محمدعرفان صدیقیان | مرگ داریوش مهرجویی را باور ندارم. عادت دارم وقتی معلولی ذهنم را به خود مشغول میکند که با تجربه زیست در عالم واقع همخوانی ندارد، علت را جست و جو کنم تا شاید این روح بیقرار آرام گیرد. درباره مهرجویی، حصول نتیجه زودتر از همیشه ممکن میشود. با خود میگویم صورت مسئله غلط است و من از تمامی معانی ممکن برای «مرگ»، تنها نیستی را در ذهن پروراندهام و ای انسان گمراه! عدهای با قطع علائم حیاتی نمیمیرند. «نامیرایی» سرنوشتی محتوم است که برخی برای خود رقم میزنند...