محسن خدابخشی طراح صحنه سریال «زیرخاکی» از ویژگیهای کار در این سریال و همکاری با جلیل سامان کارگردان این مجموعه سخن گفت
محسن خدابخشی طراح صحنه مجموعه «
زیرخاکی» اثر جدید
جلیل سامان که از ابتدای ماه رمضان از
شبکه یک سیما روی آنتن رفته است، در گفتگو با خبرنگار
رادیو و تلویزیون خبرگزاری
صبا درباره صحنههای این سریال عنوان کرد: بخش اعظم داستان سریال و اتفاقات آن مربوط به دهه ۵۰ است، به همین دلیل و برای نزدیکی بیشتر به فضاهای آن دوران، اغلب لوکیشنها بازسازی شدهاند. با توجه به اینکه امروزه خیلی از خیابانها و خانهها شکل گذشته خود را از دست دادهاند و بافت شهری کاملا دگرگون شده است، بیشتر فضاهایی که با توجه به توان پروژه، انتخاب شده بودند، از نو بازسازی و چیدمان شدند و در طول فیلمبرداری مورد استفاده قرار گرفتند.
وی به لوکیشنهای متعدد به کار رفته در «زیر خاکی» اشاره کرد و افزود: این سریال بیش از ۶۰ لوکیشن داخلی و خارجی داشت که میبایست در بازه زمانی چهار ماهه آماده میشدند. مکانهای فیلمبرداری بیشتر داخل تهران بودند و برخی لوکیشنهای خارجی با توجه به فیلمنامه و صحنه مورد نظر، در کرج و دماوند انتخاب شدند. برای آماده سازی صحنههای خارج از تهران معمولا روزی چند ساعت در رفت و برگشت بودیم تا بتوانیم فضای مورد نظرمان را ایجاد کنیم.
بازسازی فضاهای داخلی سهل الوصول تر از بازسازی فضاهای خارجی بود
طراح صحنه مجموعه «زیرخاکی» با اشاره به اینکه پرداختن به تغییرات اساسی لازم بود در برخی از مکانهای انتخابی برای سریال اعمال شود، عنوان کرد: برخی از مکانهای انتخابی برای فیلمبردای نیاز به تغییرات کلی داشتند. مثلا در جایی سقف خانه یا بخشی از بنای یک خانه را کلا حذف میکردیم یا قسمتی از ساختمان را دوباره میساختیم که همه این تغییرات میبایست در زمانبندی مشخصی به اتمام میرسید. بازسازیهایی که در فضاهای داخلی صورت می گرفت به مراتب سهل الوصول تر از بازسازی فضاهای خارجی از جمله خیابانها، جدولکشیهای کنار خیابان و گونههای درختان آن منطقه خاص در گذشته بود، حتی توجه به کهنسالی و قطر تنه درختان نیز در این صحنهسازیها لحاظ میشد.
خدابخشی درباره همکاری با جلیل سامان کارگردان «زیرخاکی» اظهار کرد: این اولین تجربه کاری من با ایشان است و به واسطه همکاری قبلی با رضا نصیری نیا تهیهکننده مجموعه به این کار دعوت شدم. به عقیده من جلیل سامان شناخت دقیقی از دهه ۴۰ و ۵۰ دارد. پژوهش، مطالعه، رجوع به فیلمها، عکسها و مستندات موجود مربوط به زمانهای گذشته از جمله دلایل این شناخت و دقیق شدن در جزییات صحنه است که بازتاب آن در خروجی کار کاملا مشهود است.
تفاوتها حاصل بهرهگیری از طرحها و اتودها به شکل مستند گونه است
وی که پیش از این نیز تجربه فعالیت صحنهای در دهههای ۵۰ و ۶۰ را داشته است، در تشریح تفاوت صحنههای «زیرخاکی» مطرح کرد: این مجموعه حاصل بهرهگیری از طرحها و اتودهای خاصی است که به شکل مستند گونه و با تکیه بر تحقیقات لازمه، پیش رفته است. عینیت بخشیدن به مستندات صحنه در این کار، بر خلاف تجارب قبلی من در این زمینه، زمان بیشتری را طلب میکرد. چرا که هم تکتک جزییات صحنه که به صورت جزییات کامل دیده میشوند، مد نظر بود و هم لانگ شاتها که همگی با توجه به تصاویر آرشیوی موجود در دهه ۵۰ بازسازی شده است، البته نقش کارگردان در این میان بسیار تعیین کننده و موثر بود.
این مدیر و دستیار صحنه سینما در زمینه پروسه فعالیت حرفهای خود، عنوان کرد: من قبل از رفتن به دانشگاه و آموختن آکادمیک این حرفه، کار صحنه و البته دستیاری صحنه انجام میدادم. بیش از دو دهه است که با این کار درگیرم. از دستیاری شروع کردم و با طراحها و کارگردانهایی از جمله کمال تبریزی و حمید نعمتالله تجربه همکاری دارم. در این بین، نگاه آقای سامان را در کارگردانی و خلق آثار مربوط به دوران گذشته قدری متفاوت تر از سایر همکارانشان میبینم.
