خاطراتی شنیده‌نشده از استاد عالمی/ روزهایی که می‌آمد چراغ دانشگاه روشن بود | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۴۷
محمدعلی صفورا با صبا مطرح کرد:

خاطراتی شنیده‌نشده از استاد عالمی/ روزهایی که می‌آمد چراغ دانشگاه روشن بود

دکتر محمدعلی صفورا از روزهای شاگردی تا استادی خود در کنار استاد اکبر عالمی می‌گوید.

دکتر محمدعلی صفورا فیلمساز و استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار سینمایی صبا از روزهای دانشجویی تا استادی در کنار زنده یاد اکبر عالمی و درس‌هایی که از ایشان گرفته‌اند، گفت: استاد عالمی جزو اولین استادان رشته سینما در ایران بودند و همه کسانی که بعد از ایشان لباس استادی را به تن کردند، به نوعی شاگردشان محسوب می‌شوند از جمله خود من. جامعه علمی و آموزشی ایران همه به ایشان مدیون هستند و واقعا اتفاقی که افتاده است، ضایعه اسفناک و جبران‌ناپذیری است.

وی درباره احساس شخصی‌اش نسبت به از دست دادن استاد عالمی، توضیح داد: احساس خود من نسبت به دکتر عالمی که حدود سی و دو سال است شاگردشان هستم و در این مدت همیشه در کنارشان بودم، قابل توصف نیست، نه باورپذیر است و نه کلماتی برای بیان این فقدان بزرگ وجود دارد. عزیزی از دست رفته است که جایگزینی ندارد، مثل همه بزرگان مثال زدنی فرهنگ و هنر این سرزمین، مثل خیلی از بزرگانی که ما در این سرزمین داشتیم و الان با میراث آن‌ها زندگی می‌کنیم و نفس می‌کشیم. استاد عالمی در حوزه آموزش سینما جزو بزرگانی بودند که هیچوقت جایشان پُر نخواهد شد و امیدوارم که حداقل ما، به عنوان شاگردان ایشان بتوانیم قدم‌هایی را برداریم که شاید سایه‌ای از ایشان باشیم و به نوعی ادای دینی به خود استاد و خواست استاد برای تربیت یک نسل پویا باشد.

کلاس‌های ایشان همه درس مهر بود

این فیلمساز درباره درس‌های زندگی‌ای که استاد عالمی به شاگردانش آموخت، عنوان کرد: استاد فقط به ما سینما آموزش ندادند، ایشان ارتباط با دانشجو را به ما یاد داد، اینکه چگونه با دانشجوی خودمان دوست باشیم و بتوانیم از طریق این ارتباط نزدیکی که به وجود می‌آید، آن تربیت و آموزش را به شکل بهتری به آن‌ها نیز انتقال دهیم. درس زندگی بود، درس دوست داشتن بود، درس اخلاق بود، مهم‌تر از همه درس مهر بود اینکه همه چیز را دوست داشته باشیم و برای کشور خودمان در حوزه آموزش یا هرجایی که هستیم مفید باشیم، اینکه از شکست نهراسیم و پشتکار داشته باشیم، اینکه جسور باشیم و زبان سازنده داشته باشیم؛ این‌ها درس‌هایی بود که بیشتر دانشجویانِ استاد یاد گرفتند وگرنه بحث‌های علمی همه جا هست، استادان دیگر می‌گویند، کتاب‌ها می‌گویند و خیلی جاها می‌شود این بحث‌های علمی را پیدا کرد اما استاد عالمی چیزهایی را به ما یاد داد که از جنس دیگری بود و در هر کلاسی دیده نمی‌شد.

صفورا درباره شکل ارتباط اکبر عالمی با دانشجویانش اینگونه اظهار کرد: ارتباط ایشان با دانشجویان برای من خیلی جذاب بود، جملاتی که از ایشان به یادگار مانده است، در پایان اغلب کلاس‌ها یک جمله طلایی به یادگار می‌گذاشتند و الان تکیه کلام من هم در کلاس‌ها همین است. بچه‌ها این جمله طلایی این کلاس است و دانشجویان نیز می‌دانند که این یادگار استاد عالمی است.

