او میگوید که مردم فقط از ما و اندیشمندان تعریف میکنند و ما شهوت این شهرت را به جان میخریم اما اذعان میکند «در حقیقت امر، من هنوز گرد مشکلی حل نشدنی میچرخیدم: آموزش دادن و حرفهایی که خودم هم نمیدانستم چیست»...
این موضوع اصلی صحبت ماست. زنم آه میکشد: «البته این برای ما سخت است، ولی تا وقتی او درست و حسابی روی پای خودش نایستاده، وظیفه داریم کمکش کنیم. پسرک در مملکتِ غریب است و مواجبش زیاد نیست…