان اینکه «دوپینگ» ایده جذاب و فانتزی برای تلویزیون داشت، بیان کرد: پرداختن دراماتیک و هوشمندانه به این ایده میتوانست کار را جذاب و واجد یک منطقی درونی کند که مخاطب را درگیر کند اما این اتفاق در فیلمنامه نیفتاد و این ایده فانتزی، سطحی و ساده انگارانه بسط و گسترش یافت. پرداخت خطوط قصه و ماجراهای برآمده از آنها، منطق حساب شده ای نداشت و به خوبی مشخص است تعادل از دست نویسندگان خارج شده و نتوانسته اند پیوند دراماتیک مناسبی بین خطوط برقرار کنند. حتی در برخی قسمت ها، خط اصلی قصه فراموش میشد و درام در خطوط فرعی که منطقی برای آن وجود نداشت، حرکت میکرد.
«دوپینگ» روی دوش کاراکترها میچرخید
عصرآزاد افزود: قطعا رضا مقصودی به عنوان فیلمنامهنویس قبل از من این موارد را درک کرده، اما پذیرفته که کار به همین شکل ساخته شود و با این نقاط ضعف روی آنتن برود که به نظر من سهل انگاری ناخوشایندی است. البته «دوپینگ» با وجود ضعف عمیق فیلمنامه و فانتزی که منطق آن در همان جهان سریال هم درنیامده، اساسا روی دوش کاراکترهایی میچرخید که علاوه بر شخصیت پردازی جذاب روی کاغذ با انتخاب بازیگرانی هوشمند و حرفه ای، برای مخاطب جذابیت پیگیری ایجاد کرد.
وی تاکید کرد: سکانسهای مجزای روابط کاراکترهای بامزه و شیرین همچون حسن و مادرش گُل خانم و پسرش کامران با بازی هادی حجازی فر، مینا جعفرزاده و نیما شعباننژاد از جمله آنها بود. همچنین طنازی در پرداخت روابط و محیط خانوادگی، دیالوگ ها و شوخیهایی که بخشی از آن به ریشه های آذری مشترک بین حجازی فر و جعفرزاده باز می گردد، از نقاط قوت کار بود. رضا مقصودی بازیگران قدرتمندی را برای این کار انتخاب کرد که خوب با هم هماهنگ شدند و همین موفقیت نسبی حاصل آن است.
رضا مقصودی فرد تاثیرگذاری به خصوص در حیطه طنز است
این منتقد سینما و تلویزیون با اشاره به اینکه فیلمنامه «دوپینگ» سست بوده و برخی مواقع به قدری بیمنطق پیش میرفت که برای مخاطب سوال برانگیز بود، گفت: از رضا مقصودی انتظار داشتن، طبیعی است چون خودشان این انتظار را ایجاد کرده اند. انتظار اینکه چرا نباید یک قصه محکم و فانتزی حساب شده طراحی میشد تا کلیت سریال جلوه بیشتری پیدا کند و قابل دفاع تر باشد؟ کاش روی فیلمنامه تامل و تمرکز بیشتری میشد و این مدل فانتزی را با منطق ایرانی همخوان می کردند. چه بسا در این صورت میتوانستند محبوبیت بیشتری هم کسب کنند.
عصرآزاد درباره دیگر نقاط قوت این سریال نیز گفت: یکسری روابط آشنا در این مجموعه به شکلی غیر کلیشه ای پرداخته شد و به تصویر درآمد که به نظرم اتفاق خوبی بود. مانند رابطه مادر-فرزندی گُل خانم و حسن، رابطه پدر-پسری حسن و کامران، رابطه پدر-دختری فریدون و شیوا که شناسنامه دار و در عین حال تازه بودند. حتی کاراکتر پلیس با بازی علیرضا آرا هم پرداختی غیر کلیشه ای و فاصله دار از پلیس های رایج در سریال های دیگر داشت. همه این موارد این انتظار را ایجاد می کرد که با سریال طنزی متفاوت و تاثیرگذارتر مواجه باشیم چون رضا مقصودی فرد تاثیرگذاری به خصوصی در حیطه طنز است و انتخاب های خوبی در ترکیب بازیگران داشته است.