او به ما یاد داد عشق بورزیم

وی افزود: همیشه می‌گفتند عطوفت معلمی، این عطوفت معلمی در کنار سختگیری معلمی باید باشد، تا دانشجو بتواند تلاش کند و عشق بورزد، همیشه این عطوفت معلمی بخشی از وجود استاد عالمی بود و دانشجو را همیشه خوشحال نگه می‌داشت و گاه اشک ما و دانشجوها را در می‌آورد از این همه شکوه و وقاری که داشت. به نظر من اینکه ما بتوانیم آدم‌ها را خوشحال نگه داریم خیلی سخت است و من آن را از استاد آموختم. از ایشان یاد گرفتیم که چطور می‌شود دانشجو را باانرژی نگه داشت؛ گاهی با گذشت، گاهی با تایید کردن، گاهی با اینکه به دانشجو بگوییم تو آدم خلاقی هستی و انرژی‌ای که این تعاریف منتقل می‌کرد.

این استاد دانشگاه بیان کرد: تعدادی از دانشجویانم در جاهای مختلف گفتند «من فیلمساز شدم چون استاد صفورا گفت تو فیلمساز می شوی» و آن‌ها نمی‌دانند که ریشه آن انرژی مثبت در طبله عطاری مثل استاد عالمی بوده است. این‌ها فوت‌های کوزه‌گری‌ و درس معلمی‌ای بود که ما توانستیم از استاد عالمی یاد بگیریم.

وی به خاطرات شیرینی که با استادش داشت، اشاره کرد و گفت: سال‌ها علاوه بر افتخار شاگردی، افتخار همکاری با ایشان را داشتم. حدود ۲۵ سال می‌شود که من در دانشگاه تربیت مدرس در خدمت ایشان بودم، هیات علمی بودیم و استاد عالمی هم که استاد همه ما بودند، هر پایان‌نامه‌ای که برای دانشجو ایشان بود برای ما یک کلاس درس بود، هر نشستی در کنار ایشان برای ما یک کلاس درس بود. وقتی ایشان بودند آن روز چراغ دانشکده روشن بود و همه پشتمان گرم بود به حضورشان، صدایشان که در راهرو می‌پیچید همه از اتاق بیرون می‌رفتیم به استقبالشان؛ از استاد و کارمند گرفته تا دانشجویان. همیشه این جمله من بود که شان ایشان در دانشکده ارجح بر هر چیزی است. در دوران لیسانس کارگردانی سینما وقتی کلاس جلوه‌های ویژه را با استاد عالمی داشتیم، آن دستگاه‌های سنگین و امکانات حجیم مثل ویدیو پروژکشن و چیزهایی که شاید در دانشگاه‌‌های بزرگ دنیا نبود، ایشان خودشان داشتند و تهیه می‌کردند و با عشق به کلاس درس می‌آوردند و ما مستقیم با بهترین شکل با مباحث جلوه‌های ویژه و سایر موارد آشنا می‌شدیم؛ آن کلاس‌ها فراموش نشدنی‌ بود.

این استاد دانشگاه درباره سوغاتی‌ای که استاد عالمی از یکی از سفرهایشان برای ایشان آورده بود، شرح داد: روزی ایشان از سفر خارج از کشور برگشته و برای من هدیه‌ای آورده بودند، اینکه استادِ به این بزرگی برای دانشجویی مثل من که گاهی در کنارشان بودم هدیه آورده بودند و به فکر من بودند، برای من بسیار باارزش بود. یک بار هم یک حلقه فیلم سیاه و سفید بیست و چهارتایی به من دادند که با همان ۲۴ فریم یک فیلم سه دقیقه‌ای فتو انیمیشن ساختم که جوایز زیادی هم برد. من همیشه ارادتمند ایشان بودم و هستم و خوشبختم که این ارادت قلبی را فهمیده بودند و با ابراز لطفشان به من فهماندند که من هم مورد مهر ایشان هستم. این بزگ‌ترین افتخار من در زندگی حرفه‌ای و حتی شخصی‌ام است یعنی رابطه دوستی و عمیق شاگرد با استاد بزرگش.

