جبار آذین گفت: در سریال تلویزیونی «سرزمین مادری» جدا از نقش قوی تخیل در پردازش مضامین و داستانسازی گیرا، فیلمنامه از ساختار و نگارش اصولی برخوردار و نقش پژوهش تاریخی مستند در آن پررنگ است.
نقد و نظری بر نمایش «سیزده بدر» حسین میرزامحمدی / 1
احمدرضا حجارزاده | نمایش «سیزدهبدر»، درباره خانوادهای شلوغ و فقیر است که تنها تکیهگاه مادیشان، حقوق کارمندی پدری است که در راهآهن کار میکند. تنها دارایی این خانواده، یعنی خانهای رو به ویرانی، در طرح توسعه شهرداری قرار گرفته و باید عقبنشینی کند. اگر آنها پیش از زمان موعد شهرداری، ملک خود را واگذار بکنند، خانه به قیمت روز خریداری میشود و میتوانند با پول آن زندگی تازهای شروع بکنند وگرنه خانه توسط شهرداری تخریب میشود و خانواده باید پول خانه را،که شهرداری به قوه قضاییه واگذار میکند، از دادگاه مطالبه بکند. حالا فرزندان خانواده میکوشند پدرشان را به عقبنشینی ملک راضی بکنند.
«پایتخت» روی کاغذ «تماشاگر» و «خواهان» دارد اما...
علیرضا اخلاقی | اشاره به «مقاطع تاریخی» از این جهت دارای اهمیت است که شرایط فرهنگی و اجتماعی هر دوره، نقشی تعیینکننده در استقبال مخاطب از سریالها و مجموعههای تلویزیونی یا رویگردانی تماشاگر از آنها دارد و «جامعه» به عنوان عنصری پویا، در همراهی با پدیدههای فرهنگی و هنری عکسالعملهای متفاوتی نشان میدهد.
یادداشت علی زادمهر منتقد سینما و روزنامهنگار بر فیلم «درب»
احمدرضا حجارزاده | «من نوید نیستم»، با همه نقاط ضعف و قوتش، شاید فقط برای کارگردان آن تجربه نو و پراهمیتی باشد. تکرار هر چند سال یکبارِ چنین نمایشهایی با داستانهای تکراری و نخنماشده، دیگر نه تاثیری بر جریان تئاتر کشور دارد و نه تماشاگران را به وجد میآورد. به نظرم دیگر وقتش رسیده کسی نقطه پایانی بگذارد بر این شبیهسازی و الگوبرداری غیرضروری از ستارههای موقت سینما.
عشق، رابطه و سرخوردگی سه عنصر پررنگ در تمام داستانها هستند. تصویر تکرارشونده کیوسک تلفنعمومی و جایگاه آن در خاطرات زنی که یک روز از همانجا برای آخرینبار با مردی که دوستش دارد، تماس گرفته است، تکثیر تصویر سکوت مرد و زنی در آینه آسانسور پس از جدایی در دیداری غیرمنتظره، تصویر چمدان بسته شده در دست زنی در صبحی بارانی همه و همه نگاتیوهای متعددی را در ذهن ما ظاهر میکنند. این تصاویر ملموس، درست شبیه ورقزدن دفتر خاطرات کسی که از گذشته میشناسیم، مفاهیم و احساساتی را که در عین سادهبودن قابل دستیابی و تجربه نیز هستند، به یاد ما میآورند.
زمانی که نهاد صنفی پس از کمینه دو بار مکاتبه، ناگزیر به اعلام رسمی و آشکار حق پایمال شده اعضا با صدور بیانیه میشود تا شاید با اقناع افکار عمومی قدرت حاکم را به تجدید نظر وادارد، از سوی دستگاه اجرایی ذی ربط و نیروهای امنیتی حافظ نظم ناعادلانه موجود، متهم به انجام فعالیت سیاسی در پوشش یا پشت نهاد صنفی میشود.
یادداشتی بر رمان «در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند»؛
«ادی» کهنه سرباز جنگ ویتنام و تعمیرکار ماشینهای شهربازی که روزهای کسالت بار زندگیاش در کار و حسرت خلاصه شده در هشتاد و سومین سالروز تولدش حین تلاش برای نجات جان یک دختر خردسال جان خودش را از دست میدهد و راهی بهشت میشود.
نقد و نظری بر رادیوتئاتر «نا» به کارگردانی «فرناز عقیلی»؛
برگ برنده رادیوتئاتر «نا»، بازیهای یکدست و تحسینبرانگیز نقشآفرینان است. مهارت بازیگران در کاربرد احساس و بیان دیالوگها، مثالزدنی و بهیادماندنی است. هرچند تمرکز اصلی در این اجرا بر صدای بازیگران است، ولی نقشآفرینی آنها با بهکارگرفتن احساس و میمیک، نقشها را از تیپ فراتر برده و به شخصیت تبدیل کرده است.
زمانی که شعلههای عشق در مواجهه با «آزادی 3000ـ5» قلبش را میلرزاند، برای اولینبار دوستداشتن را تجربه میکند و هنگامی که هر دو به جنگل ناشناخته میگریزند، زندگی حقیقی در ذهنشان معنای دیگری مییابد؛ آن زندگی که مجبور نیستند مثل هر روز با صدای زنگ در زمانی مقرر بیدار بشوند و به خدمت برای برادرانشان بپردازند