فیلم «طلسم» ساخته داریوش فرهنگ برداشتی وفادار از فیلم «مغاک و آونگ» اثر راجر کورمن است. این فیلم با وجود تمام ساختارهای بصری و روایی جذابش جایگاهی مهجور در سینمای ایران دارد.
مسعود جعفری جوزانی جایگاهی سترگ در سینما و تلویزیون ایران دارد. او باسواد و اهل هنر است. جهان صمیمی او میتواند خوشههای خشم را به خوشههای مهربانی تبدیل کند!
ماجرای فیلم با فیلمنامه قوی و پرکشش، به خوبی رویای یک فیلمساز را به تصویر میکشد و با اشاره به فساد پشت صحنه قبل از انقلاب و غیراخلاقی بودن فیلمفارسی، اسم بردن از سینمای پاراجانف به عنوان شاعرانهترین سینمای جهان، فیلمهای هنری و تجاری را در تقابل با هم قرار میدهد.
پل استر در کتاب «مون پالاس» مینویسد: ما همیشه با در جای درست بودهایم در زمان غلط، یا در جای غلط بودهایم در زمان درست. همیشه به همین شکل همدیگر را از دست دادهایم. این نقل قول شرح حالی کوتاه از فیلم «صبحانه زرافهها» اثر سروش صحت است.
فیلم «دست ناپیدا» با ریتم کند، بازیهای معمولی و داستانی فاقد کشمکشهای دراماتیک نمیتواند ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کند و علاوه بر بعد ندادن به شخصیتها و فقدان نمایش انگیزه برای آنها، در تبدیل این موقعيت نمایشی به یک درام قوی موفق عمل نمیکند.
نقدی بر آثار چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛ «صبحانه با زرافهها»
پرسش اینجاست که یک کارگردان وطنی تا چه اندازه مجاز است دست به چنین اقتباس و بازتولید حوادث روی داده در یک فیلم دیگر بزند؟ آیا در این صورت نباید به مخاطب توضیح دهد که این فیلم اقتباسی آزاد یا نعل به نعل از فیلم دیگری است؟
نقدی بر آثار چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛ «قلب رقه»
حسین نمازی باری دیگر با مصائب یک خانواده به جشنواره فجر بازگشته است. او پس از «شادروان» و فضای جالب توجه آن «شهسوار» را ساخته است. بستری که در ایده اولیه دو فیلم دیده میشود، دارای تشابهاتی است. به همین سبب از حسین نمازی ساخت یک تریلوژی انتظار میرود.
نقدی بر فیلمهای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛ «دو روز دیرتر»
چیزی که باعث شده «دو روز دیرتر» در مقایسه با کمدی رمانتیکهای مشابه، همدلی و همراهیِ کمتری را در مخاطب برانگیزد، علاوه بر داستان کلیشهای و بارها تکرار شدهاش به مستقیمگویی شعارگونۀ شخصیتهایش نیز برمیگردد که گویی منویات و خواستههای سرمایهگذاران فیلم را قرار است به شکل یک بیانیۀ سینمایی به مخاطب القا کنند.
نقدی بر آثار چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛ «صبح اعدام»
وقتی از وقایع تاریخی بحثی به میان میآید، معجونی از ژانرهای مختلف در ذهن مخاطب خوشرقصی میکند. از جنایی و رازآلود گرفته و تا وحشت و درامِ دادگاهی. فیلم «صبح اعدام» از سینمای ملودرام برای روایت اعدام شدنِ طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی بهره برده است.
مشکل فیلمنامه کمبود خوراک واقعی برای ساختن یک داستان دراماتیک است. آن چیزی که فیلم به عنوان مواد اولیه برگرفته از واقعیت روی آن انگشت گذاشته است، به اندازه یک فیلم سینمایی نیست و به همین جهت، فیلمنامه به صورت کشدار، به تکرار دیالوگها میپردازد.