من همیشه استاد عالمی را در کنار یک نور پروژکتور می‌بینم

دکتر صفورا از تصویری که از استادش دارد اینگونه تعریف کرد: من همیشه استاد عالمی را در کنار یک نور پروژکتور می‌بینم، چه دستگاه اسلاید، چه پروژکتور پخش فیلم و چه نوری که از پنجره کلاس تاریک نمایش فیلم می‌آید، من همیشه از ایشان همچین تصویری را به یاد می‌آورم، یک تصویر ناب سینمایی، آکادمیک و ازلی از یک استاد سینما، انگار این انسان با سینما و پروژکتور سینما برای من قابل تعریف است، من هیچ تصویری از ایشان غیر از این در ذهن ندارم.

وی همچنین از نگاه پر مهر استاد عالمی اینگونه گفت: ایشان نه تنها به دانشجوهایشان بلکه به ما هم که بعدها استاد شدیم، با نگاهشان اعتماد به نفسی می‌دادند و این نگاه پدرانه و پر مهرشان برای ما به شدت باارزش بود.

دلیل رفتن من به سمت رشته انیمیشن، خود استاد عالمی بود

وی از دو نکته درباره تاثیر استاد عالمی در زندگی‌اش اینگونه یاد کرد: مهم‌ترین دلیل رفتن من به سمت رشته انیمیشن در مقطع کارشناسی ارشد، خود استاد عالمی بودند. شاید اولین بار است که این حرف را می‌زنم، من اعزام به خارج در رشته سینما قبول شده بودم و چون تبدیل به داخل شد، هم می‌توانستم به رشته سینما بروم و هم رشته انیمیشن اما چون فهمیدم استاد عالمی در گروه انیمیشن دانشگاه تربیت مدرس هستند، تصمیم بر آن گرفتم که به سمت این رشته بروم یعنی ببینید که چقدر این آدم برای من مهم بود که حضورش در یک دانشگاه باعث شد که مسیرم را از سینمای زنده تغییر دهم و به سمت یادگیری رشته انیمیشن بروم. این بزرگ‌ترین تاثیری است که یک انسان می‌تواند بر دیگری بگدارد و این اتفاق را استاد عالمی برای من رقم زد حال اینکه من در رشته آموزش انیمیشن چقدر توانستم موثر باشم باید دانشجوهای من بگویند.

این استاد دانشگاه، پژوهشگر و مولف در پایان عنوان کرد: نکته دیگر که شاید تازه باشد این است که ما هم‌شهری هستیم، اکبر عالمی اصالتا دامغانی است و من هم همینطور، این هم‌زبانی و هم‌شهری بودن و حتی به نوعی یک ارتباط دور فامیلی که با یکدیگر داشتیم، باعث می‌شد که در جمع‌های خصوصی خودمان، راجع به دامغان صحبت می‌کردیم. زبان، کلمات، فرهنگ و مواردی از این قبیل، لحظات بسیار شیرینی در کنار ایشان به وجود می‌آورد که قابل وصف نیست. همه می‌دانند که یکی از ویژگی‌های استاد عالمی، شیرین سخن بودن این استاد بزرگ بود که هر کسی در کنارشان بود از لحظه به لحظه آن لذت می‌برد. این‌ها لحظات بسیار شیرینی بود که من هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم. استاد عالمی عزیز باورمان نمی‌شود که نباشید، پس همیشه در قلب، ذهن و کلام ما خواهید بود.

فروغ گشتیل

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است