انتقال حسی و توجه به جزییات بصری در آثار جلیل سامان کاملا واضح است
خدابخشی در بیان علت این تفاوت و ویژگیهای آثار جلیل سامان، تصریح کرد: قسمت عمده این ویژگیها به بخش حسی کار مرتبط است. مثلا وقتی شما عکسی را از دهه ۵۰ میبینید چه حسی را از آن استنباط میکنید و چگونه میتوانید به واسطه رنگ، بافت و نور موجود در آن عکس، همان حس را به بیننده منتقل کنید. یک عکس، شناسنامه ای به لحاظ فرم، معماری، اکسسوار، لباس و همه جزییات دارد که دیدن آن، ما را به زمانی که عکس در آن زمان ثبت شده است، پرتاب میکند. این ها همان تفاوت و جزییاتی است که شاید بسیاری از همکاران تنها درصدی از آن ها را در به تصویر کشیدن دوران خاصی، مدنظر قرار دهند ولی انتقال حسی و توجه به جزییات بصری در آثار جلیل سامان کاملا واضح است.
طراح صحنه «زیرخاکی» در ادامه به تاثیر زاویه دید کارگردان در بازتاب تصویری صحنههای یک فیلم پرداخت و گفت: گاه ممکن است طراح، صحنهای را برای کارگردانی بچیند و آن کارگردان لنز ۱۶ را برای تصویربرداری آن صحنه انتخاب کند، اما کارگردانی دیگر همان صحنه را با لنز ۸۵ ثبت میکند. در این صورت با تغییر یک لنز، صحنه زوایایی پیدا میکند که میتواند گویاتر باشد و کیفیت کار را ارتقا بخشد. یا حتی نوع نگاه در نورپردازی، نقش موثری در چیدمان و صحنهپردازی دارد که اغلب این خصوصیات در «زیرخاکی» لحاظ شده اند.
توجه به گونه درختان بالای شهر و پایین شهر در طراحی صحنه فضاهای خارجی
وی با اشاره به حساسیتهای صحنهای در خلق فضاها و نماهای خارجی این سریال تصریح کرد: معمولا حساسیتهای صحنهای در نماهای خارجی و محیطهای پرتعداد، بیشتر و البته به کار بستن آن، دشوارتر است. مثلا در سکانسی از «زیرخاکی»، حدود ۵۰ هنرور و آکسسوار، اتومبیل، دوچرخه، ادوات و پارامترهای مختلف داشتیم. علاوه بر وسواسی که جلیل سامان روی انتخاب هنرورها و لباس هنرورها که مناسب فضای مورد نظر باشد، داشتند، حتی در جزییات بک گراند و پس زمینه تصویر به قدری دقیق بودند تا پس زمینه با صحنه اصلی، اختلاف حسی پیدا نکند. در طراحی صحنه فضاهای خارجی نوع اکسسوار، نوع سنگفرش خیابان، مدل جدول، نوع سنگ، برگ درختان، قطر تنه و گونه درختان که مثلا بالای شهر یک نوع درخت داشته باشد و پایین شهر نوعی دیگر، رنگ آسمان حتی آلودگی هوا، صداهای محیطی و امثال آن، جزییاتی بودند که با در نظر گرفتن آنها، خروجی قابل قبول و در عین حال متفاوتی را شاهد بودیم.
خدابخشی در پاسخ به این سوال که چگونه یک طراح صحنه دقیق میتواند با کارگردانی دقیق تر از خود، به یک نقطه مشترک در خلق صحنههای مورد نظر برسد، گفت: با توجه به تجربیات گذشته، تحقیقات میدانی و اینترنتی، رجوع به کتابها و منابع ثبت شده من و کارگردان به اجماعی رسیدیم که کلیت آن تبدیل به یک خروجی واحد شد. به واسطه این اجماع به این نتیجه رسیدیم که همه لوازم صحنه و فیلمبرداری در خدمت هم باشند طوری که طراحی صحنه بیرون نزند و این حس به وجود بیاید که آن فضا به همان شکل وجود داشته است و ما آنجا را به عنوان لوکیشن انتخاب کرده ایم. شاید خیلیها فکر کنند که خیابانها و خیلی از لوکیشنهایی که ما در سریال استفاده کردهایم، در جایی به همان صورت بکر وجود داشته است که هدف ما هم برای باورپذیری بیشتر مخاطب همین بوده است.
تا جایی که توانستیم صحنهها را به شکل واقعی طراحی و خلق کردیم
طراح صحنه «زیرخاکی» با اشاره به اینکه نرم افزارهای دیجیتالی در خلق تصاویر و صحنههای مدنظر سریال کمتر نقش داشته است، تاکید کرد: ما تا جایی که توانستیم صحنهها را به شکل واقعی طراحی و خلق کردیم و کار را به شکل میدانی پیش بردیم تنها در برخی موارد از نرم افزارهای تصحیح تصویر بهره بردیم. مثل آلودگی هوا که چون در دهه ۵۰ هوای تهران آلوده نبود و امکان حذف آن در واقعیت و به شکل فیزیکی ممکن نبود، به صورت دیجیتالی این آلودگی را در تصویر اصلاح کردیم یا در ایجاد نشانههایی در فضاهای باز و خیابانها از نرم افزارها کمک گرفتیم.
وی در پایان با اشاره به این نکته که امروزه پروژههای عظیم سینمایی در جهان از دنیای دیجیتال و نرم افزارهای تخصصی بهره های بسیار میبرند، گفت: در فضای محدودی که در ایران برای ساخت فیلم وجود دارد، استفاده از تکنولوژی دیجیتال، نیازمند تهیه نرم افزارهای قوی و پیشرفتهای است که فعلا در ایران به چنین نرم افزارهایی دسترسی نداریم و نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم. از این رو ایجاد یک صحنه درست و مطابق با واقعیت گذشته، نیازمند حوصله و ریزبینی خاصی است که برای کسب نتیجه مطلوب، میبایست مورد توجه قرار گیرد.
انتهای پیام/
There are no comments yet