اما چرا سرنوشت نابغه جهان غمانگیز میشود؟ چرا از یک مرد آراسته تبدیل به مردی ژولیده با موهای خاکستری میشود؟ او عشق را در زندگیاش چگونه تجربه کرده است؟
حماقت بزرگیست که آدمی به منظور برنده شدن در بیرون، در درون ببازد، یعنی برای شوکت، مقام، آرامش اوقات فراغت و استقلال خود را بهطور کامل یا عمدی فدا کند.
او میگوید که مردم فقط از ما و اندیشمندان تعریف میکنند و ما شهوت این شهرت را به جان میخریم اما اذعان میکند «در حقیقت امر، من هنوز گرد مشکلی حل نشدنی میچرخیدم: آموزش دادن و حرفهایی که خودم هم نمیدانستم چیست»...
شوپنهاور معتقد است آدمها حسادت مزمن و هولناکی نسبت به همهچیز و همهکس دارند. حال با این خصوصیت انسان چگونه میتواند به شفقت که فلسفه اصلی اوست دست یابد؟