حضور بروز نیکنژاد فرهنگسازی خوبی بود
وی در ادامه درباره زمان فشرده تولید سریالهای مناسبی که به کیفیت این آثار لطمه می زند، اظهار کرد: تولید عجولانه سریال های مناسبتی، معضل همیشگی تلویزیون بوده که همواره در دقیقه نود شروع به کار میکنند. این عادت غلط در کیفیت تولیدات خودش را نشان میدهد. اینکه مردم در خانه هستند و باید سریال به آنتن برسد یا حتی اقبال نسبی مخاطب هم نمی تواند نقاط ضعف کار را پوشش دهد و توجیه خوبی نیست.
این منتقد سینما و تلویزیون درباره حضور برزو نیکنژاد در کنار رضا مقصودی برای کارگردانی «دوپینگ» گفت: این که در سریال «دوپینگ» از تجربه برزو نیک نژاد در سریالسازی به عنوان مشاور استفاده شد، فرهنگسازی خوبی است چرا که ما معمولا به کار مشترک اعتقاد نداریم اما نتیجه کار، کیفیتی را که از این همفکری انتظار داشتیم، نداشت.
فینال سریال سوال برانگیز و ضعیف بود
عصرآزاد درباره بازی شبنم مقدمی و هادی حجازی فر در این سریال نیز مطرح کرد: به نظرم شبنم مقدمی بازیگر متبحر و چند وجهی است. او تاکنون نقشهای مختلفی در سنها و تیپهای گوناگون بازی کرده و غیر کلیشهای بودن نقش آفرینی او در کارهایش مشهود است. کاراکتر توران در «دوپینگ» هر چند تیپ شناخته شده ای است اما از فیلتر او و با جنس خاص بازی اش که نیاز به اغراق در بروز آن داشته، کنترل شده و جذاب از کار درآمد. همانطور که هادی حجازی فر هم مخاطب را غافلگیر کرد و به شکلی حساب شده طنز و جدیت و اغراق را بهم پیوند داد و از دل آنها خالق تصویری تازه و ملموس و دوست داشتنی از یک پدر شد.
وی افزود: در این سریال شبنم مقدمی و محمد بحرانی به جنس کاریکاتوری از بازی رسیدند که بده بستان بین آن ها را جذاب کرد و این اغراق برای مخاطب خوشایند بود. تعامل این دو بازیگر با یکدیگر، تصویر جدید و بامزه ای از زوجهایی ثبت کرد که زن بر مرد حاکمیت دارد و نمونه های کلیشه ای آشنایی هم دارد.
این منتقد سینما و تلویزیون درباره نقش کامران با بازی نیما شعبان نژاد تصریح کرد: بازی نیما شعبان نژاد پس از سریال «هیولا» برایم جذاب شد. چرا که تمایزی در جنس بازیگریاش وجود دارد که سعی میکند کاراکتر تیپ را به جنس خود نزدیک کند. در «دوپینگ» نیز به نظرم مدل خاصی از جوانهای گیج و حواس پرت امروز را به دور از کلیشه های رایج، نشان داد و تصویر کاراکتری قابل باور و متفاوت را ثبت کرد.
وی در پایان درباره پایان بندی این سریال اشاره کرد: متاسفانه به رسم همیشگی اکثریت سریال های ایرانی، با قسمتی کم جان برای پیشبرد درام و عجولانه در جمع کردن ساده انگارانه تور قصه، مواجه بودیم که همان نقاط قوت و خوشایند را هم کمرنگ کرد. به نظرم با طراحی یک بیراهه، سریال به فینالی رسید که سوال برانگیز و ضعیف بود.
سپیده شریعت رضوی
انتهای پیام/
One comment